حرمسراحرمسرا، محلی در قصر خلفا و پادشاهان، ویژه سکونت مادر و همسران و دختران و کنیزان آنها میباشد. فهرست مندرجات۲ - معنای حرمسرا ۳ - نظریه محققان درباره حرمسرا ۴ - نظر جامع در مورد حرمسرا ۵ - احترام و تقدس حرمسرا ۶ - زمامداران حرمسرا ۷ - ساختمان حرمسراها ۸ - سلسله مراتب زنان ساکن حرمسرا ۹ - دلیل ملحق شدن زنان به حرمسرا ۱۰ - تعدیل زنان در حرمسرا ۱۱ - خواجهسرایان سفید ۱۲ - خواجهسرایان سیاه ۱۲.۱ - محافظت از زنان ۱۲.۲ - انجام سایر امور در حرمسرا ۱۲.۳ - کارهای اصلی ساکنین حرمسرا ۱۳ - شرکت در مراسمات مذهبی ۱۴ - سفرهای زنان حرمسرا ۱۵ - هزینههای هنگفت حرمسرا ۱۶ - حرم کانون قدرت ۱۷ - فهرست منابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منبع ۱ - پیشینه حرمسراساختن حرمسرا در قصر پادشاهان پیشینهای طولانی دارد، از آن جمله حرمسرای خشایارشا در مجموعه تخت جمشید است. [۱]
ماریا براسیوس، زنان هخامنشی، ج۱، ص۴۴، ترجمه هایده مشایخ.
[۲]
ماریا براسیوس، زنان هخامنشی، ج۱، ص۴۹، ترجمه هایده مشایخ.
ظاهرآ ایجاد حرمسرا در دوره اسلامی، به نوعی تحت تأثیر آشنایی خلفا و پادشاهان مسلمان با دولتهای گذشته، از جمله ایران، بوده است. [۳]
Jamsheed K Choksy، "Women during the transition from Sasanian to early Islamic times"، ج۱، ص۶۰، in Women in Iran from the rise of Islam to ۱۸۰۰، ed Guity Nashat and Lois Beck، Urbana: University of Illinois Press، ۲۰۰۳.
۲ - معنای حرمسراواژه عربی حرم، که در اصل به معنای اهل خانه و زنان است، [۵]
اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح، ذیل «حرم»، تاجاللغة و صحاحالعربیة.
در منابع عربی و فارسی به معنای محل سکونت زنان نیز به کار رفته است. [۷]
اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح، ذیل «حرم»، تاجاللغة و صحاحالعربیة.
[۸]
ذیل «حرم»، دهخدا، لغتنامه.
[۹]
«حرمسرا»، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل «حرم»، به سرپرستی حسن انوری.
آنچه مسلّم است این واژه بیانگر حرمتی است که مسلمانان برای این مکان و نیز ساکنان آن قائل بودهاند.۳ - نظریه محققان درباره حرمسرادرباره حرمسراهای حکمرانان مسلمان، بهطور کلی دو دیدگاه در میان محققان معاصر وجود دارد. گروهی برآناند که حرمسراها اساسآ برای ارضای امیال حاکمان تشکیل میشده و هدفی جز برآوردن هوس مردان نداشته است. از نظر اینان، زندگی زنان حرم یک سره به پوچی، بیهودگی، تنبلی، جلوهفروشی و حسادت میگذشته است. [۱۰]
Nadia Maria Cheikh، "Revisiting the Abbasid harems"، ج۱، ص۳ـ۵، Journal of Middle East women's studics، vol۱، no۳ (۲۰۰۵).
[۱۱]
عبدالمجید شجاع، زن، ج۱، ص۲۹، سیاست و حرمسرا در عصر صفویه.
[۱۲]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۱۸۶.
[۱۳]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۲۱۲.
در مقابل، گروهی که به نظر میرسد متأثر از جنبشهای طرفداری از حقوق زنان در دوره جدیدند، نگاه بدبینانه به حرمسراها را ساخته و پرداخته ذهن مستشرقانِ عصر حاضر میدانند و برآناند که این گروه از شرقشناسان قصد دارند حرمسرا را نماد استبداد شرقی و حاکمان مستبد مسلمان و نیز مظهر ظلم و بیرحمی به زنان در جامعه اسلامی معرفی کنند. از نظر این گروه، مستشرقان نگاه قالبی، نادرست، مجعول و خیالی خویش را از حرمسرا، بر همه حرمسراهای دوره اسلامی تعمیم دادهاند. [۱۴]
Nadia Maria Cheikh، "Revisiting the Abbasid harems"، ج۱، ص۱ـ۵، Journal of Middle East women's studics، vol۱، no۳ (۲۰۰۵).
[۱۵]
Christine Verhaaren، "Royal French women in the Ottoman sultan's harem: the political uses of fabricated accounts from the sixteenth to twenty-first century"، ج۱، ص۱۷۸ـ۱۸۴، Journal of world history (Jun ۲۰۰۶).
[۱۶]
بنفشه حجازی، ضعیفه، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱، بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر صفوی.
این عده، با بیان نقش برخی مادران، همسران و کنیزان خلفا و پادشاهان مسلمان در مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی عصر خویش، درصدد اثبات نقش بسیار مهم تربیتی و آموزشی حرمسراها هستند. [۱۷]
Nadia Maria Cheikh، " The Qahramana in the Abbasid court: position and functions"، ج۱، ص۴۱ـ۵۵، Studia Islamica (۲۰۰۳).
[۱۸]
Nadia Maria Cheikh، "Revisiting the Abbasid harems"، ج۱، ص۹ـ۱۲، Journal of Middle East women's studics، vol۱، no۳ (۲۰۰۵).
[۱۹]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۴ـ۱۵.
[۲۰]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۳۰.
