زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

حاجب





حاجب در چهار معنا استعمال شده است.از حاجب به معنای اولی در باب ارث استفاده شده است.


۱ - معانی حاجب



۱-وارثی که موجب منع و محرومیت وارثی دیگر از تمامی یا بخشی از ارث گردد.
۲-دربان
۳-حائل
۴-ابرو

۲ - حاجب در ارث



امام خمینی در تحریرالوسیله، کتاب المواریث می‌نویسد: موانع ارث زیاد است که بعضی از آن‌ها چیزهایی است که حاجب‌ و مانع از اصل ارث بردن می‌شود و آن حجب حرمان است. و بعضی از آن‌ها چیزهایی است که قسمتی از ارث را منع می‌کند و آن حجب نقصان است.

۲.۱ - حجب حرمان


آنچه که اصل ارث را منع می‌کند چند امر است:
اول: کفر به اقسامش خواه اصلی باشد یا از روی ارتداد، پس کافر؛ اگرچه نزدیک باشد، از مسلمان ارث‌ نمی‌برد و ارث مسلمان به مسلمان اختصاص دارد؛ اگرچه دور باشد؛ بنابراین اگر میت مسلمان، پسر کافری داشته باشد، از او ارث نمی‌برد ولو اینکه به جز امام (علیه‌السلام) قرابتی - چه نسبی و چه سببی – نداشته باشد؛ پس ارث او به امام (علیه‌السلام) اختصاص پیدا می‌کند؛ نه به پسرش که کافر است.
دوم: قتل‌، قاتل درصورتی‌که قتل عمداً و از روی ظلم باشد از مقتول ارث نمی‌برد و درصورتی‌که مقتول را به حق به قتل برساند، از او ارث می‌برد، مانند اینکه به‌عنوان قصاص یا اجرای حدّ یا دفاع از خود یا عرض یا مالش باشد. و همچنین است اگر قتل از روی خطای محض باشد؛ مانند اینکه به پرنده‌ای تیر بزند و خطا کند و به خویشاوند او بخورد پس از او ارث می‌برد. البته از دیه او که عاقله‌اش تحمل می‌کنند بنابر اقوی ارث نمی‌برد. و «همان‌طور که قاتل از ارث بردن از مقتول، منع می‌شود، همچنین از کسی که در مرتبه پایین‌تر و در طبقه بعد از او واقع شده حاجب نمی‌باشد، پس بودن او مانند نبودش است، پس اگر کسی پدرش را به قتل برساند و دارای پسری باشد و پدرش اولادی غیر از قاتل نداشته باشد، پسر قاتل از جدش ارث می‌برد. و همچنین است اگر اولاد مقتول در پسر قاتلش منحصر باشد ولی برادرهایی داشته باشد، ارثیه او مال آن‌ها می‌باشد و مال پسرش نیست، بلکه اگر وارثی نداشته باشد مگر امام علیه‌السلام، امام از او ارث می‌برد نه پسر.»
سوم از موانع ارث: رق (بنده و کنیز) بودن‌، به صورتی که در کتاب‌های مفصل فقهی بیان شده است.
چهارم: [[متولد شدن از زنا]، اگر زنا هم از طرف پدر و هم از طرف مادر باشد، بین بچه آن‌ها و پدر و مادر و همچنین بین بچه و کسانی که به‌واسطه پدر و مادر انتساب دارند، توارث (ارث بردن از یکدیگر) نیست. و اگر زنا از یکی از آن‌ها باشد، نه از دیگری، مانند اینکه فعل یکی از آن‌ها به طور شبهه باشد، بچه و زانی و بچه و کسانی که به زانی منسوب‌اند از همدیگر ارث نمی‌برند.
پنجم: لعان‌، لعان، مانع از توارث بین فرزند و پدرش و همچنین بین او و بین نزدیکانش از ناحیه پدر می‌شود. و اما توارث بین فرزند و مادرش و همچنین بین او و بین نزدیکان او از ناحیه مادرش تحقق پیدا می‌کند و لعان مانع آن نمی‌شود.

