تبرک برکت جستن از خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان را تبرّک میگویند که از آن در بابهایی همچون طهارت، زکات، صوم، حج، نکاح، طلاق، ظهار، عتق، اقرار، یمین و نذر به مناسبت سخن رفته است. فهرست مندرجات۲ - موارد تبرّک ۳ - مصادیق تبرک ۳.۱ - تبرک حیوان به اسماء الهی ۳.۲ - تبرک به نام امامان معصوم علیهم السّلام ۳.۳ - تبرّک به مشاهد مشرّفه ۳.۴ - تبرک به نیم خورده مؤمن ۳.۵ - تبرک به قرآن ۳.۶ - تبرک به کعبه ۳.۷ - تبرک به زمزم ۴ - آثار تبرّک ۵ - تبیین اعتقاد به تبرک ۶ - شیوع تبرک در ادیان دیگر ۷ - فلسفه تبرک ۸ - نحوه اثرگذاری تبرک ۹ - تبرک در قرآن و احادیث ۹.۱ - مستندات قرآنی ۹.۲ - مستندات روایی ۱۰ - بدعت شمردن تبرک از دید برخی ۱۱ - جواز تبرک از دید فقهای اهل تسنن ۱۲ - استدلال در برابر عقیده منافی دانستن تبرک با توحید ۱۳ - نمونه ای از فیض الهی در قرآن ۱۴ - سازگاری قانون علیت با تبرک ۱۵ - تبرک در روابط محبت آمیز ۱۶ - کتب چاپ شده در رابطه با تبرک ۱۷ - منابع جهت مطالعه ۱۸ - پانویس ۱۹ - منابع ۱ - حکم تبرکتبرّک جستن به چیزهایی که از نظر شرع از قداست، عظمت و طهارت برخوردارند جایز، بلکه راجح و مستحب است. ۲ - موارد تبرّکآنچه بدان تبرّک جسته میشود یا به جهت قداست، عظمت و طهارت آن است، مانند نامهای خداوند، پیامبران، جانشینان ایشان، قرآن و مؤمنان و یا به جهت انتساب به چیزهای مقدّس و باعظمت، مانند جلد و قاب قرآن و مشاهد مشرفه معصومان علیهمالسّلام. از دیگر موارد تبرّک در شرع مقدّس برخی زمانها و مکانها هستند. زمانها، مانند بعضی روزها همچون جمعه، عید فطر، عید قربان، عید غدیر، مبعث و ایّام ولادت معصومان علیهم السّلام و بعضی ماهها نظیر رجب، شعبان و رمضان، و مکانها، مانند کعبه، مسجد، بویژه مسجدالحرام، مسجد النبی صلّی اللّه علیه وآله و بیت المقدس. ۳ - مصادیق تبرکفقها در کتابهای فقهی پارهای از موارد و مصادیق تبرّک را ذکر کردهاند که بدان اشاره میشود. ۳.۱ - تبرک حیوان به اسماء الهیمستحب است بر حیوانی که به جهت زکات یا جزیه گرفته شده، داغ نهند و سزاوار است بر وسیلهای که برای داغ نهادن به کار میرود به جهت تبرّک نام خداوند نوشته شود. ۳.۲ - تبرک به نام امامان معصوم علیهم السّلامتبرّک جستن به نامهای امامان علیهم السّلام با نوشتن بر کفن و جریدتین [۳]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۱۷.
و نیز نام گذاری فرزندان به نامهای آنان و نیز نامهای [[|انبیا]] و اوصیای الهی به جهت تبرّک، مستحب است.۳.۳ - تبرّک به مشاهد مشرّفهتبرّک جستن به مشاهد مشرّفه و نیز تربت قبور امامان علیهمالسّلام بویژه تربت امام حسین علیهالسّلام به تسبیح درست کردن و سجده نمودن بر آن، نهادن آن در قبر همراه میت و مالیدن کفن به آن،همچنین تبرّک جستن به دفن جنازه در مشاهد مشرّفه ـ هرچند با انتقال میّت به آن مکانها ـ مستحب است. ۳.۴ - تبرک به نیم خورده مؤمنتبرّک جستن به نیم خورده مؤمن مستحب است. ۳.۵ - تبرک به قرآنتبرّک جستن به قرآن با نوشتن آن بر کفنو نیز مسّ کلمات و حروف آن مستحب است. ۳.۶ - تبرک به کعبهتبرّک جستن به کعبه و ارکان آن بویژه رکن حجر الاسود و رکن یمانی با چسبانیدن شکم و صورت به آنها و بوسیدن و مانند آن، مستحب است. ۳.۷ - تبرک به زمزمتبرّک جستن به آب زمزم با نوشیدن و همراه بردن آن، مستحب است. ۴ - آثار تبرّکقصد تبرّک، آثاری دارد، ازجمله: ۱. رفع مانعیّت:اگر فردی بگوید من فردا روزهدار هستم إن شاء اللّه، در صورتی که قصد وی از گفتن{إن شاء اللّه }تبرّک جستن به آن باشد، صحیح است؛ چون منافات با جزم ـ که از شرایط نیت است ـ ندارد. اگر شخصی در پی اجرای صیغه طلاق، عتق، نذر، اقرار یا ظهار به قصد تبرّک إن شاء اللّه بگوید، مانع صحّت نیست، بر خلاف صورتی که قصد گوینده مشروط کردن عقود یادشده به آن باشد. گفتن (إن شاء اللّه) به قصد تبرّک، بنابر قولی به انعقاد قسم ضرر نمیرساند؛ لیکن معروف میان فقها آن است که گفتن جمله یادشده حتّی با قصد تبرّک مانع انعقاد قَسم است. ۲. وجوب احترام:احترام تربت معصومان علیهم السّلام که به قصد تبرّک و شفا برداشته میشود، واجب است؛ از اینرو استنجاء به آن و نجس کردن آن حرام، بلکه بنابر قول برخی ازاله نجاست از آن نیز واجب میباشد.بعضی در وجوب ازاله تأمّل کردهاند. [۲۲]
مصباح الفقیه، ج۸، ص۵۷ـ۵۸.
۳. تحریم عمل:روزه گرفتن در روز عاشورا به قصد تبرّک حرام، بلکه از بزرگترین محرّمات است. [۲۳]
مستند العروة (الصوم)، ج۲، ص۳۰۵.
۵ - تبیین اعتقاد به تبرکگذشته از مستندبودن این عمل به شواهد قرآنی و احادیث و سنّت نبوی و نیز سیره ائمه علیهمالسلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی قابل تبیین است. ۶ - شیوع تبرک در ادیان دیگرهمچنین در غالب ادیان اینگونه اعمال رایج است، برای نمونه می توان به برکت جستن از بزرگان دینی در دین یهود و مراسم عشاء ربانی در مسیحیت اشاره کرد. ۷ - فلسفه تبرکانسان در عملِ برکت جستن سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره مند شود. برکت عطیه ای الاهی است که بر انسان و طبیعت و اشیا نزول می یابد و عبارت است از احسان و منفعتی مادّی یا معنوی که از رحمت الاهی نشأت میگیرد. ۸ - نحوه اثرگذاری تبرکبدینسان در نحوه تحقق آن میتوان گفت انتقال قدرتی است مقدّس و مؤثر که از جهان فوق طبیعت صادر میشود و کیفیتی نو به متعلَّق آن میبخشد. ۹ - تبرک در قرآن و احادیثتبرّک و فعل برکت در آیات و احادیث بسیاری تأیید و بر آن تأکید شده است. ۹.