زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

عین الیقین‌ (کتاب)





کتاب «عین الیقین»، یکی از آثار مهم و فاخر مرحوم ملامحسن فیض کاشانی است که به زبان عربی تالیف نموده است.


۱ - ساختار کتاب



فیض مطالب کتاب را به دو قسم تقسیم کرده است که قسم اول آن در اصول علم و قسم دومش در علم به آسمان‌ها ، زمین و آنچه که در مابین آنها است، می‌باشد.

۲ - گزارش محتوا




۲.۱ - مقدمه


طبق آنچه خود فیض در مقدمه ی کتاب گفته موضوع کتاب آن دسته از عقایدی است که عقل در آنها استقلال داشته و برای ادراکشان نیازی به ادله شرعی نمی‌باشد.وی مقدمه‌ای دارد که خود مقدمه پنج بخش دارد:
۱. بخش اول اشاره‌ای است به فضیلت علم توحید و شرافت اهل آن و همین طور چگونگی تحصیل علم توحید. وی شرف علم را به مقدار شرف معلوم می‌شمارد و می‌گوید رتبه ی عالم به حسب رتبه ی علم می‌باشد. و معلومی بالاتر اجل تر و اعلی تر از خداوند متعال وجود ندارد. پس علم توحید هم طبیعتا بالاترین و با شرافت‌ترین علم خواهد بود، کما اینکه اهل این علم نیز افضل علما خواهند بود. وی برای اثبات این سخن حق به چند آیه قرآنی نیز استشهاد نموده، شرایط تحصیل این علم را که فراقت قلب ، صفای باطن، زهد در دنیا و متابعت شرع می‌باشد در کنار تقوای الهی، بیان می‌کند ادله ی این سخن را نیز از آیات و روایات آورده است.
۲. فیض بعد وارد قسمت دوم مقدمه که در بیان قلت اهل الله و سختی و غموض این راه است می‌گردد. او پنج آیه را در سرآغاز این بخش که دلالت بر قلت عباد الله و کثرت جاهلان و منافقان دارند، آورده بعد ضمن توضیحاتی به چند روایت و آیه دیگر نیز استناد می‌جوید.
۳. فیض کاشانی در سومین نکته مقدمه ی کتابش اهمیت کتمان سر توسط اهل الله را یادآوری کرده و از سلمان فارسی به عنوان نمونه‌ای برای مخزن اسرار الهی نام می‌برد. او روایاتی را از ائمه معصومین علیه‌السّلام که دعوت به کتمان اسرارشان و تقیه در مواقع لازم نموده‌اند، در ذیل عنوان این بخش یادآوری نموده است.
۴. بیان اصناف مردم چهارمین نکته ی مقدمه است که در واقع توضیحی بر آیه ی شریفه ی« و کنتم ازواجا ثلاثه »می‌باشد. مؤلف با استفاده از روایات ، جایگاه تشیع را در میان انسان‌ها تعیین می‌نماید.
۵. آخرین و پنجمین بخش مقدمه کتاب عین الیقین اختصاص به بیان جایگاه عقل و شرع دارد که فیض در این قسمت به نقل کلماتی از بزرگان اکتفا نموده است. برای مثال این سخن را بدون ذکر گوینده اش می‌آورد که عقل هدایت نمی‌گردد، مگر با شرع و شرع تبیین نمی‌شود، مگر با عقل. عقل اساس است و شرع بنا، بنا نیز به جز با اساس تثبیت نمی‌گردد. اساس نیز بدون بنا غنی نمی‌گردد یا این سخن امیر علیه‌السّلام را که فرمود العلم علمان، مطبوع و مسموع و لاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع، به عنوان تکمله‌ای دیگر بر سخنانش می‌آورد.

