جحیم

معاد

جَحیم از اسامی دوزخ، به معنای آتش شدید است که در قرآن به معنای دوزخ به‌کار رفته و در یک مورد به معنای آتش فراوان استفاده شده است. در برخی روایات، جحیم را طبقه‌ای از طبقات جهنم دانسته‌اند. براساس آیات قرآن، افرادی همچون کافران، مشرکان و ظالمان اهل جحیم هستند.

معنا

"جحیم" را در لغت به معنای حرارت و آتش شدید دانسته‌اند جحیم همچنین بر مکانی که در آن آتش بسیار باشد نیز اطلاق می‌گردد. به همین جهت جحیم به معنای دوزخ استفاده شده و معمولاً در تعبیر قرآن به معنای دوزخ است.

جهنم

جحیم را اسمی از اسامی جهنم برشمرده‌اند. در برخی آیات، جحیم در مقابل بهشت استفاده شده است. این واژه ۲۷ بار در قرآن به کار رفته که در ۲۶ مورد آن به معنای دوزخ است. تنها در یک مورد جحیم در غیر معنای جهنم استفاده شده و آن آتشی بود که نمرود برای سوزاندن حضرت ابراهیم آماده کرد.

تعبیر جحیم در اشعار فارسی نیز به معنای جهنم به‌کار رفته است:

از دو بیرون نیست الا شربتی یا ضربتیگر نعیم آید مناز و گر جحیم آید منال
ز آتش و درد فراقت این نباشد بس عجبگر دل من چون جحیم و دیده چون جیحون شود

در حدیثی امام علی(ع) جحیم را به عنوان یکی از طبقات جهنم نام می‌برد. ولی در بعضی از روایات دیگر جحیم به عنوان یکی از درهای جهنم ذکر شده است. محمدحسین طباطبایی، نویسنده تفسیر المیزان معتقد است درهای جهنم همان طبقات جهنم است.

اهل جحیم

براساس آیات قرآن گروه‌های مختلفی اهل جحیم دانسته شده‌اند. از جمله: کافران و تکذیب‌کنندگان آیات الهی مشرکان،، ظالمان، فاجران طغیان کننده‌ها.

در روایات نیز دشمنان اهل‌بیت را اهل جحیم دانسته‌اند.

پانویس

  1. مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۵۸.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۲۳۳.
  3. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۳۲.
  4. سوره طور، آیات ۱۷-۱۸.
  5. میرمحمدی، «جحیم»، دایرة المعارف قرآن، ج۹، ص۵۱۷.
  6. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۷۴.
  7. سوره صافات، آیه ۹۷.
  8. سنایی «دیوان اشعار» قصاید،‌ قصیده ۱۰۱
  9. سنایی «دیوان اشعار» غزلیات غزل ۱۳۷
  10. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج ۶، ص۵۱۹.
  11. حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۸۵.
  12. طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰.
  13. سوره مائده، آیه ۸۶.
  14. سوره توبه، آیه۱۱۳
  15. سوره صافات، آیات ۲۲- ۲۳.
  16. سوره انفطار، آیه ۱۴.
  17. سوره نازعات، آیات ۳۷-۳۹.
  18. کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۴.

منابع

  • قرآن کریم.
  • حویزی، عبد علی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: سید طیب موسوی جزائری،‏ قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • میرمحمدی، کمال الدین، «جحیم»، دایره المعارف قرآن، ج۹، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.