پیازپیاز (در عربی، بَصَل)، گیاهی خوردنی با طعمی تند از تیره سوسنیان با نام علمی آلیوم کپا (Alliumcepa) و سوخ خوراکی معروف آن و از قدیمیترین گیاهان مصرفی آدمی است. موضوع این مقاله فقط پیاز خوراکی است. فهرست مندرجات۲ - تاریخجه پیاز ۳ - قدیمترین ذکر ۴ - پیاز در تمدنهای باستانی ۵ - خواص پزشکی ۶ - استفاده غیر پزشکی ۷ - پیاز در قرآن ۷.۱ - دیدگاه مفسران ۷.۲ - پیاز در برابر من و سلوی ۷.۳ - توجیه درخواست بنی اسرائیل ۸ - احادیث پیامبر و معصومین ۹ - پیاز در فقه ۱۰ - ادبیات فارسی ۱۱ - کشت پیاز ۱۱.۱ - گونههای مختلف ۱۱.۲ - میزان تولید در ایران ۱۱.۳ - میزان تولید در جهان ۱۲ - منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - واژه پیازواژه پیاز توسعاً به سوخ هر رستنی دیگری نیز گفته میشود، مثلاً، پیاز نرگس و پیاز سنبل. ۲ - تاریخجه پیازپیاز از قدیمترین گیاهان مصرفی آدمی است. خاستگاه آن احتمالاً جنوب غربی آسیا بوده و از آنجا به دیگر نقاط جهان راه یافته است (بریتانیکا، مقاله "onion")؛ ولی اکنون در همه جای دنیا کشت میشود. مصریان باستان پیاز را نمادی از نظام کیهان دانسته، به نام آن سوگند یاد میکردند. ۳ - قدیمترین ذکرشاید قدیمترین ذکر پیاز اشارات پراکنده حکیم یونانی تئوفراستوس (اواخر سده چهارم و اوایل سده سوم پیش از میلاد) به آن باشد، مثلاً: بخشی از ساقه آن در خاک میروید؛ زمان کِشت و جوانهزدن آن؛ دانههای آن خوب نمیماند؛ و «ریشه» آن لایه لایه است. اما قدیمترین وصف منسجم پیاز (انواع پیاز و رویشگاههای آن در حوزه مدیترانه بویژه در یونان، کِشت پیاز، و جز اینها) را در «تاریخ طبیعی» پلینیوس مییابیم. وی در قدمت کشت پیاز میگوید: «در مصر مردم، به وقت ادای سوگند، به سیر و پیاز همچون (دیگر) خدایانِ خود قَسَم میخوردند». ۴ - پیاز در تمدنهای باستانینشانههای وجود پیاز در بعض تمدنهای باستانی دیگر هم یافته میشود. در آداب زرتشتی، پیاز از گیاهانی بوده که وجود آن بر سُفرهها در بعض مراسم خاص، از جمله آیینهای دَخمهگذاریِ مردگان، لازم بوده است. [۱]
اوستا، وندیداد، ج ۲، ص ۹۱۹، ترجمه هاشم رضی، تهران ۱۳۷۶ش.
به روایت عهد عتیق (سِفْرِ اَعداد، ۱۱: ۵)، بنی اسرائیل به روزگار سرگردانی در بیابان پس از خروج از مصر، در آرزوی خوردن پیاز و برخی خوردنیهای دیگر چون ماهی و خیار و سیر بودند، که بنی اسرائیل به موسی علیهالسلام گفتند که از «خدای خود» بخواهد که از زمین پیاز و سیر و جز اینها برویاند). ۵ - خواص پزشکیحکمای قدیم فواید بیشماری برای پیاز برشمردهاند؛ مانند اشتهاآور، تقویتکننده معده و جسم، مرهم زخمها و جراحتهای شدید، تقویتکننده قوه شهوانی. [۳]
الجامع لمفردات الادویة و الاغذیه، ج۱، ص۹۶.
[۴]
مفردات پزشکی، ص۱۰۱۷ـ۱۰۱۸.
[۵]
کتاب الاغذیة والادویه، ج۳، ص۱۵۸ـ۱۶۳.