۲.۲ - مقصد اول


۱. مقصد اول کتاب در اصول علم است. مؤلف در این قسمت ابتدا به تشابهات کتاب و سنت می‌پردازد. فیض اشاره‌ای به صورت و ظاهر داشتن هر سخن در عین قابلیت دارا بودن روح و باطن دارد و در ضمن مطالبی که در ذیل این موضوع بیان می‌کند به مثال و صورت روحانی موجودات در عالم ملکوت اشاره کرده و آن را دلیل بر تکلم انبیا با مردم به قدر عقول آنها می‌داند. او می‌گوید متشابهات کتاب و سنت همگی به ظاهرشان حمل گردیده و چیزی مستغنی از آن نمی‌باشد، پس هیچ نیازی به تاویل، تخییل و تمثیل نمی‌باشد. او به مثال‌هایی نیز اشاره کرده که جزو متشابهات می‌باشند؛ ولی فهم و مفهوم واقعی آنها نیز چندان مشکل نیست.
۲. فیض در ضمن ضوابط مهمه که به دنباله مطالب مقصد اول آورده، به دنبال اثبات جریان امور از مجرای طبیعتشان که خواست خداوند متعال است، می‌باشد وجود و عدم نیز دیگر مطلب مورد توجه مؤلف است که وجود بحت و خالص مختص خداوند بوده و عدم بحث نیز ذاتی ندارد. کیفیت وجود ممکنات و واجب، اصالت وجود ، اطلاق وجود و چگونگی عدم و معدوم و ماهیت آن از دیگر مطالبی است که در این بخش از نظر مؤلف گذشته است.
۳. علم، جهل و تعریف تبیین حدود و مفهوم واقعی آنها نیز از دیگر نکته‌های مقصد اول می‌باشد. حصول صورة الشی ء للعالم و ظهوره لدیه مجردا عما یلابسه تعریفی است که مرحوم فیض به علم بیان کرده است. وی از این تعریف نتیجه می‌گیرد که علم به اجسام بما هی اجسام تعلق نمی‌گیرد، بلکه آنچه معلوم می‌گردد وجودات خارجیه اجسام می‌باشند. به عقیده ی فیض اجسام به منزله سایه‌هایی برای موجودات غیبیه ی قائم به ذات هستند که نوعی اتحاد بینشان برقرار می‌باشد.
۴. نکته بعدی مقصد اول نور و ظلمت است. تعریف نور نزد مؤلف عبارتست از الظاهر بنفسه و المظهر لغیره که ظلمت نیز مقابل آن می‌باشد.
۵. فیض کاشانی در ادامه مقصد اول، به مطالبی چون حیات و ممات که تعریف حیات عبارتست از حی ما یساوق الفعل و الادراک که ممات مقابل آن است، ایمان و کفر که تعریف لغوی اش عبارتست از تصدیق شی ء طبق آنچه که هست که در واقع این راجع به علم خواهد بود که آن نیز نوعی از وجودات و تعریف شرعی اش همان تصدیق خدا و ملائکه و کتب و رسلش می‌باشد، خیر و شر که معنا و مفهومشان واضح بوده و نیازی به تعریف ندارند، لذت و الم که تعریف لذت ادراک الملائم و الم هو ادراک للمنافی می‌باشد، غنی و فقر که اولی استقلال الشی ء بذاته و دومی عدم استقلال الشی ء بذاته می‌باشد، هیات و تعیناتشان، واحد و کثیر ، متقدم و متاخر، قدیم و حادث ، قوت و مقابلش، سبب و مسبب، جوهر و عرض ، ابعاد و جهات و حدودشان، حرکت و سکون ، زمان و آن، مکان و حیز، اصول نشات و کیفیت و نشات یافتن آخرت از دنیا و وجوه فرق بین آن دو، مبدا وجود و توحید خداوند متعال و کیفیت افاضه اش وجود را اشاره دارد.
۶. درباره ی نشات، فیض می‌گوید عوالم زیادی وجود دارند که تعداد آنها را غیر از خداوند کسی نمی‌داند، لکن اصول عوالم سه تا می‌باشند که عبارتند از:
۱. عالم عقلیه ی روحانیه که عالم غیب و جبروت نام دارد و اصحاب آن همان سابقون می‌باشند.
۲. عالم خیالیه ی مثالیه که همان عالم برزخ و ملکوت است و اصحاب آن اصحاب یمین می‌باشند.
۳. عالم حسیه ی جسمانیه که عالم شهادت و ملک نام دارد و اصحاب آن اصحاب شمال می‌باشند.
وی در ادامه به توضیح هر یک از این عوالم سه گانه می‌پردازد که شواهدی نیز از کتاب و سنت به همراه دارد. مرحوم فیض مجموع عوالم سه گانه را بمنزله ی حیوان واحدی می‌داند که مشابه انسان است و بدان انسان کبیر اطلاق می‌شود. او آخرت را که مجموعه‌ای از بهشت و جهنم است را نیز توضیح داده و چگونگی آنها را مشخص می‌نماید. وی در این بخش غالب مطالب را از ابن عربی و استاد خود صدر المتالهین رحمة‌الله‌علیه نقل می‌کند. درباره ی مبدا وجود نیز که در واقع تبیین آیه ی شریفه «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی ء علیم» است، توضیحاتی راجع به عرش و کرسی و تجلی اسماء و صفات الهی بیان می‌نماید.

