زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

جو






جو به معنای یکی از غَلاّت غذایی و واحدی برای اندازه‌گیری طولی آمده است؛ از این واژه به معنای‌ اوّل، در باب‌های طهارت، صلات، زکات، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفته‌اند.


۱ - معانی جو



جو از غلّات می باشد. و همچنین به معنای واحد وزن و طول است.
جو، گاه به لحاظ جنس آن مطرح و موضوع احکامی قرار گرفته و گاه به عنوان واحد طول و وزن از آن یاد شده است. نگاه نخست به جو، نگاه استقلالی است که از آن به «شعیر» یاد می‌شود و نگاه دوم، نگاه طریقی است که از آن به «شعیره» تعبیر می‌شود.

۲ - جو به معنای نخست




۲.۱ - آب جو


از جو، با روشی خاص نوشابه‌ای گرفته می‌شود به نام فقاع که نوشیدن آن حرام و نزد همه قائلان به نجاست خمر، نجس است، هرچند مست کننده نباشد. چنان که از انواع مست کننده‌ها، شراب تهیه شده از جو است که از آن به «مِرز» یا «جِعَه» یاد می‌شود.

۲.۲ - نان جو


خوردن نان جو و ترجیح آن بر نان گندم و دیگر نانها مستحب است.

۲.۳ - سجده بر پوست جو


سجده بر خوراکیهای روییده از زمین، مانند جو و گندم صحیح نیست؛ لیکن در صحّت سجده بر پوست جو و گندم اختلاف است.

۲.۴ - زکات جو


جو از غلّات چهارگانه‌ای است که زکات به آنها تعلّق می‌گیرد.زکات فطره را می‌توان از جو، آرد و یا قیمت آن پرداخت کرد.

۲.۵ - تجارت جو


بنابر قول مشهور چند چیز، از جمله جو مشمول حکم حرمت یا کراهت احتکارند.
در مسئله زکات و ضمان، جو و گندم دو جنس به شمار می‌روند. از این رو، نصاب یکی با دیگری تکمیل نمی‌شود؛ چنان که ذمّه مشغول به یکی با ادای دیگری بری نمی‌گردد. امّا در مسئله ربا بنابر مشهور جو و گندم یک جنس محسوب می‌شوند و داد و ستد آن دو به زیادی یکی بر دیگری ربا و حرام است.
بیع محاقله- که به گفته گروهی حرام و باطل است- به بیع خوشه گندم در برابر گندم اختصاص ندارد، بلکه بیع خوشه جو در برابر جو یا گندم و خوشه گندم در برابر جو را نیز دربر می‌گیرد.

۳ - جو به معنای دوم



از جو به معنای دوم به مناسبت در ابواب مختلفی نظیر طهارت، صلات، زکات و دیات سخن رفته است.
در کتب فقهی به تبعِ روایات از جو به عنوان واحد وزن و طول نام برده شده که مقصود، جوِ معمولی از حیث حجم و وزن است.

۳.۱ - اندازه و جو


از جوِ واحد طول در مسئله نماز مسافر و اینکه یکی از شرایط قصر نماز، پیمودن مسافت دو برید است، یاد شده است. در تحدید برید آمده است: دو برید، ۲۴ میل، هر میل چهار هزار ذراع، هر ذراع ۲۴ انگشت (عرض انگشت) و هر انگشت، هفت جوِ متوسط به هم پیوسته است؛ به گونه‌ای که قسمت زیرین هر جو بر پشت جوِ دیگر قرار گیرد و اندازه عرض هر جو، هفت موی متوسط «یابو» است.
غسل کردن با یک صاع و وضو گرفتن با یک مُدّ آب مستحب است. هر صاع، چهار مُدّ، هر مُدّ، دو رطل و یک چهارم رطل؛ هر رطل عراقی ۹۱ مثقال شرعی؛ هر مثقال شرعی یک دینار؛ وزن هر دینار، یک درهم و سه هفتم درهم؛ هر درهم، شش دانق و هر دانق هشت دانه جوِ متوسط است.

۴ - پانویس


 
۱. جواهر الکلام، ج۶، ص۳.    
۲. جواهر الکلام، ج۶، ص۳۸.    
۳. جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۱.    
۴. وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۲۷۹.    
۵. وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۱۲.    
۶. جواهر الکلام، ج۸، ص۴۱۹.    
۷. مستمسک العروة، ج۵، ص۴۹۷.    
۸. العروة الوثقی، ج۲، ص۳۹۱.    
۹. جواهر الکلام، ج۱۵، ۲۰۵-۲۰۷.    
۱۰. جواهر الکلام، ج۱۵، ص۵۱۴.    
۱۱. جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۸۱.    
۱۲. جواهر الکلام، ج۲۳، ص۳۴۴-۳۴۷.    
۱۳. جواهر الکلام، ج۲۴، ص۱۰۰.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۱۴، ص۱۹۳-۲۰۲.    
۱۵. جواهر الکلام، ج۳، ص۱۱۹-۱۲۱.    
۱۶. جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴۲.    
۱۷. جواهر الکلام، ج۱۵، ص۱۷۴-۱۷۵.    


۵ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۲۹-۱۳۱.    


رده‌های این صفحه : زکات | طهارت | فقه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.