تعویذ
تَعْویذ، چیزی (شیء، نوشته، تصویر، دعا و ورد) که نصب و آویختن آن بر اموال و مکانها و حمل آن توسط انسان یا حیوان، موجب دفع بلا، بیماری و تعرض موجودات و نیروهای شریر پنداشته شود.
طلسم وتعویذ
طلسم را نوعی تعویذ دانستهاند که میتواند قدرت و بخت حامل و صاحب خود را در برابر نیروهای آزاررسان افزایش دهد. از این حیث میتوان طلسم و تعویذ را انواعی از یک مقوله، اما گاهی با راهبردهایی کم و بیش متفاوت در نظر آورد؛ در حالی که کار تعویذ طرد و دفع امور نامطلوب است، طلسم باعث جلب امور مطلوب نیز میشود.
تعریف لغوی تعویذ
تعویذ، در لغت، مشتق از ریشۀ «ع و ذ» و به معنای «پناه بردن» است.
ساز و کار تعویذ
در حالی که احتمال عینی خطر منجر به اتخاذ تمهیداتی عینی برای پیشگیری از خطر میشود، پیشبینی ذهنی خطر، انگیزشی برای استفاده از تعویذ است.
موارد استفاده از تعویذ
احتمال حملهٔ موجودات ماورایی و محافظت در برابر آنها، یکی از موجبات تمسک به تعاویذ بوده است. مثلاً احتمال حملهٔ امصبیان و آل به زائو و نوزاد، یا خطر ارواح شریر و شیاطین، در امان ماندن از حملهٔ گزندگان و حیوانات وحشی نیز از علل دیگر استفاده از تعویذ و طلسم است.
تعویذ برای چشمزخم
عمدهترین علت استفاده از تعاویذ احیاناً جلوگیری از چشمزخم بوده است. باور به چشمزخم در اروپا، خاورمیانه، به ویژه در شمال افریقا دیده میشود. از اینرو اگر چه نمیتوان آن را جهان شمول دانست، اما پدیدهای بسیار گسترده است.
چشمزخم با رشک و حسادت همبستگی دارد و هم از این روی در باورهای مردم، احتراز از چشمزخم در مواقع بروز خوشحالی، موفقیت، زیبایی و تحسین را که رشک برانگیز هستند جایز میدانند.
اقسام تعویذ
- مواد کانی
از چیزهای متفاوتی به عنوان تعویذ استفاده میشود. یکی از متداولترین چیزها انواع مواد کانی است. در برخی موارد از جواهرات و سنگهای قیمتی به عنوان تعویذ و به ویژه در برابر چشمزخم، استفاده میشود. آویختن انواع مهرهها که در هر محل با نامی ویژه نامیده میشوند به انسان، حیوان یا مکانها نیز به مثابهٔ تعویذ به کار میروند. مثلاً مهرههای کهربایی، آهنی و سفالی.
در مواردی هم مثلاً برای دور نگهداشتن زائو و نوزاد از آسیب و زیان آل و امصبیان، وسایل آهنی مثل سیخ، قیچی و کارد در کنار ایشان میگذارند.
بخشهایی از اندام حیوانات نیز به سان تعویذ کاربرد دارد، مانند پنجهٔ گرگ، شاخ آهو و ناخن پلنگ
- چشم قربانی
از معروفترین تعویذها که اختصاصاً برای محافظت از چشمزخم به کار میروند، نظرقربانی، یا چشم قربانی است. نظر قربانی را با خشک کردن مردمک چشم گوسفند قربانی و کشیدن آن به ریسمان به همراه مهرههای دیگر درست میکنند و آن را به لباس شخص، به ویژه کودک و گاهی به حیوانات و جمادات وصل میکنند
شیء دیگری که به ویژه در میان جوامع مسلمان (به ویژه در شمال افریقا و سوریه و فلسطین) رواج دارد، انواع تعویذ به شکل کف گشودهٔ دست است. همین نوع تعویذ در میان کلیمیان اروپای شرقی اشکنازیها نیز دیده میشود.
- چیزهای پلید و نجس
استفاده از چیزهای پلید و «نجس» هم نوعی دیگر از تعویذ بوده است که اصطلاحاً به آن «تنجیس» میگفتهاند. مثلاً اعراب جاهلی از کهنۀ حیض زنان و استخوان مردگان برای حفاظت کودکان از آفات جن و ارواح شریر و چشمزخم استفاده میکردند.
- تعویذهای نوشتاری
گونهٔ دیگر، تعویذهای نوشتاری هستند که حاوی نام، یا عباراتیاند که آنها را واجد قدرت قدسی، یا جادویی میپندارند این تعویذها ممکن است به صورتهای گوناگونی درست شوند، مثلاً صابئین مندایی برای دور ماندن از اشرار و ارواح خبیث، دعاهایی (به نام زَرزَتا) را روی ظروف سفالی مینوشته و آنها را در آستانهٔ خانه دفن میکردهاند.
تعویذ در سنت اسلامی
در سنت اسلامی هم میتوان به نمونههای بسیاری از این دست تعویذها اشاره کرد: گردنبند «الله» و «و ان یکاد»که برای محافظت آویخته میشود، لوحهای «و ان یکاد» که بر دیوار و سردر منازل نصب میکنند، و نیز «قلعۀ یاسین»، پارچهای که دور تا دورش سوره یاسین نوشته شده است و سوراخ بزرگی در میان دارد که فرد مورد نظر را از آن عبور میدهند.
همین طور انواع ادعیه و حرزها که روی رقعههایی مینویسند و بر جامه به صورت آشکار یا پنهان میآویزند این گونه تعویذها مرتبطاند با نگرشی اسطورهای دربارهٔ قدرت کلمات، همسانی نام با صاحب نام و اثر کلمات بر قلمروی از کائنات.
کلمات و اوراد
در موارد بسیار، کلمات و اوراد به طور شفاهی به منزلهٔ تعویذ به کار میروند. این گونه تعاویذ، در سنت اسلامی به وفور در کتب دعایی مثل مجمع الدعوات و الباقیات الصالحات{ یافت میشوند. همین طور در فرهنگهای دیگر نیز اینگونه از تعاویذ کاربرد دارند، مثل پاریتاها در فرهنگ بودیسم تراوادایی، هر چند در بسیاری موارد از این دعاها به صورت مکتوب استفاده میشود.
حروف و معادل عددی آن
تمرکز بر قدرت اصوات مکتوب، منجر به اعتقاد به قدرت حروف و معادل عددی آنها به حساب ابجد شده و جداول حرفی یا عددی را شکل داده است. مثلاً تعویذ محافظت از غضب بزرگان که به شکل جدولی ۱۶ خانه، حاوی اعداد یک، دو و۵ رقمی است. تعویذ برای مصون ماندن از آبله که جدولی عددی متشکل از ۱۶ خانه است تعویذهایی برای تسهیل زایمان به شکل جداول ۹ خانهٔ حرفی و نیز جدول عددی متناظر آن که از معادل ابجدی همان حروف درست شده است.
انحرافات در تعویذها
باور به تأثیر کلمات و حروف مقدس سبب پدید آمدن انحرافاتی نیز در حوزهٔ فرهنگ عامه شده است؛ مثلاً در برخی از بازارهای افریقای مرکزی روزنامههای کهنه به زبان عربی را کسبهٔ مسلمان برای تبرک و ساختن تعویذ به مردم میفروشند، با این تلقی که چون خط روزنامهها عربی است و عربی زبان قرآن است، پس متنی مقدس است.
تصاویری نیز که مقدس یا جادویی تلقی میشوند، به اشکال گوناگونی برای تبرک و محافظت به کار میروند. شمایل دینی و تصاویر مکانهای متبرکه، به شکل زیور، یا کتیبه و نصب اشکال روی ساختمان، یا آویختن آنها از وسایل نقلیه به عنوان تعویذ به کار میروند.
از نمادهای دینی هم به صورت تعویذ استفاده میشود. مثل دارانا یانترا در هندوئیسم که یکی از انواع یانترا (طرحهای هندسی که برای نیایش ومراقبهٔ درونی به کار میروند) است و نیز ستارهٔ ۶ پَر (سپر داوود) در نزد کلیمیان.
همچنین برخی رفتارها و آداب آیینی مانند ریختن خون حیوان (قربانی)، تُف کردن و استعمال بُخور، نیز دود کردن اسفند، خط کشیدن دور خود و نوشتن حروف در درون این خطوط را نیز میتوان در زمرهٔ اعمال پناه جستن و استعاذه، به معنای کلی، قرار داد. اگر چه نمیتوان آنها را تعویذ در معنای خاص به عنوان یک شیء در نظر آورد.
تعویذ و گفتمان دینی
نظر به دلالتهای جادویی آشکاری که در تعویذ وجود دارد، همواره تفکیک تعویذهای رحمانی از شیطانی در گفتمان دینی میتوانسته است موضوعیت یابد. اشعیای نبی به سختی از زنانی که زیور و تعویذ به کار میبرند، انتقاد میکند. در عین حال در سفر تثنیه اشارهٔ صریحی به نوشتن سخنان خداوند و نصب آن به خود و آستانهٔ خانه شده است. این اشارات منجر به درست شدن تعویذهایی به نام مزوزا ۲ (استوانههای کوچک حاوی بخشهایی از اسفار خمسه که به چهارچوب در نصب میکردند) و تفیلین ۳ (بازوبند و سربندی که هنگام نماز صبح استفاده میکردند) هم شدهاند.
همین طور در سنت عرفانی مرکابه ۴ که از کهنترین سنتهای عرفانی یهودی است استفادهٔ سالک از تعویذها و طلسمها برای محفوظ ماندن از شر شیاطین و ارواح خبیث در مسیر نیل باطنی به سریر الهی توصیه شد.
در میان ایرانیان باستان محتملاً تعاویذی رواج داشته است، چنان که تعویذ دفع گزندگان را که به نقل از بیرونی ایرانیان به کار میبردهاند و حاوی اسامی یزدان، جم و فریدون است پژوهشگرانی دلالت بر تأثیر سنت تعاویذ در ایران پیش از اسلام و نیز کاربرد آن در دوران اسلامی دانستهاند.
گفتمان اسلامی
در گفتمان اسلامی به صراحت طلسمهای دورهٔ جاهلی نفی میشوند. در قرآن حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشهٔ «ع وذ» به کار رفته که به جزیکبار که دربارهٔ استعاذهٔ برخی از انسانها به جن است همگی بر پناه جستن به خداوند دلالت دارند و به طور خاص دو سورهٔ معوذتان به پناه جستن به خداوند از شر حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند؛ از این رو در این سورهها کارکرد استعاذه به خداوند شبیه به کارکردی است که عامهٔ مردم برای تعاویذ قائلاند. در روایات نبوی نیز قرائت معوذتین و معوذات (معوذتین به اضافهٔ سوره اخلاص) و دمیدن به کف دست و مسح بدن با آن، برای برکت، شفا و محافظت قید شده است.
با توجه به وجود این مستندات قرآنی و روایی، استعاذه به خداوند و استفاده از آیات قرآن، و آنچه از اینها مشتق شود، در سنت راست کیشی دینی مشروعیت یافتهاند، به این ترتیب تعاویذی که با نام خدا باشند، از زمرهٔ دعوات تلقی میشوند و مشروعیت دارند.
اما تعویذهای بینام خدا، هر چند هم مؤثر باشند، الزاماً شرعی نیستند و در صورتی که افسونها و تعاویذ حاوی کلمات کفرآمیز و ناسزا باشند، جادوی محض، استعانت محض و استعانت به شیطان قلمداد میشوند و حرام خواهند بود.
پس در گفتمان اسلامی، تفکیکی اگر چه نه کاملاً واضح، میان تعاویذ الهی و غیرالهی گذاشته میشود و در حالی که مجموعهٔ دعوات بسیاری به عنوان حرز و تعویذ مشروع در سنت اسلامی پدید آمدهاند به عنوان نمونه به ویژه در مجموعه معارف شیعی، اما همواره دانش طلسمات و تعاویذ یا لیمیا به عنوان بخشی از علوم خفیه که از اشتغالات گروههای مرموز بوده است، مورد سوءظن قرار داشته و در کنار راست کیشی اسلامی حوزهای مبهم و مشکوک را تشکیل میداده است.
پانویس
- ↑ "", Library of Congress.
- ↑ نک : المنجد، ذیل عنوان عوذ
- ↑ شکورزاده، ص۱۳۸
- ↑ نک: بیرونی، الآثار...، ص۲۲۹-۲۳۰، التفهیم، ص۲۵۹-۲۶۰
- ↑ طوخی، ص۵۲-۵۳
- ↑ اسپونر،ص۳۱۱؛ بوی، ص۲۳۵
- ↑ بوی، ص۲۳۸
- ↑ نگاه کنید: جودائیکا، ذیل «چشم شور۱»
- ↑ اسمیث، ص۴۵۳؛ جودائیکا، ذیل «چشم شور۱»
- ↑ جودائیکا، ذیل «چشم شور۱»
- ↑ شکورزاده، ۱۴۰؛ ه د، آل، نیز ام صبیان
- ↑ همایونی، ص۳۳۷.
