خانقاه
خانقاه (نْ / نَ / نِ)، عربیشده از اسم مرکب و فارسی «خانگاه»، محل عبادت و انجام مراسم صوفیان. درباره نخستین خانقاه دو نظر وجود دارد. گروهی به پیروی از خواجه عبدالله انصاری آن را در رمله فلسطین و عدهای طبق نظر ابن تیمیه آن را در ناحیه عبّادان بصره (=آبادان) دانستهاند.
تقریباً پس از سه قرن از تاریخ اسلام، مسلک تصوف در جامعه اسلامی تثبیت و به رسمیت شناخته شد و از اوایل قرن چهارم هجری، مراکز ویژه صوفیان به صورت رسمی در منطقه خراسان، فارس، بغداد و جاهای دیگر بهوجود آمد. ساکنان مهم خانقاه سه دستهاند: شیخ خانقاه، صوفیان مقیم و صوفیان مسافر. رسوم خانقاه، بهویژه از سدۀ پنجم به بعد، بسیار است و در کتابهای مقامات مشایخ صوفیه و آداب خانقاه آمده است.
محل عبادت صوفیان
خانقاه (نْ / نَ / نِ)، عربیشده از اسم فارسی «خانگاه» است. خانگاه، اسم مرکب از «خانه» و «گاه» است؛ مانند منزلگاه و مجلسگاه. جمع خانقاه، خوانق و خانقاهات است. نظر دیگر این است که خانقاه تلفظ فارسی «خانقاة» و «خانقات» (جمع «خانق») است. «خانق » معرب «خانک» (مصغر خان و خانه) است. در کتاب طبقات الصوفیه که از قدیمیترین کتابهای نگارش شده در تصوف و عرفان است چند بار کلمه خانگاه و خانقاه آمده است.
اصطلاح خانقاه، به معنای خانهای است که صوفیان، درویشان و مشایخ در آن به سر میبرند و عبادت میکنند. به خانقاه، صومعه، عبادتگاه، رباط، تکیه، زاویه، قلندر، لنگر، دُوَیره و جماعتخانه نیز اطلاق میشده است. همچنین نام تعدادی از روستاهای ایران و افغانستان خانقاه است و امامباره نیز گاهی خانقاه خوانده میشود.
هرچند خانقاه رسمی نو بوده و به چند قرن پس از اسلام مربوط است، اما میگویند با «صُفّه» که در مدینه محل اجتماع و زندگی اصحاب فقیر پیامبر بوده است، نسبت و مشابهتی دارد..
پیشینه خانقاه
پیش از پیدایش خانقاه، صوفیان از مراکز دیگری برای عبادت و ریاضت استفاده میکردند؛ از غارها و مقابر گرفته تا مساجد. اما وقتی صوفیان رسم و راهی خاص یافتند، ناگزیر از مساجد رسمی بیرون رفتند و گاه مسجدهایی خاص خود ساختند. از کهنترین شواهد آن، مسجد شونیزیه در بغداد است که پیروان جنید بغدادی برپا کردند. پس از مسجد، رِباطها (مکانهای مرزبانی دارالاسلام)، جای مناسبتری برای تجمع صوفیان بود.
درباره نخستین خانقاه دو نظر وجود دارد. گروهی به پیروی از خواجه عبدالله انصاری آن را در رمله فلسطین و عدهای طبق نظر ابن تیمیه آن را در ناحیه عبّادان بصره (=آبادان) دانستهاند.
تاریخ خانقاه در ایران
تقریباً پس از سه قرن از تاریخ اسلام، مسلک تصوف در جامعه اسلامی تثبیت و به رسمیت شناخته شد و از اوایل قرن چهارم هجری، مراکز ویژه صوفیان به صورت رسمی در منطقه خراسان، فارس، بغداد و جاهای دیگر بهوجود آمد. همچنین از قرن پنجم هجری به بعد با گسترش تصوف، کانونهای مخصوص زنان صوفی نیز شکل گرفت.
سهم خراسان در تصوف بیشتر از سایر مناطق اسلامی بوده است، حتی بزرگانی از تصوف بغداد و مراکز دیگر زاده و پرورشیافته خراسان هستند. گروه کَرّامیان، سلسلهای از صوفیان، در بنای خانقاههای اولیه منطقه خراسان مؤثر بودند. همچنین صوفیان به شهر نیشابور و خانقاهسازی در آن بیشتر از دیگر شهرهای خراسان توجه میکردند. ابوسعید ابوالخیر (م ۴۴۰ق) در نیشابور اولین خانقاه رسمی و با برنامه را ساخت. برخی او را مؤسس نظام خانقاهی میدانند.
در دوره ایلخانان به دلیل حمایت ایشان از متصوفان، خانقاهسازی در ایران گسترش یافت. کانونهای خانقاهی در ایران، در خراسان بزرگ (نیشابور، طوس، منطقه شمال خراسان، خوارزم، سمرقند و هرات)، منطقه فارس (مانند شیراز)، منطقه یزد، کرمان، آذربایجان (مانند اردبیل)، خوزستان، و نیز شهرهایی مانند همدان، زنجان، قزوین،اصفهان، کاشان، سمنان، ری و تهران وجود داشته است.