۲.۳ - مقصد دوم


همچنانکه اشاره شده، مقصد دوم کتاب در علم به آسمان‌ها و زمین و آنچه در بین آنها می‌باشد، است.
۱. بخش اول این مقصد در هیئت عالم و اجرام بسیطه ی آن می‌باشد. فیض ابتدائا تقسیم اجرام به بسیط و مرکب را یادآوری کرد. می‌گوید منظور از بسیط آن اجرامی هستند که طبیعت واحده دارند؛ مانند آب ، هوا و افلاک . مرکب نیز جرمی است که طبیعت مرکب دارد یا جمع بین چند طبیعت مختلف است، به اختلاف قوا و طبایع؛ مانند بدن حیوانات. بسیط نیز خود بر دو قسم است کما اینکه اجسام بسیط نیز بر دو قسم می‌باشند. مؤلف توضیحاتی راجع به این اقسام دارد که در قالب چند فصل و وصل مطرح گردیده است. حیات ذاتی داشتن این اجرام مبحثی است که در ضمن این توضیحات به همراه بیان توضیحاتی دیگر راجع به زمین ، خورشید ، ماه و ستارگان در ادامه ی این بخش مطرح گردیده است. کیفیت حرکت افلاک عنوان بخش دیگری است که دارا بودن هر یک از این افلاک، افلاک جزئی تر را به عنوان سرآغاز این بخش می‌باشد که همراه است با توضیحات و ذکر مصادیقی از آنها. جهت حرکت افلاک نیز از دیگر مطالب این بخش است که فیض به نقل از کتب و آثار دانشمندان نجوم بیان کرده است او مطلبی را نیز در مبحث جهت حرکت افلاک از اخوان الصفا نقل می‌کند که تقریبا خلاف مشهور می‌باشد. مؤلف تعاریفی را هم از نصف النهار، طول جغرافیائی، دائره افق ، قطب و... بیان می‌نماید که خواص و آثارشان نیز در کنار آن مذکور می‌باشد.پایان بخش این قسمت حدیثی است از امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام به نقل از اصبغ بن نباته که سیصد برج برای خورشید نسبت می‌دهد که هر کدام از آنها به منزله ی جزیره‌ای می‌باشند که دارای آثار خاصی نیز می‌باشند.برای محاسبه ی مقادیر این جرایم و همین طور ابعاد طرقی از قدیم بین دانشمندان بوده است که به نسبت امکانات و معلومات و زمانی تغییراتی را به خود پذیرفته است.
۲. در اینجا هم ملامحسن به برخی از آنها اشاره دارد که در بخش بعدی مقصد دوم عنوان گردیده است. لمی بودن حرکت افلاک نیز در دیگر بخش از این مقصد مطرح است، در آن جا نفوس ناطقه‌ای برای افلاک تعریف شده که باعث می‌شود آنها دارای ادراکات کلیه‌ای بشود که حرکاتشان نیز دارای مراد عقلی است نه حسی در این زمینه مؤلف استدلالی دارد که به دنبال خود بحث از کمالات مبادی عقلیه که مورد اشتیاق افلاک می‌باشند به همراه استناداتی به روایات و احادیث نبوی را دارد. خلق مرکبات از دیگر بخش‌های مورد عنایت فیض است که حرکات افلاک، سماوات و نجوم را دارای تاثیراتی بر روی زمین و دیگر اجرام سفیه می‌داند. این همان مباحثی است که علم نجوم متصدی آن است و مؤلف برای صحه گذاشتن و تایید آن به روایتی از امام صادق علیه‌السّلام استشهاد می‌کند که حضرت حقانیت این علم را تایید نموده است. وی به نقل از بزرگان این علم را دارای قواعد کلیه و جزئیه‌ای می‌داند که هر یک عهده دار بعضی از پیش گویی‌ها و اخبار غیبی در مورد افراد و اوقات می‌باشند.در تکمله این مطالب مؤلف از خلقت ملائکه الهی نیز سخن گفته و همه ی اینها را نتیجه ی آمیزش رحمت و حکمت الهی می‌داند که گفته است:« و رحمتی وسعت کل شی ء... »علل و آثار اتفاقاتی که در جو پدیدار می‌شود. عنوان دیگر بخش از دومین مقصد عین الیقین فیض کاشانی می‌باشد. با توجه به اعمال و رفتار اقوام و ملت‌های گوناگون بلاها و نعمت‌هایی بر آنان نازل می‌گردد که موضوع بحث مؤلف در این قسمت می‌باشد. روایتی از امام صادق علیه‌السّلام که الکافی با سند خود از آن حضرت نقل نموده و ظاهری مغلق و نیازمند تفسیر دارد؛ از جمله ی استنادات فیض در این بخش می‌باشد. رعد و برق ، رنگین کمان ، انواع بادها ، شهاب سنگ‌ها ، زلزله و انفجار چشمه‌ها همراه با ادله و چگونگی شان عنوان دیگر مطالب این بخش می‌باشند.
