چکها
چَکها | |
---|---|
| |
اطلاعات حکومت | |
نامهای دیگر | چَکان |
بنیانگذار | دولتچک |
سال تأسیس | ۹۶۲ق |
گستره جغرافیایی | کشمیر |
مذهب | تشیع |
ویژگی | قدرت گرفتن شیعیان و رواج تشیع، ترویج زبان فارسی، ساخت بناهای خاص شیعه مانند حسینیه و مدارس دینی، |
نوع حکومت | محلی |
انقراض | ۹۹۴ق |
علت انقراض | شکست از بابریان |
افراد | |
حاکمان مشهور | دولتچک، غازیچک، حسینچک، علیچک، یوسفچک، یعقوبچک |
چَکها یا چَکان خاندانی از شیعیان امامی مذهب که در سالهای ۹۶۲- ۹۹۴ق بر کشمیر حاکم بودند. تشیع چکها به دست میر شمس الدین عراقی بود که در ۸۹۲ق همراه با تعداد زیادی از سادات به کشمیر مهاجرت کردند. نام چکها برگرفته از نیای این خاندان به نام «لنگر چک» است.
چکها از طوایف قدرتمند کشمیر بودند که در امور سیاسی نفوذ داشتند و تعدادی از آنان از صاحب منصبان سلسله شاهمیری (۷۴۰-۹۶۲ق) بودند که حدود ۲۲۰ سال بر کشمیر حکومت داشت. سلسله شاهمیری به دست چکها از میان رفت و پس از آن، حدود ۲۵ سال بر کشمیر حکومت کردند.
به قدرت رسیدن شیعیان در دوران حکومت جکها باعث رواج تشیع در آن منطقه شد. از ویژگیهای فرهنگی دوره حکمرانی چکها بر کشمیر، افزایش ارتباط با ایران بود. چکها با سلاطین صفوی ارتباط داشتند و گروهی از شاعران ایرانی در این دوره به کشمیر مهاجرت کردند. زبان فارسی، زبان رسمی چکها بود که در مکاتبات رسمی، امور مذهبی و ادبیات مورد استفاده قرار میگرفت.
تشیع چکها
منابع تاریخی از تشیع چکها به دست میر شمس الدین عراقی خبر دادهاند. شمس الدین عراقی از صوفیانی بود که در ۸۹۲ق. همراه با تعداد زیادی از سادات به کشمیر مهاجرت کردند. خاندان چک از جمله مریدان میر شمس الدین بودند. بخشی از چکها به رهبری پاندوچک شیعه شدند و گروهی از چکها به رهبری شمس چک به مذهب تسنن درآمدند که در غرب کشمیر در منطقه کپواره(کشتواره) ساکن شدند. رهبری چکهای شیعه بعد از پاندوچک به حسین چک رسید. فرمانروایان بعدی کشمیر از فرزندان حسینچک بودند.
چکها در دوران شاهمیریان
چکها ابتدا از کارگزاران حکومت شاهمیریان بودند و در سده دهم هجری به مناصب بالایی دست یافتند. کاجیچک در ۹۲۴ق. به وزارت سلطان محمد شاهمیری رسید. وزارت کاجیچک همزمان با حضور میر شمس الدین عراقی در کشمیر بود و در این مدت کاجیچک به تقویت تصوف و تشیع در کشمیر پرداخت. کاجیچک که از قدرت زیادی در دربار شاهمیریان برخوردار بود در توطئهای علیه محمد شاه شرکت کرد و ابراهیم شاهمیری را به شاهی برگزید اما بعد از مدتی از دیگر مدعیان قدرت در خاندان شاهمیری شکست خورد و گریخت. کاجی چک بار دیگر در دوران سلطنت شمس الدین پسر محمد شاه به وزارت رسید. وی در ۹۵۲ درگذشت.
حکومت بر کشمیر
با مرگ کاجیچک در ۹۵۲ق.اتحاد قبیله چکان از میان رفت و میرزا حیدر کاشغری(دوغلات)، خاله زاده بابرشاه(۸۸۸-۹۳۷ق.) پادشاه کورگانی، با تشویق و ترغیب امرای کشمیر این ولایت را تسخیر کرد. وی با شیعیان و پیروان سایر مذاهب، غیر از حنفیها بدرفتاری کرد. در ۹۵۸ دولتچک و غازیچک حیدر میرزا را شکست دادند و بر کشمیر حاکم شدند.
دولتچک(۹۵۸-۹۶۲ق.)
بااینکه دولتچک قدرت را بعد از حیدر میرزا در دست گرفت، خود را پادشاه معرفی نکرد و خاندان شاهمیری را از میان نبرد و ابراهیم شاه را بر تخت نشاند. در زمان دولتچک شیعیان آزادی یافتند. وی خانقاه میرشمس الدین عراقی را که حیدر میزرا تخریب کرده بود بازسازی کرد و خطبه خواندن به نام دوازده امام را در مساجد مرسوم کرد.
غازیچک(۹۶۲-۹۷۱ق.)
دومین سلطان سلسله چک، غازیچک بود که بر دولتچک غلبه و او را کور کرد و به قدرت رسید. غازیچک با برکناری شاهمیریان، خود با عنوان «ناصر الدین محمد غازی شاه» سلطان کشمیر شد. او مناطق لداخ، اسکردو، گلگت، پکهلی، داردو و کشتواره را به قلمرو خود الحاق کرد.
حسینچک(۹۷۱-۹۷۸ق.)
بعد از غازیچک برادرش حسینچک جای وی را گرفت. به گفته منابع تاریخی مردم او را به سبب عدالتش انوشیروان عادل میخواندند چرا که وی به وضعیت مردم رسیدگی و به فقرا کمک میکرد. وی همچنین به تقویت تشیع اهتمام کرد و یک مدرسه دینی ساخت.