۴ - نظر جامع در مورد حرمسرابه نظر میرسد هر دو گروه در داوری خویش افراط کردهاند. در کنار گزارشهایی از رواج فساد و بیبند و باری در حرمسراها [۲۲]
محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۱۹، حوادث و وفیات ۲۸۱ـ۲۹۰ه، ۱۴۱۴/۱۹۹۳
[۲۳]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۲۰، ترجمه اقبال یغمایی.
انبوهی گزارش نیز از آموزش علوم و فنون گوناگون به ساکنان حرم و نیز نقش مؤثر برخی زنان حرم در مسائل سیاسی و اجتماعی در دست است. در حرمسرا، افزون بر زنان و کنیزان، مادر و دختران و کودکان خلفا و پادشاهان نیز زندگی میکردند که نشان میدهد هدف از تشکیل این مراکز، تنها برآوردن امیال و هوسهای حاکمان نبوده بلکه انگیزههای سیاسی و اجتماعی نیز وجود داشته است.۵ - احترام و تقدس حرمسرادر کنار نظارت شدید بر آن، به دلایل سیاسی و امنیتی، موجب شده است که آگاهی درباره اوضاع درونی و ساختار حرمسرا در دوره خلفای اموی و عباسی و نیز دیگر خاندانهای حکومتگر مسلمان تا حدود قرن دهم، به برخی اشارههای پراکنده مورخان و نویسندگان مسلمان محدود باشد. در منابع به اخباری درباره حرمِ برخی خلفای اموی و نیز تعدادی از خلفای نخستین عباسی اشاره شده است. [۲۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۸، ص۲۱۴.
به سختی میتوان واژه حرم را در این گزارشها به معنای حرمسرا فرض کرد و به نظر میرسد که اغلب، خانواده و محارم این خلفا در مدنظرند. از دستهای دیگر از گزارشها اجمالا چنین برمیآید که هارون در بغداد و احمدبن طولون [۲۶]
ابن ابیاصیبعه، عیونالانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۲۵۴ـ۲۷۰.
و پسرش خُماروَیه در فُسطاط دارای حرمسرای بزرگی بودهاند، [۲۷]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۴، ص۲۴۹ـ۲۵۰.
اما ساختار این حرمسراها و چگونگی زندگی زنان در آن ناشناخته است. گزارش مبهم ابوالفرج اصفهانی از حرم هارون نیز نشان میدهد که حتی در قرن چهارم، تصوری رمزآلود و افسانهای از این حرمسرا وجود داشته است. شاید اولین گزارشهایی که اندکی ساختار و تشکیلات حرم در آن منعکس شده است، درباره حرمسرای مقتدر عباسی (۲۹۵ـ۳۲۰) باشد [۳۱]
Nadia Maria Cheikh، "Revisiting the Abbasid harems"، ج۱، ص۶ـ۷، Journal of Middle East women's studics، vol۱، no۳ (۲۰۰۵).
گروهی خادم، به ریاست یکی از خواجهها، از دروازههای حرم محافظت میکردند. ورود به این مجموعه و خروج از آن بسیار سخت بود و افراد و وسایل آنها به دقت تفتیش میشدند. مادر خلیفه «که لقب افتخاری «السّیدة» داشت» باشکوه تمام و خدم و حشم و کنیزان بسیار در بخشی از حرم میزیست و ریاست حرم را وی به برخی از کنیزان، که قهرمانه خوانده میشدند، واگذار میکرد. بنابر روایتی از تنوخی، شخصی با عنوان عریف، سرپرستی گروهی از خدمه را برعهده داشت که هر روز وارد حرم میشدند و به نظافت خانههای متعددی که ویژه سکونت هریک از زنان بود، میپرداختند. مقتدر با عدهای از کنیزان خویش، شبها را با غنا و خوشگذرانی در این حرم سپری میکرد. گروه زیادی از خادمان سیاه و سفید و عدهای حاجب، که هر یک وظیفهای خاص داشتند، در حرم مقتدر خدمت میکردند. تخصیص ماهیانه سه هزار دینار برای هزینههای این حرم حاکی از گستردگی آن است. مادر خلیفه و قهرمانهها از نفوذ سیاسی و اقتصادی زیادی برخوردار بودند. قهرمانه خزانه حرم را در اختیار داشت و مواجب و ارزاق ساکنان حرم را میپرداخت. همچنین رابط میان خلیفه و وزرا و سرداران بود و نامههای آنان را به خلیفه میرساند. گاه برخی بزرگان، پس از عزل از منصب خویش، نزد قهرمانهها زندانی میشدند. حتی گزارشی از به مظالم نشستن یکی از قهرمانهها در دوره مقتدر در دست است. [۳۹]
مسکویه، تجارب الامم و تعاقب الهمم، ج۵، ص۱۷۹.
[۴۰]
مسکویه، تجارب الامم و تعاقب الهمم، ج۵، ص۲۱۰.
ولخرجی در حرمسرا و دخالت زنان حرم در امور سیاسی به اندازهای گسترش یافت که در ۳۱۷، شورشی بر ضد خلیفه برپا شد و شورشیان خواستار بیرون بردن حرم از دارالخلافه شدند. [۴۴]
محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۷۵، حوادث و وفیات ۳۰۱ـ۳۲۰ه، ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
مسکویه در ذکر حوادث ۳۱۵ از دیوانالحرم نام برده است. صابی [۴۶]
هلالبن مُحَسِّن صابی، ج۱، ص۷۸، پانویس ۴، رسوم دارالخلافة ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
نیز از منصب «الخادم الحرمی الرسائلی» خبر داده که ظاهراً وظیفه او رساندن نامهها به درون حرم بوده است. این آگاهیها، به رغم ابهام و اختصارشان، وسعت حرمسراها در این دوره و کثرت مشاغل و مناصب مربوط به آنها را نشان میدهند.۶ - زمامداران حرمسرابرای خدمت در حرمسرا و نگهبانی آن از خادمان اختهشدهای استفاده میکردند که استاذ (الخَدَمُ الاُستاذون)، الطَواشِیه و گاه زناندار یا «زمامدار» نامیده میشدند. [۴۷]
هلالبن مُحَسِّن صابی، رسوم دارالخلافة ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۷.
