شهر بیروتبِیْروت، پایتخت، مهمترین بندر و نام کوچکترین استان لبنان، شهر بیروت با ۶۷کم ۲ وسعت [۱]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
در °۳۳ و ´۵۳ عرض شمالی و °۳۵ و ´۳۰ طول شرقی قرار دارد. [۲]
Britannica Atlas, Chicago, ۱۹۹۶، ج۱، ص۱۷.
فهرست مندرجات۲ - نامگذاری بیروت ۳ - قدمت تاریخی ۴ - بیروت قبل از میلاد مسیح ۵ - بیروت در عصر طلایی فینیقیه ۶ - استیلای امپراتوری روم ۷ - ویرانی شهر بر اثر زلزله ۸ - دوران تازه بعد از تسلط مسلمانان ۹ - تنوخیها در بیروت ۱۰ - حکومت فاطمیان بر بیروت ۱۱ - بیروت و جنگهای صلیبی ۱۲ - تصرف صلاحالدین ایوبی بر بیروت ۱۳ - تسلط سلطان ممالیک بر بیروت ۱۴ - بیروت در حکومت عثمانیان ۱۴.۱ - فرمانروایی شهابیان ۱۴.۲ - حکومت مصریان بر بیروت ۱۴.۳ - اداره مارونیها و دروزیها ۱۵ - تشکیل کشور لبنان کبیر ۱۶ - جنگهای داخلی لبنان ۱۷ - حمله اسرائیل به لبنان ۱۸ - تشکیل جنبش حزبالله و نقش آن ۱۹ - جنگ بیروت شرقی و غربی ۲۰ - اثرات جنگ داخلی بر بیروت ۲۱ - آوارگان فلسطینی در بیروت ۲۲ - مرکز فعالیتهای تجاری ۲۳ - گسترش شهر بیروت بر اثر مهاجرت ۲۴ - ترکیب جمعیتی شهر بیروت ۲۵ - مراکز فرهنگی و رسانهای ۲۶ - فهرست منابع ۲۷ - پانویس ۲۸ - منبع ۱ - معرفی شهر بیروتبیروت، پایتخت و بزرگترین شهر و بندر اصلی جمهوری لبنان است. این شهر واقع در َ۵۴ ْ۳۳ عرض شمالی و َ۲۸ ْ۳۵ طول شرقی، نخست قسمت شمالی دماغهای در ساحل مدیترانه را در برمی گرفت و اینک با ۶۷ کیلومتر مربع مساحت، تقریباً همه سطح آن را پوشانده است. [۳]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۹، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
بیروت از دو تپه الاَشرفیه (بیروت شرقی) و المُصَیطَبه (بیروت غربی) تشکیل یافته که به صورت شبه جزیرهای مثلثی به سوی دریا پیش میرود. در سمت داخلی، جلگه ساحلی باریکی (الساحل) قرار دارد که از دهانه نهرالکلب در شمال تا نهرالدامور در جنوب امتداد مییابد. بیروت در شبه جزیرهای مثلثی شکل واقع است که از جانب شمال و غرب به دریای مدیترانه محدود میگردد و بخشی از شهر به طول ۹کم در دریا کشیده شده است [۴]
Britannica, ج۲، ص۸۱۵، macropaedia, ۱۹۷۸.
[۵]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
این شهر آب و هوای مدیترانهای، تابستانهای گرم و مرطوب و زمستانهای ملایم دارد. [۶]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
واقع شدن این شهر بر سر راههای عمدۀ تجارتی و ارتباطی آسیا به اروپا و افریقای شمالی بر اهمیت آن افزوده است. تا پیش از آغاز جنگهای داخلی لبنان در ۱۳۵۴ش/۱۹۷۵م بیروت به عنوان یکی از شهرهای بزرگ خدماتی دنیا و مرکز بانکداری و فرهنگی خاورمیانه به شمار میرفت. [۷]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۵، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۸]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
با پایان یافتن جنگهای داخلی در ۱۳۷۰ش/۱۹۹۱م کوشش شد تا بیروت موقعیت خود را به عنوان مرکز تجارتی و بانکداری خاورمیانه بازیابد. [۹]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
۲ - نامگذاری بیروتریشه واژه بیروت دیر زمانی مورد بحث بوده است. تردید نیست که این کلمه از لفظ عبری بِئِروت، جمع بِئِر، به معنای چاه، مشتق است. معنای این واژه در زبانهای سریانی و فنیقی نیز همین است، که به منابع غنی آب (چاهها و چشمهها) در بیروت اشاره دارد. [۱۰]
سلیمان، شفیق، بیروت العتیقه (بیت مری) فی التاریخ، ج۱، ص۲۵، بیروت.
[۱۱]
سبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت: منذاقدم العصور حتی القرن العشرین، ج۱، ص۱۴، بیروت ۱۹۸۷.
دربارۀ نامگذاری بیروت آراء گوناگونی آمده است: گروهی این نام را برگرفته از واژۀ آرامی «بیروتا» به معنای سرو یا صنوبر، و گروهی دیگر از واژۀ عبرانی «بئروت» جمع بئر به معنای چاه دانستهاند. این دو نظریه با توجه به آنکه در اطراف بیروت از دیرباز جنگل سرو و صنوبر و چاههای آب بسیاری وجود داشته است، مقبولتر به نظر میرسد. [۱۲]
لورته، لویس، مشاهدات فی لبنان، ج۱، ص۳۳، ترجمۀ کرم بستانی، بیروت، ۱۹۵۱م.
[۱۳]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۳-۱۴، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۱۴]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۴۸.
۳ - قدمت تاریخیسکونت انسان در این منطقه به دوران پیش از تاریخ میرسد، زیرا در آنجا آثاری از دورههای معروف به آشولی و لووالوایی برجای مانده است. بیروت از قدیمترین شهرهای خاورمیانه به شمار میآید. آثار مهمی از دورههای مصری، فنیقی، یونانی، رومی، بیزانسی، ایرانی و عثمانی در این شهر کشف شده است. [۱۵]
سبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت: منذاقدم العصور حتی القرن العشرین، ج۱، ص۳۲، بیروت ۱۹۸۷.
[۱۶]
سبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت: منذاقدم العصور حتی القرن العشرین، ج۱، ص، بیروت ۱۹۸۷.
[۱۷]
سبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت: منذاقدم العصور حتی القرن العشرین، ج۱، ص۱۴۰، بیروت ۱۹۸۷.
در زمان فنیقیها بندری در سواحل فنیقیه بوده که از آن با نام بروتا در کتیبههای تل العَمارنه (قرن چهاردهم پیش از میلاد) یاد شده است. در این عهد بیروت شهر کوچکی بود که شهر معروف بیبلوس (جبیل امروزی) آن را تحت الشعاع قرار داده بود.نام بیروت نخستین بار در سنگنبشتههای تل العمارنه متعلق به سدۀ ۱۴قم به صورت بیروتا (بروتا) آمده است. همچنین نام این شهر در نوشتههای هیروگلیفی مصری به چشم میخورد. [۱۸]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۶۵، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۱۹]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۴۸.
[۲۰]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۳، بیروت، ۱۹۹۳م.
این نام در کتاب حزقیال نبی [۲۱]
عهد عتیق، ۴۷: ۱۶.
به صورت بیروته آمده، و استرابن [۲۲]
Strabo, The Geography, tr, H L Jones, London, ۱۹۴۹، ج۶، ص۳۷۹.
آن را بریتوس آورده است.بیروت یکی از کهنترین شهرهای کرانۀ شرقی مدیترانه بهشمار میرود که دیرینگی آن به اواسط هزارۀ دوم قم میرسد. [۲۳]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۱، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۴]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۴۸.
[۲۵]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
بنابر اسطورهها، بروئه۴ همسر اوگوگس۵ این شهر را بنا نهاد و آن را بریتوس (برگرفته از نام خود) نامید. [۲۶]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۴، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۷]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۴، بیروت، ۱۹۹۳م.
کنعانیان (۲۰۰۰-۱۲۰۰قم) و سپس فینیفیها (۱۲۰۰-۳۳۲قم) نخستین ساکنان بیروت بودند. [۲۸]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۹]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۱، بیروت، ۱۹۸۷م.
بنابر نوشتههای به دست آمده در تل العمارنه مصریان از ۲۰۰۰قم بیروت را میشناختند و در صدد تصرف آن بودند. در دورۀ سلسلههای ۱۸-۲۰ فراعنه (۱۵۸۰-۱۰۸۵قم) این شهر در تصرف مصریان بود. [۳۰]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۴۸.
[۳۱]
دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، ج۵، ص۵۱۳، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۲]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۶، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
۴ - بیروت قبل از میلاد مسیحدر حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد، آنتیوخوس سوم (آنتیوخوس کبیر) بر بطلمیوس پنجم پیروز شده و بیروت را ضمیمه قلمرو سلوکیها و سوریه کرد. این شهر که زمانی لاذقیه (لائودیکیای) کنعان خوانده میشد، در حدود ۱۴۰ پیش از میلاد، به دست تریفون، اشغالگر سوری، ویران شد. اما به رغم این فاجعه، بندر بیروت به سبب روابط بازرگانی با جزیره دلوس، ایتالیاییها و رومیها رونق فراوان گرفت و عاقبت نقش خود را به عنوان رابط میان شرق و غرب بازیافت. با وجود این، بیروت تا ۱۴ پیش از میلاد (جیدجیان: در آغازین قرن اول میلادی) که به مقام کولونی ارتقا یافت مشهور نشد. این کولونی، به نام دختر امپراتور روم، بریتوس خوانده شد. بیروت بریتوس در مدتی کوتاه به مرکز بزرگ اداری (که هرودس کبیر و جانشینانش در آنجا مسکن گزیدند)، پایگاه عمده بازرگانی و داد و ستد، و مرکز علمی معتبری تبدیل شد. مدرسه حقوق آن، از قرن سوم میلادی، شهرتی خاص یافت و با مدارس آتن و اسکندریه و قیصریه به رقابت برخاست. ۵ - بیروت در عصر طلایی فینیقیهبیروت در میان سالهای ۱۲۰۰-۹۰۰قم که به عصر طلایی فینیقیه شهرت دارد، از لحاظ تجارتی توسعه یافت و همچون دیگر شهرهای فینیقیه از استقلال نسبی برخوردار بود. [۳۳]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۱-۲۲، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۳۴]
دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، ج۵، ص۵۱۳، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
از حدود سال ۹۰۰قم تا سقوط دولت آشور در ۶۱۲قم بیروت تحت استیلای آشوریان قرار داشت و سپس به تصرف بابلیان درآمد و با چیرگی کوروش بر بابل در ۵۳۸قم بیروت نیز بر قلمرو هخامنشیان افزوده شد و تا دو سده پس از آن دولت بود. در ۳۳۳قم پس از شکست سپاهیان هخامنشی از سپاهیان اسکندر مقدونی در ایسوس، بیروت به تصرف اسکندر مقدونی درآمد. پس از مرگ اسکندر در ۳۲۳قم بیروت در شمار متصرفات سلوکوس، سردودمان سلوکیان درآمد. [۳۵]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۲-۲۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۳۶]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۶، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
در روزگار حکومت یونانیان بر نواحی مدیترانه، بیروت میان بطلمیوسیان مصر و دولت سلوکیان مورد منازعه بود. در ۱۹۸قم آنتیوخوس سوم، فرمانروای سلوکیان بیروت را که در آن تاریخ تحت تصرف بطلمیوس پنجم از بطالسۀ مصر بود، به تصرف خود درآورد. [۳۷]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۷۴، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
در حدود سال ۱۴۰قم بیروت توسط تریفون، فرمانروای سوری ویران، و با خاک یکسان شد. [۳۸]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۳، ص۱۶۴، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
[۳۹]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۴، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۴۰]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۲، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۴۱]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۱۶، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۴۲]
Strabo, The Geography, tr, H L Jones, London, ۱۹۴۹، ج۷، ص۲۶۳-۲۶۵.