خواصی که گیاه ـ داروشناسان دوره اسلامی برای پیاز ذکر کردهاند، عمدتاً برگرفته از دیوسکوریدس، حکیم یونانی سده نخست میلادی، است. او پیاز را اشتهاآور، فرونشاننده تشنگی، روانکننده شکم و سودمند برای بواسیر دانسته است. [۶]
یوسکوریدس، هیولی الطّب فی الحشائش و السموم، ترجمه اِصْطِفَن بن بَسیل و اصلاح حنین بن اسحاق، ش ۱۵۱، ص ۲۰۹، دچاپ سزار ا دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲.
جالینوس (سده دوم میلادی) [۷]
ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۹۶، بولاق ۱۲۹۱.
آب پیاز را برای درمان بَهَق ( بَرَص ) و داءالثعلب سودمند دانسته است. ابن ماسویه (سده سوم) [۸]
ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویة و الاغذیة، ج۱، ص۹۷، بولاق ۱۲۹۱.
میگوید که پیاز اشتهاآور، فزاینده باه، و گشاینده مَسامِّ بدن است. اسحاق بن سلیمان اسرائیلی (نیمه اول سده چهارم)، به تفضیل درباره پیاز سخن گفته است، [۹]
اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، کتاب الأغذیة، ج۳، ص۱۵۸ـ۱۶۳، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
مثلاً خوردن آن را به مثابه دارو برای رفع اخلاط، باز کردن شریانها و مجاری بول؛ و «ترکیبهای گوناگون» آن را برای درمان بیماریهای مختلف، از جمله، بواسیر، هاری و ناشنوایی، سودمند دانسته است. ابومنصور موفقالدین علی هروی (نیمه دوم قرن چهارم) [۱۰]
موفق بن علی هروی، الابنیة عن حقایقالادویة، ج۱، ص۵۲ـ۵۴، تصحیح احمد بهمنیار، چاپ حسین محبوبی اردکانی، تهران ۱۳۷۱ش.
آن را، از جمله، برای درمان صرع، داءالثعلب، و داءالحیّة، و طِلای آن را بر جای شکستگی یا رگ به رگ شدگی سودمند دانسته است. اخوینی بخاری (سده چهارم)، مؤلف کهنترین پزشکینامه فارسی موجود، هدایةالمتعلمین فی الطب، مصارفی برای پیاز ذکر کرده است، از جمله: برای درمان بیماری «شهوةالطّین» (گِل خوردنِ زنان آبستن) [۱۱]
ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین فی الطب، ج۱، ص۳۷۴، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش.
پیاز پختهشده با روغن گاو برای درمان «زَحیر» (دل پیچه و اسهال خونی) [۱۲]
ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین فی الطب، ج۱، ص۴۱۲، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش.
مخلوط پیاز با چندین گیاه دیگر برای درمان نقصان باه در مردان [۱۳]
ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین فی الطب، ج۱، ص۵۱۰ ـ۵۱۱، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش.
و در نسخهای برای درمان عِرق النَّسا. [۱۴]
ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین فی الطب، ج۱، ص۵۷۲، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش.
ابن سینا (متوفی ۴۲۸) فواید دیگری هم برای پیاز ذکر کرده است، از جمله: برای درمان بعض بیماریهای پوست، چشم، دستگاه تنفسی و دستگاه گوارش؛ مخلوط آب پیاز و عسل برای درمان خُنّاق ؛ پیاز و نمک برای رفع زگیل؛ و مخلوط آب پیاز و نمک و سداب برای تسکین درد ناشی از گزش سگ هار. [۱۵]
ابن سینا، القانون فی الطب، ج۱، کتاب دوم، ص۴۲۵، چاپ ادوارقش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
اسماعیل جرجانی (متوفی ۵۳۱) مصارفی برای پیاز ذکر کرده که در آثار پیشینیان دیده نمیشود، از جمله: ضماد پیاز پخته برای درمان «خُراج» (جوش چرکین بدن) [۱۶]
اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة، ج۱، ص۵۴۹، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش.