۳. در قسمت بعدی موضوع بحث کوه‌ها و سنگ‌های معدنی می‌باشد که طریق بوجود آمدنشان و حالاتشان مورد بحث مؤلف است. وی گیاهان فصل مختصی را تعیین نموده که مباحث مهمی را نیز در آنجا مطرح کرده است؛ از آن جمله می‌توان به ارتباط ملائکه با اجرام نباتی همراه بحث از قوه تغذی نباتات و آثار آن می‌باشد. این بخش متصل است به بخش بعدی که راجع به حیوان است. فیض تعابیری ملکوتی از حیوان ارائه می‌کند که بسیار جالب و شنیدنی است. او در ادامه ده حواس برای حیوان می‌شمارد که خداوند پنج تایش را برای زندگی دنیوی و پنج تای دیگر را برای زندگی اخرویش عطا نموده است. احتمالاتی که در تعداد حیوانات موجود به لحاظ انواع وجود دارد، موضوع فصل دیگری در مبحث حیوانات است.
۴. او در فصل دیگر از خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه حضرت علی علیه‌السّلام که در مورد حیوانات می‌باشد، فرازهایی را نقل می‌کند که در واقع نمی‌توان نظیری برای آن از دیگران یافت. او به ویژگی‌های دیگری از حیوانات نیز به ترتیب اشاره دارد؛ از آن جمله نوع خلقت آنها، درک درد و الم، جریان خون و... بخش بعدی کتاب تشریع اعضاء حیوان کامل و منافع آن می‌باشد. مؤلف می‌گوید خداوند اعضاء حیوان را مختلف آفرید تا هر یک در کار خاصی کاربرد داشته باشند؛ استخوان ، رگ، عضلات، اعصاب، غضروف‌ها، رباطها، گوشت‌ها و... هر کدام برای منظور و مصلحت خاصی در نظر گرفته شده‌اند. این‌ها به عقیده ی فیض اعضاء بسیط حیوان هستند، در مقابل اعضاء مرکب؛ مانند دماغ ، چشم ، فک، گوش ، دندان، حلق، زبان ، روده، معده، قلب ، شانه و... او مغز، قلب، کبد و خصیتین از اعضاء اصلی می‌شمارد که هر یک از امر مهمی را در اعضاء انسان به عهده دارند. بعد تفاوت‌هایی که بین استخوان‌ها و عضلات، رگها و غضروف‌ها هست، تا هر کدام بتوانند وظیفه‌ای را به خوبی انجام دهند، مورد بحث مؤلف است؛ اما ویژگی‌های اعضاء مانند جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اند به موادی که احاطه شده‌اند، نوع شکل ظاهری شان، اندازه شان و... هر کدام لطفی از الطاف الهی است که اگر بد انسان نبود باعث بروز مشکلات عدیده‌ای می‌شد که مورد نظر مولف بوده و به شرفشان پرداخته و در ادامه جنس اعضاء و وظایفشان را مورد بررسی قرار داده است. ملائکه‌ای که موکل حیوان هستند و آیه شریفه ی «له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امرالله» بدان دلالت دارد. در بخش بعدی بحث شده است، فیض می‌فرماید خداوند برای حیوان کامل به غیر از رب النوع عقلی اش که از عالم علوی‌ای است اصنافی از ملائکه سفلیه را موکل نموده تا وجودش بدان‌ها قائم شده و شخصش با آنها ادامه یافته و حیاتش حفظ گردد. وی برای توضیح این گفتار در چند فصل در نوع اعمال و رفتار انسان حضور و آثار ملائکه و شیاطین را بررسی کرده و با توجه به احادیثی از معصومین علیهم‌السّلام و کلماتی از بزرگان کلام خویش را تثبیت می‌نماید.