[۴۹]
قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۴۸۹.
حضور گسترده این خادمان و نیز کنیزان در حرمسراها، باعث رونق خرید و فروش آنان شده بود، به گونهای که تاجرانی که انحصار تجارت این کالا را در دست داشتند، با آوردن آنها از سرزمینهای دیگر و سپس آموزش و فروش آنها به دربارها، مبالغ هنگفتی از خلفا و حکمرانان دریافت میکردند. [۵۳]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۳۲.
[۵۴]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۵۶.
[۵۵]
قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۸۵.
[۵۶]
قلقشندی، صبح الاعشی، ج۶، ص۱۵.
[۵۷]
قلقشندی، صبح الاعشی، ج۶، ص۳۱.
احترامی که همگان برای حرم قائل بودند موجب میشد که با حرمِ خلفا و حاکمان معزول و شکست خورده نیز رفتاری شایسته شود و حتی برای آنها مقرری وضع گردد. [۵۸]
ابناثیر، اسد الغابه، ج۸، ص۴۳۶.
[۵۹]
تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۸۴.
با این حال، از مصادره حرمسرای افراد شکست خورده و تقسیم ساکنان آن میان یاران فردِ پیروز، گزارشهایی در دست است. [۶۰]
ابناثیر، اسد الغابه، ج۸، ص۱۶۵.
[۶۱]
ابناثیر، اسد الغابه، ج۸، ص۳۸۰.
درباره حرمسراهای دوره عثمانی، صفوی، قاجار و مغولان هند آگاهیهای نسبتاً گستردهای وجود دارد. ۷ - ساختمان حرمسراهاکه اغلب در کاخهای سلطنتی قرار داشت، با دیوارهای بسیار بلند محافظت میشد و متشکل از چندین حیاط تو در تو، با تالارها و اتاقهای گوناگون بود. در هند این بناها را «محل»، «شبستان اقبال» یا «شبستان خاص» میخواندند. [۶۲]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
[۶۳]
جهانگیر، امپراتور هند، ج۱، ص۲۲۱، جهانگیرنامه (یا) توزک جهانگیری.
[۶۴]
جهانگیر، امپراتور هند، ج۱، ص۲۲۹، جهانگیرنامه (یا) توزک جهانگیری.
[۶۵]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۲۷ـ۳۰.
ساکنان حرم، با توجه به مرتبه خویش و میزان محبوبیت نزد سلطان، یکی از این حیاطها یا یک یا چند اتاق را در اختیار داشتند. حیاطها دارای درختان متعدد، باغچهها، فوارهها و آلاچیقهایی برای تفریح زنان بود. [۶۶]
Early travels in India: ۱۵۸۳،۱۶۱۹، ed William Foster، ج۱، ص۱۵۱، New Delhi: Oriental Books Reprint Corporation، ۱۹۸۵.
[۶۷]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۱.
کمپفر [۶۸]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۱، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
«که به هنگام تعمیر حرمسرای صفوی و خالی بودن آن از شاه و زنانش، بخشی از حرمسرا را دیده» از کلاهفرنگیها، خانهها، گردشگاهها و حیاطهای زیبایی که با طاقنماها و سنگها و فرشهای قیمتی تزیین شده بودند، سخن گفته است. مفصّلترین توصیف از ساختمان حرمسرای صفوی، از آنِ شاردن است. به گفته وی، [۶۹]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۴۵۲ـ۱۴۵۶، ترجمه اقبال یغمایی.
حرم چهار محوطه داشت. در محوطه اول، که بخش اصلی حرم بود، چهار عمارت مهمانخانه، فردوس، آیینهخانه و دریاچه واقع بود. این محوطه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ عمارت داشت. عمارتهای محوطه دوم مخصوص سکونت شاه بود و نهرهای روان و چند استخر نیز داشت. در محوطه سوم پسران بزرگ شاه سکونت داشتند و محوطه چهارم به زنان و خواجهسرایان پیر و نابینا اختصاص داشت. در حرمسراهای این دوره همه نوع امکانات رفاهی یک شهر فراهم بود و زنان هیچ نیازی به بیرون از حرم نداشتند، [۷۰]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۳، ترجمه اقبال یغمایی.
[۷۱]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۶ـ۱۷.
حتی در حرم عثمانی، بیمارستانی مخصوص زنان (جاریهلَر خَسْته خانهسی) ساخته شده بود.۸ - سلسله مراتب زنان ساکن حرمسرامادر سلطان، بانوی نخست حرم به شمار میرفت و اعتبار و نفوذ زیادی در حرم و بیرون از آن داشت. وی در بخش جداگانهای در حرم میزیست و خواجهسرایان و کنیزان بسیاری در خدمت داشت. [۷۲]
مارتین سانسون، سفرنامه سانسون، ج۱، ص۷۶، وضع کشور ایران در عهد شاه سلیمان صفوی، ترجمه محمد مهریار.
[۷۳]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۳، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
[۷۴]
Early travels in India: ۱۵۸۳،۱۶۱۹، ed William Foster، ج۱، ص۱۶۴، New Delhi: Oriental Books Reprint Corporation، ۱۹۸۵.
[۷۵]
الدولة العثمانیة، تاریخ و حضارة، ج۱، ص۱۵۵، نقله الی العربیة صالح سعداوی.
[۷۶]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۱۶۴، ترجمه کیکاوس جهانداری.
[۷۷]
Leslie P Peirce، The imperial harem: women and sovereignty in the Ottoman empire، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۸، NewYork ۱۹۹۳.