یک سده پس از آن تاریخ، بیروت از نو ساخته شد و لاذقیۀ فینیقیه یا لاذقیۀ کنعان لقب گرفت. [۴۳]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۷۵، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۴۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۳-۲۴، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۴۵]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۵، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
در اواخر قرن چهارم میلادی، بریتوس یکی از مهمترین شهرهای فنیقیه و مرکز اسقف نشین شد.۶ - استیلای امپراتوری رومدر ۶۴قم پومپه، سردار نامی روم بیروت را تصرف کرد و این شهر به مدت ۷ سده در استیلای امپراتوری روم قرار داشت. [۴۶]
یزبک، یوسف ابراهیم، اوراق لبنانیة، ج۳، ص۲۱۰، حازمیه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۷]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
آوگوستوس (حک ۳۰قم-۱۴م) امپراتور روم توجه خاصی به بیروت داشت و آن را به دامادش آگریپا واگذارد. در دورۀ حکومت وی و نوادگانش مجموعهای از بناهای باشکوه مانند تئاتر، حمام، ورزشگاه و ساختمانهای بزرگ ساخته شد و بیروت شهری پر رونق گردید. [۴۸]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۱، ص۱۰-۱۱، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
[۴۹]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۲۷۷، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۵۰]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۵۱]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۳، ص۲۲۶، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
آوگوستوس بیروت را به مقام یک کلنی رومی ارتقا داد و به افتخار دخترش ژولیا، آن را «ژولیا آوگوستافلیکس بریتوس» (بیروت ژولیای خوشبخت) نامید. [۵۲]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۳، ص۲۲۶، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
[۵۳]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۵۰.
[۵۴]
حتی، فلیپ، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۳۴۲، ترجمۀ جورج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۵۵]
لامنس، هنری، الحیاة فی بیروت علیٰ عهد الصلیبیین، ج۱، ص۴۸۶، المشرق، بیروت، ۱۹۳۳م، س۳۱.
[۵۶]
لامنس، هنری، تسریح الابصار، ج۱، ص۲۶، حازمیه، ۱۴۰۲ق.
بیروت در سدۀ ۱م به یک مرکز مهم بازرگانی و پایگاه اصلی ناوگان دریایی روم در شرق مدیترانه بدل شد. [۵۷]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۵۲.
مدرسۀ حقوق بیروت در سدۀ ۳م شهرتی خاص داشت و با مدارس آتن، اسکندریه و قیصریه رقابت میکرد. [۵۸]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۵۰.
[۵۹]
Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲، ج۱، ص۲۵۶.
[۶۰]
لامنس، هنری، تسریح الابصار، ج۱، ص۲۸، حازمیه، ۱۴۰۲ق.
[۶۱]
حتی، فلیپ، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۲۷۸-۲۸۰، ترجمۀ جورج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۱۹۸۲م.
۷ - ویرانی شهر بر اثر زلزلهدر ۵۵۱م زمین لرزۀ بزرگی بیروت را ویران ساخت، زلزلهای سخت همراه با طغیان آب شهر را ویران ساخت. کسانی که در اواخر سدۀ ۶م از بیروت دیدن کردهاند، آن را شهری ویران یافتهاند. [۶۲]
زیاده، نقولا، مدن عربیة، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۶، بیروت، دارالطلیعه.
یوستی نیانوس خرابیها را مرمت کرد، اما شهر دیگر آن شکوه پیشین را نداشت و هنگامی که سپاهیان ابوعُبَیده در ۱۴/۶۳۵ [۶۳]
سبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت: منذاقدم العصور حتی القرن العشرین، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸: ۱۳/۶۳۴، بیروت ۱۹۸۷.
وارد آن شدند این شهر که روزی مهمترین شهر رومی در شرق به شمار میآمد، مانند روستایی کوچک بود که جمعیت و آبادانی چندانی نداشت و حتی فاقد مواضع تدافعی بود.۸ - دوران تازه بعد از تسلط مسلمانانمقارن فتوحات اسلامی بیروت شهری تقریباً خالی از سکنه بود که اهمیت چندانی نداشت. [۶۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۳۸، بیروت، ۱۹۸۷م.
در ۱۳ق و به روایتی در ۱۴ق مسلمانان به فرماندهی یزید بن ابیسفیان و برادرش معاویه بیروت را فتح کردند. [۶۷]
یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۲، ص۱۴۰، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
با پیروزی مسلمانان، دوران تازهای برای بیروت آغاز شد. بیروت پس از فتح به دست والی و کارگزار شام اداره میشد. [۶۸]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من الفتح الاسلامی حتیٰ سقوط الدولة الامویة، ج۱، ص۱۹۷، طرابلس، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
در ۲۲ق/۶۴۳م نیروهای بیزانسی بیروت را از اعراب پس گرفتند، اما در ۲۴ق معاویة بن ابیسفیان دوباره این شهر را به تصرف مسلمانان درآورد. وی برای دفاع از کرانههای مدیترانه و از جمله بیروت در برابر تهاجمات رومیان، گروهی از مردم ایرانیتبار را در سواحل مدیترانه و بیروت اسکان داد. همچنین، شهر را به مواضع تدافعی مجهز ساخت و آن را به پایگاه ناوگان دریایی مسلمانان، برای حمله به مراکز دریایی ناوگان روم شرقی، تبدیل کرد. [۷۰]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من الفتح الاسلامی حتیٰ سقوط الدولة الامویة، ج۱، ص۹۴، طرابلس، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
[۷۱]
یعقوبی، احمد، البلدان، ج۱، ص۳۲۷، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
معاویه توجه خاصی نسبت به بیروت داشت و این شهر را به عنوان بندرگاهی برای دمشق و پایگاه مرکزی ساحل شام تقویت کرد. [۷۲]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من الفتح الاسلامی حتیٰ سقوط الدولة الامویة، ج۱، ص۱۹۷، طرابلس، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
جنادة بن ابیامیه (د ۸۰ق/۶۹۹م) «امیرالبحر» نیروهای دستگاه خلافت بنیامیه به روزگار معاویه مدتی در بیروت اقامت داشت. وی در ۵۲ق با ناوگانش برای تصرف جزایر کرت، قبرس و رودس از بیرون خارج شد. [۷۳]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
با سقوط بنیامیه و روی کار آمدن عباسیان و انتقال پایتخت از دمشق به بغداد، بیروت تا حدی اهمیت و جایگاه پیشین خود را از دست داد [۷۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۴۹، بیروت، ۱۹۸۷م.
۹ - تنوخیها در بیروتاما چون امنیت سواحل شام برای دستگاه خلافت عباسی حائز اهمیت بود، منصور دومین خلیفۀ عباسی (حک ۱۳۶-۱۵۸ق/۷۵۳-۷۷۵م) از بیروت دیدن کرد و گروهی از تنوخیها را در این منطقه اسکان داد تا با حملات دریایی رومیان و نیز تهاجمات مردم جبل مقابله کنند. با آمدن تنوخیها بیروت روبه آبادانی نهاد. [۷۵]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۳۴۷، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
[۷۶]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، ج۱، ص۳۶-۳۷، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
پرورش کرم ابریشم دوباره رونق یافت و روابط بازرگانی، نخست به صورت داخلی (با دمشق) و بعدها با مصر از سرگرفته شد. در قرون اولیه اسلامی، بیروت همچون «رباط» تلقی میشد و فقیه بزرگ شام، اوزاعی (متوفی ۱۵۷) مقرّ خود را آنجا قرار داد و همانجا درگذشت. اوزاعی، فقیه و محدث بزرگ شام در بیروت مسکن گزید و در برابر تعدیات صالح بن علی، والی عباسی بیروت نسبت به مسیحیان و اهل ذمه ایستادگی کرد. [۷۹]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، ج۱، ص۳۱، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
[۸۰]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، ج۱، ص۲۱۸، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
در ۱۸۵ق/۸۰۱م بیزانسیها به سواحل بیروت حمله کردند و عمر بن ارسلان تنوخی از شاهزادگان بنیارسلان را به همراه ۳تن دیگر به اسارت بردند. [۸۱]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۳۴۹، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
در ۲۵۷ق/۸۷۱م امیرالدوله نعمان بن عامر ارسلانی، شاعر، فقیه و ادیب از سوی والی دمشق به حکومت بیروت و صیدا و اطراف آن منصوب شد و شهر بیروت را که مرکز امارت تنوخیها شده بود، دوباره به پایگاهی دریایی بدل ساخت. [۸۲]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۵۳-۵۴، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۸۳]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۳۵۲، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
شجاعت و لیاقت امیرنعمان سبب شد تا وی از جانب احمد بن طولون (حک ۲۵۴-۲۷۰ق/۸۶۸-۸۸۴م) نیز به امارت بیروت و صیدا منصوب شود. او تا هنگام مرگش در ۳۲۴ق/۹۳۶م همچنان بر بیروت حکومت داشت؛ آنگاه پسرش به حکومت بیروت رسید. [۸۴]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۱، ص۲۷۰، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۸۵]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۵۴، بیروت، ۱۹۸۷م.
۱۰ - حکومت فاطمیان بر بیروتدر دورۀ استیلای اخشیدیان بر مصر و شام (۳۳۳-۳۶۰ق/۹۴۵-۹۷۱م) بیروت در شمار نواحی شام بود و زیر نظر کارگزاران اخشیدی اداره میشد. [۸۶]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، ج۱، ص۱۳۵، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
پس از تصرف شام از سوی فاطمیان در ۳۶۰ق/۹۷۱م جعفر بن فلاح کتامی، از سرداران سپاه فاطمی به بیروت آمد و امیر سیفالدوله منذر تنوخی را پس از اعلام بیعت با فاطمیان به عنوان حاکم اقلیم غرب (که بیروت از جمله شهرهای آن بود) منصوب کرد. [۸۷]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۳۵۴، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
[۸۸]
تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، ج۱، ص۱۴۰، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
در ۳۶۴/ ۹۷۵ یوحنا زیمیسکس (شمشقیق) بر بیروت چیره شد. فرمانروای بیزانس برای مدت کوتاهی بر بیروت چیره شد و نصر یا نصیر خادم، حاکم بیروت را اسیر کرد و به بیزانس فرستاد. [۸۹]
ابن عبری، غریغوریوس، تاریخ الزمان، ج۱، ص۶۸، ترجمۀ اسحاق ارمله، بیروت، ۱۹۸۶م.
[۹۰]
ابن دواداری، ابوبکر، کنز الدرر، ج۶، ص۱۷۰-۱۷۱، به کوشش صلاحالدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۹۲]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۲۲، بیروت، ۱۹۹۳م.
اما فاطمیان اندکی بعد آن را از روم شرقی باز پس گرفتند. جغرافیدانان مسلمان قرنهای چهارم و پنجم جملگی اشاره کردهاند که در آن دوران شهر دارای استحکامات و تابع «جُند» (ایالت) دمشق بوده است.در ۴۶۷ق/۱۰۷۵م بیروت همانند دیگر شهرهای شام به تصرف سلجوقیان درآمد، اما در ۴۹۰ق/۱۰۹۷م فاطمیان توانستند دوباره بر آنجا چیره شوند. [۹۳]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۵۷، بیروت، ۱۹۸۷م.
۱۱ - بیروت و جنگهای صلیبیجنگهای صلیبی برای بیروت مسائل تازهای پیش آورد: صلیبیون که در ۴۹۲/۱۰۹۹ از تمام طول سواحل شمالی بیروت سرازیر شده بودند، منحصراً از بیروت به عنوان محل تأمین آذوقه استفاده میکردند. آنها پس از فتح بیت المقدس دوباره به این شهر بازگشتند. در ۴۹۱ق جنگجویان صلیبی در راه تصرف بیتالمقدس، به حومۀ بیروت رسیدند. کارگزار فاطمی بیروت، در برابر عدم تعرض به مردم بیروت و محافظت از شهر با صلیبیان سازش کرد و متعهد شد از هرگونه یاری به آنها دریغ نورزد. [۹۴]
مکی، محمدعلی، لبنان من الفتح العربی الیٰ الفتح العثمانی، ج۱، ص۱۱۰-۱۱۱، بیروت، ۱۹۷۷م.
[۹۵]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۲۳، بیروت، ۱۹۹۳م.
با این حال، صلیبیان در ۴۹۵ق/۱۱۰۲م با نادیده گرفتن پیمان صلح با گسیل سپاهیانی به بیروت سعی در تصرف آنجا کردند، اما در مقابل مقاومت مسلمانان ناکام ماندند. [۹۶]
ابن قلانسی، حمزه، ذیل تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۹۷]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۲، ص۴۲۰، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۹۸]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۱۲۴، بیروت، ۱۹۹۳م.
در ۵۰۳/۱۱۱۰ بودوئن (بالدوین) اول و برتران دوسن ژیل شهر را از خشکی و دریا محاصره کردند. یک دسته از کشتیهای جنگی مصر توانستند خوراک محاصره شدگان را تأمین کنند. اما عاقبت، یاری کشتیهای جنگی پیزا و جِنوا (ژِن) به مهاجمان امکان داد که حمله برند و در ۲۱ شوال ۵۰۳/۱۳ مه ۱۱۱۰ شهر را به تصرف درآورند. در ۵۰۴ق/۱۱۱۰م صلیبیان آهنگ تصرف بیروت کردند و پس از نبردی خونین که ۲۰ هزار تن از مردم بیروت در آن کشته شدند، شهر به تصرف صلیبیان درآمد [۹۹]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۲، ص۴۲۷-۴۲۸، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۱۰۰]
لامنس، هنری، الحیاة فی بیروت علیٰ عهد الصلیبیین، ج۱، ص۷۲۱، المشرق، بیروت، ۱۹۳۳م، س۳۱.
[۱۰۱]
دویهی، اسطفان، تاریخ الازمنة، ص۱۰۱، به کوشش بطرس فهد، بیروت، دارلحد خاطر.
[۱۰۲]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۷-۱۸، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۰۳]
ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، ج۱، ص۱۰۲، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۸۲ق/۱۹۹۳م.
در ۵۰۵ق نخستین اسقف کاتولیک در بیروت تعیین شد و کلیسای یحییٰ تعمید دهنده ساخته شد که بعدها به مسجدالعُمَری تبدیل گردید. [۱۰۴]
لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، ج۱، ص۳۱۷، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۱۰۵]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۶۶، بیروت، ۱۹۸۷م.
پس از این تاریخ، بیروت به یک باروننشین تبدیل شد. [۱۰۶]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۶۶، بیروت، ۱۹۸۷م.
در مدت چیرگی صلیبیان بر بیروت همۀ مسجدهای این شهر بجز مسجد حنتوس که مزار اوزاعی در آن بود، ویران گشت. [۱۰۷]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۵۲، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۱۰۸]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۶۶، بیروت، ۱۹۸۷م.
۱۲ - تصرف صلاحالدین ایوبی بر بیروتدر ۵۷۸ق/۱۱۸۲م صلاحالدین ایوبی شهر بیروت را از زمین و دریا محاصره کرد، اما با آمدن ناوگان صلیبیان که به کمک مدافعان مسیحی شهر آمده بودند، از محاصرۀ بیروت دست کشید و به دمشق بازگشت. [۱۱۰]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۶، ص۹۷، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
[۱۱۱]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۱، ص۱۱، ج۲، ص۴۹۹، شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
در جمادی الاولی ۵۸۳/ اوت ۱۱۸۷، پس از پیروزی مسلمانان بر مسیحیان در نبرد حطین، صلاحالدین ایوبی دومین بار به مدت ۸ روز بیروت را محاصره کرد. صلیبیان در برابر گرفتن امان، بیروت را تخلیه کردند و وی بدون جنگ وارد شهر شد [۱۱۲]
عمادالدین، کاتب محمد، الفتح القسی فی الفتح القدسی، ج۱، ص۱۰۴، به کوشش محمدمحمود صبح، قاهره، الدارالقومیة للطباعة و النشر.
[۱۱۳]
ابن عبری، غریغوریوس، تاریخ الزمان، ج۱، ص۲۰۹، ترجمۀ اسحاق ارمله، بیروت، ۱۹۸۶م.
[۱۱۴]
دمشقی، محمد، نخبة الدهر، ج۱، ص۲۸۰-۲۸۱، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۱۱۵]
ابن شداد، یوسف، النوادر السلطانیة، ج۱، ص۱۰۶، به کوشش محمد درویش، دمشق، ۱۹۷۹م.
[۱۱۶]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۸۰، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۸۷۸.
و پس از تسلط بر اوضاع، سیفالدین علی بن احمد مسطوب هکاری، معروف به امیرکبیر، و آنگاه امیر عزالدین اسامة بن منقذ را به حکومت بیروت گماشت. [۱۱۷]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۲-۲۳، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۱۸]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۹۳م.
اسامه در دوران امارت خود بر بیروت بارها با صلیبیان جنگید و غنائم بسیاری به دست آورد و در کمکرسانی به مسلمانان محاصره شده در عکا نقش مهمی ایفا کرد. [۱۱۹]
عمادالدین، کاتب محمد، الفتح القسی فی الفتح القدسی، ج۱، ص۴۱۷، به کوشش محمدمحمود صبح، قاهره، الدارالقومیة للطباعة و النشر.
[۱۲۰]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۷۴-۷۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
در شوال ۵۸۸/اکتبر۱۱۹۲ صلاحالدین ایوبی پس از بستن پیمان موقت صلح با ریچارد شیردل، پادشاه انگلستان از بیروت دیدن کرد و چند روزی در این شهر اقامت گزید. [۱۲۲]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۴، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۲۳]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۲، ص۵۱۰، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
مدتی پس از انقضای موعد صلحنامه در ۵۹۳ق/۱۱۹۷م صلیبیان به فرماندهی پادشاه قبرس به بیروت حمله کردند و اسامة بن منقذ، امیر بیروت بدون کوچکترین مقاومتی شهر را تسلیم صلیبیان کرد. [۱۲۴]
ذهبی، محمد، العبر، ج۴، ص۲۸۱، به کوشش صلاحالدین منجد، کویت، ۱۹۸۴م.
[۱۲۵]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
در ذیقعده ۵۹۳/ سپتامبر ۱۱۹۷، آموری لوزینیانی شهر را که سپاهیان ایوبی از آن گریخته بودند، به تصرف خود درآورد. مدت استیلای بار دوم صلیبیان بر بیروت حدود یک سده به درازا کشید (۵۹۳-۶۹۰ق/۱۱۹۷-۱۲۹۱م). [۱۲۶]
مکی، محمدعلی، لبنان من الفتح العربی الیٰ الفتح العثمانی، ج۱، ص۱۹۲، بیروت، ۱۹۷۷م.
[۱۲۷]
سالم، عبدالعزیز، تاریخ مدینة صیدا فی العصر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳، اسکندریه، ۱۹۸۶م.