۵. در بخش بعدی کتاب تجرد نفس حیوان کامل مورد توجه بوده و می‌گوید، اگر نفس بعد از مرگ باقی بود آن حیوان کامل است و اگر بعد از مرگ نفس نیز نابود شد، حیوان ناقص خواهد بود استشهاد به چند روایت مختلف در این زمینه از حضرت امام صادق علیه‌السّلام تکمله‌ای بر سخنان فیص محسوب می‌شود، برای نمونه در این که حضرت می‌فرماید: «ان ارواح المؤمنین فی الجنه علی هیئت اجسادهم» یا روایات دیگر البته وی از براهین عقلی نیز در این زمینه و برای اثبات تجرد نفس بهره برده است. آیات قرآنی مانند: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما اتاهمرویکرد آیات قرآن کریم در این زمینه نیز مؤید بالاتری برای این مطلب هستند با اینکه مقصود فیض از حیوان کامل انسان است؛ ولی به این وجود برای بحث از انسان بما هو انسان بخش جدا گانه‌ای را اختصاص می‌داده، او به جایگاه رفیع انسانی در نزد خدا و ملائکه اشاره کرده و بدین منظور از دو قوه ی علامه و فعاله برای نفس انسانی سخن می‌گوید. وی به روایاتی اشاره می‌نماید، ملامحسن فیض کاشانی از انسانی که خلیفه خداوند است و بقیه ی اکوان حکمی در اختیار وی هستند، در بخش جداگانه‌ای سخن می‌گوید که می‌توان تفسیری برای آیه ی شریفه «و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض» می‌باشد. همین طور احادیث قدسی «خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی» یا «لولاک لما خلقت الافلاک» و... بحث در مورد نبی و ولی که مظاهر خلافت الهی هستند.
۶. فصل دیگری از مطالب این بخش می‌باشد. در بخش دیگر سخن از حدوث نفس انسانی و تقدم خلقت ارواح از اجساد و همین طور هبوط آدم از بهشت می‌باشد. این مبحث نیز مؤیدات قابل توجهی از روایات دارد. او ماجرای هبوط حضرت آدم را از تفسیر امام حسن عسکری علیه‌السّلام که از جدش علی بن الحسین علیه‌السّلام نقل می‌کند، بیان نموده است. عجائب و غرائب انسانی در بخش دیگر مورد توجه مؤلف است که از آن جمله می‌توان بر تناسب اندام، صورت زیبا، صورت حسن، خواب‌هایی که انسان می‌بیند، تاثیراتی که در عالم ماده دارد، فرات انسانی، طی الارض که سالکین دارند، به صورت‌های مختلف در آمدن آنها، دخول انسان‌های بلند مرتبه در عالم ملکوت، همنشینی شان با ملائکه، مصاحبت شان با جن و شنیدن صدای ملکوت اشاره کرد. در آخر فیض کتاب‌هایی مانند «عجائب المخلوقات» و «عجائب الحیوان» را معرفی می‌کند که مفصل در این مباحث وارد گردیده‌اند.
۷. بحث جن و شیاطین نیز مستقلا مورد توجه مؤلف واقع گردیده و در چند فصل متعدد به بررسی و تعریف جن پرداخته است که نوع زندگی جن و رفع شبهاتی در مورد آنها و مطالبی درباره ی شیاطین از آن جمله می‌باشند.
۸. از دیگر بخش‌های مقصد دوم کتاب فیض بحث در مورد حدوث عالم است. او از وجود رب مبدع محدث صانع قیوم مدبر ازلی واجب عالمی سخن می‌گوید که تدبیر عالم همه به دست اوست و عالم را از عدم به وجود در آورده است. آوردن براهین و استدلال‌هایی از فلاسفه یونانی و همین طور اساتید خود؛ مانند صدرالمتالهین شیرازی در کنار آیات و روایات، کامل کننده بحث می‌باشند.