او اغلب به صورت پنهان با وزیران و صاحبان مناصب مهم در ارتباط بود. پس از مادر سلطان، گاه برخی زنان خاندان سلطنتی، چون دختران و محارم شاه، قرار داشتند، [۷۸]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۲۰.
اما در اغلب حرمسراها، همسران دائم شاه در مرتبه بعدی بودند. این زنان، که بیش از چهار نفر نبودند، با توجه به میزان محبوبیت نزد شاه، در حرم قدرت و اعتبار داشتند. برترین آنان، که پس از ملکه مادر قرار میگرفت، در حرمِ عثمانی «قادین افندی» (خاتون) و در ایران سوگلی نامیده میشد و دارای القاب و عناوین تشریفاتی بود. [۷۹]
پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله، ج۱، ص۹۶، قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا.
[۸۰]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۴.
[۸۱]
الدولة العثمانیة، تاریخ و حضارة، ج۱، ص۱۵۶، نقله الی العربیة صالح سعداوی.
[۸۲]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۲۶ـ۲۷.
برخی از این زنان در دوره قاجار چنان نفوذی یافتند که علاوه بر خزانهداری حرم، دربار و تشکیلات جداگانهای برای خویش فراهم ساختند. [۸۳]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
[۸۴]
ژوآنس فووریه، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۱۱۶، از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ قمری، ترجمه عباس اقبال آشتیانی.
[۸۵]
مری لئونورا شیل (وولف)، خاطرات لیدی شیل، ج۱، ص۷۳، همسر وزیر مختار انگلیس در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان.
همسران غیردائم یا صیغهای شاه در مرتبه بعد قرار داشتند. به نظر میرسد درباره تعداد این زنان در منابع، مبالغه شده است. [۸۶]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
[۸۷]
ابراهیمبن اسدالله صدیقالممالک، منتخبالتواریخ، ج۱، ص۵۵.
[۸۸]
Gaspard Drouville، Voyage en Perse، ج۱، ص۱۴۳، pendant les annees ۱۸۱۲ et ۱۸۱۳، St Peterslourg ۱۸۱۹، repr Tehran ۱۹۷۶.
تعداد زیادی کنیز به زنان سهگانه مذکور خدمت میکردند. عدهای رقاصه نیز، برای رونق بخشیدن به جشنها و مهمانیهای حرمسرا، معمولاً در بخشی از حرم سکونت داشتند. در صورت درگذشت سلطان، حرم وی به صورت جداگانه در گوشهای از حرمسرای شاه بعدی نگهداری میشد. [۸۹]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۳، ترجمه اقبال یغمایی.
[۹۰]
Early travels in India: ۱۵۸۳،۱۶۱۹، ed William Foster، ج۱، ص۱۸۶، New Delhi: Oriental Books Reprint Corporation، ۱۹۸۵.
۹ - دلیل ملحق شدن زنان به حرمسراپیوستن زنان به حرمسرا، علاوه بر افزونخواهی سلطان، گاه دلایل سیاسی و اجتماعی نیز داشت. معمولاً سعی میشد دخترانی از حکمرانان ایالتهای مختلف، خانهای بزرگ، درباریان و طبقات متنفذ از گوشه و کنار کشور و حتی زنانی از بستگان حکمرانان همسایه، در حرم حضور داشته باشند، [۹۱]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
[۹۲]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۵، ترجمه اقبال یغمایی.
[۹۳]
ولادیمیر آندرییویچ کاساگوفسکی، خاطرات کلنل کاساکوفسکی، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه عباسقلی جلی.
زیرا این پیوند خویشاوندی میان خاندان سلطنتی و گروههای مذکور، زمینه وفاداری به حکومت مرکزی را فراهم میساخت. بهعلاوه، حضور یک زن در حرمسرا، باعث نفوذ خانواده وی در دربار و بهرهمندی از منافع اقتصادی و اجتماعی آن میشد، حتی برخی بستگان وی به مناصب و مشاغل مهم گماشته میشدند. [۹۴]
Ismail Hakki Uzuncarsili، Osmanli tarihi، ج۳، بخش ۱، ص۲۲۸، Ankara، vol۳، pt۱، ۲۰۰۳.
[۹۵]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۱۶۲، ترجمه کیکاوس جهانداری.
به همین دلیل خانوادهها برای پیوستن دختر خویش به حرم تلاش میکردند و علاوه بر تقدیم آنها به سلطان، [۹۶]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۲، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
[۹۷]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۱۶۲، ترجمه کیکاوس جهانداری.
[۹۸]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۷.
[۹۹]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۲۴ـ۲۵.
گاه با پرداخت رشوه به خواجهسرایان، مقدمات ورود دختر خویش را به حرمسرا فراهم میساختند. [۱۰۰]
عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۳۷۹، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه.
در عین حال، از بردن اجباری برخی دختران به حرمسرا نیز گزارشهایی در دست است. [۱۰۱]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۵۲، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
۱۰ - تعدیل زنان در حرمسرابر تعداد زنان ساکن در حرمسرا دائماً افزوده میشد. [۱۰۲]
محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۳۴۰.
از طرف دیگر، شاه گاه برای تنبیه برخی زنان یا تشویق یکی از امرا و سرداران خویش و نزدیک ساختن رؤسای قبایل به خود، یکی از زنان ساکن حرم را به عقد آنها درمیآورد و به این ترتیب به تصفیه زنان حرم میپرداخت. [۱۰۳]
ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ج۱، ص۵۱۸، ترجمه ابوتراب نوری.
[۱۰۴]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۸، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۰۵]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
[۱۰۶]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۳۹.
[۱۰۷]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۱۶۹.