چکاندن عصاره پیاز در گوش برای کشتن حشرات موذیِ داخلِ گوش شده [۱۷]
اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة، ج۱، ص۳۳۴، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش.
و دفع زالوی چسبیده به حلق. [۱۸]
اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة، ج۱، ص۳۷۴، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش.
۶ - استفاده غیر پزشکیاز کاربردهای غیرپزشکی پیاز نیز استفاده از آب آن به عنوان مرکب نامرئی را ذکر کردهاند که در مقابل شعله رنگ قهوهای به خود میگیرد. ۷ - پیاز در قرآنمعادل عربی پیاز، «بَصَل» است که شباهت بسیاری به معادل عبری آن دارد. [۱۹]
دانشنامه جودیکا (Judaica: Onion)
در قرآن این واژه تنها یکبار به عنوان یکی از خوراکیهای درخواستی بنیاسرائیل یاد شده است که به جای مَنّ و سَلْوی به خوردن آنها رغبت داشتند:«و اِذ قُلتُم یـموسی لَن نَصبِرَ عَلی طَعام واحِد فَادعُ لَنا رَبَّکَ یُخرِج لَنا مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ مِن بَقلِها وقِثّائِها وفومِها و عَدَسِها وبَصَلِها قالَ اَتَستَبدِلونَ الَّذی هُوَ اَدنی بِالَّذی هُوَ خَیرٌ اِهبِطوا مِصرًا فَاِنَّ لَکُم ما سَاَلتُم...». این ماجرا در کتاب مقدس نیز آمده است. [۲۱]
کتاب مقدس، اعداد ۱۱: ۵.
در نوشتههای ربانی یهود هم بارها به پیاز اشاره شده و خوردن آن، نشانه دوری از خوشگذرانی و قناعت به کم معرفی شده است. [۲۲]
دانشنامه جودیکا (Judaica: Onion)
۷.۱ - دیدگاه مفسرانبیشتر مفسران این آیه را متشکل از دو بخش بیارتباط به هم دانستهاند. در بخش نخست به ماجرای درخواست بنیاسرائیل از روییدنیهای زمین اشاره شده و بخش دوم از گرفتاری آنها به ذلت و فقر و خشم خداوند به سبب کفر ورزیدن به آیات الهی و کشتن پیامبران خبر داده است:«...وضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ والمَسکَنَةُ وباءو بِغَضَب مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِاَنَّهُم کانوا یَکفُرونَ بِـایـتِ اللّهِ ویَقتُلونَ النَّبِیّینَ بِغَیرِ الحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوا وکانوا یَعتَدون». البته گروهی مجازات الهی برای آنها را تنها به این سبب ندانستهاند، بلکه از کفران نعمت و سرکشی به سبب فراوانی رزق و روزی نیز یاد کردهاند، زیرا منّ و سَلْوی بدون هیچ مشکلی برای آنها مهیا بوده است. ۷.۲ - پیاز در برابر من و سلویدر بیان اینکه چرا پیاز و دیگر خوراکیهای درخواستی بنیاسرائیل پستتر از منّ و سلوی معرفی شدهاند، موارد مختلفی ذکر شده است: ۱. منّ و سلوی بر خلاف پیاز و عدس و خیار و... زیانی برای آنها نداشتند. ۲. خوشمزهتر و لذیذتر بودند. ۳. نیازی به کاشت و داشت و برداشت نداشتند. ۴. شک و شبههای در خلوص و حلیت آنها راه نمییافت و موهبتی الهی بودند که شکر آن، اجر اخروی در پی داشت. ۷.۳ - توجیه درخواست بنی اسرائیلدر توجیه چنین درخواستی از سوی بنی اسرائیل نیز گفته شده که: ایشان به یاد زندگانی پیشین خود در مصر افتادند که پیاز و دیگر موارد، از مواد مصرفی آنها در آنجا بود. گروهی نیز گفتهاند که ایشان از اینکه همگی در رفاه باشند و کسی نیازمند کمک دیگری نباشد، خسته شده بودند و روییدنیهای زمین را درخواست کرده بودند تا فقیران در کشت و برداشت آنها به مزدوری ثروتمندان درآیند. ۸ - احادیث پیامبر و معصومینروایاتی نیز در بیان فواید آن وارد شده است ، با این حال درباره جواز یا حرمت خوردن پیاز و هر آنچه بوی تندی دارد که موجب آزار دیگران میشود، اختلاف نظرهایی نیز میان دانشمندان اهل سنت وجود دارد. احادیث بسیاری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله درباره خواص پیاز ذکر کردهاند، از جمله: بر قوّه باه میافزاید، بلغم و تب و وبا را از میان میبَرَد، و قلب را نیرومند میکند. حدیث مشهوری نیز، هم به ایشان [۳۵]
محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۷۸، چاپ محمدجواد فقیه، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
و هم به امام جعفر صادق علیهالسلام [۳۷]
علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ج۱، ص۳۰۲، (مشهد) ۱۳۸۱.
منسوب است، به این مضمون: وارد هر آبادیای که میشوید از پیاز آنجا بخورید زیرا وبا را از شما دور میکند. از قول امام جعفر صادق علیهالسلام نیز احادیث بسیاری درباره فواید پیاز وجود دارد، از جمله: زُداینده بلغم و تقویت کننده قلب است. [۳۸]
علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ج۱، ص۳۰۲، ج ۱، (مشهد) ۱۳۸۱.
[۳۹]
آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، ج۱، ص۱۸۷، بیروت ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹.
[۴۱]
محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۷۷ـ ۳۷۸، چاپ محمدجواد فقیه، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۴۲]
احمد شاملو، کتاب کوچه، ذیل واژه، حرف پ، دفتر دوم، تهران ۱۳۷۸ش.
در پزشکی امروز نیز خواص بسیاری برای پیاز پخته و خام ذکر کردهاند. [۴۳]
علی زرگری، گیاهان داروئی، ج۴، ص۶۲۳ـ۶۲۷، ج ۴، تهران ۱۳۶۹ش.
[۴۴]
حسین میرحیدر، معارف گیاهی، ج۱، ص۲۲ـ۳۰، تهران ۱۳۷۲ـ ۱۳۷۵ش.
[۴۵]
محمد طباطبائی، گیاهشناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی، ج۱، ص۴۱۴ـ ۴۳۶، کتاب اول: گیاهان زراعت های بزرگ، تهران ۱۳۶۵ش.
۹ - پیاز در فقهپیاز به گیاهی معروف گفته می شود و از آن به مناسبت در باب صلات و نکاح یاد شده است. داخل شدن به مسجد برای کسی که دهانش بوی پیاز، سیر و دیگر چیزهای بدبو میدهد مکروه است. مرد میتواند همسر خود را از خوردن پیاز و هرچیز بدبو، منع کند. مستحب است برای کسی که وارد شهری میشود از پیاز آنجا بخورد. ۱۰ - ادبیات فارسیبه ویژگیهایی از پیاز در ادب فارسی اشاره شده است، مثلاً: اشاره به توبَرتویی آن : «آنکه چون پسته دیدمش همه مغز/ پوست بر پوست بود همچو پیاز». [۴۹]
مصلح بن عبدالله سعدی، کلیات سعدی، ج۱، ص۷۹، چاپ محمدعلی فروغی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۵۰]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۳، دفتر ششم، ص۳۴۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش.
[۵۱]
محمد بن ابراهیم عطار، دیوان، ج۱، ص۳۳۶، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ش.
گاهی چند لایگی آسمان (به اعتقاد پیشینیان) را به لایههای پیاز تشبیه کردهاند. [۵۲]
محمد بن علی ظهیری سمرقندی، سندبادنامه، ج۱، ص۴۵، چاپ احمد آتش، استانبول ۱۹۴۸.
اشاره به این نکته که پوسیدن پیاز از اندرونِ آن آغاز مییابد: «مغز این مسکین ز سودای دراز/ وَز ریاضت گشت فاسد چون پیاز» [۵۳]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۲، دفتر سوم، ص۱۱۶، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش.
اشاره به بوی تند پیاز (در برابر عطر نرگس [۵۴]
ناصرخسرو، دیوان اشعار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، ج۱، ص۱۵۲، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش.
یا زعفران [۵۵]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۳، دفتر ششم، ص۵۰۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش.
یا مُشک). [۵۶]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۲، دفتر چهارم، ص۳۸۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش.
اصطلاح «از نرخ پیاز آگاه نبودن» به معنای «از نتیجه کار یا موضوع زشتی بیخبر بودن» آمده است. [۵۷]
ناصرخسرو، دیوان اشعار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، ج۱، ص۱۱۴، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش.
[۵۸]
محمد بن مسعود سوزنی، حکیم سوزنی سمرقندی، ج۱، ص۱۲۷، چاپ ناصرالدین شاه حسینی، تهران (۱۳۴۴ش).
«بُن نگرفتن پیاز کسی» به معنای «فایده و نتیجه نداشتن کوشش کسی». [۵۹]
محمد بن مسعود سوزنی، حکیم سوزنی سمرقندی، ج۱، ص۲، چاپ ناصرالدین شاه حسینی، تهران (۱۳۴۴ش).
[۶۰]
علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۵۱۸، تهران ۱۳۵۷ش.
در فرهنگ عامّه فارسی مثلهای دیگری درباره پیاز وجود دارد، از جمله : «از سیر تا پیاز» [۶۱]
علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۱، ص۱۳۵، تهران ۱۳۵۷ش.
در اشاره به «حکایت کردن جزئیات» و «مثلِ پوست پیاز» در اشاره به نازکی پارچه. [۶۲]
علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، ج۳، ص۱۴۱۴، تهران ۱۳۵۷ش.
[۶۳]
احمد شاملو، کتاب کوچه، ذیل واژه، حرف پ، دفتر دوم، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۱ - کشت پیازدر ایران پیاز از مناطق سردسیر (تبریز و ارومیه) گرفته تا گرمسیر ( خوزستان و جنوب ایران) کاشته میشود. [۶۴]
مرتضی خوشخوی، اصول باغبانی، ج۱، ص۴۳۷، شیراز ۱۳۶۴ش.
۱۱.۱ - گونههای مختلفگونههای مختلف معروف پیاز و نواحی کشت آنها در ایران چنین است: ۱) پیاز تبریز و آذرشهر؛ ۲) پیاز سفید قم، کاشان، ساوه؛ ۳) پیاز اطراف تهران و شهرری؛ ۴) پیاز لاهیجان؛ ۵) پیاز زمستانه بندرعباس؛ ۶) پیاز بسطام (در شهرستان شاهرود)؛ ۷) پیاز سُرخ طارم و زنجان. [۶۵]
محمد طباطبائی، گیاهشناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی، ج۱، ص۴۲۵ـ۴۲۶، کتاب اول: گیاهان زراعت های بزرگ، تهران ۱۳۶۵ش.
[۶۶]
محمد طباطبائی، گیاهشناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۳۴، کتاب اول: گیاهان زراعت های بزرگ، تهران ۱۳۶۵ش.
پیاز از اقلام مهم تولید کشاورزی ایران و بسیاری از کشورهای جهان است. ۱۱.۲ - میزان تولید در ایرانطبق نخستین آمار مدوّن موجود درباره تولید آن در ایران (۱۳۴۶ش)، در آن سال در حدود ۰۰۰، ۱۷۸ تُن پیاز در کشور تولید شد. [۶۷]
ایران، بانک اطلاعات کشاورزی ایران، ص ۱۴، تهران ۱۳۷۷ش.
بین سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۷۶ش بیشترین مقدار تولید در ۱۳۷۱ش (ح ۳ر۱ میلیون تُن) بود. [۶۸]
ایران، بانک اطلاعات کشاورزی ایران، ص ۱۷، تهران ۱۳۷۷ش.
و در سال زراعی ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش در حدود ۲ر۱ میلیون تُن بود. [۶۹]
ایران، وزارت کشاورزی، معاونت برنامه ریزی و بودجه، اداره کل آمار و اطلاعات، آمارنامه کشاورزی: سال زراعی ۱۳۷۷ـ۱۳۷۶، ص ۵۱، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۱.۳ - میزان تولید در جهانطبق آمار سازمان خواربار و کشاورزی، در ۱۳۷۷ ش/ ۱۹۹۸ بیش از چهل میلیون تُن پیاز در جهان تولید شد و سهم قاره آسیا، به عنوان بزرگترین تولیدکننده آن، در حدود ۲۴ میلیون تُن بود. طبق همین آمار، ایران، پس از چین و هند و ترکیه، چهارمین کشور تولیدکننده پیاز در آسیا و پنجمین کشور تولیدکننده پیاز در جهان بوده است. ۱۲ - منابع(۱) قرآن و کتاب مقدس، عهد عتیق. (۲) ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق ۱۲۹۱. (۳) ابن سینا، القانون فی الطب، چاپ ادوارقش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۴) ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین فی الطب، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش. (۵) اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، کتاب الأغذیة، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۶) اوستا، وندیداد، ترجمه هاشم رضی، تهران ۱۳۷۶ش. (۷) ایران، وزارت کشاورزی، معاونت برنامه ریزی و بودجه، اداره کل آمار و اطلاعات، آمارنامه کشاورزی: سال زراعی ۱۳۷۷ـ۱۳۷۶، تهران ۱۳۷۸ش. (۸) ایران، بانک اطلاعات کشاورزی ایران، تهران ۱۳۷۷ش. (۹) اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش. (۱۰) مرتضی خوشخوی، اصول باغبانی، شیراز ۱۳۶۴ش. (۱۱) علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۵۷ش. (۱۲) دیوسکوریدس، هیولی الطّب فی الحشائش و السموم، ترجمه اِصْطِفَن بن بَسیل و اصلاح حنین بن اسحاق، چاپ سزار ا دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲. (۱۳) علی زرگری، گیاهان داروئی، ج ۴، تهران ۱۳۶۹ش. (۱۴) غلام زندوکیلی، راهنمای کشت پیاز بطریق ردیفی (نشتی)، تهران ۱۳۵۹ ش. (۱۵) مصلح بن عبدالله سعدی، کلیات سعدی، چاپ محمدعلی فروغی، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۶) محمد بن مسعود سوزنی، حکیم سوزنی سمرقندی، چاپ ناصرالدین شاه حسینی، تهران (۱۳۴۴ش). (۱۷) حسن شیبانی، باغبانی، ج ۳، سبزیکاری، تهران ۱۳۴۶ ش. (۱۸) احمد شاملو، کتاب کوچه، حرف پ، دفتر دوم، تهران ۱۳۷۸ش. (۱۹) محمد طباطبائی، گیاهشناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی، کتاب اول: گیاهان زراعت های بزرگ، تهران ۱۳۶۵ش. (۲۰) محمد بن علی ظهیری سمرقندی، سندبادنامه، چاپ احمد آتش، استانبول ۱۹۴۸. (۲۱) محمد بن ابراهیم عطار، دیوان، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ش. (۲۲) محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ محمدجواد فقیه، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲. (۲۳) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۴) جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش. (۲۵) حسین میرحیدر، معارف گیاهی، تهران ۱۳۷۲ـ ۱۳۷۵ش. (۲۶) ناصرخسرو، دیوان اشعار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش. (۲۷) علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ج ۱، (مشهد) ۱۳۸۱. (۲۸) آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، بیروت ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹. (۲۹) موفق بن علی هروی، الابنیة عن حقایقالادویة، تصحیح احمد بهمنیار، چاپ حسین محبوبی اردکانی، تهران ۱۳۷۱ش. (۳۰) علامه مجلسی، بحارالانوار. (۳۱) قرطبی، تفسیر القرطبی. (۳۲) شیخ طوسی، تفسیرالتبیان. (۳۳) شیخ طبرسی، مجمعالبیان. (۳۴) ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر. (۳۵) میرزا محمد مشهدی، تفسیر کنزالدقائق. (۳۶) شیخ محمدحسن نجفی جواهری، جواهرالکلام. (۳۷) شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پیاز»، شماره۲۹۰۴. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۹۳. دانشنامه موضوعی قرآن کریم ردههای این صفحه : طب سنتی | گیاه شناسی
|