۹. در کنار این بخش فیض به کمال و احسن بودن نظام خلقت در بخش دیگری پرداخته و می‌گوید ابتدایی سخن به مباحثی که تاکنون به آنها اشاره شد، ثابت گردیده است بحث وجود عشق و شوق در موجودات مطلبی است که دانشمندان بزرگ اسلامی در آثار مختلف خود بدان پرداخته‌اند، بعضا نیز آثار و کتب مستقلی در این رابطه وجود دارد؛ از آن جمله می‌توان به رساله العشق مرحوم ابن سینا اشاره کرد. فیض کاشانی نیز از این مطلب فرو گذار نکرده و در بخش مستقلی به سریان عشق و شوق و عبادت و ذکر در جمیع موجودات پرداخته است. قضاوت عشق و شوق و طریق شناخت وجود عشق در موجودات و بیان مشابهت عشق انسان که ظاهری است. لکن نمودی از عشق واقعی، در این بخش مطرح می‌باشد. آخرین بخش کتاب عین الیقین بیان مسیر و هدف همه ی موجودات است که همگی به سوی خداوند سبحان در حرکت می‌باشند. آیه ی شریفه ی «الا الی الله تصیر الامور» به خوبی بیانگر این مطلب می‌باشد، در کنار آیات دیگری؛ مانند «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه»، «و الی الله المصیر»، «انا لله و انا الیه راجعون»، «و انا الی ربنا لمنقلبون»، «و الیه ترجعون» و... مؤلف این بحث را مطلب عالی و مقصدی مهمی می‌داند که خداوند سبحان نیز در جای جای قرآن کریم بدان متذکر شده است.
۱۰. او به سیر نفوس نباتات و حیوانیه حتی جمادات و عناصر به سوی خداوند با استناد به سخن استاد خود ملا صدرا پرداخته و حالات آنها را بعد از پایان عالم با نفح صور بیان می‌نماید. عدم اضرار مخالفت‌ها و معاصی به خداوند سبحان وانتفاع او از طاعات و عبادات توضیحی است، برای ارحم الراحمین بودن خداوند که فیض از قیصری نقل کرده است. او در پایان کتاب خود ختامی دارد که بسیار جالب و دلنشین است و در واقع مناجاتی کوتاه با رب العالمین است که با اسماء و صفات رحمت و مجد او را می‌خواند و با اذعان به ضعف‌های خود با حمد الهی آن را تمام می‌کند. فیض کتاب مهم عین الیقین خود را ملقب به الانوار و الاسرار نموده و تاریخ آن را مطابق انوار الحکم و اسرار الکلم نموده است. مصادر کتاب به همراه فهرست محتویات در پایان هر دو جلد آن آمده است. کتاب حاضر با تحقیق فالح عبد الرزاق الجیدی در انتشارات دار الحوراء بیروت در سال ۱۴۲۸ مطابق ۲۰۰۷ میلادی به چاپ رسیده است.

۳ - پانویس


 
۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۷.    
۲. حدید/سوره۵۷، آیه۳.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۶.    
۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۱.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۶. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۳.    
۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰.    
۸. شوری/سوره۴۲، آیه۵۳.    
۹. انشقاق/سوره۸۴، آیه۶.    
۱۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۸.    
۱۱. نور/سوره۲۴، آیه۴۲.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۲۸.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۶.    
۱۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۱۴.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.    
۱۶. یونس/سوره۱۰، آیه۵۶.    
۱۷. هود/سوره۱۱، آیه۳۴.    
۱۸. قصص/سوره۲۸، آیه۷۰.    
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۸۸.    
۲۰. یس/سوره۳۶، آیه۲۲.    
۲۱. یس/سوره۳۶، آیه۸۳.    
۲۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۲۱.    
۲۳. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۵.    


۴ - منبع



نرم افزار مجموعه آثار فیض کاشانی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.


رده‌های این صفحه : آثار فیض کاشانی | کتاب شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.