در این مدت، خاندان بحتر (که به امیران غرب مشهور بودند) در پیرامون بیروت بر روستاهای کوهستانی فرمان میراندند. [۱۲۸]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۴۵-۴۸، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۲۹]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۳، ص۷۴۶، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
۱۳ - تسلط سلطان ممالیک بر بیروتدر پی فتوحات سلطان خلیل بن قلاوون (حک ۶۸۹-۶۹۳ق/۱۲۹۰-۱۲۹۴م) در شام، صلیبیان به وحشت افتادند و فرمانروای بیروت با تسلیم آنجا به سلطان ممالیک، از او امان خواست و نیروهای ممالیک به فرماندهی امیر سنجر شجاعی در ۲۳ رجب ۶۹۰/۲۳ ژوئیه ۱۲۹۱ بدون کوچکترین مقاومتی وارد بیروت شدند. [۱۳۰]
ابن جزری، محمد، حوادث الزمان و ابنائه، ج۱، ص۵۴، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
[۱۳۲]
ابن سباط غربی، حمزه، تاریخ، ج۱، ص۴۹۷، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
[۱۳۳]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۱۱، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
با ورود امیر سنجر شجاعی به بیروت، سلطۀ صلیبیان برای همیشه پایان یافت و بیروت به متصرفات ممالیک افزوده شد. [۱۳۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۹۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
در عصر ممالیک، بیروت «ولایت» عمدهای از «جُند» دمشق گردید و یک امیر طَبلْخانه به حکومت آنجا منصوب شد.کارگزاران بیروت در طول چیرگی ممالیک بر این شهر از سوی نایبالسلطنۀ دمشق تعیین میشد. [۱۳۵]
قلقشندی، احمد، صبح الاعشیٰ، ج۱۲، ص۶، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۱۳۶]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۱۳۷]
عاشور، سعید عبدالفتاح، مصر و الشام فی عصر الایوبیین و الممالیک، ج۱، ص۳۰۶-۳۰۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
در روزگارممالیک وظیفۀ دفاع از بیروت و سواحل آن برعهدۀ امیران تنوخی آلبحتر بود. [۱۳۸]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۳، ص۷۶۸، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۱۳۹]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۹-۲۰، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۴۰]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۴۳-۴۸، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
در این دوره سواحل بیروت به ویژه از ۶۹۸ تا ۸۰۶ق/۱۲۹۹تا۱۴۰۳م دستخوش حملات دریایی ناوگان جنوایی بود. [۱۴۱]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۳۱، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۴۲]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۶، ص۳۶۶-۳۶۷، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
[۱۴۳]
دویهی، اسطفان، تاریخ الازمنة، ج۱، ص۳۰۴، به کوشش بطرس فهد، بیروت، دارلحد خاطر.
بیروت که به گفتۀ ابن بطوطه، شهر کوچکی با بازارهای نیکو بود، در نیمۀ دوم سدۀ ۸ و نیمۀ نخست سدۀ ۹ق اهمیت خود را دوباره به دست آورد. در این مدت ممالیک به اهمیت نظامی و اقتصادی این شهر ساحلی پی بردند و آن را مهمترین بندرگاه شام و پایگاهی استوار برای تهاجمات خود به جزایر مدیترانه، به ویژه قبرس ساختند. [۱۴۶]
صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۵، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م.
[۱۴۷]
طافور، رحلة، ج۱، ص۵۳، ترجمۀ حسن حبشی، پورت سعید، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.
[۱۴۸]
سالم، عبدالعزیز، تاریخ مدینة صیدا فی العصر الاسلامی، ج۱، ص۱۶۳، اسکندریه، ۱۹۸۶م.
با توسعه و رونق بازرگانی بیروت، آمد و شد بازرگان اروپایی به این شهر افزایش یافت. در قرن هشتم/ چهاردهم بازرگانی دچار نابسامانی شد و بندر بیروت صحنه رقابت میان جنواییها و کاتالونیاییها (کاتالانها) گردید و امیران مملوک نیز به تقویت مواضع دفاعی آن پرداختند: تنغز و برقوق (حک: ۷۸۴ـ۸۰۱) هر یک به ساختن برجی فرمان دادند. در قرن نهم /پانزدهم، بیروت بار دیگر محل تلاقی بازرگانان مغرب زمین شد که در جستجوی پارچههای ابریشمی بدان جا میآمدند. میوه و برف از آنجا به دربار قاهره صادر میشد. در آغاز قرن دهم/ شانزدهم، بازرگانان فرانک، مجبور به پرداختن مالیات به حکام نیمه مستقلی بودند که باب عالی تعیین میکرد. در زمان فخرالدین دوم از فرمانروایان خاندان مَعن امیر دروزی، بیروت دوران درخشانی را میگذراند و روابط آن با و نیز تجدید شد. از لحاظ صادرات، حجم کالاهای ابریشمی بر انواع مرکبات فزونی داشت، در مقابل، برنج و کتانی از مصر وارد میشد. ۱۴ - بیروت در حکومت عثمانیانبا شکست ممالیک در شام در ۹۲۲، بیروت در زمان سلطان سلیم اول تحت حکومت عثمانیها قرار گرفت. [۱۵۰]
تقوی، احمد بن نصرالله و جعفر قزوینی، تاریخ الفی: تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سال های ۸۵۰ ـ۹۸۴ ه، ج۱، ص۳۷۶، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۷۸ش.
با برافتادن ممالیک در ۹۲۲ق/۱۵۱۶م، متصرفات آنان از جمله بیروت به قلمرو عثمانیان افزوده شد. [۱۵۱]
سالم، عبدالعزیز، تاریخ مدینة صیدا فی العصر الاسلامی، ج۱، ص۱۸۵، اسکندریه، ۱۹۸۶م.
محمد بن قرقماز چرکسی نخستین والی عثمانیان در بیروت بود که در ذیحجه ۹۲۳/دسامبر۱۵۱۷ توسط سلطان سلیم به این مقام گماشته شد. [۱۵۳]
ابن ایاس، محمد، بدائع الزهور، ج۵، ص۳۸۴، به کوشش محمدمصطفیٰ، قاهره، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۵۴]
رافق، عبدالکریم، بلاد الشام و مصر، ج۱، ص۱۱۳، دمشق، ۱۹۶۸م.
در روزگار مراد سوم (۹۸۲-۱۰۰۳ق/۱۵۷۴-۱۵۹۵م)، بیروت به سنجاق صیدا، تابع پاشانشین ضمیمه گردید و حاکم آن ملقب به میرمیران شد. [۱۵۵]
عوض، عبدالعزیز محمد، الادارة العثمانیة فی ولایة سوریة، ج۱، ص۶۲، به کوشش احمد عزت عبدالکریم، قاهره، ۱۹۶۹م.
[۱۵۶]
رافق، عبدالکریم، بلاد الشام و مصر، ج۱، ص۱۲۵، دمشق، ۱۹۶۸م.
با منصوب شدن امیر فخرالدین معنی دوم، فرزند قرقماز به حکومت ولایت شوف در ۹۹۹ق/۱۵۹۱م، امارت آلمعنی که ۱۱۰ سال به طول انجامید، بنیاد نهاده شد. او در ۱۰۰۱ق بیروت را به قلمرو خود افزود. [۱۵۷]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۳، ص۸۱۱، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۱۵۹]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۴۹، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
او در ۱۰۴۲ق/۱۶۳۲م بیروت را پایتخت امارت خود قرار داد و با احداث کاخها، برجها و دیگر بناها در استواری، زیبایی و آبادانی آن کوشش کرد. برخی از این بناها تاکنون پابرجاست و از اینرو، میتوان به جرئت گفت که دوران امارت او عصر طلایی بیروت بهشمار میرود. [۱۶۰]
یزبک، یوسف ابراهیم، اوراق لبنانیة، ج۱، ص۲۱، حازمیه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۶۲]
دویهی، اسطفان، تاریخ الازمنة، ج۱، ص۵۰۰، به کوشش بطرس فهد، بیروت، دارلحد خاطر.
[۱۶۳]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۴، بیروت، ۱۹۹۳م.
با کشته شدن امیرفخرالدین دوم، به فرمان سلطان مراد چهارم عثمانی (حک ۱۰۳۲-۱۰۴۹ق)، در ۱۰۴۳ق، اوضاع بیروت رو به وخامت گذاشت، چنانکه در اواخر سدۀ ۱۱ق اعتبار گذشتۀ خود را از دست داد. [۱۶۴]
نابلسی، عبدالغنی و رمضان عطیفی، رحلتان الیٰ لبنان، ج۱، ص۳۶، به کوشش صلاحالدین منجد و اسطفان ویلد، بیروت، ۱۹۷۹م.
[۱۶۵]
دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، ج۵، ص۵۱۲، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
در ۱۰۷۱ق/۱۶۶۱م سنجاق صیدا که بیروت هم وابستۀ آن بود، از ولایت دمشق جدا شد و به ولایت جدیدی بدل گردید. [۱۶۷]
رافق، عبدالکریم، بلاد الشام و مصر، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵، دمشق، ۱۹۶۸م.
در ۱۰۷۳ق/۱۶۶۳م نخستین کنسول فرانسه به نام ابونوفل بن ابی نادرخازن کسروانی که لبنانی تبار بود، در بیروت تعیین شد. [۱۶۸]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۲۹، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۱۶۹]
دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، ج۵، ص۵۱۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
حکومت بیروت پس از کشته شدن امیرفخرالدین، به برادرزادهاش امیرملحم رسید و پس از مرگ او در ۱۰۶۷ق/۱۶۵۷م دو فرزندش احمد و قرقماز مشترکاً به حکومت رسیدند. در ۱۰۷۶ق/۱۶۶۵م با مرگ امیرقرقماز حکومت بیروت به تنهایی از آن امیراحمد شد. او در ۱۱۰۵ق/۱۶۹۳م چند ماه از حکومت برکنار شد، اما دوباره به یاری مردم توانست به حکومت بازگردد و تا ۱۱۰۹ق/۱۶۹۷م با اقتدار بر بیروت حکومت کند.۱۴.۱ - فرمانروایی شهابیانبا درگذشت وی به سبب نداشتن جانشین، امارت آلمعنی پس از ۵ سده منقرض گردید فرمانروایی بیروت به شهابیان، یکی از خاندانهای وابسته به آلمعنی رسید. [۱۷۰]
شهابی، بشیر، لبنان فی عهد الامراء الشهابیین، ج۱، ص۳، به کوشش اسدرستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۱۷۱]
ابوصالح، عباس، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان، ج۱، ص۳۳-۳۴، بیروت، ۱۹۸۴م.
امیربشیر بن حسین شهابی به نیابت از امیرحیدر شهابی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، در ۱۱۰۹ق زمام امور بیروت را به مدت ۹سال بر عهده داشت و پس از مرگش امارت بیروت به امیر حیدر شهابی رسید. [۱۷۳]
شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، ج۴، ص۱۰۴۶، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود.
