دایگیدایگی یعنی اینکه زنی مسئولیت شیر دادن و پرورش دادن کودک دیگران را بر عهده بگیرد. از احکام دایگی در بابهاى اجاره، نکاح و دیات سخن گفتهاند. ۱ - تعریف دایگیدایگى به شیر دادن و پرورش کودک دیگرى گفته می شود. ۲ - اجاره دایهاجاره یا متعلق به اعیان مملوک از قبیل حیوان یا خانه یا مزرعه یا کالا یا لباس و مانند اینها است که مفید تملیک منفعت آنها در برابر عوض میباشد، یا متعلق به خود انسان است؛ مانند اینکه شخص آزاد خودش را برای کاری اجیر نماید که غالباً مفید تملیک کار او به دیگری در مقابل اجرتی که قرار داده شده میباشد. و گاهی مفید تملیک منفعت وی است - نه کارش - مانند اینکه زن شیرده خودش را برای شیر خوردن بچه اجاره دهد نه برای شیر خوراندن به او. [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۰۶، کتاب الاجارة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
بنابراین «اجیر کردن زن برای شیر خوراندن جایز است، بلکه برای شیر خوردن (بچه) هم جایز است؛ به اینکه طفل مدتی معیّن از او شیر بخورد اگرچه آن زن کاری انجام ندهد. و در صحت اجیر شدن وی برای این کار، اذن و رضایت شوهر معتبر نیست، بلکه اگر مانع حق استمتاع او از زن نباشد، حق منع کردن او را از اجیر شدن ندارد. و در صورت مانع بودن، در صحت اجیر شدنش، اذن یا اجازه شوهر معتبر است.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۱۸، کتاب الاجارة، مسالة۳۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
به بیان دیگر زن مىتواند با اجازه شوهر براى دایگى اجیر شود و در صورت عدم رضایت شوهر و منافات داشتن دایگى با حق واجب زوج، اجاره دادن خود براى این کار بر زن حرام و اجاره باطل است. [۴]
مستند العروة (الإجارة)،ج ۱،ص ۳۶۲- ۳۶۳.
مشاهده کودک توسط دایه یا توصیف آن، به گونهاى که جهالت بر طرف گردد، شرط صحت عقد اجاره است. در اینکه مشخص بودن محل شیر دادن نیز شرط است یا نه، اختلاف است. زنى که تنها براى دایگى اجیر شده، کارهایى همچون پرستاری، نگهداری و شستن لباسهاى کودک بر او واجب نیست، مگر آنکه حضانت و پرستاری یا بردن در منزل در متن عقد ذکر شود که در فرض آخر، مراقبت از کودک لازمه آن خواهد بود. ۳ - شرایط دایهمستحب است دایهاى که براى کودک برمىگزینند، آزاد، دوازده امامی، عاقل، عفیف و زیبا باشد و اجیر کردن کنیز، غیر دوازده امامى، کم خرد، زنازاده، زشت صورت، بد خوی و زنى که از راه زنا حامله و داراى شیر شده، مکروه است. [۸]
توضیح المسائل مراجع، ج۲،ص ۵۱۱ م ۲۴۸۸.
در حال اضطرار مى توان زن ذمی را براى دایگى برگزید. در این صورت سزاوار است او را از نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک بازداشت؛ لیکن سپردن کودک به وى براى بردن به منزل مکروه است. این کراهت درباره دایه مجوسی شدیدتر است. امام خمینی در تحریرالوسیله در بیان اوصاف زنی که برای شیر دادن اولاد انتخاب میگردد مینویسد: مستحب است که برای شیر دادن اولاد، زنی مسلمان، عاقل، عفیف، پاکیزه و دارای اوصاف خوب، اختیار شود؛ زیرا شیر تاثیر تامّی در شیرخوار دارد چنان که تجربه شاهد آن است و اخبار و آثار ناطق به آن میباشند، که از امام باقر (علیهالسلام) است که فرمود: پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: زن احمق و زنی که چشم او ضعیف است را مرضعه قرار ندهید؛ زیرا شیر سرایت میدهد. و از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که: زن احمق را مرضعه قرار ندهید؛ زیرا که شیر بر طبیعت غلبه مینماید. و از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که: نگاه کنید چه کسی اولاد شما را شیر میدهد؛ زیرا فرزند بر آن نشو و نما میکند. و غیر اینها از اخباری که از آنها استفاده میشود برای شیر دادن بچه، زنانی که دارای صفات خوب از نظر خلقت و اخلاق هستند، انتخابشان رجحان دارد و اختیار ضدّ آنها مرجوح و مکروه است، مخصوصاً اگر کافره باشد. و اگر اضطرار پیدا شود که او را مرضعه قرار دهد پس زن یهودی و نصرانی را بر زن مشرک و مجوس، اختیار نماید و بااینحال، طفل را به آنها تحویل ندهد و بچه را با خود به خانههایشان نبرند و مرضعه را از خوردن شراب و خوردن گوشت خوک بازدارد. و کراهت مرضعه قرار دادن زن زانیه با شیری که از زنا حاصل شده و زنی که از زنا متولد شده است، مانند کافره است یا کراهتش شدیدتر است؛ از امام باقر (علیهالسلام) است که: «شیر یهودیه و نصرانیه و مجوسیه نزد من محبوبتر از ولد زنا میباشد» و از امام کاظم (علیهالسلام) سؤال میشود از زنی که زنا داده آیا صلاحیت دارد که او را مرضعه قرار بدهند؟ فرمود: «صلاحیّت ندارد و شیر دختر او هم که از زنا متولد شده است صلاحیّت ندارد.» [۱۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۹۶، کتاب النکاح، القول فی الرضاع، تنبیه، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴ - احکام دیات دایهدایه امین است و اگر مدعی فوت کودک شود قولش پذیرفته است. اگر دایه کودک را به خانوادهاش بازگرداند، لیکن آنان، منکر فرزندى وى باشند، قول دایه پذیرفته مىشود، مگر آنکه دروغگویی وى ثابت گردد که در این صورت بنابر مشهور باید کودک آنان را به خانوادهاش تحویل دهد و در صورت عدم تحویل باید دیه او را بپردازد. زنى که دایگى کودکى را پذیرفته، بدون اجازه ولى کودک نمىتواند او را به دایهاى دیگر تحویل دهد و اگر چنین کند ضامن است. اگر بر اثر غلتیدن دایه در خواب روى کودک، وى بمیرد، در ثبوت دیه بر دایه یا عاقله او اختلاف است. برخى قائل به تفصیل شده و گفتهاند: اگر علّت پذیرش کودک، فقر و نیاز بوده، دیه بر عاقله است و اگر فخر فروشی و مانند آن بوده، بر عهده خود دایه است. ۵ - پانویس۶ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۵۸۱-۵۸۲. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |