تلاوت

تَلاوَت، به معنای خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن است. مادّۀ تلاوت فقط یک بار در قرآن کریم آمده، اما مشتقات آن بیش از پنجاه بار به کار رفته است. در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم(ص) و امامان شیعه(ع) بر تلاوت قرآن تأکید شده است. در حدیثی نبوی آمده است که تلاوت قرآن، نور و مایه برکت و وسعت روزی است. تلاوت قرآن آدابی دارد. از آداب ظاهری آن وضو گرفتن خواندن با صوت نیکو و از آداب باطنی آن، اخلاص، خشوع و تدبر در آیات است.

در لغت و اصطلاح

تلاوت، یکی از صورت‌های مصدری ریشه «ت ـ ل ـ و» و به معنای خواندن است. به نوشته ابن فارس این ریشه یک معنا بیش ندارد و آن در پی آمدن (اِتْباع، اتّباع) است و چون در خواندن قرآن آیات در پی یکدیگر می‌آیند، به آن «تِلاوة القرآن» گفته شده است. راغب اصفهانی نیز همین معنا را برای ریشه مذکور بیان کرده و گفته است به خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن تِلاوت می‌گویند. وی همچنین اشاره کرده که واژه تِلاوت فقط به خواندن کتاب‌های آسمانی اختصاص دارد، بر خلاف قرائت که کاربرد آن عام است، اما به نوشته ابن منظور برخی کاربرد تلاوت را نیز عام می‌دانند.

مفسران نیز تلاوت را به معنای خواندن و برگرفته از معنای اصلی آن (در پی آمدن) دانسته‌اند. از جمله، به نوشته شیخ طوسی و طبرسی و علامه طباطبایی خواندن (قرائت) را از آنرو تلاوت می‌گویند که حروف از پی یکدیگر می‌آیند. توضیح بعدی طوسی و طبرسی نیز در خور توجه است: عمل خواندن را تلاوت می‌گویند چون حروف در پی یکدیگر ادا می‌شوند و به آن قرائت می‌گویند از آنرو که حروف در یک جا جمع می‌شوند.

تفاوت تلاوت با قرائت

فرق معنایی تلاوت و قرائت این است که قرائت به معنای خواندن و غالباً خواندن صورت ظاهر آیات است، اما تلاوت هم خواندن صورت ظاهر آیات است و هم در موردی به کار می‌رود که شخص ضمن خواندن کلام الاهی، به معانی و مفاهیم و مصادیق و اوامر و نواهی نیز توجه دارد، چنانکه گویی آیات در همان لحظه بر او نازل می‌شوند.

در قرآن

در قرآن بر فضیلت تلاوت قرآن تأکید شده است، از جمله در آیه ۲۹ سوره فاطر آمده است که تلاوت صحیح و حقیقی قرآن، تجارتی بدون زیان است. لفظ تلاوت فقط یک بار در قرآن کریم آمده اما مشتقات آن بیش از پنجاه بار به کار رفته است.

در قرآن تلاوت و مشتقات آن عموماً برای خواندن مطالبی به کار رفته که پیروی از مضامین آنها ضروری است. تلاوت قرآن دارای مراتبی است که بالاترین آنها حق تلاوت آن است.

معانی حق تلاوت

در معنای حق تلاوت اختلاف نظر وجود دارد:

  1. برخی آن را خواندن یا پیروی کردن با خضوع و خشوع و صفای اعتقاد و بدون تغییر و تحریف قرآن دانسته‌اند.
  2. کلبی آن را درنگ کردن به هنگام ذکر جنّت و نار و طلب بهشت از خدا و پناه بردن به او از شرّ جهنم، بیان کرده است.
  3. بعضی نیز حق تلاوت را ترتیل الفاظ قرآن و فهم معانی آن و تدبر در آن یا عمل کردن به محکمات قرآن و ایمان آوردن به متشابهات آن ذکر کرده‌اند.
  4. بنا بر روایاتی از پیامبر اکرم و امام علی و امام صادق علیهم‌السلام، حق تلاوت مرتبه‌ای است که تلاوت‌کننده قرآن، آن را با فهم و تدبر بخواند و به دستورهای آن به گونه‌ای شایسته عمل کند.
  5. ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد بن جبر و حسن بصری، تلاوت را پیروی کامل از قرآن، عمل به حلال و پرهیز از حرام آن، تفسیر کرده‌اند.

در احادیث

در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار بر تلاوت قرآن تأکید شده است. در حدیثی نبوی آمده است که تلاوت قرآن، نور و مایه برکت و وسعت روزی است. در سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) به علی علیه‌السلام برتلاوت قرآن، در هر حال، تأکید گردیده و در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه به نیکو تلاوت کردن قرآن توصیه شده است.

