زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

خواهر





خواهر دختر همسان با شخص در پدر و مادر یا یکی از آن دو می‌باشد. از این عنوان در بابهای صلات، تجارت، نکاح، اطعمه و اشربه و ارث سخن رفته است.


۱ - خواهر رضاعی



به دختری که از مادر شخص با شرایطی خاص شیر بخورد خواهر رضاعی گفته می‌شود و در محرمیتحکم خواهر نسبی را دارد.
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «اگر رضاع جامع شرایط تحقق پیدا کند، مرد و مرضعه (زن شیرده)، پدر و مادر شیرخوار می‌شوند.» و «دخترهای آن مرد بر پسری که شیر خورده، و دختری که شیر خورده بر پسرهای آن مرد – نسبی باشند یا رضاعی‌ - حرام می‌باشند. و همچنین دخترهای مرضعه بر پسری که شیر خورده، و دختری که شیر خورده بر پسرهای مرضعه - اگر نسبی باشند - حرام هستند برای آن‌که اخوت دارند. و اما اولاد رضاعی مرضعه از کسانی که با شیر مرد دیگر، آن‌ها را شیر داده غیر از آن مردی که پسر شیرخوار از شیر او خورده است بر پسری که شیر خورده، حرام نمی‌باشند به‌خاطر این که یکی بودن مرد در تاثیر حرمت بین شیرخوارها، شرط است.»

۲ - احکام خواهر




۲.۱ - صلات


نماز گزاردن در ملک خواهر بدون اذن وی جایز است، جز در صورت علم به عدم رضایت او.

۲.۲ - تجارت


خواهر و دختر از جمله کسانی‌اند که انسان مالک آنان نمی‌شود و به محض انتقال آنان به ملک انسان به طور قهری آزاد می‌شوند. شمول این حکم نسبت به خواهر رضاعی اختلافی است. مشهور میان متاخرأن، شمول است.

۲.۳ - نکاح


خواهر و دختران او، هر چه پایین روند بر انسان مَحرمند و ازدواج با آنان حرام است، خواه نَسَبی باشند یا رضاعی.ازدواج با خواهر برادر- که خواهر خود انسان نیست- مکروه است.
نه حرام؛ با این توضیح که همان‌طور که در تحریرالوسیله آمده است: «خواهرِ برادر یا خواهرِ خواهر وقتی حرام می‌شود که خواهر باشد، نه مطلقاً پس اگر تو برادر یا خواهری از پدرت داشته باشی و برای مادر او دختری از شوهر دیگر باشد پس او خواهر برادرت یا خواهرت است ولی خواهر تو نمی‌شود - نه از طرف پدرت و نه از طرف مادرت - پس بر تو حرام نمی‌باشد.»
برادر بر خواهر ولایت ندارد؛لیکن مستحب است خواهر- با نبودن پدر و جد پدری- در امر ازدواج، برادر خود را وکیل کند.تأمین نفقه خواهر مستحب مؤکد است.

۲.۴ - اطعمه و اشربه


خوردن از خانه خواهر بدون اذن او- بنا بر تصریح قرآن کریم- جایز است، مگر با علم یا ظن غالب به نا خشنودی وی.
امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره می‌نویسد: «البته جایز بودن خوردن‌ از این خانه‌ها در صورتی است که کراهت صاحب‌خانه را نداند، پس امتیاز این خانه‌ها از خانه‌های دیگر به این است که جواز خوردن‌ از این خانه‌ها متوقف بر احراز رضایت و اذن از صاحب‌خانه نمی‌باشد، پس با شک در آن، بلکه با گمان به عدم رضایت او هم بنابر اقوی جایز می‌باشد؛ لیکن سزاوار نیست که احتیاط ترک شود مخصوصاً اگر ظن غالب داشته باشد. و احتیاط (واجب) آن است که حکم اختصاص داشته باشد به آنچه که عادتاً خوردن‌ آن معمول است از قبیل نان و خرما و روغن و میوه و مانند این‌ها، نه غذاهای گران‌بها که غالباً برای مواقع احتیاج و میهمان‌های شریف و عزیز نگهداری می‌شود. و ظاهر آن است که به نوشیدنی‌های معمولی مانند آب‌دوغ و شیر و غیر این‌ها تعدّی می‌شود، ولی به خانه غیر این‌ها و به غیر خانه‌های این‌ها مانند دکان‌ها و باغ‌های ایشان، تعدّی نمی‌شود، همان‌طور که بر آنچه که از خوردنی در خانه‌ هست اکتفا می‌شود؛ پس به آنچه که از بیرون خانه با پولی که از خانه برداشته می‌شود، تعدّی نمی‌شود.»

۲.۵ - ارث


خواهر، برادر و اجداد میت از طبقه دوم ارث به شمار می‌روند که با نبودن وارث برای میّت در طبقه اوّل، از او ارث می‌برند.
میّتی که تنها یک خواهر دارد، وی نصف ترکه را به جهت فرض، ارث می‌برد. نصف دیگر از جهت قرابت به او می‌رسد، و اگر بیش از یک خواهر داشته باشد، خواهران، دوسوم را به جهت فرض، ارث می‌برند و یک سوم باقی مانده را به جهت قرابت.
اگر میّت علاوه بر خواهر، برادر داشته باشد. برادر دو برابر خواهر ارث می‌برد.
اگر وارث، خواهر مادری میّت باشد، یک ششم مال به جهت ارث و باقی مانده به جهت قرابت به او داده می‌شود. خواهر و برادر پدری با وجود برادر و خواهر پدری و مادری ارث نمی‌برند.
با اجتماع خواهر و برادر مادری و برادر و خواهر پدری و مادری برای میّت، اگر خواهر مادری یکی باشد، یک ششم و اگر بیشتر باشند به صورت تساوی، یک سوم را ارث می‌برند و باقی مانده از آنِ برادران و خواهران ابوینی (پدری و مادری) خواهد بود که اگر همه مؤنث باشند، مال به طور مساوی میانشان تقسیم می‌شود و اگر برادر داشته باشند، خواهر نصف برادر می‌برد. در فرضهای یاد شده اگر چیزی اضافه بیاید به خواهر و برادر ابوینی داده خواهد شد.

۳ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۸۸، کتاب النکاح، القول فی الرضاع، مسالة۷.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۸۹، کتاب النکاح، القول فی الرضاع، مسالة۷.    
۳. العروة الوثقی ج۲، ص۳۷۷.    
۴. جواهر الکلام ج۲۴، ص۱۴۱-۱۴۲.    
۵. جواهر الکلام ج۲۹، ص۲۳۸.    
۶. جواهر الکلام ج۲۹، ص۳۰۹.    
۷. العروة الوثقی ج۵، ص۴۸۰.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، القول فی النسب، مسالة۱.    
۹. جواهر الکلام ج۲۹، ص۱۷۰-۱۷۱.    
۱۰. جواهر الکلام ج۲۹، ص۲۳۰.    
۱۱. جواهر الکلام ج۳۱، ص۳۶۸-۳۷۱.    
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۱۳. جواهر الکلام ج۳۶، ص۴۰۶.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۸۱، کتاب الاطعمة و الاشربة، القول فی غیر الحیوان، مسالة۲۹.    
۱۵. جواهر الکلام ج۳۹، ص۱۴۷-۱۵۲.    


۴ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۵۱۶-۵۱۷.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.