احتلاماحتلام به معنی خروج منی چه در خواب و چه در بیداری یکی از علائم بلوغ در مرد و زن است. با توجه به تعابیر آیات و احادیث این حکم در بین فقها مورد اتّفاق است و کسی مخالفت ننموده است. ادلّه فقهی علامت بودن احتلام آیات قرآن و روایات است. احتلام سبب وجوب غسل بر مرد و زن است. غسل در صورت حرکت منی از جای خود و عدم خروج واجب نیست. مشهور در بین فقها این است که این علامت (خروج منّی) مشترک بین زنان و مردان میباشد. ۱ - تعریف احتلاماحتلام به معنی خروج منی (آب لزجی که مبدا خلقت انسان است) علامت بلوغ در مرد و زن است. با توجه به تعابیر آیات و احادیث این حکم در بین فقها مورد اتّفاق است و کسی مخالفت ننموده است. و تمامی فقها احتلام (یا اِنزال) را، چه در خواب چه در بیداری، نشانه (اَماره) بلوغ شمردهاند. [۱۴]
فقیه، یوسف، الاحوال الشخصیة فی فقه اهل البیت (ع)، ج۱، ص۱۶، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۶]
ابن قدامه، عبدالله بن أحمد، المغنی، ج۴، ص۵۱۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
هرچند درباره برخی جزئیات و شرایط آن اختلافنظر دارند، برای مثال در فقه امامی و شافعی این علامت باید در سنی حاصل شود که عادتاً ممکن باشد. همچنین معدودی از فقهای عامه و شیعه درباره نشانه بودنِ احتلام برای بلوغ دختر تردید کردهاند. [۲۲]
سبحانی، جعفر، البلوغ والتلیه رسالة فی تأثیرالزمان و المکان الی استنباط الاحکام، ج۱، ص۱۷، قم ۱۴۱۸.
در هرحال، احتلام تنها نشانه بلوغ است که در قرآن به وضوح ذکر شده است. [۲۳]
سبحانی، جعفر، البلوغ والتلیه رسالة فی تأثیرالزمان و المکان الی استنباط الاحکام، ج۱، ص۱۵، قم ۱۴۱۸.
۲ - ادلّه فقهی علامت بلوغ بودن احتلامادلّه فقهی علامت بودن احتلام آیات قرآن و روایات است که در ادامه بیان میکنیم: ۲.۱ - آیه اول«وَاِذَا بَلَغَ الاَطفَالُ مِنکُمُ الحُلُمَ فَلیسْتَاْذِنُوا کَمَا استَاذَنَ الَّذینَ مِن قَبلِهِم کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُم آیَاتِهِ؛ آنگاه که اطفال شما به حدّ بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغین، با اجازه (بر پدر و مادر) وارد شوند. خداوند آیات خود را برای شما اینگونه بیان میکند.» آنچه شخص در خواب میبیند «حُلُم» نامیده میشود که جمع آن احلام است و احتلام درک لذّت در خواب را گویند. «حُلُم الصبی» به معنی بالغ شدن طفل است. این کلمه در آیه شریفه کنایه از استعداد و توانمند بودن برای خروج منی است مطلقاً، خواه از زن باشد یا مرد، خواه در خواب باشد یا بیداری بهطوری که اگر شخص اراده کرد با عمل زناشویی و یا استمنا، از خود منی خارج سازد، بتواند. در این صورت خروج منی شرط وجوب غسل است. [۳۰]
سبحانی، جعفر، الرسائل الفقهیة، ج۱، ص۲۱ـ۲۲.