[۱۷۴]
شهابی، بشیر، لبنان فی عهد الامراء الشهابیین، ج۱، ص۷، به کوشش اسدرستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۱۷۶]
طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
در ۱۱۸۷ق/۱۷۷۳م امیریوسف شهابی بیروت را به احمدپاشا جزار که به سبب خونخواری به این لقب معروف شده بود، سپرد. اندکی بعد احمدپاشا که قصد حکومت مستقل در بیروت داشت، از تسلیم شهر به امیریوسف شهابی امتناع ورزید. [۱۷۷]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۳۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۱۷۸]
شهاب، حیدراحمد، تاریخ احمد باشا الجزار، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش انطونیوس شبلی و اغناطیوس عبده خلیفه، بیروت، ۱۹۵۵م.
امیریوسف با یاری جستن از ناوگان دریایی روسیه در مدیترانه، بیروت را در ۱۱۸۸ق/۱۷۷۴م باز پس گرفت. [۱۸۰]
دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، ج۵، ص۵۱۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۱۸۱]
کرامه، رافائیل، حوادث لبنان و سوریة من سنة ۱۷۴۵ الیٰ سنة ۱۸۸۰، ج۱، ص۴۰، به کوشش باسیوس قطان، بیروت، ۱۹۸۳م.
در ۱۱۹۰ق/۱۷۷۶م احمدپاشا جزار به عنوان والی عثمانی عکا دوباره بر بیروت چیره شد و داراییهای شهابیان را مصادره کرد و امیربشیر دوم را از سوی خود بر بیروت گماشت [۱۸۲]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
و در ۱۲۰۵ق/۱۷۹۱م برج و باروی شهر بیروت را تجدید بنا کرد. [۱۸۴]
ابوصالح، عباس، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان، ج۱، ص۱۲۴، بیروت، ۱۹۸۴م.
[۱۸۵]
شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۲۱۵، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م.
[۱۸۶]
حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، ج۱، ص۱۲، بیروت، ۱۹۸۰م.
امیربشیر دوم، ملقب به کبیر (حک ۱۲۰۵-۱۲۵۶ق)، مشهورترین حاکم خاندان شهابی بود که در مدت حکومتش حوادث سیاسی مهمی روی داد. [۱۸۷]
طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، ج۱، ص۱۴۰، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
در ۱۲۴۱ق/۱۸۲۵م ناوگان دریایی یونان بیروت را گلولهباران کرد. [۱۸۹]
دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، ج۸، ص۱۶۸، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود.
از دهه ۱۸۲۰ مبلغان مذهبی پروتستان از بریتانیا، ایالات متحده و نیز مبلغان کاتولیک رومی عمدتاً از فرانسه، در بیروت به فعالیت پرداختند. آنها دانشگاههای امریکایی بیروت (۱۲۸۳/ ۱۸۶۶) و سَن ژوزف (۱۲۹۸/ ۱۸۸۱) را برپا کردند و با چاپ و نشر مطبوعات به رشد صنعت چاپ کمک کردند. از این پس بیروت کانون روزنامه نگاری جهان عرب شد.طبقهای از روشنفکران به احیای میراث فرهنگی عرب همت گماردند و به نخستین سخنگویان ملی گرایی جدید عرب تبدیل شدند. [۱۹۰]
حَسّان حَلاّ ق، بیروت المحروسه فی العهد العثمانی، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۰، بیروت ۱۹۸۷.
[۱۹۱]
فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ لبنان: مُند اقدم العصور التاریخیه الی عصرنا الحاضر، ج۱، ص۵۵۵، ترجمه رانیس فریحه، چاپ جبرائیل جبور، بیروت (۱۹۷۲).
[۱۹۲]
فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ لبنان: مُند اقدم العصور التاریخیه الی عصرنا الحاضر، ج۱، ص۵۶۶، ترجمه رانیس فریحه، چاپ جبرائیل جبور، بیروت (۱۹۷۲).
۱۴.۲ - حکومت مصریان بر بیروتاز ۱۲۴۷/۱۸۳۱ لشکرکشیهای ابراهیم پاشا، که به حمله ناوگان مشترک اتریش، انگلیس و عثمانی به بیروت منجر شد، بازرگانی شهر را به نابودی کشاند. در ۱۲۴۸ق/۱۸۳۲م سپاهیان محمدعلی پاشا، حاکم مصر به فرماندهی فرزندش ابراهیمپاشا وارد بیروت شد و از این تاریخ به مدت یک دهه بیروت جزو قلمرو آنان بود. [۱۹۳]
ابوصالح، عباس، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۸، بیروت، ۱۹۸۴م.
[۱۹۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، بیروت، ۱۹۸۷م.
بیروت تا ۱۲۴۷/۱۸۳۱ شهری کوچک و محصور در دیوارها و دروازهها و برجهای دفاعی بود. بیشتر مردم آن، مسلمانان سنی مذهب بودند. ابراهیمپاشا برای ادارۀ بیروت، محمود نامیبیک را به حکومت منصوب کرد و شهر را به ولایت طرابلس ملحق ساخت. [۱۹۵]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۵، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۱۹۶]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، ۱۹۸۷م.
در مدت چیرگی مصریان بر شام، بیروت از لحاظ اقتصادی و فرهنگی توسعۀ بیشتری یافت. [۱۹۷]
کارن، جان، رحلة فی لبنان، ج۱، ص۹-۱۵، ترجمۀ رئیف خوری، بیروت، ۱۹۴۸م.
[۱۹۸]
کارن، جان، رحلة فی لبنان، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰، ترجمۀ رئیف خوری، بیروت، ۱۹۴۸م.
[۱۹۹]
گوئیس، هانری، بیروت و لبنان منذ قرن و نصف القرن، ج۱، ص۵۴، ترجمۀ مارن عبود، بیروت، ۱۹۴۹م.
[۲۰۰]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
در ۱۲۵۰ق/۱۸۳۴م به سبب سنگینی مالیات و ستمگریهای ابراهیم پاشا، مردم بیروت دست به شورش زدند. این قیام تنها با آمدن محمدعلیپاشا به بیروت بود که روبه خاموشی گذاشت. [۲۰۱]
ابوصالح، عباس، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان، ج۱، ص۲۴۸-۲۵۲، بیروت، ۱۹۸۴م.
انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی که از قدرت گرفتن و پیشروی محمدعلیپاشا در شام نگران شده بودند، با سلطان عثمانی بر ضد فرمانروای مصر متحد شدند؛ از اینرو؛ کشتیهای انگلیسی، اتریشی و عثمانی در رجب ۱۲۵۶ق/سپتامبر ۱۸۴۰ بیروت را به شدت گلوله باران کردند. در این تهاجم برج و باروی شهر به کلی ویران شد و نیروهای محمدعلی پاشا ناگزیر بیروت را ترک کردند و سپاهیان انگلیسی به نام سلطان عثمانی وارد این شهر شدند. [۲۰۲]
حلاق، حسان، بیروت المحروسة فی العهد العثمانی، ج۱، ص۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۰۴]
یزبک، یوسف ابراهیم، اوراق لبنانیة، ج۱، ص۲۱، حازمیه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۲۰۵]
یزبک، یوسف ابراهیم، اوراق لبنانیة، ج۳، ص۴۲۸-۴۳۱، حازمیه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
برای نخستین بار در دهه ۱۲۴۵/۱۸۳۰، به هنگام حکومت محمدعلی پاشا، به سبب هجوم مهاجران ارتدوکس یونانی از دمشق و وادی التیم (جبل)، گستره شهر از دیوارهای آن فراتر رفت. از ۱۲۷۷/ ۱۸۶۰، بیروت به دوران تازهای قدم نهاد. ۱۴.۳ - اداره مارونیها و دروزیهامیان سالهای ۱۲۵۶-۱۲۷۷ق/۱۸۴۰-۱۸۶۰م درگیریهای خونینی بین مارونیها و دروزیها در بیروت درگرفت [۲۰۶]
حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، ج۱، ص۱۲، بیروت، ۱۹۸۰م.
[۲۰۷]
صلیبی، کمال سلیمان، تاریخ لبنان الحدیث، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۹، بیروت، ۱۹۶۷م.
بیروت در این دو دهه توسط دو حاکم محلی یکی از مارونیها و دیگری از دروزیها زیرنظر پاشای عثمانی شام اداره میشد. [۲۰۸]
طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، ج۱، ص۷۰-۷۳، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
[۲۰۹]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱، بیروت، ۱۹۸۷م.
بیروت در درگیریهای میان دروزیها و مارونیها که بیشتر شهرهای شام را فراگرفته بود، مصون ماند و در پناه دادن به مسیحیان آوارۀ مارونی نقش مهمی ایفا کرد. [۲۱۰]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۲، بیروت، ۱۹۸۷م.
اوضاع آشفتۀ شهرهای شام باعث شد که کشتیهای فرانسوی و عثمانی وارد بندر بیروت شوند و درگیریهای موجود را فیصله دهند. [۲۱۱]
طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
[۲۱۲]
صلیبی، کمال سلیمان، تاریخ لبنان الحدیث، ج۱، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۲۱۳]
صلیبی، کمال سلیمان، تاریخ لبنان الحدیث، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۹۶۷م.
از ۱۲۷۷ق/۱۸۶۰م به بعد برای پایان دادن به درگیریهای میان مارونیها و دروزیها و ایجاد یک دولت خود مختار در جبل لبنان، بیروت شاهد رفت و آمدهای بینالمللی بود. [۲۱۴]
صلیبی، کمال سلیمان، تاریخ لبنان الحدیث، ج۱، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۲۱۵]
ابوشقرا، یوسف خطار، الحرکات فی لبنان الیٰ عهد المتصرفیة، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش عارف ابوشقرا، بیروت، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۲۱۶]
طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، ج۱، ص۱۵۲، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
[۲۱۷]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۵-۲۶، بیروت، ۱۹۹۳م.
برپایۀ تقسیمات کشوری عثمانی در ۱۲۷۸ق/۱۸۶۱م، بیروت به شهرهای ولایت سوریه ملحق گردید، [۲۱۸]
حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، ج۱، ص۲۶، بیروت، ۱۹۸۰م.
[۲۱۹]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۶، بیروت، ۱۹۹۳م.
اما با توجه به اهمیتی که شهر بیروت داشت، به درخواست مردم آنجا و دیگر جهات سیاسی، دولت عثمانی در ۱۳۰۶ق/۱۸۸۸م بیروت را از ولایت سوریه جدا ساخت و تا پایان جنگ جهانی اول، به مدت ۳۰ سال مرکز ولایتی جدید به نام ولایت بیروت قرار داد. [۲۲۰]
عوض، عبدالعزیز محمد، الادارة العثمانیة فی ولایة سوریة، ج۱، ص۷۲، به کوشش احمد عزت عبدالکریم، قاهره، ۱۹۶۹م.
