تحیرمفهوم تحیر در زبان عربی بیشتر دارای بار منفی و در خصوص افراد سرگشته و گمراه و در برابر مفهوم هدایت و راهیافتگی به کار میرود. کاربردهای این کلمه در اشعار عرب قبل و معاصر اسلام نیز همین را تأیید میکند. [۱]
فصلالمقال ج۱، ص۵۰۹.
[۲]
المفضلیات ج۱، ص۲۹۶.
[۳]
جمهره اشعار العرب ج۱، ص۲۱۴.
تحیر در وصف حالات فراق و دوری از معشوق نیز در زبان عربی به کار رفته است. [۴]
محاضرات الادباء ج۲، ص۷۴.
[۵]
البلیغ فیالمعانی، ص۲۷۷.
فهرست مندرجات۲ - حیران و مترادفات آن در قرآن ۳ - مفهوم تحیر در زبان عرب ۴ - تمرکز قرآن بر معنای منفی تحیر ۴.۱ - آیه ۷۱ سوره انعام ۴.۲ - آیه ۳۱ سوره حج ۴.۳ - آیه۲۷۵ سوره بقره ۴.۴ - آیه ۱۷ سوره بقره ۴.۵ - آیه۱۴۳ سوره نساء ۴.۶ - آیه ۱۱۰ سوره انعام ۴.۷ - آیه۴۵ سوره توبه ۴.۸ - آیه۴۰ سوره انبیاء ۴.۹ - آیه۲ سوره حج ۵ - پیوند معنایی تحیر با هدایت و ضلالت ۶ - مفهوم مثبت تحیر در قرآن ۷ - ارتباط اله با تحیر ۸ - پیوند معنای مثبت تحیر با معنای منفی آن ۹ - مفهوم تحیر در شاخه های گوناگون ۹.۱ - تحیر در علم کلام ۹.۲ - تحیر در علم اخلاق ۹.۳ - تحیر در عرفان ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - معنای تحیرتحیر، مصدر باب تفعّل از ریشه «ح - ی - ر» است که به معنای خجالت، دهشت ، بهت [۱۰]
تاج العروس ج۳، ص۱۹. «بهت».
، وَلَه و شیدایی [۱۳]
مجمعالبحرین ج۴، ص۵۵۳. «وله».
، گمراهی [۱۴]
تاج العروس ج۶، ص۳۲۴، «حیر».
[۱۵]
مشارق الانوار ج۱، ص۳۳۱.
، سردرگمی [۱۷]
تاجالعروس ج۱۹، ص۶۸، «عمه».
و تردید در امور [۱۹]
لسان العرب ج۱۲، ص۴۳۰ و ج۱۳، ص۵۱۹.
به کار رفته است.مصدر ثلاثی مجرد آن، «حیرت» نیز به همین معناست. [۲۱]
المغرب، ص۱۳۴، «الحیره».
در فارسی به معنای سرگشتگی، سرگردانی، آشفتگی، دهشت، تعجب و شگفتی به کار رفته است. [۲۲]
لغتنامه ج۶، ص۹۲۵۰، «حیرت».
۲ - حیران و مترادفات آن در قرآناز این خانواده تنها صفت مشبهه «حَیران» یک بار در قرآن به کار رفته(آیه ۷۱ انعام) و به معنای کسی است که در گرفتاری خود سرگشته شده، راه حلی برای برون رفت از آن نمییابد . افزون بر آن برخی مفردات دیگر قرآنی مانند نظر (آیه ۴۵ شوری و آیه ۱۹۸ اعراف) [۲۷]
مفردات، ص۸۱۳، «نظر».
، ضلال به معنای گمراهی( فرقان آیه۹) [۲۹]
. مشارق الانوار ج۱، ص۳۳۱.
، بهت (بقره آیه۲۵۸) [۳۲]
تاج العروس ج۳، ص۱۹، «بهت».
، تیه به معنای سرگردانی (مائده آیه ۲۶) ، عَمَه به معنای تردید در امری(بقره آیه ۱۵) [۳۶]
تفسیر نسفی ج۱، ص۲۲.
[۳۷]
تفسیر قرطبی ج۱، ص۲۰۹.
و ابلاس به معنای تحیر و فقدان حجت و دستاویز (روم آیه ۱۲) [۴۲]
التبیان ج۹، ص۲۱۶.
در مواردی به معنای تحیر یا معنایی نزدیک و ملازم آن به کار رفتهاند.۳ - مفهوم تحیر در زبان عربمفهوم تحیر در زبان عربی بیشتر دارای بار منفی و در خصوص افراد سرگشته و گمراه و در برابر مفهوم هدایت و راهیافتگی به کار میرود. کاربردهای این کلمه در اشعار عرب قبل و معاصر اسلام نیز همین را تأیید میکند. [۴۳]
فصلالمقال ج۱، ص۵۰۹.
[۴۴]
المفضلیات ج۱، ص۲۹۶.
[۴۵]
جمهره اشعار العرب ج۱، ص۲۱۴.
تحیر در وصف حالات فراق و دوری از معشوق نیز در زبان عربی به کار رفته است. [۴۶]
محاضرات الادباء ج۲، ص۷۴.
[۴۷]
البلیغ فیالمعانی، ص۲۷۷.
۴ - تمرکز قرآن بر معنای منفی تحیردر قرآن نیز تحیر به معنای منفی آن بیشتر مورد توجه بوده و پیامد ضلالت در برابر هدایت تلقی شده، خود نیز نقطه مقابل هدایت قرار گرفته است. [۵۰]
خدا و انسان در قرآن، ص۱۷۹ـ ۱۸۲.
۴.۱ - آیه ۷۱ سوره انعامدر آیه اصلی بحث خداوند از پیامبر میخواهد تا به کافران بگوید که آیا جز خدا، دیگری را بخوانیم که نه سودی از او به ما میرسد و نه زیانی و با این کار خود، پس از هدایت گرفتار واپس گرایی میشویم:«قُل اَنَدعوا مِن دونِ اللّهِ ما لا یَنفَعُنا ولا یَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلی اَعقابِنا بَعدَ اِذ هَدنَا اللّهُ» و بهسان کسی گردیم که شیطانها او را فریفته و در زمین سرگشته و حیران شده و در همان حال یارانش او را به هدایت فرا میخوانند: «کالَّذِی استَهوَتهُ الشَّیـطینُ فِی الاَرضِ حَیرانَ لَهُ اَصحـبٌ یَدعونَهُ اِلَی الهُدَی ائتِنا قُل اِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الهُدی».(انعام آیه۷۱) این آیه شرح حال مؤمنان و کافران است که هر یک راهی جدا داشته و کافران به اندرز مؤمنان توجهی نمیکنند [۵۵]
تفیسر عبدالرزاق، ج۲، ص۲۱۲.
، به ویژه آنان که خود ابتدا با اهل ایمان بودند و سپس از دوستان دوره ایمان جدا شده، به اندرزهایشان پشت میکنند. [۵۶]
جامع البیان ج۷، ص۳۰۶.
آنان که در گمراهی سرگشته و حیراناند، بصیرت و عزیمت را از کف داده و راه بهتر و مطمئن را ترک کرده، در بین شیاطین به درّه هلاک و سقوط معنوی سرازیر میشوند. تعبیر «استَهوَتهُ» در مواردی به کار میرود که چیزی از بلندی رها شود و سقوط کند ؛ گویا شیاطین بهسان پرندگانی شکاریاند که انسان را از زمین در ربوده، به آسمان میبرند و ناگاه رهایش میکنند. ۴.۲ - آیه ۳۱ سوره حجشبیه این تعبیر در آیه۳۱ سوره حجّ درباره مشرکان چنین آمده که انسان مشرک بسان کسی است که هنگام سقوط از آسمان، پرندهای شکاری او را میرباید یا تند بادی او را در مکانی دور میافکند: «ومَن یُشرِک بِاللّهِ فَکَاَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخطَفُهُ الطَّیرُ اَو تَهوی بِهِ الرّیحُ فی مَکان سَحیق. ۴.۳ - آیه۲۷۵ سوره بقرهحالت سرگشتگی کافران و مشرکان که در قالب مفهوم «سقوط از آسمان» در این آیات به آن توجه شده، در آیه نخست به شیطان نسبت داده شده و در آیه ۲۷۵ بقره نیز چنین آمده که رباخواران مانند جنزدگان به هنگام برخاستن، تعادل خود را از دست داده، گاه بر زمین میافتند و گاه برمیخیزند: «لایَقومونَ اِلاّ کَما یَقومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطـنُ مِنَ المَسِّ». از نظر برخی مفسران در این آیات به این عقیده عرب جاهلی ارجاع داده شده که شیاطین و جنیان گاه تماسهایی با انسان داشته و براثر آن بر وی چیره شده، او را دیوانه و سرگشته میسازند [۶۲]
الکشاف ج۲، ص۳۲۰.
یا آنکه در بیابان برای گمشدگان دامهایی گسترده، آنان را شکار میکنند. [۶۵]
الوجیز ج۱، ص۳۶۱.
[۶۶]
تفسیر بغوی ج۲، ص۱۰۶.
[۶۷]
تفسیرنسفی ج۱، ص۳۳۰.
در این صورت این تعبیر صرفاً جنبه تمثیلی دارد و بدین معناست که هرکس از اسلام رویگردان و به دعوت مسلمانان بیتوجه باشد، بهسان کسی است که در دام جنیان افتاده باشد. [۷۰]
الانصاف ج۲، ص۲۸.
۴.۴ - آیه ۱۷ سوره بقرهدر گروهی دیگر از آیات، مفهوم تحیر از تعابیری دیگر به قرینه سیاق آیات یا تحلیل مفهومی واژگان استفاده میشود که مفسران نیز به آنها توجه کردهاند. در آیه ۱۷ بقره حیرت ناشی از گمراهی منافقان به حالت کسی تشبیه شده که در دل تاریکی آتشی بر میفروزد و به محض آنکه نور میافشاند، خدا آن را خاموش و در تاریکی رهایشان میکند: «کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نارًا فَلَمّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنورِهِم و تَرَکَهُم فی ظُـلُمـت لایُبصِرون». [۷۲]
تفسیر قمی ج۱، ص۳۴.
[۷۳]
التفسیر الکبیر ج۲، ص۷۳.
در این آیه نیز سخن از کسانی است که به رغم شناخت حق از آن روی برتافته، به کفر خویش باز میگردند، از این رو ایمان آنها همانند آتشی است که به محض برافروختن درجا خاموش شده، به صاحبش سودی نمیرساند و روشن است که سرگردانی و سردرگمی چنین کسی بیش از فردی است که از آغاز در تاریکی بوده است. ۴.۵ - آیه۱۴۳ سوره نساءاز آنجا که منافقان در زندگی دنیوی خود نه حقیقتاً اهل ایماناند و نه صراحتاً با اهل کفر همراهی میکنند، به نوعی سرگردان و حیراناند: «مُذَبذَبینَ بَینَ ذلِکَ لا اِلی هـؤُلاءِ و لا اِلی هـؤُلاء».(نساء آیه۱۴۳) [۷۶]
التبیان ج۳، ص۳۶۶.
[۷۸]
زاد المسیر ج۲، ص۲۱۱.
۴.۶ - آیه ۱۱۰ سوره انعامتعبیر «یَعمَهون» در آیات دیگری چون «و نَذَرُهُم فی طُغیـنِهِم یَعمَهون»(انعام آیه۱۱۰) نیز گویای سردرگمی و سرگشتگی مشرکان است. [۸۱]
تفسیر قرطبی ج۷، ص۶۶.
[۸۲]
فتح القدیر ج۲، ص۱۵۲.
۴.۷ - آیه۴۵ سوره توبهآنان که خداوند بر چشم و گوششان مهر زده است در بیراهههای کفر، حیران و سرگردان در جستوجوی راه رهاییاند. [۸۳]
جامع البیان ج۱، ص۱۹۷.
[۸۵]
فتح القدیر ج۱، ص۴۵.
دلهای آنان آلوده به شک و تردید و سرگردان بین حق و باطل است: «وارتابَت قُلوبُهُم فَهُم فی رَیبِهِم یَتَرَدَّدون».(توبه آیه۴۵) [۸۷]
جامع البیان ج۱۰، ص۱۸۵.
این حیرت، در تکبر، زیادهخواهی و حق ستیزی آنان نمود یافته، سبب گرفتاری به سنت استدراج و خذلان میشود [۸۸]
فتح القدیر ج۲، ص۴۲۸ ـ ۴۲۹.
، در حالی که کردارشان را زیبا و پسندیده شمرده، به آن دلبسته و هدف خود را در میان راه گم میکنند. آنان چون خود حجت خویش را از کف دادهاند ، در برابر استدلال و حجت محکم مؤمنان نیز حیران و بهتزده میشوند که ماجرای گفت و گوی ابراهیم و نمرود، نمونهای از آن است. (بقره آیه۲۵۸) [۹۵]
زاد المسیر ج۱، ص۲۶۹.
[۹۶]
تفسیر جلالین، ص۴۶.
۴.۸ - آیه۴۰ سوره انبیاءنزول عذاب الهی بر آنان نیز آن چنان ناگهانی است که آنان را شگفتزده و حیران میسازد: «بَلتَأتیهِم بَغتَةً فَتَبهَتُهُم فَلا یَستَطیعونَ رَدَّها و لا هُم یُنظَرون». (انبیاء آیه۴۰) [۹۸]
جامعالبیان ج۱۷، ص۳۹.
[۹۹]
تفسیر قرطبی ج۱۱، ص۲۹۰.
۴.۹ - آیه۲ سوره حجشدت عذاب آنها را چنان دچار دهشت و از خود بیخود میکند که گویا مست و لایعقلاند: «و تَرَی النّاسَ سُکـری و ما هُم بِسُکـری و لـکِنَّ عَذابَ اللّهِ شَدید».(حجّ آیه۲) [۱۰۲]
تفسیر قمی ج۲، ص۷۸.
۵ - پیوند معنایی تحیر با هدایت و ضلالتبنابر آنچه گذشت، تحیر در شبکه معنایی خود با مفاهیم بنیادی دیگری در حوزه هدایت و گمراهی پیوند مییابد؛ حیرت در واقع بیانگر حالت گمراهی (ضلال) در انسان بیایمان است؛ ضلال به معنای گم کردن راه و خارج شدن از راه درست است که گاه با همین توضیح در آیات آمده: «ضَلَّ سَواءَ السَّبیل»(بقره آیه۱۰۸) و همان مفهوم سرگردانی و سردرگمی را تداعی میکند از همینرو در آیه ۷۱ انعام در نقطه مقابل حیرت از هدایت (متضاد ضلال) یاد شده است: «اِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الهُدی». مفهوم ظلمت در قرآن نیز به ظرف حیرانی و سرگشتگی کافران اشاره دارد که بر اثر آن راه درست را از کف میدهند. [۱۰۷]
جامع البیان ج۱، ص۲۰۹.
مفهوم کوری نیز که در برخی آیات قرآن (برای نمونه ر. ک: آیه۱۹ سوره رعد) در وصف گمراهان آمده به حیرت آنان و نیافتن راه درست اشاره دارد. [۱۰۹]
تفسیر ابن عطیه ج۳، ص۳۰۹.
[۱۱۰]
التسهیل ج۲، ص۱۷۶.
[۱۱۱]
تفسیر ثعالبی ج۳، ص۴۸۷.
۶ - مفهوم مثبت تحیر در قرآندر نگاهی دیگر به مفهوم تحیر در قرآن، به گونه مثبت آن بر میخوریم. در آیات گوناگونی به اندیشه و تأمل در آیات آفاقی و انفسی توصیه شده که بر اثر آن شگفتی و حیرتی بر انسان چیره میشود: «اِنَّ فی خَلقِ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفِ الَّیلِ والنَّهارِ لاَیـت لاُِولِی الاَلبـب • اَلَّذینَ یَذکُرُونَ اللّهَ قِیـمـًا وقُعودًا وعَلی جُنوبِهِم ویَتَفَکَّرونَ فی خَلقِ السَّمـوتِ والاَرضِ رَبَّنا ما خَلَقتَ هـذا بـطِلاً سُبحـنَکَ فَقِنا عَذابَ النّار».(آل عمران آیات ۱۹۰ و ۱۹۱) این تحیر بر خلاف گونه پیشین، ناشی از تفکر و تأمل صحیح و نتیجه ایمان، توحید و تقواست. [۱۱۳]
التفسیر الکبیر ج۹، ص۱۳۴ ـ ۱۳۵.
۷ - ارتباط اله با تحیرهمچنین یکی از نظریهها در تفسیر واژه «اِله» آن است که این کلمه از ریشه «وَلَه» به معنای تحیر است. [۱۱۴]
زاد المسیر ج۱، ص۹.
البته اله به معنای ذاتی و نه وصفی از این ریشه بوده و به آن اشاره دارد که عقول و اذهان در شناخت او متحیّرند و خردها در کنه عظمتش سردرگم شده ، به آگاهی کاملی دست نمییابند و اذهان در شناخت ذات معبود مدهوش و سرگردان میشوند. [۱۱۸]
الکشاف ج۱، ص۶.
۸ - پیوند معنای مثبت تحیر با معنای منفی آن(اله) زمخشری سعی کرده این مفهوم از تحیر را با مفهوم منفی پیشین اینگونه پیوند دهد که تحیر در شناخت و ادراک صحیح و بیپیرایه از خدا زمینه گمراهی و سردرگمی پدید آورده و اندیشه استوار در این بین فراوان نیست. [۱۱۹]
الکشاف ج۱، ص۶.
۹ - مفهوم تحیر در شاخه های گوناگونبه مفهوم تحیر در شاخههای گوناگون اندیشه اسلامی توجه و درباره آن بحث شده است. ۹.۱ - تحیر در علم کلامدر دانش کلام، خرد آدمی از ادراک ژرفای ذات خداوند ناتوان و تفکر در ذات موجب تحیر و امری نکوهیده شمرده شده است. [۱۲۰]
توحید الامامیه، ص۲۰۰.
[۱۲۱]
ریاض السالکین ج۵، ص۲۶ ـ ۲۸.
۹.۲ - تحیر در علم اخلاقدر اخلاق از شک و حیرت به ناتوانی از تحقیق حق و ابطال باطل تعبیر شده و آن را از رذایل قوه ناطقه شمردهاند که در برابر فضیلت یقین قرار دارد. [۱۲۲]
جامع السعادات ج۱، ص۱۵۲ـ ۱۵۴.
۹.۳ - تحیر در عرفاندر عرفان، حیرت مورد اشاره قرآن به حیرت برخی آدمیان در اوهام و تخیلات نفسانی خویش تفسیر شده است ، افزون بر آن به گونه مثبت تحیر نیز توجه و مرتبهای از مراتب سلوک عملی شمرده شده که به هنگام مشاهده انوار ذات الهی و اشراقات درخشان ربانی و حجابهای نورانی رخ میدهد [۱۲۵]
بحرالمعارف ج۳، ص۸۰۹.
و انسان محبّ با مشاهده جمال محبوب از همه آفریدگان و از خود نیز غافل و حیران میشود. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن. ردههای این صفحه : تحیر
|