۱۱ - خواجهسرایان سفیدکلیه خدمات حرمسرا و نیز نگهبانی از حرم و تأمین امنیت آنها برعهده خواجهسرایان بود. این گروه به دو دسته تقسیم میشدند: دسته اول خواجهسرایان سفید بودند که وظیفه اصلی آنها نگهبانی از حرم بود. این گروه حق نزدیک شدن به زنان را نداشتند و فقط خدمات بیرونی حرمسرا را انجام میدادند. [۱۰۸]
ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ج۱، ص۶۲۹، ترجمه ابوتراب نوری.
[۱۰۹]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۹، ترجمه اقبال یغمایی.
رئیس خواجهسرایان سفید، «ایشیک آقاسیباشی حرم» و در عثمانی «آغا بابالسعاده» نام داشت. وی که فردی پیر و محترم بود از میان خواجهسرایان معتمد برگزیده میشد و در دربار نفوذ و اعتبار فراوانی داشت. [۱۱۰]
میرزا سمیعا، تذکرةالملوک، ج۱، ص۱۸، چاپ محمد دبیرسیاقی.
[۱۱۱]
میرزا سمیعا، تذکرةالملوک، ج۱، ص۲۷، چاپ محمد دبیرسیاقی.
[۱۱۲]
علینقی نصیری، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، ج۱، ص۳۰ـ۳۱.
[۱۱۳]
بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۳۷۳.
[۱۱۴]
الدولة العثمانیة، تاریخ و حضارة، ج۱، ص۱۶۲، نقله الی العربیة صالح سعداوی.
۱۲ - خواجهسرایان سیاهدسته دوم خواجهسرایان سیاه بودند که در درون حرم مراقبت از زنها و انجام دادن کارهای گوناگون آنان را برعهده داشتند. این گروه «که اغلب از هندوستان، سواحل بنگال یا افریقا خریداری میشدند [۱۱۵]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۳۱، ترجمه اقبال یغمایی.
» اجازه داشتند هر جای حرمسرا را که بخواهند بازرسی کنند و به تعبیر کمپفر، [۱۱۶]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۰، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
همچون «خفاش» هریک از اهل حرم را غافلگیر و در کار وی تجسس کنند. آموزش آداب و رسوم حرم به تازهواردان و تعلیم برخی علوم و فنون نیز از وظایف خواجهسرایان سیاه بود. [۱۱۷]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
میرزا سمیعا [۱۱۸]
میرزا سمیعا، تذکرةالملوک، ج۱، ص۱۸، چاپ محمد دبیرسیاقی.
رئیس این گروه را «ریشسفید» حرم نامیده است. این شخص که «خواجهباشی»، «داروغه» و در حرم عثمانی «آغادارالسعادة» خوانده میشد، [۱۱۹]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۴ـ ۱۳۱۵، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۲۰]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه کیکاوس جهانداری.
[۱۲۱]
الدولة العثمانیة، تاریخ و حضارة، ج۱، ص۱۶۲، نقله الی العربیة صالح سعداوی.
پیرْغلامی زشت و درشتخو بود که بر همه امور داخلی حرم نظارت داشت و زمان حضور شاه در حرم، رابط میان وی و بیرون از حرمسرا بود. [۱۲۲]
علینقی نصیری، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، ج۱، ص۱.
این شخص، به سبب تقرب به سلطان و نفوذش در میان زنان حرم، از قدرت زیادی در دربار و مسائل سیاسی برخوردار بود، به گونهای که قدرت او را با وزیر برابر دانستهاند. [۱۲۳]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۵، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۲۴]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۲.
در حرمسرای شاه سلیمان اول صفوی، در شورایی مرکّب از شاه و ملکه مادر و چند تن از خواجهسرایان سیاه، تصمیمات مهم گرفته میشد. [۱۲۵]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۵، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
۱۲.۱ - محافظت از زنانهنگامی که برای تفریح یا سفر از حرمسرا بیرون میرفتند، نیز بر عهده خواجهسرایان بود. زنان با پوششی کامل و برپشت چهارپایان، در هودج و اغلب شبانه، حرکت میکردند، با این حال یک روز قبل از خروج، قرقچیها شهر و مسیر عبور را قرق میکردند و هیچ فرد مذکر بالغی اجازه نداشت در شهر بماند یا در مسیر حرکت زنان قرار گیرد. اگر مردی، به هر دلیل، از مسیر قرق دور نمیشد یا اتفاقآ با حرم برخورد میکرد، خواجهسرایان به شدت او را میزدند و حتی ممکن بود کشته شود. [۱۲۶]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۲۵ـ۱۳۲۹، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۲۷]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۴ـ ۱۸۵، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
[۱۲۸]
ژوآنس فووریه، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۷۷، از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ قمری، ترجمه عباس اقبال آشتیانی.
[۱۲۹]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۴۰.
[۱۳۰]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۲۵۰ـ۲۵۴.
۱۲.۲ - انجام سایر امور در حرمسراگروهی از زنان نیز در حرم عهدهدار کارهای گوناگون بودند، از جمله تهیه قهوه و قلیان برای شاه، نگهداری لباسهای وی، حمل آفتابه برای او و چاشنیگیری. [۱۳۱]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۸۹.
[۱۳۲]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۲۱.
[۱۳۳]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۱۹۵ـ ۱۹۶.
به گفته علّامی، [۱۳۴]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
حتی نگهبانی از اتاقهای حرم و مراقبت از ساکنان نیز، در دوره مغولان هند، برعهده گروهی از زنانِ مسلح به تیروکمان و خنجر بود. [۱۳۵]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۳۸ـ۳۹.
در دوره قاجار، مراقبت از زنان حرمسرا و نظارت بر آنان برعهده چند زن با عنوان «سرخانم» بود که هریک خواجهسرایانی تحت امر خویش داشتند. [۱۳۶]
عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۳۸۶، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه.
یکی از مناصب مهم حرم که به برخی از زنان سپرده میشد خزانهداری یا صندوقداری بود. خزانهدار، که در هند تحویلدار نیز خوانده میشد، [۱۳۷]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
مسئول محاسبه هزینههای حرم و پرداخت حقوق و مقرری زنان بود و ساکنان حرم درخواستهایشان را از طریق وی به سلطان تقدیم میکردند [۱۳۸]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۲۲.
[۱۳۹]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
در حرمسرای عثمانی، خزانهدار اعتباری همپای وزیر داشت و حتی یکی از مُهرهای سهگانه سلطان در دست وی بود. وی لباسی ویژه و مجلل میپوشید و سلطان برای او احترام زیادی قائل بود. او حتی اجازه داشت هنگامی که سلطان استراحت میکند، برای بیان عرایض خویش، وارد اتاق او شود. گاه ریاست تشریفات حرم نیز به یکی از زنان سپرده میشد. [۱۴۰]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۱۹ـ۲۱.
۱۲.۳ - کارهای اصلی ساکنین حرمسرابدیهی است که زنان ساکنِ حرمسرا، زندگی روزانه خویش را با پرداختن به برخی کارها و سرگرمیها سپری میکردند. یکی از کارهای اصلی آنان یادگیری علوم و فنون گوناگون بود، از جمله خواندن و نوشتن، قرائت و حفظ قرآن، فراگیری احکام شرعی، تاریخ و جغرافیا و حساب، موسیقی، گلدوزی، خیاطی و گاه رقص و آواز، تیراندازی، شکار، سوارکاری و آموزش آداب سکونت در حرم. به شاهزادگان و زنان محبوب شاه برخی معلمان برجسته و دانشمندان عصر، و به سایر زنان، خواجهسرایان آموزش میدادند. [۱۴۱]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۱۸۳، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
[۱۴۲]
مارتین سانسون، سفرنامه سانسون، ج۱، ص۷۶، وضع کشور ایران در عهد شاه سلیمان صفوی، ترجمه محمد مهریار.
[۱۴۳]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۳۰ـ۳۱.
[۱۴۴]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۳۸ـ۳۹.
[۱۴۵]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۴۰.
[۱۴۶]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۶۹ـ۷۳.
[۱۴۷]
Leslie P Peirce، The imperial harem: women and sovereignty in the Ottoman empire، ج۱، ص۱۳۹، NewYork ۱۹۹۳.
مکرجی [۱۴۸]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۹۳ـ۱۰۰.
به رواج بازی شطرنج، ورق، تخته نرد، چوگان و تفریحاتی چون کبوترپرانی و دعوا دادن حیوانات در حرمِ مغولانِ هند اشاره کرده است.۱۳ - شرکت در مراسمات مذهبیشرکت در مراسم ویژه ماههای محرّم و رمضان از دیگر مشغلههای زنان حرم بود. به گفته احمد میرزاقاجار، [۱۴۹]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۳۷.
در روز عاشورا در «حرمخانه» مراسم عزاداری برپا میشد و یکی از زنان یا واعظان مشهور، به مرثیهسرایی میپرداخت. در ماه رمضان، علاوه بر برپایی نماز جماعت و مجالس وعظ و دعا، برگزاری جلسههای قرائت قرآن و افطاری دادن به روزهداران نیز رایج بود. [۱۵۰]
مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۸۷.
[۱۵۱]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۳.
[۱۵۲]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۳۷ـ۳۸.
بخش زیادی از وقت زنان حرم، صرف آرایش و نظافت خویش میشد. آنان میکوشیدند با آرایشها و تزیینات گوناگون و پوشیدن لباسها و جواهرات قیمتی، بر رقبای خویش پیشی گیرند و نظر سلطان را به خود جلب کنند. [۱۵۳]
ژوآنس فووریه، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۱۱۹، از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ قمری، ترجمه عباس اقبال آشتیانی.
[۱۵۴]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۷.
این کار موجب رواج حسادت شدید میان زنان میشد و آنان برای مقابله با رقیب، به ساحران و جادوگران پناه میبردند و گاه به توطئه برضد یکدیگر میپرداختند. [۱۵۵]
ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ج۱، ص۵۰۲ـ۵۰۳، ترجمه ابوتراب نوری.
[۱۵۶]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۲۰ـ۱۳۲۱، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۵۷]
مری لئونورا شیل (وولف)، خاطرات لیدی شیل، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، همسر وزیر مختار انگلیس در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان.
۱۴ - سفرهای زنان حرمسرادر حرم به مناسبتهای گوناگون (چون نوروز، سیزده بدر، سالگرد تولد یا جلوس سلطان و نیز اعیاد دینی)، جشنهایی برپا میشد و زنان، غرق در تجمل و زینت در آن شرکت میکردند. [۱۵۸]
جهانگیر، امپراتور هند، ج۱، ص۲۷۳، جهانگیرنامه (یا) توزک جهانگیری.
[۱۵۹]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۴۳ـ۴۴.
[۱۶۰]
Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۹.
سلطان در سفرهای جنگی و شکار نیز تعدادی از زنان حرم را همراه خویش میبرد. [۱۶۱]
پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله، ج۱، ص۱۱۴، قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا.
[۱۶۲]
پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله، ج۱، ص۲۷۸، قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا.
[۱۶۳]
پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله، ج۱، ص۳۸۸، قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا.
[۱۶۴]
حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، ج۱، ص۵۵۶.
[۱۶۵]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۱۹۴.
همچنین زنان حرم، با موکبهای عظیم، به مکه و مدینه و برخی زیارتگاهها سفر میکردند [۱۶۶]
ژوآنس فووریه، سه سال در دربار ایران، از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ قمری، ص۱۷۸، ترجمه عباس اقبال آشتیانی.
[۱۶۷]
بشری دلریش، زن در دوره قاجار، ج۱، ص۱۹۳.
پرداختن به کارهای عامالمنفعه و شرکت در امور خیریه، چون بنای مدرسه و مسجد و کاروانسرا و تعمیر زیارتگاهها، و نیز وقف مکانهایی برای تهیه هزینه این مؤسسهها و کمک به فقیران و بینوایان، از مشغلههای عمده برخی زنان ثروتمند حرم، به ویژه مادر و همسران پادشاه، بود. [۱۶۸]
ابوالحسنبن ابراهیم قزوینی، فواید الصفویه: تاریخ سلاطین و امرای صفوی پس از سقوط دولت صفویه، ج۱، ص۸۱.
[۱۶۹]
احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، ج۱، ص۳۰ـ۳۳.
[۱۷۰]
ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، ج۱، ص۴۲ـ۵۲.
۱۵ - هزینههای هنگفت حرمسراایجاد و نگهداری حرمسرا هزینههای هنگفتی بر حکومت تحمیل میکرد، چنانکه علاوه بر خرید کنیز، خواجهسرا، لباسها و جواهرات گرانبها و نیز ارزاق و مایحتاج عمومی، به همه زنان حرم و گاه نزدیکان و خویشان آنان، حقوق و مستمریهای گزاف داده میشد. [۱۷۱]
ابوالفضلبن مبارک علّامی، آئین اکبری، ج۱، ص۲۶.
[۱۷۲]
ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ج۱، ص۵۰۰، ترجمه ابوتراب نوری.
[۱۷۳]
ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ج۴، ص۱۳۱۵، ترجمه اقبال یغمایی.
[۱۷۴]
ژانآنتوان دو سرسو، سقوط شاه سلطان حسین، ج۱، ص۶۷، ترجمه ولیالله شادان.
[۱۷۵]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه کیکاوس جهانداری.
[۱۷۶]
Ismail Hakki Uzuncarsili، Osmanli tarihi، ج۳، بخش ۱، ص۲۲۷ـ۲۲۸، Ankara، vol۳، pt۱، ۲۰۰۳.
سفرهای تفریحی و زیارتی اهل حرم نیز هزینههای زیادی داشت. همچنین اگر شاه یکی از زنان حرم را به عقد فردی دیگر درمیآورد یا به هر دلیل از حرم خارج میساخت، دارایی و اموال فراوانی به وی اعطا میکرد. [۱۷۷]
ژانآنتوان دو سرسو، سقوط شاه سلطان حسین، ج۱، ص۶۷، ترجمه ولیالله شادان.
علاوه بر زنان و بستگان سلطان، شاهزادگان بهویژه ولیعهد نیز در حرم زندگی میکردند. نگهداری ولیعهد در حرم اولاً موجب میشد که پادشاه مستقیماً بر تربیت و آموزش وی نظارت داشته باشد و ثانیاً از هرگونه ارتباط و تماس وی با بزرگان و سرداران حکومتی جلوگیری میشد تا مبادا تحت تأثیر آنها، خیال نافرمانی و سرپیچی در سر بپروراند. در واقع، ولیعهدها از بدو تولد تا زمان رسیدن به حکومت، در حرمسرا محبوس بودند. [۱۷۸]
Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰.
این امر یکی از عوامل و دلایل ضعف فکری، بیکفایتی و نیز فساد و شهوترانی پادشاهان بود. [۱۷۹]
ژانآنتوان دو سرسو، سقوط شاه سلطان حسین، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ترجمه ولیالله شادان.
۱۶ - حرم کانون قدرتحضور ولیعهد و سایر شاهزادگان در حرم، در کنار مادر و همسران بانفوذ پادشاه و نیز خواجهسرایانی که گاه عهدهدار مناصب مهم بودند، موجب میشد حرمسرا به یکی از کانونهای مهم قدرت بدل شود. گزارشهای زیادی از دخالتهای اهل حرم در رویدادهای مهم سیاسی، چون عزل و قتل سلطان، انتصاب سلطان جدید، عزل و نصب حاکمان ایالتها و بزرگان حکومتی، بدگویی از برخی وزرا و بزرگان و شفاعت عدهای دیگر، و حتی برقراری مناسبات خارجی با دولتهای همسایه در دست است. [۱۸۰]
احمدبن حسین منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۱، ص۱۵۵.
[۱۸۱]
اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵.
[۱۸۲]
ابوالحسنبن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ، ج۱، ص۵۴ـ۵۶، چاپ مدرس رضوی.
[۱۸۳]
محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۴۴۳.
[۱۸۴]
Ismail Hakki Uzuncarsili، Osmanli tarihi، ج۳، بخش ۱، ص۴۳ـ۴۴، Ankara، vol۳، pt۱، ۲۰۰۳.
[۱۸۵]
Leslie P Peirce، The imperial harem: women and sovereignty in the Ottoman empire، ج۱، ص۱۸۶ـ۲۶۵، NewYork ۱۹۹۳.
۱۷ - فهرست منابع(۱) ابن ابیاصیبعه، عیونالانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت ( ۱۹۶۵). (۲) ابناثیر، اسد الغابه. (۳) ابنتغری بردی، النجومالزاهرة فی ملوك مصر و القاهرة، قاهره ۱۴۲۶ـ۱۴۲۷/ ۲۰۰۵ـ۲۰۰۶. (۴) ابنخلّكان، وفیات الاعیان. (۵) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی. (۶) احمد میرزاقاجار، تاریخ عضدی، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۵۵ش. (۷) اسكندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی. (۸) محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش. (۹) ماریا براسیوس، زنان هخامنشی، ترجمه هایده مشایخ، تهران ۱۳۸۱ش. (۱۰) بایزید بیات، تذكره همایون و اكبر، چاپ محمد هدایت حسین، تهران ۱۳۸۲ش. (۱۱) یاكوب ادوارد پولاك، سفرنامه پولاك، ترجمه كیكاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ش. (۱۲) تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران: زوار، ۱۳۱۴ش. (۱۳) ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، چاپ حمید شیرانی، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۴) محسنبن علی تنوخی، كتاب الفرج بعدالشدة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. (۱۵) اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷. (۱۶) جهانگیر، امپراتور هند، جهانگیرنامه (یا) توزك جهانگیری، چاپ محمدهاشم، تهران ۱۳۵۹ش. (۱۷) بنفشه حجازی، ضعیفه: بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر صفوی، تهران ۱۳۸۱ش. (۱۸) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۱۹) خلیلبن احمد، كتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵. (۲۰) پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله : قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا، تهران ۱۳۴۸ش. (۲۱) بشری دلریش، زن در دوره قاجار، تهران ۱۳۷۵ش. (۲۲) ژانآنتوان دو سرسو، سقوط شاه سلطان حسین، ترجمه ولیالله شادان، تهران ۱۳۶۴ش. (۲۳) الدولة العثمانیة: تاریخ و حضارة، نقله الی العربیة صالح سعداوی، استانبول: مركز الابحاث للتاریخ و الفنون و الثقافة الاسلامیة، ۱۹۹۹. (۲۴) دهخدا، لغتنامه. (۲۵) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، حوادث و وفیات ۲۸۱ـ۲۹۰ه ، ۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۲۶) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، حوادث و وفیات ۳۰۱ـ۳۲۰ه ، ۱۴۱۵/۱۹۹۴. (۲۷) مارتین سانسون، سفرنامه سانسون: وضع كشور ایران در عهد شاه سلیمان صفوی، ترجمه محمد مهریار، اصفهان ۱۳۷۷ش. (۲۸) ژانشاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۷۵ش. (۲۹) عبدالمجید شجاع، زن، سیاست و حرمسرا در عصر صفویه، سبزوار ۱۳۸۴ش. (۳) مری لئونورا شیل (وولف)، خاطرات لیدی شیل: همسر وزیر مختار انگلیس در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران ۱۳۶۸ش. (۳۱) هلالبن مُحَسِّن صابی، رسوم دارالخلافة، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۳۲) هلالبن مُحَسِّن صابی، الوزراء، او، تحفةالامراء فی تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، (قاهره) ۱۹۵۸. (۳۳) ابراهیمبن اسدالله صدیقالممالك، منتخبالتواریخ، تهران ۱۳۶۶ش. (۳۴) طبری، تاریخ (بیروت). (۳۵) ابوالفضلبن مبارك علّامی، آئین اكبری، چاپ سنگی لكهنو ۱۸۹۲ـ۱۸۹۳. (۳۶) فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران: سخن، ۱۳۸۱ش. (۳۷) حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ش. (۳۸) ژوآنس فووریه، سه سال در دربار ایران: از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ قمری، ترجمه عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۳ش. (۳۹) ابوالحسنبن ابراهیم قزوینی، فواید الصفویه: تاریخ سلاطین و امرای صفوی پس از سقوط دولت صفویه، چاپ مریم میراحمدی، تهران ۱۳۶۷ش. (۴۰) قلقشندی، صبح الاعشی. (۴۱) ولادیمیر آندرییویچ كاساگوفسكی، خاطرات كلنل كاساكوفسكی، ترجمه عباسقلی جلی، تهران ۱۳۵۵ش. (۴۲) ابوالحسنبن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ش. (۴۳) ماجده صلاح مخلوف، الحریم فیالقصر العثمانی، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۸. (۴۴) عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش. (۴۵) مسعودی، مروج (بیروت). (۴۶) مسكویه، تجارب الامم و تعاقب الهمم. (۴۷) احمدبن حسین منشی قمی، خلاصةالتواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ش. (۴۸) میرزا سمیعا، تذكرةالملوك، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۸ش. (۴۹) علینقی نصیری، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، چاپ یوسف رحیملو، مشهد ۱۳۷۲ش. (۵۰) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ش. (۵۱) Nadia Maria Cheikh، " The Qahramana in the Abbasid court: position and functions"، Studia Islamica (۲۰۰۳). (۵۲) Nadia Maria Cheikh، "Revisiting the Abbasid harems"، Journal of Middle East women's studics، vol۱، no۳ (۲۰۰۵). (۵۳) Jamsheed K Choksy، "Women during the transition from Sasanian to early Islamic times"، in Women in Iran from the rise of Islam to ۱۸۰۰، ed Guity Nashat and Lois Beck، Urbana: University of Illinois Press، ۲۰۰۳. (۵۴) Gaspard Drouville، Voyage en Perse، pendant les annees ۱۸۱۲ et ۱۸۱۳، St Peterslourg ۱۸۱۹، repr Tehran ۱۹۷۶. (۵۵) Early travels in India: ۱۵۸۳-۱۶۱۹، ed William Foster، New Delhi: Oriental Books Reprint Corporation، ۱۹۸۵. (۵۶) Engelbert Kaempfer، Am Hofe des persischen Grosskonigs (۱۶۸۴-۸۵)، ed and tr Walther Hinz، Leipzig ۱۹۴۰. (۵۷) Soma Mukherjee، Royal Mughal ladies and their contributions New Delhi ۲۰۰۱. (۵۸) Leslie P Peirce، The imperial harem: women and sovereignty in the Ottoman empire، NewYork ۱۹۹۳. (۵۹) Ismail Hakki Uzuncarsili، Osmanli tarihi، Ankara، vol۳، pt۱، ۲۰۰۳. (۶۰) Christine Verhaaren، "Royal French women in the Ottoman sultan's harem: the political uses of fabricated accounts from the sixteenth to twenty-first century"، Journal of world history (Jun ۲۰۰۶). ۱۸ - پانویس
۱۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حرمسرا»، شماره۶۰۳۷. ردههای این صفحه : اصطلاحات اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|