[۲۲۱]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۰۳، بیروت، ۱۹۸۷م.
ولایت بیروت با ۰۵۰‘۳ کم ۲ مساحت، مشتمل بر ۵ شهرستان بود. در این دوره شهر بیروت به دو بخش مسلماننشین [۲۲۲]
تاریخ، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
و مسیحینشین (شرقی) تقسیم شد. [۲۲۳]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۹۵، بیروت، ۱۹۹۳م.
[۲۲۴]
تمیمی، رفیق و محمد بهجت، ولایة بیروت، ج۱، ص۷-۸، بیروت، ۱۳۳۵ق.
در سراسر قرون وسطی تصاحب شهر بیروت امتیازی مهم به شمار میرفت، زیرا دو ماده مهم و نادر از آنجا به دست میآمد: چوب از جنگلهای کاج جنوب بیروت و آهن از معادن اطراف آن. بیروت در قرن یازدهم عملاً بخشی از ایالت عثمانیِ دمشق و پس از ۱۰۷۰ جزو صیدا بود. در فاصله سالهای ۱۰۰۷ـ۱۰۴۳ و نیز ۱۱۶۲ـ ۱۱۸۸، شهر در دست خاندانهای مَعْن و شهاب، از امیران دروزی و مارونی، بود. در اواسط قرن دوازدهم، بیروت پس از طرابلس پرجمعیت ترین شهر ساحلی به شمار میآمد. مارونیها، که امیران دروزی از آنان حمایت میکردند، ساکنان اصلی شهر را تشکیل میدادند. در حملههای متقابل روسیه و عثمانی، بیروت چندین بار بمباران شد و از شعبان ۱۱۸۷/اکتبر ۱۷۷۳ تا ذیحجه ۱۱۸۷/ فوریه ۱۷۷۴ به تصرف روسها درآمد. در حدود نیمه سده سیزدهم/ نوزدهم، بیروت بندر و مرکز بازرگانی مهمی به شمار میرفت که از نظر موقعیت، بعد از سِمرنَه و اسکندریه قرار داشت. این شهر متأثر از تحولات قرن سیزدهم/ نوزدهم، مرکز آموزش نوین غربی در قلمرو عثمانی و افکار غربی در جهان عرب شد. [۲۲۵]
فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ لبنان: مُند اقدم العصور التاریخیه الی عصرنا الحاضر، ج۱، ص۵۱۶ ـ۵۱۷، ترجمه رانیس فریحه، چاپ جبرائیل جبور، بیروت (۱۹۷۲).
۱۵ - تشکیل کشور لبنان کبیرپس از پایان جنگ جهانی اول و سقوط دولت عثمانی، اسماعیل حقیبیگ، واپسین والی ترک ولایت بیروت در ذیحجۀ ۱۳۳۶/سپتامبر۱۹۱۸ زمام امور ولایت بیروت را به عمربیک داعوق، شهردار بیروت سپرد و به ترکیه بازگشت. [۲۲۶]
حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، ج۱، ص۲۹۴، بیروت، ۱۹۸۰م.
[۲۲۷]
حداد، حکمت البیر، لبنان الکبیر، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۱۹۸۷م.
به دستور رئیس دولت عربی موقت در دمشق، اولین دولت محلی عربی در بیروت به ریاست عمرداعوق در محرم ۱۳۳۷/اکتبر۱۹۱۸ تشکیل گردید. [۲۲۸]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵۲، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۲۹]
زین، زین نورالدین، الصراع الدولی فی الشرق الاوسط، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۹۷۱م.
[۲۳۰]
زین، زین نورالدین، الصراع الدولی فی الشرق الاوسط، ج۱، ص۲۹۹، بیروت، ۱۹۷۱م.
این دولت محلی بیش از ۱۱ روز دوام نیافت [۲۳۱]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵۴، بیروت، ۱۹۸۷م.
زیرا بیروت بنابر پیمان سایکس ـ پیکو به عنوان پایتخت منطقۀ غربی (ساحلی) زیرنظر و قیمومت فرانسه قرار گرفت. [۲۳۲]
حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۵، بیروت، ۱۹۸۰م.
در رجب ۱۳۳۷/آوریل۱۹۱۹ ژرژپیکو نخستین کمیسرعالی فرانسه، در میان خشم مردم وارد بیروت شد و چند ماه بعد از سوء قصدی جان سالم به در برد. [۲۳۳]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۹، بیروت، ۱۹۹۳م.
در نوامبر همان سال ژنرال گورو، دومین کمیسرعالی فرانسه به جای ژرژپیکو که توانایی ادارۀ امور را نداشت، وارد بیروت شد. [۲۳۴]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۳۵]
حداد، حکمت البیر، لبنان الکبیر، ج۱، ص۶۲، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۳۶]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۲۹-۳۰، بیروت، ۱۹۹۳م.
او در ۱۶ذیحجه ۱۳۳۸ ق/۳۱اوت۱۹۲۰م طی بیانیهای ولایت بیروت و ادارههای تابع آن را منحل، [۲۳۷]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۳۱، بیروت، ۱۹۹۳م.
و در سپتامبر همان سال تشکیل کشور لبنان کبیر، به مرکزیت بیروت را اعلام کرد. [۲۳۸]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۹، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۳۹]
شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، ج۱، ص۲۵۹، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۲۴۰]
سودا، یوسف، فی سبیل الاستقلال، ج۱، ص۲۸۱، بیروت دارریحانی.
بیروت در ۱۳۳۸/۱۹۲۰ به لبنان بزرگ پیوست و تحت قیمومت فرانسه درآمد و در ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶ پایتخت جمهوری لبنان شد. در اردیبهشت ۱۳۰۵/مۀ ۱۹۲۶ قانون اساسی لبنان به تصویب رسید و بر پایۀ آن «دولت بزرگ لبنان» به «جمهوری لبنان» تغییر نام داد و بیروت به عنوان پایتخت کشور اعلام گردید. [۲۴۱]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۹۰، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۴۲]
ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، ج۱، ص۳۳، بیروت، ۱۹۹۳م.
فرانسه برای تسریع استخراج مواد خام، بندر عظیمی در بیروت تجهیز کرد و یک رشته خطوط آهن که از بیروت به دمشق متصل میشد و نواحی داخلی را به ساحل مرتبط میساخت ایجاد کرد. [۲۴۳]
لوتسکی، ولادیمیر، تاریخ عرب در قرون جدید، ج۱، ص۳۲۵، ترجمه پرویز بابائی، تهران ۱۳۴۹ش.
در نخستین سالهای قیمومت فرانسه، مهاجرت آرام و پیوستهای از شیعیان و سنیان، از اطراف بیروت یا کشورهای خاورمیانه به سوی بخش غربی شهر جریان داشت. گستره این شهر در دوره قیمومت که تا دهه ۱۹۴۰ ادامه یافت، تقریباً به دو برابر افزایش یافت.در ۱۳۰۵/۱۸۸۸، بیروت به صورت ولایتی مجزا، مشتمل بر بخش عمده ولایتهای طرابلس و صیدا درآمد. ۱۶ - جنگهای داخلی لبناندر ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م سیاستهای کامیل شمعون، رئیس جمهور وقت لبنان که سیاست دوری از کشورهای عربی و گرایش به غرب و چیرگی مارونیها بر سراسر لبنان را دنبال میکرد، و رشد سریع اقتصادی، رشد سریع و ناهمگون جمعیت شهر، وجود شکاف طبقاتی و مهمتر از همه ناخرسندی سیاسی مسلمانان، ناشی از توزیع نامتناسب قدرت، سبب افزایش تنشهای اجتماعی شد و باعث درگیریهایی میان مسلمانان و مسیحیان لبنان شد، رویارویی مسلمانان و مسیحیان در ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸ این ناآرامیها را دو چندان کرد و سرانجام در ۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵ ش/ ۱۹۷۵ـ۱۹۷۶ به جنگ داخلی خشونتباری در بیروت منجر شد. به درخواست کامیل شمعون نیروهای آمریکایی وارد بیروت شدند این جنگ در ۱۳۵۵ ش/ ۱۹۷۶ به طور موقت پایان گرفت. [۲۴۴]
ایتامار رابینوویچ، ج۱، ص۵۰، جنگ برای لبنان: ۱۹۷۰ـ ۱۹۸۵، ترجمه جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران ۱۳۶۸ش.
[۲۴۵]
ایتامار رابینوویچ، ج۱، ص۵۲، جنگ برای لبنان: ۱۹۷۰ـ ۱۹۸۵، ترجمه جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران ۱۳۶۸ش.
[۲۴۶]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۳، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۴۷]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۳۱، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
اما درگیریهای مسیحیان و مسلمانان متحد با ساف ادامه یافت. مسلمانان برخلاف مسیحیان از حضور نظامیان ساف در لبنان حمایت میکردند؛ آنان همچنین خواستار سهم بیشتری در قدرت، متناسب با جمعیت افزایش یافته خود بودند. در جنگ داخلی، بیروت با «خط سبز» خیابانی که بیروت شرقی (با اکثریت مسیحی) را از بیروت غربی (با اکثریت مسلمان) جدا میکرد، به دو بخش شرقی و غربی تفکیک شد.در ۱۳ آوریل ۱۹۷۵ به بهانۀ حملۀ شبه نظامیان فالانژ به اتوبوسی حامل فلسطینیها در ناحیۀ عین الرمانۀ بیروت، جنگهای داخلی ۱۵ سالۀ لبنان آغاز شد. در طول این جنگها بیروت دچار بحرانهای متعدد و فجایع اندوهبار بسیاری شد. [۲۴۸]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۴، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۴۹]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۱۷، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۵۰]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۴۹-۶۷، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۵۱]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۱۲۴، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
در ژوئیۀ ۱۹۸۰ فالانژها بر شبهنظامیان حزب لیبرال ملی غلبه کردند و بر منطقۀ شرق بیروت دست یافتند. [۲۵۲]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۵، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۵۳]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۱۲۶، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
سرانجام، جنگهای داخلی لبنان با توافق میان طرفهای درگیر در ۱۳۶۹ش/۱۹۹۰م در شهر طائف عربستان که به قرارداد طائف معروف است، پایان یافت. [۲۵۴]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۷، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
۱۷ - حمله اسرائیل به لبناندر ۱۴ خرداد ۱۳۶۱/ ۴ ژوئن ۱۹۸۲ اسرائیل با حمایت آمریکا به لبنان حمله و لبنان را اشغال کردند، و بخش غربی بیروت را محاصره کردند. و این شهر را به شدت گلوله باران کرد. [۲۵۵]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۳۸-۳۹، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۵۶]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۱۳۵-۱۵۶، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۵۷]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۵۸، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۵۸]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۱۳۶، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
غرب بیروت براثر ده روز جنگ اسرائیل با نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین متحمل خسارات سنگینی شد. [۲۵۹]
علی بابائی، غلامرضا، فرهنگ تاریخی ـ سیاسی ایران و خاورمیانه، ج۱، ص۲۵۲، تهران ۱۳۷۴ ش.
در مرداد/ اوت همان سال در حالی که غرب بیروت همچنان در محاصره نیروهای اسرائیل قرار داشت، نیروهای ساف زیر نظارت نیروهای چندملیّتی (فرانسه، ایتالیا و ایالات متحده) تا دهم شهریور ۱۳۶۱/اول سپتامبر ۱۹۸۲ بهطور کامل از غرب بیروت خارج شدند. در پی ترور بشیرجمیل، رئیس جمهور لبنان، در ۲۳ شهریور/۱۴ سپتامبر، ناآرامیها دوباره در بیروت افزایش یافت. شبه نظامیان مسیحی فالانژ که از طریق نیروهای اسرائیلی به غرب بیروت راه یافته بودند، صدها فلسطینی غیرنظامی از جمله زنان و کودکان را در اردوگاههای صبرا و شتیلا به قتل رساندند.۱۸ - تشکیل جنبش حزبالله و نقش آنپس از اشغال بیروت، گروهی از اعضای جنبش امل به همراه عدهای دیگر از مبارزان خارج از این جنبش، حرکت صهیونیستی جدیدی به نام جنبش حزب الله لبنان نهادند. حزب اللّه با ایجاد هستههای مقاومت به عملیات گستردهای بر ضد اسرائیل در حاشیه جنوبی بیروت دست زد. [۲۶۰]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۱۱۴ـ ۱۱۵، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
در بهمن ۱۳۶۲/ فوریه ۱۹۸۴ نیروهای دروزی و شیعه، اداره بخش غربی بیروت را از دست حکومت لبنان خارج کردند. حزب الله، در اعتراض به حضور نیروهای چندملیتی (فرانسوی و امریکایی) در بیروت، علیه نیروهای امریکایی عملیات انتحاری انجام داد که به کشته شدن تعداد زیادی از آنها منجر شد. به دنبال آن نیروهای چندملیّتی از بیروت خارج شدند. [۲۶۱]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۶، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
پس از انفجار پایگاه نیروهای آمریکایی و فرانسوی در بیروت و خروج نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبران آن از شهر و به سبب مقاومت سرسختانۀ مردم بیروت، نیروهای اسرائیلی در ۱۳۶۴ش/ ۱۹۸۵ ناگزیر به عقبنشینی شدند و نیروهای خود را از سراسر لبنان، بویژه بیروت، خارج ساخت و تنها شماری از نیروهای خود را در امتداد نوار مرزی با لبنان مستقر کرد و محاصرۀ ۱۰ هفتهای بیروت پایان یافت. [۲۶۲]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۶، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
[۲۶۳]
رابینویچ، ا.، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۴، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۶۴]
یومیات و وثائق الوحدة العربیة ۱۹۸۵، بیروت: مرکز دراسات الوحدة العربیة، ۱۹۸۶.
۱۹ - جنگ بیروت شرقی و غربیدر ۱۳۶۷ ش /۱۹۸۸، امین جمیل رئیس جمهور مارونی لبنان، ژنرال عون، فرمانده ارتش لبنان، را بهطور غیرقانونی به نخست وزیری موقت منصوب کرد. گروههای مسلمان و ملیّون در غرب بیروت با این انتصاب مخالفت کردند و جنگ سختی بین بیروت شرقی و غربی درگرفت که چندین ماه به طول انجامید [۲۶۵]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۶، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
در حالی که میشل عون بر قسمت شرقی بیروت حکومت میراند و خود را رئیس جمهور لبنان میخواند، مجلس لبنان به دنبال انعقاد توافقنامه طائف (۱۳۶۸ ش /۱۹۸۹)، رنه معوض و پس از قتل وی، الیاس هراوی را به ریاست جمهوری برگزید. ژنرال عون از به رسمیت شناختن این موافقتنامه و حکومت الیاس هراوی سرباز زد. در ۲۱ مهر ۱۳۶۹/۱۳ اکتبر ۱۹۹۰ نیروهای سوری به پشتیبانی هراوی، مقرّ میشل عون را بمباران کردند. ژنرال عون پس از مدتی به فرانسه گریخت. [۲۶۶]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۸۶ـ۸۷، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
در همان سال به عنوان بخشی از موافقتنامه طائف، حکومت لبنان به همه شبه نظامیان جوامع درگیر دستور داد که از بیروت عقب نشینی کنند.۲۰ - اثرات جنگ داخلی بر بیروتپیش از جنگ داخلی ۱۳۵۴ـ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۷۵ـ۱۹۹۱، بیروت، با برخورداری از نظام مالی و تجاری آزاد و بانکداری موفق، بندر و فرودگاه مجهز، پایگاه مهم مبادلات مالی و ارزی بین المللی و مرکز فعالیتهای تجاری منطقه خاورمیانه بود. همچنین وجود دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد، مطبوعات آزاد و نشریات و روزنامههایی که مخاطبانی در دیگر کشورها داشت، موقعیت علمی و فرهنگی برجستهای بدان میبخشید. بخش عمده امور اقتصادی لبنان در بیروت و پیرامون آن تمرکز یافته بود و فعالیتهای اقتصادی سایر مناطق لبنان به این شهر وابسته بود. [۲۶۷]
فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ لبنان: مُند اقدم العصور التاریخیه الی عصرنا الحاضر، ج۱، ص۵۶۶ ـ۶۱۳، ترجمه رانیس فریحه، چاپ جبرائیل جبور، بیروت (۱۹۷۲).
جنگ داخلی، موقعیت ممتاز و پرآوازه آن را متزلزل کرد. بر اثر جنگ زیرساختهای شهری نابود شد. بویژه ناحیه مرکزی شهر، محل استقرار ساختمان مجلس و مراکز بانکی بهطور کامل تخریب شد. با پایان گرفتن جنگ، حکومت رفیق حریری بر بازسازی مرکز شهر بیروت تأکید کرد. از آن پس ترمیم خرابیها در شهر ادامه یافته و ساختمانهای تجاری و مسکونی جدیدی بنا شده است. ۲۱ - آوارگان فلسطینی در بیروتبسیاری از آوارگان فلسطینی که در ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ بویژه پس از کشتار دیر یاسین از نواحی شمالی و ساحلی فلسطین گریخته بودند در بخش غربی بیروت اسکان یافتند، مهاجران فلسطینی سرمایه خود را به فعالیتهای بازرگانی و اقتصادی جدید در بیروت اختصاص دادند و همراه بازرگانان و سرمایهداران لبنانی، منطقه تجاری حمرا را در بخش غربی بافت قدیمی شهر، بنیان نهادند. ۲۲ - مرکز فعالیتهای تجاریبراثر جنگ اعراب و اسرائیل (۱۳۲۷ ش /۱۹۴۸) و در پی بسته شدن بندر حیفا، بندر بیروت با امکانات مناسب خود جایگزین آن شد. درآمدهای کشورهای نفت خیز خلیج فارس و عربستان به کمک نظام بانکداری موفق بیروت، این شهر را مرکز فعالیتهای تجاریِ کشورهای عربی کرد. [۲۶۸]
فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ لبنان: مُند اقدم العصور التاریخیه الی عصرنا الحاضر، ج۱، ص۶۱۳، ترجمه رانیس فریحه، چاپ جبرائیل جبور، بیروت (۱۹۷۲).
۲۳ - گسترش شهر بیروت بر اثر مهاجرتطی دهه ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ و نیمه اول دهه ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۰، بر اثر مهاجرت دامنهدار مردم مناطق روستایی جبل، شوف، بقاع و جنوب لبنان و فلسطین و مهاجران کرد و آشوری ترکیه، عراق و سوریه و مسیحیان سوریه و مصر، شهر بیروت به سرعت گسترش یافت. با وجود این، تغییر اصلی جمعیت شهر بر اثر مهاجرت گسترده شیعیان طی دهه ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ به وجود آمد. صدها هزارتن از شیعیان از منطقه جنوبی لبنان که مرکز رویارویی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و اسرائیل بود، آواره شدند و در شرق و جنوب بیروت (مانند برج البراجنه) اسکان یافتند. ۲۴ - ترکیب جمعیتی شهر بیروتجمعیت بیروت در ۲۰۰۳م حدود ۰۰۰‘۵۰۰‘۱ تن برآورد شده است [۲۶۹]
Encyclopaedia of the Orient, Lexicorientcom/eo/eiruthtm.
[۲۷۰]
Encarta refernce Library, ۲۰۰۳.
که حدود ۴۵٪ از جمعیت لبنان و حدود ۷۰٪ از جمعیت شهرنشین آن کشور را در برمیگیرد. [۲۷۱]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۵، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
جمعیت شهر بیروت در ۱۹۹۱، ۰۰۰، ۱۰۰، ۱ تن برآورد شده است. در ۱۳۲۹ ش/ ۱۹۵۰ اهل سنت و ارمنیها بزرگترین گروه مذهبی در بیروت بودند، اما با مهاجرت شمار زیادی از شیعیان در دهه ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ و پس از آن، به بیروت، به مرور ترکیب جمعیتی شهر به نحو چشمگیری تغییر کرد. برای نمونه، آمار ۱۳۵۰ ش /۱۹۷۱ نشان میدهد که ۴۵% کل شیعیان لبنان فقط در شهر بیروت و حومه آن زندگی میکردهاند. با توجه به تغییرات جمعیتی، در دهه ۱۳۷۰ش/ ۱۹۹۰، شیعیان به بزرگترین گروه مذهبی تبدیل شدند و پس از شیعیان، اهل سنت مهمترین گروه مذهبیاند. اکثریت مسلمانان مشتمل بر مسلمانان سنی مذهب، دروزی و شیعه در بیروت غربی سکونت دارند؛ بویژه حومه جنوبی بیروت غربی (ضاحیه) بیشتر مرکز سکونت شیعیان است. مردم بیروت شرقی تقریباً همه مسیحیاند، مارونیها و ارتدوکسهای یونانی و ارامنه مهمترین جوامع مسیحی ساکن در بیروت شرقی را تشکیل میدهند و کاتولیکهای یونانی، رومی و پروتستانها، کلدانیها و قبطیها دیگر فرقههای مسیحی را شامل میشوند. جامعه کوچکی از یهودیان نیز در بیروت زندگی میکنند. [۲۷۲]
بومونت، پیتر، جرالد هنری بلیک و جان مالکوم واگ استاف، خاورمیانه، ج۱، ص۴۸۴، ترجمه محسن مدیر شانه چی، محمود رمضان زاده، و علی آخشینی، مشهد ۱۳۶۹ ش.
۲۵ - مراکز فرهنگی و رسانهایمراکز و دفاتر پرشمار مطبوعاتی، انتشاراتی، رادیویی، تلویزیونی (کابلی و ماهوارهای) و خبرگزاری خارجی در این شهر مستقر است و فعالیتهای فرهنگی و رسانهای بسیاری را سامان میدهند که مخاطبان زیادی در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا دارد. [۲۷۳]
نادری سمیرمی، احمد، لبنان، ج۱، ص۴۷ـ۵۰، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۶ ش.
گفتنی است که دانشگاههای بیروت، به علت نزدیکی به ایران و قرابت دینی ـ فرهنگی، نخستین انتخاب محصلان ایرانی در قرن نوزدهم بود و کسانی مانند: قاسم غنی، محمدعلی جمالزاده و محمود حسابی از تحصیل کردگان این دانشگاهها بودهاند. ۲۶ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ. (۲) ابن ایاس، محمد، بدائع الزهور، به کوشش محمدمصطفیٰ، قاهره، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۳) ابن بطوطه، رحلة، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۴) ابن جزری، محمد، حوادث الزمان و ابنائه، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م. (۵) ابن دواداری، ابوبکر، کنز الدرر، به کوشش صلاحالدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م. (۶) ابن سباط غربی، حمزه، تاریخ، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۷) ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۸۲ق/۱۹۹۳م. (۸) ابن شداد، یوسف، النوادر السلطانیة، به کوشش محمد درویش، دمشق، ۱۹۷۹م. (۹) ابن عبری، غریغوریوس، تاریخ الزمان، ترجمۀ اسحاق ارمله، بیروت، ۱۹۸۶م. (۱۰) ابن قلانسی، حمزه، ذیل تاریخ دمشق، بیروت، ۱۹۰۸م. (۱۱) ابوشقرا، یوسف خطار، الحرکات فی لبنان الیٰ عهد المتصرفیة، به کوشش عارف ابوشقرا، بیروت، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م. (۱۲) ابوصالح، عباس، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان، بیروت، ۱۹۸۴م. (۱۳) ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، دارالمعرفه. (۱۴) انطاکی، یحییٰ، تاریخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۹۹۰م. (۱۵) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش صلاحالدین منجد، قاهره، ۱۹۵۶م. (۱۶) تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من الفتح الاسلامی حتیٰ سقوط الدولة الامویة، طرابلس، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. (۱۷) تدمری، عمر عبدالسلام، لبنان من قیام الدولة العباسیة، طرابلس، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م. (۱۸) تمیمی، رفیق و محمد بهجت، ولایة بیروت، بیروت، ۱۳۳۵ق. (۱۹) حتی، فلیپ، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ترجمۀ جورج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۱۹۸۲م. (۲۰) حداد، حکمت البیر، لبنان الکبیر، بیروت، ۱۹۸۷م. (۲۱) حکیم، یوسف، بیروت و لبنان فی عهد آل عثمان، بیروت، ۱۹۸۰م. (۲۲) حلاق، حسان، بیروت المحروسة فی العهد العثمانی، بیروت، ۱۹۸۷م. (۲۳) دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۲۴) دبس، یوسف، تاریخ سوریة الدنیوی والدینی، به کوشش مارون رعد و نظیر عبود، بیروت، درنظیرعبود. (۲۵) دمشقی، محمد، نخبة الدهر، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۲۶) دویهی، اسطفان، تاریخ الازمنة، به کوشش بطرس فهد، بیروت، دارلحد خاطر. (۲۷) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش صلاحالدین منجد، کویت، ۱۹۸۴م. (۲۸) رابینویچ، ایتامار، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش. (۲۹) رافق، عبدالکریم، بلاد الشام و مصر، دمشق، ۱۹۶۸م. (۳۰) زیاده، نقولا، مدن عربیة، بیروت، دارالطلیعه. (۳۱) زین، زین نورالدین، الصراع الدولی فی الشرق الاوسط، بیروت، ۱۹۷۱م. (۳۲) سالم، عبدالعزیز، تاریخ مدینة صیدا فی العصر الاسلامی، اسکندریه، ۱۹۸۶م. (۳۳) سودا، یوسف، فی سبیل الاستقلال، بیروت دارریحانی. (۳۴) شبارو، عصام محمد، تاریخ بیروت، بیروت، ۱۹۸۷م. (۳۵) شدیاق، طنوس، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، به کوشش مارون رعد و الیاس حنا، بیروت، ۱۹۹۷م. (۳۶) شهاب، حیدراحمد، تاریخ احمد باشا الجزار، به کوشش انطونیوس شبلی و اغناطیوس عبده خلیفه، بیروت، ۱۹۵۵م. (۳۷) شهابی، بشیر، تاریخ الامیر حیدراحمد الشهابی، به کوشش مارون رعد و نطیر عبود، بیروت، دارنظیرعبود. (۳۸) شهابی، بشیر، لبنان فی عهد الامراء الشهابیین، به کوشش اسدرستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۵م. (۳۹) صالح بن یحیی، تاریخ بیروت، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۹۲۷م. (۴۰) صلیبی، کمال سلیمان، تاریخ لبنان الحدیث، بیروت، ۱۹۶۷م. (۴۱) طافور، رحلة، ترجمۀ حسن حبشی، پورت سعید، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م. (۴۲) طربین، احمد، ازمة الحکم فی لبنان، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م. (۴۳) عاشور، سعید عبدالفتاح، مصر و الشام فی عصر الایوبیین و الممالیک، بیروت، ۱۹۷۲م. (۴۴) عمادالدین، کاتب محمد، الفتح القسی فی الفتح القدسی، به کوشش محمدمحمود صبح، قاهره، الدارالقومیة للطباعة و النشر. (۴۵) عوض، عبدالعزیز محمد، الادارة العثمانیة فی ولایة سوریة، به کوشش احمد عزت عبدالکریم، قاهره، ۱۹۶۹م. (۴۶) عهد عتیق. (۴۷) قدامة بن جعفر، الخراج، به کوشش محمد حسین زبیدی، بغداد. (۴۸) قلقشندی، احمد، صبح الاعشیٰ، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م. (۴۹) کارن، جان، رحلة فی لبنان، ترجمۀ رئیف خوری، بیروت، ۱۹۴۸م. (۵۰) کرامه، رافائیل، حوادث لبنان و سوریة من سنة ۱۷۴۵ الیٰ سنة ۱۸۸۰، به کوشش باسیوس قطان، بیروت، ۱۹۸۳م. (۵۱) کردعلی، محمد، خطط الشام، دمشق، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۵۲) گوئیس، هانری، بیروت و لبنان منذ قرن و نصف القرن، ترجمۀ مارن عبود، بیروت، ۱۹۴۹م. (۵۳) لامنس، هنری، تسریح الابصار، حازمیه، ۱۴۰۲ق. (۵۴) لامنس، هنری، الحیاة فی بیروت علیٰ عهد الصلیبیین، المشرق، بیروت، ۱۹۳۳م، س۳۱. (۵۵) لبنان، مباحث علمیة و اجتماعیة، به کوشش فؤاد افرام بستانی، بیروت، ۱۹۶۹م. (۵۶) لورته، لویس، مشاهدات فی لبنان، ترجمۀ کرم بستانی، بیروت، ۱۹۵۱م. (۵۷) مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، به کوشش جمالالدین شیال، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۵۸) مکی، محمدعلی، لبنان من الفتح العربی الیٰ الفتح العثمانی، بیروت، ۱۹۷۷م. (۵۹) نابلسی، عبدالغنی و رمضان عطیفی، رحلتان الیٰ لبنان، به کوشش صلاحالدین منجد و اسطفان ویلد، بیروت، ۱۹۷۹م. (۶۰) نادری سمیرمی، احمد، لبنان، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،. (۶۱) ولی، محمدطه، بیروت فی التاریخ و الحضارة و العمران، بیروت، ۱۹۹۳م. (۶۲) یزبک، یوسف ابراهیم، اوراق لبنانیة، حازمیه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۶۳) یعقوبی، احمد، البلدان، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م. (۶۴) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. (۶۵) تقوی، احمد بن نصرالله و جعفر قزوینی، تاریخ الفی: تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سال های ۸۵۰ ـ۹۸۴ ه، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۷۸ش. (۶۶) سلیمان، شفیق، بیروت العتیقه (بیت مری) فی التاریخ، بیروت. (۶۷) بومونت، پیتر و جرالد هنری بلیک و جان مالکوم واگ استاف، خاورمیانه، ترجمه محسن مدیر شانه چی، محمود رمضان زاده، و علی آخشینی، مشهد ۱۳۶۹ ش. (۶۸) علی بابائی، غلامرضا، فرهنگ تاریخی ـ سیاسی ایران و خاورمیانه، تهران ۱۳۷۴ ش. (۶۹) لوتسکی، ولادیمیر، تاریخ عرب در قرون جدید، ترجمه پرویز بابائی، تهران ۱۳۴۹ش. (۷۰) یومیات و وثائق الوحدة العربیة ۱۹۸۵، بیروت: مرکز دراسات الوحدة العربیة، ۱۹۸۶. (۷۱) Britannica, macropaedia, ۱۹۷۸. (۷۲) Britannica Atlas, Chicago, ۱۹۹۶. (۷۳) Encarta refernce Library, ۲۰۰۳. (۷۴) Encyclopaedia of the Orient, Lexicorientcom/eo/eiruthtm. (۷۵) Jidejian, N, The Story of Lebanon in Pictures, Beirut, ۱۹۹۲. (۷۶) Strabo, The Geography, tr, H L Jones, London, ۱۹۴۹. ۲۷ - پانویس
۲۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیروت»، شماره۵۳۶۸. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیروت »، شماره۲۴۵۳. ردههای این صفحه : جغرافیای اسلامی | لبنان | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|