۲.۲ - حجب نقصان


یعنی آنچه که از قسمتی از ارث جلوگیری می‌کند چند امر است: اول: قتل خطایی و شبه‌عمد است؛ این قتل، قاتل را از ارث بردن از خصوص دیه - نه غیر آن از ترکه میت - جلوگیری می‌کند.
دوم: بزرگ‌ترین فرزندان ذکور است؛ که او بقیّه ورثه را از ارث بردن از خصوص «حبوه» جلوگیری می‌کند. و اگر
فرزند ذکور یکی هم باشد سایر ورثه را از ارث بردن از حبوه جلوگیری می‌کند.
سوم: فرزند است مطلقاً؛ چه مرد باشد یا زن، یکی باشد یا متعدد، بدون واسطه باشد یا باواسطه؛ که وجود فرزند (برای یکی از زوجین) زوج دیگر را از سهم اعلایش - یعنی نصف و ربع - جلوگیری می‌کند.
چهارم: وارث است مطلقاً؛ چه نسبی باشد و چه سببی، مرد باشد یا زن، یکی باشد یا متعدد، که این وارث یکی از زوجین را از بیشتر از فریضه‌شان - نصف یا ربع یا ثمن - جلوگیری می‌کند؛ پس با زیادی ترکه از فریضه، زیادی به غیر زوجین رد می‌شود. البته اگر وارث منحصر به زوج و امام (علیه‌السلام) باشد زوج، نصف را به‌عنوان فریضه ارث می‌برد و نصف دیگر به او رد می‌شود، به خلاف آنکه منحصر به زوجه و امام (علیه‌السلام) باشد؛ زیرا ربع آن مال زن و بقیه مال امام (علیه‌السلام) است.
پنجم: ناقص بودن ترکه از سهم‌های مفروض است؛ که این نقص جلوگیری می‌کند دختر یگانه و خواهر یگانه پدر و مادری یا پدری را از فریضه‌شان که نصف است؛ و همچنین دخترهای متعدد و خواهرهای متعددی که از پدر و مادر یا از پدر باشند را از فریضه‌شان که دو ثلث است جلوگیری می‌کند؛ پس اگر میت یک دختر و پدر و مادر و شوهر یا دخترهای متعدد و پدر و مادر و شوهر داشته باشد، نقص بر دختر یا دخترها وارد می‌شود. و همچنین است در بقیه فرض‌ها.
ششم: خواهر پدر و مادری یا پدری است؛ که این خواهر، برادر و خواهر مادری را از رد آنچه که بر فریضه‌شان زیاد می‌آید، جلوگیری می‌کند. و همچنین است خواهرهای متعدد پدر و مادری یا پدری که این‌ها برادر یگانه مادری یا خواهر یگانه مادری را از رد آنچه که بر فریضه‌شان زیاد می‌آید جلوگیری می‌کنند. و همچنین است یکی از جد و جدّه پدری که برادر و خواهر مادری را از آنچه که بر فریضه آن‌ها زیاد می‌آید جلوگیری می‌کند.
هفتم: فرزند است؛ اگرچه پایین برود - یکی باشد یا متعدد - که او پدر و مادر را از زیادتر از سدس که فرض آن‌ها است، جلوگیری می‌کند، و لیکن از زیاده به‌عنوان رد جلوگیری نمی‌کند.
هشتم: برادرها و خواهرها - نه اولاد آن‌ها - می‌باشند؛ که این‌ها مادر را از زیاده بر سدس به‌عنوان فرض و رد به شروطی جلوگیری می‌کنند: اول آن شرایط این است که: برادر، کمتر از دو نفر یا خواهر کمتر از چهار نفر نباشد و یک برادر و دو خواهر کفایت می‌کند. دوم: برادرها در وقت فوت مورّث، به دنیا آمده و زنده باشند؛ پس میت و حمل حاجب‌ نمی‌باشند. سوم: برادرها از پدر و مادر یا از پدر، برادر میت باشند؛ پس برادر فقط مادری حاجب نمی‌باشد. چهارم: پدر میت در وقت فوت او زنده باشد. پنجم: برادرها و پدر ممنوع از ارث نباشند، به جهت کفر و رقیت و متولّد شدن برادرها از زنا و اینکه پدر قاتل مورث باشد، و اگر برادرها که مانع می‌باشند قاتل مورث باشند دارای اشکال است پس احتیاط ترک نشود. ششم: بین حاجب و محجوب مغایرت باشد. و عدم مغایرت، در وطی شبهه تصور می‌شود.

۳ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۲، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الاول.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۵، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثانی، مسالة۱.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۶، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثانی، مسالة۳.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۷، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الثالث.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۷، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الرابع، مسالة۱.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۸، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، الخامس، مسالة۱.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الاول.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الثانی.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الثالث.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الرابع.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الخامس.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، السادس.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، السابع.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۱، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، حج النقصان، الثامن.    


۴ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۹۳.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.