در آیهی قبل خداوند فرمان داده باید کودکان غیربالغ در مواقع خلوت، برای ورود بر پدر و مادر از آنها اذن بگیرند.الف. قبل از نماز صبح «مِن قَبلِ صَلاةِ الفَجرِ». ب. وقت استراحت، بعد از نماز ظهر که لباس از تن بیرون میآورید. «وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ». ج. بعد از نماز عشا: که برای خواب به رختخواب میروید. «وَ مِن بَعدِ صَلاةِ العِشَاءِ» این سه وقت، هنگام خلوت شماست. و در این آیه حکم شده که کودکان بعد از احتلام باید همانند دیگر بالغین، همیشه با اجازه وارد شوند. از این رو به خوبی از آن استفاده میشود که اطفال بعد از بلوغ با دیگر بالغین در حکم مشترکند و احتلام، علامت بلوغ میباشد. ۲.۲ - آیه دوم«وَ ابتَلُوا الیَتَامی حَتَّی اِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَاِن انَستُم مِّنهُم رُشداً؛ یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامیکه بالغ شده و تمایل به نکاح پیدا کنند، آنگاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگانی خود یافتید، اموالشان را در اختیارشان قرار دهید.» (بَلَغُوا النِّکاحَ)، یعنی به حدّی برسند که قادر بر مجامعت و انزال منی باشند و استعداد آن را داشته باشند. باید دانست مقصود از خروج منی و احتلام، بالفعل نیست. آیتالله فاضل لنکرانی در اینباره مینویسد: «مقصود از فرمودهی خداوند متعال: «حَتَّی اِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ» استعداد خروج منی است، در خواب باشد یا بیداری، با آمیزش باشد یا با غیر آن، و شاید اینکه فقها، حامله شدن دختران را دلیل بر سبق بلوغ آنان دانستهاند، به اینجهت باشد که در این صورت معلوم میگردد پیشتر منی از آنها خارج شده است». خلاصه آنکه در این آیه، حکم جواز دفع مال به ایتام و دخالت آنها در اموال خود، معلّق بر بلوغ نکاح شده است و معنی آن چنانکه مفسّرین ذکر نمودهاند، استعداد و توان نکاح و قدرت بر انزال میباشد و معلوم است استعداد انزال، مستلزم وقوع آن در خارج نیست. بنابراین ممکن است شخص، بالغ باشد، هرچند به دلیل عدم خروج منی از او، لازم نباشد غسل نماید. ۲.۳ - آیه سوم«وَ لَا تَقرَبُوا مَالَ الیَتِیمِ اِلاّ بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ حَتَّی یَبلُغَ اَشُدَّهُ؛ هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر بهگونهای که بهتر است تا به حدّ بلوغ و رشد برسد.» جملهی «یَبلُغَ اَشُدَّهُ» کنایه از رسیدن به حدّ احتلام و بلوغ است و اینگونه معنی میشود: تا زمانیکه یتیم بالغ شود و حجر و صغر از او مرتفع گردد. بنابراین در این آیه نیز حکم (جواز دخالت در اموال ایتام و طرف معامله قرار گرفتن آنها) معلّق بر احتلام گردیده و معلوم میشود احتلام علامت بلوغ است. بعضی از آیات و روایات شاهد این برداشت است، مانند آیه شریفه: «ثُمَّ نُخرِجُکُم طِفلاً ثُمَّ لِتَبلُغُوا اَشُدَّکُم» این آیه دلالت دارد که بلوغ اشد به معنی خروج از طفولیت و دخول در مرحلهی احتلام است. همچنین عبدالله بن سنان در روایت معتبر، از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرموده است: در جلسهای حاضر بودم، شخصی از پدرم سؤال کرد، چه زمان امور یتیم به خودش واگذار میشود و میتواند سرنوشت خود را به دست گیرد؟ قالَ: «حَتّی یَبلُغَ اَشُدَّهُ» آنگاه که بالغ شود. سؤال کرد، چه زمان بالغ میگردد؟ قالَ: «اِحتِلامُهُ» هر زمان محتلم شود. برخی دیگر از فقیهان معتقدند «حَتّی یَبلُغَ اَشُدَّهُ» به معنی کمال قوای عقلی و حسّی است، یعنی برای سپردن امور به غیربالغ، علاوه بر بلوغ جنسی، رسیدن به حدّ بلوغ فکری و عقلانی نیز لازم است. [۴۷]
شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج۳، ص۱۴۱.
مؤید این تفسیر آیهی دیگری است که میفرماید: «ثُمَّ یُخرِجُکُم طِفلاً ثُمَّ لِتَبلُغُوا اَشُدَّکُم ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً؛ در مراحل خلقت، خداوند شما را از رحم مادر، طفل بیرون آورد تا اینکه به سن رشد و کمال برسید و در مرحلهی بعد، پیری سالخورده شوید.» در این آیه به سه مرحله از مراحل حیات انسان اشاره شده است: مرحلهی طفولیت و کودکی، مرحلهی اشّد و بلوغ، و مرحلهی شیخوخت و پیری. همچنین آیه دلالت دارد بر اینکه بلوغ امری است تدریجی، و برای آن مراتبی از قوّت و شدّت است. و شارع اوّلین مرتبهی آن را موضوع احکام قرار داده است، یعنی بلوغ اشد که با کمال انسان در قوای جسمانی و روحانی تحقّق مییابد. در آیاتی که ذکر شد به سه بلوغ اشاره شده و یا به تعبیری دقیقتر، واژهی بلوغ با سه تعبیر توصیف و مشخص گردیده است: بلوغ حُلُم، بلوغ نکاح و بلوغ اشد. ۲.۴ - روایاتروایات بسیاری در حدّ استفاضه بلکه متواتره، بر این نظریه که احتلام علامت بلوغ است، دلالت دارد. ما اینها را به چند دسته تقسیم و در هر مورد بهعنوان نمونه فقط یک روایت ذکر مینماییم: ۲.۴.۱ - دستهی اوّلروایاتی است که دلالت دارد، کودک بعد از احتلام از حالت یتیمی و صغر خارج و به مرحلهی مرد و یا زن بودن میرسد. در روایت صحیحه، هشام از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمود: «انقطَاعُ یُتمِ الیَتِیمِ بِالاحتِلَامِ...» مرحلهی یتیمی کودک و نیاز داشتن به سرپرست، با احتلام او پایان مییابد و همان زمان وقت بلوغ اوست. اگر محتلم شود و به رشد عقلی نرسد و سفیه و یا کودک باشد، باید ولی او اموالش را نگهدارد و در اختیارش قرار ندهد. ۲.۴.۲ - دستهی دوّمروایاتی است که دلالت دارد وجوب نماز و روزه، بر احتلام معلّق شده است. در روایت موثّق، عمار ساباطی میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال کردم: چه زمان بر کودک نماز واجب میشود؟ فقال: «اِذَا اَتَی عَلَیهِ ثَلَاثَ عَشَرةَ سَنَةً فان اْحتَلَمَ قَبلَ ذَلِکَ فَقَد وَجَبَت عَلَیهِ الصَّلاةُ...» آنگاه که سیزده ساله شود و اگر قبل از آن محتلم شود نماز بر او واجب میگردد. و در مورد روزه فرمود: «عَلی الصَّبِیِّ اِذَا اِحَتلَم الصِّیامٌ...» بر کودک آنگاه که محتلم شود، روزه واجب میشود. ۲.۴.۳ - دستهی سومروایاتی است که میگوید بر زن واجب نیست موی سر خود را از کودکی که محتلم نشده است، بپوشاند. در روایت صحیح احمد بن محمد بن ابینصر، از امام رضا (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمودهاند: «یُؤخَذُ الغُلامُ بالصَّلاةِ و هُوَ اِبْنُ سَبِع سِنِینَ، وَ لا تُغَّطِّی المَراةُ شَعرَهَا مِنهُ حَتَّی یَحتَلِمَ». کودک از سن هفت سالگی به انجام نماز ترغیب و در ترک آن نکوهش میشود (تا در وقت تکلیف به نماز خواندن عادت نماید) و لازم نیست زن موهای خود را از کودک تا زمانیکه محتلم نشده، بپوشاند. ۲.۴.۴ - دستهی چهارمروایاتی است که دلالت دارد بعد از احتلام کودک، حدود الهی بهطور کامل بر وی جاری و مشمول تکالیف میگردد. حدیث معروف «رفع قلم» که شیعه و سنّی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کردهاند، بر همین معنی دلالت دارد. همچنین شیخ کلینی در اصول کافی با سند صحیح از حمران نقل نموده است که گفت: از امام باقر (علیهالسّلام) سؤال کردم چه زمان کودک بهطور کامل مشمول اجرای حدود میشود؟ قال: «اذا خَرَجَ عَنهُ الیُتمُ وَ ادرَکَ» آنگاه که از حالت یتیمی (و اینکه نیاز به سرپرست داشته باشد) خارج شده و دارای ادراک گردد. سؤال نمودم: آیا برای این مرتبه علامتی است که بتوان آن را شناخت؟ فقال: «اِذَا احتَلمَ» علامت آن احتلام است. ۳ - مباحث مطرح شده در ذیل علامت بودنفقیهان در مباحث فقه استدلالی در ذیل علامت بودن احتلام به ذکر مباحث دقیق تخصّصی در این زمینه پرداختهاند که به فهرست مهمترین آنها اشاره میگردد: ۱. مقصود از علامت بودن خروج منی، استعداد خروج و قدرت بر انزال است. ۲. شرط نیست که خروج منی همراه با درک لذّت و شهوت باشد، بلکه به هر صورت خارج شود علامت بلوغ است. ۳. شرط نیست که منی با جهش و جستن خارج شود. ۴. اگر منی استعداد خلقت به حسب نوع انسانها داشته باشد (هر چند در بعضی اشخاص و در بعضی احوال اینگونه نباشد) میتواند علامت قرار گیرد. [۷۳]
علامه حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۳۹۵.
۵. خروج منی از موضع معتاد باید صورت پذیرد. ۶. مشهور در بین فقها این است که این علامت (خروج منّی) اختصاص به مردان ندارد، بلکه مشترک بین زنان و مردان میباشد. در روایت صحیح، محمد بن اسماعیل بن بزیع میگوید: از امام رضا (علیهالسّلام) سؤال کردم، مردی با زن خود در غیر فرج مجامعت مینماید و از زن آب خارج میشود، آیا غسل بر او واجب است؟ فرمودند: بله. در روایت صحیح دیگری از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال شده، اگر زن در خواب ببیند با او مجامعت شده است، حکمش چیست؟ قال: «ان اَنزَلت فَعَلَیهَا الغُسلُ و اِن لَم تُنزِلَ فَلِیسَ عَلَیهَا الغُسلُ». اگر انزال شود غسل بر او واجب میگردد، در غیر این صورت چیزی بر او نیست. ۴ - برخی از احکام احتلاماحتلام سبب وجوب غسل بر مرد و زن است. غسل در صورت حرکت منی از جای خود و عدم خروج واجب نیست. اگر كسى در خواب منى از او بيرون آيد چه اينكه خواب خود را به ياد داشته باشد يا نه، جنب شده و غسل بر او واجب است و اگر خواب جنابت ببيند ولى پس از بيدارى در لباسش منى نيابد، جنب نيست. کسی که در مسجد الحرام یا مسجد النّبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) محتلم شده باید برای خروج از مسجد تیمّم کند. گرچه برخی از فقها این حکم را به مطلق خروج منی تعمیم دادهاند. کسی که از احتلام در شب بیم دارد، میتواند نماز شب را پیش از نیمهشب بگزارد. آمیزش قبل از غسل یا وضو، برای محتلم کراهت دارد. احتلام روزهدار در روز موجب بطلان روزه نیست. احتلام در شب ماه رمضان در صورت بیدار نشدن تا اذان صبح نیز همین حکم را دارد. روزهدار میتواند بخوابد؛ هر چند بداند با خوابیدن محتلم میشود. ظاهر عبارت برخی قدما، عدم وجوب غسل بر زن در صورت احتلام است. ۵ - احتلام در روایاتدر حديث آمده كه پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مکروه مىداشت كه كسى پس از احتلام غسل نكرده با همسر خود نزدیکی كند. [۹۴]
شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۶۱۹.
امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) از آباء خود از اميرالمؤمنين (علیهالسلام) روایت كرده كه از آن حضرت سؤال شد درباره كسى كه محتلم شده يا جماع كرده و غسل خود را فراموش نمود و او در ماه رمضان بود، فرمود: «نماز را قضا كند اما روزهاش قضا ندارد» حضرت علی (علیهالسلام) مىفرمود:«رفع القلم عن ثلاث؛ عن الصبى حتى يحتلم و عن المجنون حتى يفيق و عن النائم حتى يستيقظ» «از سه گروه قلم تکلیف برداشته شده است: کودک تا وقتى كه محتلم شود، و ديوانه تا آنكه به عقل آيد، و خواب تا آن كه بيدار شود» و نیز میفرمود: «لابأس ان يؤذن الغلام قبل ان يحتلم، و لايؤم حتى يحتلم» «باكى نيست كه نوجوان پيش از احتلام اذان بگويد، ولى تا بالغ نشده است امامت نكند.» از امام صادق (علیهالسلام) روايت شده كه هر كه بيم داشته باشد كه در خواب محتلم شود هنگام رفتن به بستر بخواند: «اللهم انى اعوذ بك من الاحتلام و من سوء الاحلام و من ان يتلاعب بى الشيطان فى اليقظة و المنام» محمد بن افرع گويد : به امام عسکری (علیهالسلام) نامه اى نوشتم و در نامه از احتلام امام پرسيدم و نزد خود گفتم: امام كه به تفاسیر قرآن آگاه است چگونه شیطان در وجودش تصرف كند؟! حضرت در پاسخ نوشت : حال ائمه در خواب و بیداری يكسان است و خواب در وجودشان تغييرى پديد نياورد و چنانكه تو نيز به ذهنت آمد امام از تصرف شيطان به دور است. [۹۸]
مجازی، سیدمهدی، درر الاخبار، ترجمه فارسی، ص۳۸۳.
۶ - پانویس۷ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۹۴-۲۹۵. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «احتلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۶/۲۶. انصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۸۲-۸۷، برگرفته از بخش «علامت سوّم:سن بلوغ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۶/۲۶. |