در زمان سلطنت حسین، درگیری شدیدی بین شیعیان و سنیان اتفاق افتاد. ماجرا از درگیری یک شیعه به نام یوسف با قاضی حبیب که از سنیان متعصب بود آغاز شد و با اعدام یوسف شدت بیشتری یافت. با دخالت اکبر شاه گورکان در ماجرا و کشته شدن فرستادگان حسین میرزا به دستور وی، روابط چکها و کورگان تیره شد. چنان که منابع ثبت کردهاند، حسینچک که از پیش بیمار بود، از شدت ناراحتی از قتل فرستادگانش درگذشت.
علیچک(۹۷۸-۹۸۶ق.)
در زمان وی نیز اختلافها بین شاخه سنی خاندان چک و شاخه شیعی این خاندان ادامه داشت. علیچک سعی کرد روابط خود را با اکبرشاه بهبود دهد. علی، پادشاهی محبوب بود. اصلاحات وی را در زمینه قوانین کیفری و ممنوعیت مجازات قطع اعضا و کور کردن، از دلایل این محبوبیت دانستهاند.
یوسفچک(۹۸۶-۹۹۴ق)
وی بعد از دورهای از مبارزات با مدعیان، به قدرت رسید. روابط او با اکبر شاه مغول فراز و نشیب زیادی داشت. این رابطه در آغاز دوستانه بود و یوسف برای برتری بر مخالفان خود از اکبرشاه درخواست کمک کرد اما پشیمان شد و از نیروهای شاه استفاده نکرد و این موضوع باعث رنجش اکبرشاه شد که در پی افزایش نفوذ خود در کشمیر بود. این وضعیت به جنگی در ۹۹۴ق. انجامید که یوسف در آن شکست خورد و باجگزار اکبرشاه شد و به دربار اکبر شاه رفت اما در آنجا دستگیر و زندانی شد. نام یوسفچک به دلیل شهرت داستان عشق او و «حبه خاتون»، زن شاعر و موسیقیدان کشمیری (درگذشت ۱۰۱۳ق.)، در ادبیات عامیانه و مکتوب کشمیر ماندگار است.
یعقوبچک(۹۹۴-۹۹۶ق.)
در حالی که یوسف چک به اسارت نزد اکبرشاه گورکان بود، فرزندش یعقوب، قدرت را در کشمیر به دست گرفت. او قدرت بابریان را پذیرفت و باجگزار آنان شد، اما پس از مدتی یعقوب نیز دستگیر و در زندان کشته شد و حکومت چکها بر کشمیر پایان یافت و کشمیر به تصرف گورکانیان درآمد.
دین و فرهنگ در دوره چکها
ترویج زبان فارسی: یکی از ویژگیهای فرهنگی دوره حکمرانی چکها بر کشمیر، افزایش ارتباط با ایران بود. چکها در این دوران با سلاطین صفوی در ایران ارتباط داشتند و گروهی از شاعران ایرانی در این دوران به کشمیر مهاجرت کردند. زبان فارسی، زبان رسمی چکها بود که در مکاتبات رسمی، امور مذهبی و ادبیات مورد استفاده قرار میگرفت. زیان فارسی پیشتر نیز در کشمیر رواج داشت. برخی از شاعران کشمیری که شعر فارسی میسرودند:
- میر علی
- ملا نامی اول
- ملا نامی ثانی
- مولانا مهری
- ملا محمد امین مستغنی
- میرزا علی خان
چکها به ساخت بناهای خاص شیعه مانند حسینیه و مدارس دینی و نیز بازسازی خانقاه صوفیان اهتمام کردند. ساخت حسینیه جدی بل و بازسازی خانقاه میر سید علی همدانی از جمله این اقدامات بود.
در دوره چکها علمای شیعی نیز از آزادی بیشتری برخوردار شده و برخی از آنان در دربار چکها نفوذ زیادی یافتند. از جمله علمای شیعه در آن زمان میتوان به اسامی زیر اشاره کرد:
- بابا خلیل
- شیخ حسن
- بابا همدی
- مولانا حافظ بصیر
- ملا حسن اسود
- ملا عینی
پانویس
- ↑ معینی نیا و عالم زاده، ظهور و سقوط چکان، ص۱۳۷-۱۳۸
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل چکها، ج۱۲، ص۸۴
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲، ص۸۴؛ معینی نیا و عالم زاده، ظهور و سقوط چکان در کشمیر، ص۱۴۲
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۸۹
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۸۹
- ↑ متو، نقش چکها در ترویج تشیع در کشمیر، ص۷۸
- ↑ متو، نقش چکها در ترویج تشیع در کشمیر، ص۷۸؛ معینی نیا و عالم زاده، ص۱۴۵
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۸۹
- ↑ اطهر رضوی، ص۲۹۱-۲۹۲
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۹۲؛ معینی نیا و عالم زاده، ص۱۴۵
- ↑ معینی نیا و عالم زاده، ظهور و سقوط چکان در کشمیر، ص۱۴۵؛ متو، نقش چکها در ترویج تشیع در کشمیر، ص۷۹-۸۰
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۹۲؛ درباره حبه خاتون نک:
- ↑ اطهر رضوی، شیعه در هند، ص۲۹۵-۲۹۶
- ↑ متو، نقش چکها در ترویج تشیع در کشمیر، ص۸۵-۸۷
- ↑ متو، نقش چکها در ترویج تشیع در کشمیر، ص۹۰-۹۳
منابع
- اطهر رضوی، سید عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۶ش.
- ، مجله سخن تاریخ، شماره۷، سال ۱۳۸۸ش.
- ، فصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی، شماره ۱۷، بهار و تابستان ۱۳۹۲ش.