آداب تلاوت

در برخی آیات قرآن و در بسیاری از احادیث، برای تلاوت و قرائت کلام خدا آدابی ذکر شده است که اجمالاً به آداب ظاهری و باطنی تقسیم می‌شوند. برخی از آداب ظاهری عبارت‌اند از:

آداب ظاهری

  1. گرفتن وضو و شستن دهان پیش از تلاوت؛
  2. استعاذه (پناه بردن به خدا) (گفتن اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشیطانِ الرَّجیمِ)؛
  3. تلاوت با صوت نیکو و دوری از لحن اهل فسق؛
  4. خواندن با حزن؛
  5. گوش فرا دادن و سکوت کردن در هنگامی که قرآن تلاوت می‌شود؛
  6. مراعات حرمت مُصحف و مداومت بر تلاوت؛
  7. قرائت به ترتیل؛
  8. تجوید: فنّ تلفظ صحیح حروف و اصوات قرآن با رعایت لهجه فصیح عربی.

آداب باطنی

برخی آداب باطنی نیز عبارت‌اند از:

  1. اخلاص و دوری از ریا؛
  2. خشوع؛
  3. تدبر در هنگام خواندن آیات؛
  4. عمل به احکام و مراعات حدود الاهی.

در باره تلاوت قرآن و آداب و فضائل آن کتابهای متعددی به زبانهای مختلف از جمله عربی و فارسی تألیف شده است.

جُستارهای وابسته

پانویس

  1. بیهقی، ج ۱، ص۹۹
  2. ذیل «تلو»
  3. ذیل «تلی»
  4. ذیل «تلا»
  5. ذیل بقره : ۴۴
  6. طباطبائی، ج ۵، ص۲۹۸
  7. قس طوسی، ذیل بقره: ۱۲۱
  8. همانجاها
  9. اصل معنایق ـ ر ـ ء جمع شدن است
  10. رجوع کنید به الموسوعة الفقهیة، ج ۱۳، ص۲۵۰ـ۲۶۰
  11. سوره سوره بقره، آیه ۱۲۱
  12. رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل «تلا»
  13. راغب اصفهانی، همانجا
  14. رجوع کنید به بقره: ۱۲۱؛ نهج البلاغة، خطبة ۱۱۰؛ علی بن حسین(ع)، ص۴۵۸، دعای ۴۷
  15. رجوع کنید به سُیوطی، ج ۱، ص۱۱۱؛ کاشانی، ج ۱، ص۲۹۰
  16. رجوع کنید به نهج البلاغة، خطبه ۱۸۲؛ ورّام، ج ۲، ص۲۳۶؛ سیوطی، همانجا
  17. طوسی، ج ۱، ص۴۴۱؛ طبرسی، ج ۱، ص۱۹۸؛ ابوالفتوح رازی، ج ۲، ص۱۳۵
  18. کلینی، ج ۲، ص۶۱۰
  19. ابن بابویه، ج ۴، ص۱۸۸
  20. الموسوعة الفقهیة، ج ۱۳، ص۲۵۲ـ ۲۵۳، ۲۵۵ـ۲۵۶
  21. مجلسی، ج ۸۹، ص۲۱۳
  22. نحل: ۹۸
  23. کلینی، ج ۲، ص۶۱۶؛ مجلسی، ج ۸۹، ص۱۹۰ـ ۱۹۵
  24. کلینی، ج ۲، ص۶۱۴
  25. اعراف : ۲۰۴
  26. کلینی، همانجا
  27. مزّمّل: ۴؛ حویزی، ج ۴، ص۱۵
  28. مجلسی، ج ۸۹، ص۱۸۴
  29. حدید: ۱۶؛ مجلسی، ج ۸۹، ص۲۱۰
  30. ص: ۲۹؛ محمد: ۲۴؛ مجلسی، ج ۸۹، ص۲۱۱
  31. نهج البلاغة، خطبة ۱۸۲؛ مجلسی، ج ۸۹، ص۱۸۵
  32. برای نمونه رجوع کنید به بکائی، ج ۱، ص۴ـ۶، ج ۴، ص۱۲۷۵ـ۱۲۷۶، ۱۳۸۶، ۱۴۵۴، ج ۷، ص۲۸۵۸ـ۲۸۵۹

منابع

  • قرآن.
  • نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
  • الصحیفة السجادیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ ش.
  • ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
  • ابن فارس.
  • ابن منظور.
  • ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
  • محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، تهران ۱۳۷۴ ش.
  • احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ ش.
  • عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵.
  • حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران، ۱۳۳۲ ش.
  • سیوطی.
  • طباطبائی.
  • طبرسی.
  • طوسی.
  • محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران، ۱۳۹۷.
  • فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، منهج الصادقین، چاپ علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۵.
  • کلینی.
  • مجلسی.
  • الموسوعة الفقهیة، ج ۱۳، کویت: وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
  • مسعودبن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظرالمعروف بمجموعة ورّام، چاپ علی اصغر حامد، تهران، ۱۳۷۶.

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: