اقتصاد (فقه)تنظیم و ساماندهی اموال خصوصی و عمومی و عملیّات مرتبط با آن را اقتصاد میگویند. فهرست مندرجات۲ - بیان علم اقتصاد ۳ - بابهای فقهی مرتبط با اقتصاد ۴ - ارکان اقتصاد ۴.۱ - بیان مالکیّت ۴.۱.۱ - مالکیت خصوصی، عمومی و دولتی ۴.۱.۲ - تملک مال ۴.۱.۳ - اسراف در هزینه مال ۴.۱.۴ - موارد قابل تملک ۴.۱.۵ - تعلق یافتن مالکیت ۴.۱.۶ - اسباب ملکیت عین ۴.۱.۷ - اسباب ملکیت منفعت ۴.۱.۸ - اسباب ملکیت انتفاع ۴.۲ - بیان آزادی اقتصادی ۴.۲.۱ - تدابیر اسلام برای آزادی ۴.۲.۲ - اختیارات حاکم اسلامی ۴.۳ - بیان عدالت اجتماعی ۴.۳.۱ - تعریف ثروت ۵ - منابع طبیعی تولید ۵.۱ - زمین، اولین منابع طبیعی ۵.۱.۱ - واگذاری و توزیع زمین ۵.۲ - معادن، دومین منابع طبیعی ۵.۳ - آبهای طبیعی، سومین منابع طبیعی ۵.۴ - سایر ثروتها از منابع طبیعی ۶ - درآمدهای حاصل از منابع طبیعی ۶.۱ - مالکیت درآمدهای حاصل از منابع طبیعی ۶.۱.۱ - بیان اختلاف در مالکیت درآمد ۷ - پرداخت اجرت عوامل تولید ۷.۱ - اجرت در قالب عقد اجاره ۷.۲ - اجرت در قالب عقد مزارعه ۷.۳ - اجرت در قالب عقد مساقات ۷.۴ - اجرت در قالب عقد مضاربه ۷.۵ - اجرت در قالب عقد جعاله ۸ - روشهای پرداخت اجرت عامل ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - تعریف واژه اقتصاداقتصاد در لغت به معنای اعتدال و میانه روی است و آنچه در شناسه آمده اصطلاحی در علم اقتصاد است. ۲ - بیان علم اقتصادعلم اقتصاد عبارت است از دانش بررسی تولید ثروت و مصرف کالاها و خدمات و سامان دادن به ثروت، صنعت و منابع ملّی و استفاده بهینه از اندیشهها. [۱]
الفقه ج۱۰۷، ص۹.
۳ - بابهای فقهی مرتبط با اقتصاداسلام در کنار توجّه به بُعد معنوی حیات انسانی، به زندگی مادّی و حیات اقتصادی بشر نیز توجّه ویژه کرده است. از این رو، در فقه، بابهای بسیاری به شئون مختلف این بُعد از زندگی انسان اختصاص یافته است، مانند زکات، خمس، انفال، تجارت، قرض، دین، رهن، تفلیس، حجر، ضمان، حواله، صلح، شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات، ودیعه، عاریه، اجاره، وکالت، کفالت، وقف، صدقات، عطیه، هبه، سبق و رمایه، وصیت، عتق، جعاله، کفارات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، غصب، شفعه، احیاء موات، لقطه، ارث و دیات. همچنین بخشهایی از دیگر بابها به گونهای با مسائل مالی مرتبطاند، مانند نکاح، خلع، یمین، نذر و عهد. مباحث اقتصادی با بیش از صد هزار مسئله، افزون بر یک چهارم مباحث فقه را در بر میگیرد و حجم به نسبت زیادی از آیات و روایات را به خود اختصاص داده است. [۲]
الفقه ج۱۰۷، ص۴۴.
۴ - ارکان اقتصاداقتصاد اسلامی بر سه پایه کلّی یعنی مالکیّت، آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی استوار است. ۴.۱ - بیان مالکیّتمراد از مالکیّت، اختصاص مالی به مالک است؛ به گونهای که بر هر نوع تصرف مشروع در آن، استیلا و سلطنت داشته باشد. ۴.۱.۱ - مالکیت خصوصی، عمومی و دولتیبرخی، مالکیّت را به مالکیّت خصوصی، عمومی و دولتی تقسیم کردهاند. مالکیّت خصوصی یا فردی عبارت است از مالکیّت شخصِ حقیقی یا حقوقی نسبت به مالی و مالکیّت عمومی یا اجتماعی (اشتراکی و جمعی) به معنای مالکیّت جمعی نسبت به آن است، مانند مالکیّت همه مسلمانان نسبت به زمینهای آباد در زمان فتح. مالکیّت دولتی نیز به معنای مالکیّت دولت اسلامی نسبت به اموالی است که به امام علیه السّلام تعلّق دارد، مانند انفال. [۳]
اقتصادنا ص۲۸۱ـ۲۸۲.
[۴]
الفقه ج۱۰۷، ص۲۸۴.
۴.۱.۲ - تملک مالتملّک مال تنها از راه حلال (اسباب شرعی آن) امکان پذیر است. چنان که تصرف نیز باید مشروع باشد. از این رو، تملّک مال از راه غیر مشروع، مانند غصب، دزدی و رباحرام و باطل است. ۴.۱.۳ - اسراف در هزینه مالاسراف و تبذیر در هزینه کردن مال، ممنوع و حرام است. چنانکه در پارهای موارد، ذخیره کردن مال نیز جایز نیست. [۵]
الفقه ج۱۰۷، ص۲۸۷ـ۲۸۸.
۴.۱.۴ - موارد قابل تملکهرچیزی که مالیّت دارد حتّی انسان ِ برده قابل تملّک است، مگر به دلیلی استثنا شده باشد، مانند شراب و خوک برای مسلمان. [۶]
الفقه ج۱۰۷، ص۱۲۳.
[۷]
الفقه ج۱۰۷، ص۱۷۲.
۴.۱.۵ - تعلق یافتن مالکیتآنچه مالکیّت بدان تعلّق میگیرد یا عین است، مانند زمین و خانه یا منفعت، مانند سکونت در خانه و یا انتفاع، مانند استفاده از مال عاریهای. ۴.۱.۶ - اسباب ملکیت عینسبب حصول ملکیّت عین یا عقد معاوضی است، مانند بیع، صلح، مزارعه،مساقات، و مضاربه یا غیرمعاوضی، مانند هبه، صدقه و وصیت به مال موجود و مشخص و یا غیر عقد است، مانند حیازت، احیاء موات، غنیمت گرفتن و پیدا کردن مال گم شده. ۴.۱.۷ - اسباب ملکیت منفعتسبب حصول ملکیّت منفعت نیز یا عقد معاوضی است، مانند اجاره یا غیر معاوضی، مانند وصیت به منفعت مالی همچون سکونت خانه و برخی انواع وقف و یا غیرعقد است، مانند فتح سرزمینهای کفار با جنگیدن. ۴.۱.۸ - اسباب ملکیت انتفاعسبب حصول ملکیّت انتفاع نیز یا عقدمعاوضی است، مانند مالکیّت انتفاع شوهر از همسر خویش به واسطه عقد نکاح یا غیرمعاوضی، مانند برخی دیگر از انواع وقف و یا غیرعقد است، مانند مالکیّت مهمان نسبت به انتفاع ازآنچه میزبان برای او فراهم آورده است. ۴.۲ - بیان آزادی اقتصادیآزادی انسان در انتخاب هر نوع کسب و تجارت، اعم از فکری و بدنی در چارچوب قوانین شرعی و ارزشهای معنوی و اخلاقی، رکن دیگر اقتصاد است. ۴.۲.۱ - تدابیر اسلام برای آزادیاسلام برای تحقّق آزادی در قلمرو یاد شده، تدابیری اندیشیده است، از جمله: یک.از انجام دادن پارهای اعمال در عرصه اقتصاد که مانع تحقّق ارزشهای اخلاقی و معنوی است جلو گیری کرده است، مانند ربا، احتکار و غشّ. دو.حاکم اسلامی را ناظر بر فعالیّتهای اقتصادی قرار داده و برای دولت اسلامی این حق را قائل شده که فعالیّتهای اقتصادی افراد را در چارچوب شریعت در مسیر مصالح عمومی امّت اسلامی سامان دهد. ۴.۲.۲ - اختیارات حاکم اسلامیکسی، حتّی حاکم اسلامی نمیتواند ربا را حلال کند یا قانون ارث را تعطیل نماید و یا مالکیّت فردی را الغا کند. البته حاکم اسلامی میتواند به جهت ضرورت و حفظ مصلحت عمومی، نسبت به اعمال و تصرفات مباح افراد، محدودیت ایجاد کند. [۱۰]
اقتصادنا ص۲۸۴-۲۸۸.
[۱۱]
الفقه ج۱۰۶، ص۲۳۱-۲۳۶.
۴.۳ - بیان عدالت اجتماعیاصل عدالت اجتماعی در توزیع ثروت میان انسانها در جامعه اسلامی، رکن دیگر اقتصاد است. ۴.۳.۱ - تعریف ثروتثروت عبارت است از منابع مادّی و طبیعی تولید و نیز درآمدهای حاصل از آن. [۱۲]
اقتصادنا ص۴۱۱ـ۴۱۴.
توزیع ثروت در هر دو مرحله باید به گونهای باشد که ضمن برآوردن نیازهای فرد، تأمین کننده رشد معنوی و انسانی او باشد.
۵ - منابع طبیعی تولیدمنابع طبیعی به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارت است از: زمین، معادن، آبهای طبیعی و سایر ثروتها. ۵.۱ - زمین، اولین منابع طبیعیزمین که مهمترین ثروت طبیعی است از نظر ملکیّت یا در حوزه مالکیّت خصوصی است یا عمومی و یا دولتی. [۱۳]
اقتصادنا ص۴۳۹-۴۵۱.
۵.۱.۱ - واگذاری و توزیع زمیناقطاع و حِمی از روشهای واگذاری و توزیع زمین است که با شرایطی از سوی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله یا امام علیه السّلام صورت میگیرد. [۱۴]
اقتصادنا ص۴۸۴-۴۹۳.
۵.۲ - معادن، دومین منابع طبیعیمعادن که نقش بسزایی در زندگی اقتصادی بشر دارد، به معادن ظاهری، مانند معدن نمک و معادن باطنی، مانند معدن طلا و نقره تقسیم میشود. در اینکه معادن از مشترکات است یا از انفال اختلاف است. [۱۵]
اقتصادنا ص۴۷۹.
۵.۳ - آبهای طبیعی، سومین منابع طبیعیآبهای طبیعی به آبهای آزاد، مانند دریاها و چشمههای طبیعی و آبهای عمیق که با حفّاری به دست میآید، تقسیم میشود. بخش اول، ملک کسی نیست و همگان در انتفاع از آن یکسانند. ولی در بخش دوم، عامل، حق خاصی پیدا میکند که دیگران نمیتوانند در انتفاع، مزاحم او گردند. [۱۶]
اقتصادنا ص۴۹۵-۴۹۸.
۵.۴ - سایر ثروتها از منابع طبیعیسایر ثروتهای طبیعی از مباحات اصلی به شمار میروند و هرکس با کار مناسب روی آنها حقّ استفاده و تملّک پیدا میکند؛ اعم از آنچه که از دریاها و رودخانهها به دست میآید، مانند مروارید، مرجان و ماهی یا آنچه در هوا و زمین زندگی میکند یا میروید، مانند پرندگان، حیوانات و گیاهان، و یا انرژیهای موجود در طبیعت، همچون نیروی الکتریسیته که با ابزار و عملیّاتی ویژه قابل انتقال و بهره برداری است. ۶ - درآمدهای حاصل از منابع طبیعیدرآمدهای حاصل از منابع طبیعی در صورتی که منابع، ملک دیگری نباشد، ملک کسی است که آن را به دست آورده است؛ حتّی اگر ابزار به کار رفته برای به دست آوردن این درآمدها از آنِ دیگری باشد، صاحب ابزار از درآمد سهمی نمیبرد و تنها استحقاق اجرت آن ابزار را از به کار گیرنده دارد. [۱۷]
اقتصادنا ص۵۵۹.
۶.۱ - مالکیت درآمدهای حاصل از منابع طبیعیآیا در مالکیّت این نوع ثروت، مباشرت مالک شرط است یا نه؟ اختلاف است. بنابر شرط بودن، کسی مالک است که ثروت را فراهم آورده است. برای مثال، گردآورنده هیزم از جنگل، مالک است و اگر کسی، دیگری را برای این کار اجیر یا وکیل کند، هیزم جمعآوری شده، ملک اجیر یا وکیل خواهد بود، نه مستأجر یا موکّل. ۶.۱.۱ - بیان اختلاف در مالکیت درآمداختلاف یاد شده در فرضی است که درآمد از منبع طبیعی باشد؛ امّا اگر اصل مادّه از آنِ دیگری باشد درآمد نیز از آنِ اوست، مانند آنکه کسی بذر فردی دیگر را در زمینی بکارد، که در این صورت، محصول به دست آمده از آنِ صاحب بذر است نه کشت کننده آن. [۱۸]
اقتصادنا ص۵۶۰-۵۶۶.
۷ - پرداخت اجرت عوامل تولیداجرت عامل تولید در قالب عقودی مانند اجاره، مزارعه، مساقات، مضاربه و جعاله پرداخت میشود. ۷.۱ - اجرت در قالب عقد اجارهتولید کننده میتواند زمین و ابزار تولید مورد نیاز خود را در قبال اجرتی معیّن از دیگری اجاره کند. چنانکه برای کارهای خدماتی همچون خیّاطی، فروشندگی یا خرید کالاهای تجاری میتواند شخصی را استخدام نماید و اجرت تعیین شده را پس از پایان کار به وی بپردازد. [۱۹]
اقتصادنا ص۵۷۱-۵۷۲.
۷.۲ - اجرت در قالب عقد مزارعهدر عقد مزارعه که بین صاحب زمین و کشاورز منعقد میشود کشاورز در ازای کار بر روی زمین، با صاحب زمین در سهمی از محصول شریک است. در این جا شرکت میان دو عنصر؛ یکی کار از ناحیه کشاورز و دیگری زمین و بذر از ناحیه مالک صورت گرفته است. [۲۰]
اقتصادنا ص۵۷۲-۵۷۳.
۷.۳ - اجرت در قالب عقد مساقاتدر عقد مساقات که میان صاحب درختان و عامل صورت میگیرد عامل در ازای کار، با صاحب درختان در سهمی از محصول شریک میشود. [۲۱]
اقتصادنا ص۵۷۲-۵۷۳.
۷.۴ - اجرت در قالب عقد مضاربهدر عقد مضاربه که بین صاحب سرمایه و عامل منعقد میشود عامل در ازای کارهای تجاری با سرمایه یادشده، با سرمایهدار در سود شریک میشود. [۲۲]
اقتصادنا ص۵۷۳-۵۷۴.
۷.۵ - اجرت در قالب عقد جعالهبر اساس عقد جعاله، عامل متعهّد میشود عمل جایز معیّنی را در قبال دریافت اجرت، انجام دهد. ۸ - روشهای پرداخت اجرت عاملاز آنچه بیان شد این نتیجه به دست میآید که برای پرداخت اجرت خدمات عامل، دو روش وجود دارد: الف.روش دستمزد که تحت عناوین اجاره و جعاله پرداخت میگردد. ب.روش شرکت در منافع و محصول که در قالب عناوین مزارعه، مساقات و مضاربه مطرح است. [۲۳]
اقتصادنا ص۵۸۵-۵۸۶.
۹ - پانویس
۱۰ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۴۱-۶۴۶. ردههای این صفحه : اقتصاد
|