۱ - مستندات قرآنییکی از مستندات قرآنیِ تبرّک را آیه ۹۳ و ۹۶ سوره یوسف دانستهاند، که بنا بر آن یعقوب با برکت جستن از پیراهن یوسف، بیناییاش را بازیافت. (که جمعی عامل بینایی او را سرور و شادمانی می دانند). در آیات دیگری نیز به اشخاص و مکانهای متبرک اشاره شده است. (مثلاً بقره آیه۱۲۵ در باره مقام ابراهیم، بقره آیه۲۱۸ در باره تابوت بنی اسرائیل، کهف آیه۲۱ در باره ساختن مسجد در محل به خواب رفتن اصحاب کهف. ۹.۲ - مستندات رواییبه استناد روایات تاریخی، تبرّک به آثار پیامبر اکرم از صدر اسلام رایج بوده است و محدّثان و سیره نویسان نیز احادیث و اخبار بسیاری در این باره نقل کردهاند. از جمله اینکه صحابه از آب وضو و باقیمانده غذا و مکان نماز آن حضرت برکت میجستند، فرزندان خود را جهت کام برداشتن (تحنیک ) نزد پیامبر میبردند و بعد از رحلت نیز مرقد و منبر ایشان را عامل برکت میدانستند. بنابه روایاتی، پیامبر اکرم خود نیز به برکت جستن از آب زمزم و قرآن و گاه محصولات مدینه و مانند اینها ترغیب می کرده اند. ۱۰ - بدعت شمردن تبرک از دید برخیبه رغم این شواهد از کتاب و سنّت، برخی مؤلفان، همچون ابن تیمیه و پیروانش، تبرّک به مرقد و دیگر آثار پیامبر و اولیا را بدعت شمرده و هرگونه برکت جویی از غیر خدا را شرک دانستهاند. در دوره اخیر محمدبن عبدالوهاب و وهابیان، با استناد به چند حدیث بر این عقیده پافشاری کرده اند. ۱۱ - جواز تبرک از دید فقهای اهل تسننعمده ترین مخالفت اینان در برکت جستن از قبر و منبر پیامبر است که بنابه نظر بسیاری از فقهای اهل سنّت این اعمال جایز و بدعت بودن آن منتفی است، برای نمونه از عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل روایت شده که او از پدرش در باره برکت جستن از منبر و قبر پیامبر سؤال کرد و پدرش پاسخ داد که این کار رواست. ۱۲ - استدلال در برابر عقیده منافی دانستن تبرک با توحیداز نظر کلامی، کسانی که برکت جستن را منافی با توحید و آن را مصداق شرک دانستهاند، این نکته را درنظر نگرفتهاند که به اعتقاد کسی که از چیزی برکت میجوید، فاعل فعلِ برکت، خداوند است. به تعبیر دیگر، چنین نیست که فعل خداوند در همه امور عالم، بیواسطه باشد؛ خداوند عالَم را بر اساس نظامی ایجاد کرده و تحقق بسیاری از امور را به علل و اسباب موکول کرده است. کسی که برکت می جوید، در حقیقت به عوامل و اسبابی که خداوند برای تحقق امور قرار داده، متوسل میشود و بنابراین، کنه آن توسل به خدا و باور به توحید است. نهایت اینکه، در فضای ایمانی، اسباب و عوامل به مجموعه عوامل شناخته شده مادّی منحصر نیست و خداوند از بسیاری راههای ناشناخته فیض میرساند. ۱۳ - نمونه ای از فیض الهی در قرآنگزارش قرآن از داستان مریم متضمن نمونه هایی از فیض الاهی، به طریق غیرمعهود، است؛ مریم در محراب به عبادت اشتغال داشت و هر روز که زکریا برای سرکشی به او می رفت با غذایی آماده روبرو می شد و چون از مریم در این باره می پرسید، پاسخ می شنید که این روزی از جانب خداست و خدا به هر که بخواهد بیحساب روزی میدهد. ، برهمین قیاس است حوادثی که به ولادت عیسی علیهالسلام انجامید. ۱۴ - سازگاری قانون علیت با تبرکتأثیر اشیای مادّی و عوامل طبیعی نیز، در تحلیل کلامی و فلسفی، مستند به اراده خداست. در واقع، کسی که از آثار و اشیای پیامبر و اولیای دین برکت می جوید، دایره عوامل مؤثر در این عالم را از محدوده جهان شناخته شده مادّی فراتر می داند. بر همین اساس، تأثیرگذاری در عالم از راه «برکت » با قانون علیت نیز سازگار است و برخلاف نظر کسانی که برکت جستن را توسل به اموری می دانند که در نظام علّی و معلولی جا ندارد، اعتقاد به تبرّک، اعتقاد به این واقعیت است که در نظام علّت و معلول، مجموعه ای از علل ناشناخته وجود دارد. ۱۵ - تبرک در روابط محبت آمیزبرکت جویی در روابط محبت آمیز نیز قابل مطرح شدن و بررسی است. گاه در روابط انسانی نیز اقبال و توجه از سر محبت و ارادت به شخصی خاص و اشیا و امور وابسته به او بر کیفیت یا کمیّت امور اثر می گذارد. حال، با توجه به تصریح و تأکید بر محبت داشتن به پیامبر اکرم و اهل بیت و اولیا در سنّت اسلامی، مسلماً این محبت بدون آثار و مظاهر در زندگانی مسلمانان نیست و بسیاری از کارهایی که مؤمنان با عنوان برکت جستن از اولیای دین انجام می دهند ــ و گاه با فرهنگهای بومی و تلقی بسیط و عوامانه آمیخته است ــ تنها نشانه محبت و پیوند قلبی با آنان است. در این میان ممکن است برخی از این کارها مستند دینی نداشته باشد، که طبعاً از این حیث مورد تأیید عالمان دینی نیست. با اینهمه، توصیه آنان به کنار گذاشتن اینگونه امور، از منظر پالایش و محفوظ نگاه داشتن دین از افزودهها و تحریفها بررسی میشود، نه از منظر مبارزه با شرک و بدعت. ۱۶ - کتب چاپ شده در رابطه با تبرکدر باره تبرّک، علی احمدی کتاب التبرّک و محمدطاهربن عبدالقادر تبرّک الصحابة را نگاشته اند و مجموعه اعمال و ادعیه مستخرج از آیات و احادیث در کتاب البرکة اثر محمدبن عبدالرحمان وصابی (متوفی ۱۶۶) گرد آمده است. ۱۷ - منابع جهت مطالعه•علاوه بر قرآن. • ابن حجر عسقلانی. •ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ( قاهره ) ۱۳۱۳، چاپ افست بیروت. •ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، چاپ احمد ملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷. •علی احمدی، التبرّک، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. •محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. •محمدجواد بلاغی، الرّدّ علی الوهّابیّة، چاپ محمدعلی حکیم، به ضمیمه تراثنا، سال ۹، ش ۲ـ۳ (ربیع الاخر ـ رمضان ۱۴۱۴). •زمخشری. • جعفر سبحانی، البدعة:مفهومها، حدها و آثارها، قم ۱۴۱۶. •جعفر سبحانی، فی ظل اصول الاسلام، بقلم جعفرالهادی، قم ۱۴۱۴. •جعفر سبحانی، الوهابیة فی المیزان، تهران ۱۴۱۷. •طباطبائی. • نجم الدین طبسی، الوهابیة:دعاوی و ردود، تهران ۱۴۲۰. •طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ( بیروت). •محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران. •جمال الدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸. •احمدمصطفی مراغی، تفسیرالمراغی، بیروت ۱۹۸۵. •مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. •احمدبن محمد مقری، فتح المتعال فی مدح النعال، حیدرآباد دکن ۱۳۳۴. •الموسوعة الفقهیة، ج۱۰، کویت: وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیّة، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶. ۱۸ - پانویس
۱۹ - منابعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۳۳۴-۳۳۶. دانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره۳۲۱۹. |