خانقاه در طی تاریخ ایران، بویژه تا پیش از صفویه، در زمرۀ بناهای پرشمار بوده است و در بسیاری از آبادیهای ایران، خانقاه در پرشماریْ همتای مسجد بوده است. آنچه امروزه از آن همه خانقاه مانده، ناچیز است.
ساکنان و ساختمان خانقاه
مهمترین ساکنان خانقاه سه گروه هستند:
۱. شیخ خانقاه (مرید، پیر) که اسوه سالکان است و بر احوال مریدان نظارت میکند.
۲. صوفیان حاضر که پیوسته مقیم خانقاه بودند.
۳. صوفیان مسافر که در خانقاهها فرود میآمدند. گاهی نیز مسافرانی که صوفی نبودند چند صباحی در خانقاه ساکن میشدند که میبایست آداب خانقاه را رعایت میکردند. روش صوفیان مسافر این گونه بوده است که سعی میکردند تا عصر به خانقاهی وارد شوند و در غیر این صورت آن شب را در مسجد یا جای دیگر میمانند و فردا با طلوع آفتاب به خانقاه میرفتند.
خانقاه پس از گسترش آیینهای خانقاهی، قسمتهای مختلفی داشته است که مهمترین آنها عبارتاند از: محل ورود مسافران، حجرههای مقیمان، سالنهای اعمال گروهی (مانند سماع و نماز و نیایش)، محلی برای وعظ، محل ویژه مرشد و مدیر خانقاه، محل تغذیه، مرکزی برای تدریس و کتابخانه، آشپزخانه، انبار آذوقه، حمام، محلی برای پرستاری بیماران، اصطبل، زمینها و باغهای پیرامون.
منابع درآمد خانقاهی متعدد و فراوان بوده است. از جمله: نذورات، کمک رجال سیاسی و توانگران، وامگیری، درآمد اوقاف، گدایی. البته درباره زندگی صوفیان به دو مسئله توکل و فقر نیز باید توجه کرد.
رسوم خانقاه
رسوم خانقاه، بهویژه از سدۀ پنجم به بعد فزونی یافته و در کتابهای مقامات مشایخ صوفیه و آداب خانقاه آمده است. دستهای از این رسوم در کالبد خانقاه برگزار میشده است؛ مانند:
- مجلسگویی: شیخ خانقاه یا شیخ دیگری بر کرسی یا منبری مینشست و برای خانقاهیان و دیگر مردم سخن میگفت.
- سَماع: رقص با آوازی موزون که گاهی با بیخودی و جامهدریدن همراه میشد.
- زاویهنشینی: خلوت و دوری گزیدن از دیگران، از یک ساعت تا چهل شبانهروز و بیشتر.
- سفره: آداب خاص سفره و غذا خوردن در خانقاه.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، ماده «خانقاه».
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۹.
- ↑ تسبیحی، «خانقاه»، ۱۳۴۵ش، ص۹۷۱و۹۷۲.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ماده «خانقاه».
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۸.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ماده «خانقاه».
- ↑ نک: دهلوی، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ماده «خانقاه»؛ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۸.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۶۵؛ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۸.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۸؛ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۷۸.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۹؛ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۷۳.
- ↑ حسينى فسايى، فارسنامه ناصرى، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۲۶.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۷.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۱۵۱.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۵۰-۲۵۲.
- ↑ استهری، «پیدایش و گسترش خانقاه در ایران»، ۱۳۸۹ش، ص۴۰.
- ↑ استهری، «پیدایش و گسترش خانقاه در ایران»، ۱۳۸۹ش، ص۴۰.
- ↑ استهری، «پیدایش و گسترش خانقاه در ایران»، ۱۳۸۹ش، ص۴۴.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۱۸۲-۲۴۵.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۵.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۶۶.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۷۳.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ماده «خانقاه».
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۱۲۷.
- ↑ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۱ـ۳۲۸.
- ↑ قیومی بیدهندی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، ۱۳۹۳ش، ص۷۴.
منابع
- لغتنامه دهخدا.
- استهری، هادی، «پیدایش و گسترش خانقاه در ایران»، در نیمسالنامه تاریخ نو، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
- تسبیحی، محمدحسین، «خانقاه» در مجله وحید، شماره ۳۵، آبان ۱۳۴۵ش.
- حسينى فسايى، حاج ميرزا حسن، فارسنامه ناصرى، مصحح: منصور رستگار فسايى، تهران: اميركبير، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- دهلوی، احمد، فرهنگ آصفیه، دهلی، ۱۹۷۴م.
- قیومی بیدهندی، مهرداد و سینا سلطانی، «معماری گمشده: خانقاه در خراسان سده پنجم»، در دو فصلنامه معماری ایرانی، شماره ۶، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش.
- کیانی (میرا)، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۶۹ش.
پیوند به بیرون