- ↑ آقا جمال، ص۲۷
- ↑ نفیسی، ص۳۴-۳۵
- ↑ نفیسی، ص۳۴-۳۵؛ نیز نگاه کنید: وسترمارک،ص۳۹
- ↑ وسترمارک، ص۴۹؛ اسپونر، ص۳۱۵-۳۱۶
- ↑ جودائیکا، ذیل چشم شورا
- ↑ عربستانی، ص۳۵-۳۶
- ↑ نک: قمی، جم
- ↑ نک: کاسیرر، ص۹۴-۹۶
- ↑ ER, XV/463 ff
- ↑ اسدیان، ص۱۷۲
- ↑ عبدالمطلب، ص۱۱
- ↑ غزالی، ص۳۱۵
- ↑ لانتیه، ص۲۹۵، ۲۹۷
- ↑ ER, XV/500-501
- ↑ ER, XV/251
- ↑ همایونی، ص۳۳۷
- ↑ اسپونر، ص۳۱۶
- ↑ نک: نفیسی، ۳۳-۳۴؛ آقا جمال، ص۲۷
- ↑ طوخی ص۵۳
- ↑ اشعیاء، ۳: ۲۰
- ↑ اشعیاء ۶: ۶-۹
- ↑ ER, XV/251
- ↑ استپونسه، ص۵۷
- ↑ الآثار، ص۲۲۹-۲۳۰
- ↑ EI2, X/177؛ نیز نگاه کنید: نوری، ص۵۷۲-۵۷۵
- ↑ سوره جن، آیه۶
- ↑ ناصف، ج۴، ص۲۷- ۲۸
- ↑ یواقیت، ص۲۰۱
- ↑ یواقیت، ص۲۰۱
- ↑ نک: ابن طاووس، عبدالمطلب، قمی، جاهای مختلف
- ↑ کاشفی، ص۳
منابع
- آقا جمال خوانساری، محمد، عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ ش.
- ابن طاووس، علی، مهج الدعوات و منهجالعبادات، بیروت، ۱۳۹۹ ق/۱۹۷۹ م.
- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، ۱۳۵۸ ش.
- اوستا.
- بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳ م.
- همو، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۱۸ ش.
- دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، ۱۳۸۲ ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، ۱۳۶۳ ش.
- طوخی، عبدالفتاح، اغاثة المظلوم، قاهره، ۱۳۷۸ ق.
- عبدالمطلب بن غیاث الدین محمد، مجمعالدعوات کبیر، تهران، ۱۳۵۳ ق.
- عربستانی، مهرداد، تعمیدیان غریب، تهران، ۱۳۸۳ ش.
- عهد عتیق؛ غزالی، محمد، المنقذ من الضلال، به کوشش عبدالحلیم محمود، قاهره، ۱۳۹۲ ق/۱۹۷۲ م.
- قمی، عباس، «باقیات صالحات»، همراه مفاتیح الجنان، تهران، ۱۳۲۹ ش.
- کاسیرر، ارنست، فلسفهٔ صورتهای سمبلیک، اندیشهٔ اسطورهای، ترجمهٔ یدالله موقن، تهران، ۱۳۷۸ ش.
- کاشفی، حسین، اسرار قاسمی، تهران، مروی.
- لانتیه، ژاک، دهکدههای جادو، ترجمهٔ مصطفی زنجانی، تهران، ۱۳۷۳ ش.
- المنجد، بیروت، ۱۹۷۳ م.
- موللی، کرامت، مبانی روان کاوی فروید لکان، تهران، ۱۳۸۳ ش.
- ناصف، منصور علی، التاج، بیروت، ۱۴۰۶ ق/۱۹۸۶ م.
- نفیسی، سعید، «چهارشنبه سوری»، سالنامهٔ کشور ایران، تهران، ۱۳۳۳ ش، س ۹.
- نوری، یحیی، اسلام و عقاید و آراء بشری یا جاهلیت و اسلام، تهران، ۱۳۵۴ ش.
- هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، ۱۳۳۴ ش.
- همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، ۱۳۴۸ ش.
- یواقیت العلوم و دراری النجوم، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۴ ش.
- Bowie, F., The Anthropology of Religion, Oxford / Massachusetts, 2000.
- EI2, ER; ERE.
- Frazer, J. G., The Golden Bough: A Study in Magic and Religion, ed. R. Fraser, L
- Judaica ; Poncé, Ch., Kabbalah, San Francisco / Califorina, 1973.
- Smith, W. R., Lectures of the Religion of the Semitics, London, 1927.
- Spooner, B.,»The Evil Eye in the Middle East«, Witchraft : Confessions.
- "", Library of Congress, تاریخ بازدید: ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ش.
- Westermarck, E., Pagan Survivals in Mohammedan Civilization, Amsterdam, 1973.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: