زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

شناخت





شناخت مجموع حالت‌ها و فرآیندهای روانی مانند تفکر، استدلال، درک و تولید زبان، دریافت حواس پنجگانه، آموزش، آگاهی، احساسات و… می‌باشد.


۱ - اقسام شناخت از منظر چگونگی حصول



شناخت انسان از گذر ملاک‌هایی تقسیم‌پذیر است. یکی از این ملاک‌ها، چگونگی حصول است که شناخت را به چهار گونه تقسیم می‌کند:

۱.۱ - شناخت سطحی یا عمومی


شناختی است که انسان از پیرامون خود با حواس ظاهری حاصل کند و آسان‌ترین و عمومی‌ترین گونه شناخت است.
[۱] شناخت، ص۳۳.


۱.۲ - شناخت علمی


شناختی است که حصول آن نیازمند آموزش‌ها و اسبابی ویژه است. این گونه شناخت در دسترس همگان نیست و دارای ویژگی‌هایی از این قرار است:
۱. با امور عینی هماهنگ است؛
۲. امور خارجی را توضیح می‌دهد؛
۳. از روش استدلالی بهره‌مند است؛
۴. اصول و مفاهیم کلی را مطرح می‌کند و مشاهدات را طبقه‌بندی می‌سازد و رابطه پدیده‌ها را بر می‌تاباند؛
۵. برآیند آن دانشی نو به انسان می‌دهد؛
۶. از گذر پژوهش روشمند و منظم حاصل می‌آید؛
۷. کیفیت پدیده‌ها را به صورت کمّی مشخص می‌سازد.

۱.۳ - شناخت فلسفی


شناختی است که بر تعقل و تحلیل‌های عقلی استوار است و کمتر از حواس ظاهری و ابزار مادی شناخت بهره می‌برد. در شناخت فلسفی، هر چه ذهن آدمی ورزیده‌تر باشد، نتیجه کوشش‌هایش به قطع و یقین نزدیک‌تر است.

۱.۴ - شناخت عرفانی


شناختی است که با ابزار قلب و شهود و الهام پدید می‌آید وحقایقی را به ادارک انسان می‌آورد که با حسّ و عقل فراچنگ نمی‌آیند.
[۲] جهان بینی و شناخت، ص۶۵.


۲ - اقسام شناخت از راه حصول



یکی دیگر از ملاک‌ها، راه حصول است که شناخت را بر پنج گونه تقسیم می‌کند:

۲.۱ - شناخت مستقیم


شناختی است که از گذر ارتباط مستقیم با شی‌ء خارجی پدید می‌آید.

۲.۲ - شناخت غیر مستقیم یا آیینه‌ای


این گونه شناخت آن گاه پدید می‌آید که انسان در چیزی نظر می‌کند و صورت شیئی دیگر را همزمان به رؤیت می‌آورد و آن را باز می‌شناسد. این شناخت برای نفس‌شناسی و خداشناسی روی می‌دهد.
در اینجا مراد از «رؤیت» رؤیت باطنی است نه ظاهری.

۲.۳ - شناخت آیه‌ای


شناسنده در این گونه شناخت، با دقّت در آثار و نشانه‌های شی‌ء، به آن علم پیدا می‌کند؛ مثلًا اثری مکتوب از دانشمندی را می‌خواند و به اندیشه او راه می‌یابد؛ چنان که با مطالعه کتاب قانون می‌توان از اندیشه و نبوغ بوعلی سینا در طب آگاه شد.
[۳] جهان بینی و شناخت، ص۷۹.


۲.۴ - شناخت فطری


شناختی است که در سرشت انسان ریشه دارد و در حصول آن هیچ یک از ابزارها و عوامل متعارف شناخت دخیل نیستند.
[۴] شناخت به زبان، ص۲۰.


۲.۵ - شناخت الهامی یا افاضی


شناختی است که برخاسته از عوامل غیبیِ وحی، الهام و اشراق است.

۳ - اقسام شناخت از منظر واقع نمایی



ملاک دیگر تقسیم شناخت، واقع‌نمایی است. بر این اساس، شناخت بر گونه‌های زیر است:

۳.۱ - شناخت شکّی


شناختی است که احتمال تطبیق و عدم تطبیق آن با واقع برابر است.

۳.۲ - شناخت وهمی


شناختی است که احتمال عدم واقع‌نمایی‌اش بیشتر از واقع‌نمایی است.
[۵] المنطق، ج۱، ص۱۸.


۳.۳ - شناخت ظنّی


شناختی است که احتمال واقع‌نمایی‌اش بیشتر از عدم واقع‌نمایی آن است.

۳.۴ - شناخت یقینی


شناختی است که به قطع و یقین با واقع مطابق است و احتمال نادرستی‌اش نمی‌رود.
[۶] المنطق، ج۱، ص۱۸.


۴ - شناخت پژوهشی و تقلیدی



در تقسیمى دیگر، شناخت انسان یا از راه پژوهش و بررسى خود او فراهم مى‌آید كه آن را «شناخت اجتهادى» مى‌نامند و یا به پیروى از پژوهش و بررسى كسى دیگر پدید مى‌آید كه آن را «شناخت تقلیدى» مى‌گویند.


۵ - پانویس


 
۱. شناخت، ص۳۳.
۲. جهان بینی و شناخت، ص۶۵.
۳. جهان بینی و شناخت، ص۷۹.
۴. شناخت به زبان، ص۲۰.
۵. المنطق، ج۱، ص۱۸.
۶. المنطق، ج۱، ص۱۸.


۶ - منبع


پژوهشکده تحقیقات اسلامی، کتاب فرهنگ شیعه، ۸۸-۹۰.    


رده‌های این صفحه : کلام اسلامی | معرفت شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.