حرصمیل شديد به چيزى يا براى به دست آوردن چيزى را حرص می نامند. حِرص، از رذایل اخلاقی به شمار میرود. از آن به مناسبت در باب هاى اجتهاد و تقلید، حج ، تجارت و شهادات سخن گفته اند. فهرست مندرجات۱.۱ - ۱) حرص در قرآن و تفاسیر ۱.۱.۱ - واژه مترادف هلوع ۱.۱.۲ - فایده صفت حرص ۱.۲ - ۲) حرص در احادیث ۱.۲.۱ - مصداق حرص مثبت ۱.۲.۲ - حرص مذموم ۱.۲.۳ - ماهیت حرص ۱.۲.۴ - راه مهار حرص ۱.۲.۵ - پیامدهای حرص ۱.۲.۶ - رابطه حرص و معیشت ۱.۲.۷ - لفظ حرص در احادیث ۱.۳ - ۳) حرص در اخلاق و عرفان ۱.۳.۱ - آثار حرص ورزیدن ۱.۳.۲ - درمان حرص ۱.۳.۳ - حرص در کتب عرفانی ۱.۳.۴ - حرص درمتون عرفانی ۲ - حکم فقهی حرص ۳ - فهرستمنابع ۴ - پانویس ۵ - منابع ۱ - معنای حرصحرص مصدری عربی است و یکی از دو معنای اصلی آن خواستن و تمایل بسیار زیاد به چیزی است. در فارسی در برابر آن « آز » و « زیادت جویی » را به کار برده اند. [۱]
ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «حرص».
[۲]
ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «حرص».
[۳]
علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه «حرص».
واژه حرص در احادیث و متون اخلاقی بار معنایی منفی یافته، اما در قرآن بیشتر در همان معنای لغوی به کار رفته است. ۱.۱ - ۱) حرص در قرآن و تفاسیردر قرآن واژه حرص پنج بار به کار رفته است. - در آیه ۹۶ سوره بقره ، از میل شدید قوم یهود به زندگی طولانی در دنیا با تعبیر توبیخ آمیز «اَحْرَصَ النّاسِ علی حَیوةٍ» (حریص ترین مردم بر زندگی) یاد شده است. منشأ این حرص یهود آن است که میدانند به علت کفر ، در آخرت سرنوشتی جز عذاب و محروم شدن از نعمت های الهی ندارند. [۵]
طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۹۶ سوره بقره.
[۶]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۹۶ سوره بقره.
در چند آیه نیز این واژه برای بیان خیرخواهی شدید پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به مردم و عزم ایشان بر هدایت انسانها به کار رفته است. [۱۰]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل توبه: ۱۲۸.
[۱۱]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل یوسف: ۱۰۳.
[۱۲]
محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ذیل توبه: ۱۲۸، او، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۱۳]
محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ذیل نحل: ۳۷، او، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۱۴]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل یوسف: ۱۰۳، ج ۵، جزء ۹ و ۱۰، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، ج ۹، جزء۱۸، بیروت ۱۹۶۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۵]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل نحل: ۳۷، ج ۵، جزء ۹ و ۱۰، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، ج ۹، جزء۱۸، بیروت ۱۹۶۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۶]
حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج۱، ص۲۶۲، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۶ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰.
آیه ۱۲۹ سوره نساء ، هم متضمن معنای لغوی حرص است.۱.۱.۱ - واژه مترادف هلوعواژه مترادف حرصِ اصطلاحی در قرآن کریم «هَلُوع» است. براساس آیه ۱۹ سوره معارج ، خداوند انسان را هلوع آفریده است. مفسران این واژه را « بسیار حریص و ناشکیبا » معنا کرده اند. [۱۸]
طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۹ سوره معارج.
[۱۹]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۹ سوره معارج.
[۲۰]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه ۱۹ سوره معارج، ج ۵، جزء ۹ و ۱۰، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، ج ۹، جزء۱۸، بیروت ۱۹۶۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
گویا این معنا مستند به آیات ۲۰ و ۲۱ سوره معارج است که میگوید: چون شرّی به انسان برسد، بسیار جزع و بی تابی میکند و چون خیری به او رسد، بخل میورزد. [۲۱]
طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۹-۲۱ سوره معارج .
[۲۲]
زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل آیه ۱۹-۲۱ سوره معارج .
[۲۳]
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه ۱۹-۲۱ سوره معارج .
[۲۴]
ذیل آیه ۱۹،۲۱ سوره معارج، طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
۱.۱.۲ - فایده صفت حرصبه نظر مفسران، این صفت را خداوند در نهاد انسان قرار داده است تا به کمک عقل ، آن را برای رسیدن به خیر و حفظ آن (حرص بر خیر) و گریز از شر به کار برد؛ بنابراین، لحن توبیخ آمیز آیات ۱۹ تا ۲۱ سوره معارج متوجه سوء تدبیر برخی انسانها در استفاده از این صفت است و ناظر به اصل صفت، که آفرینش خداوندی است، نیست. [۲۵]
آیات ۲۲-۲۳ معارج مصلّین را مستثنا میسازد.
[۲۶]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل معارج: ۱۹.
[۲۷]
زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل معارج: ۱۹.
[۲۸]
محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح الغیب، ذیل معارج: ۱۹، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۲۹]
طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل معارج: ۱۹.
۱.۲ - ۲) حرص در احادیثحرص ورزيدن نسبت به دنیا صفتى ناپسند است که در احاديث متعدد نکوهش شده و از ريشه هاى کفر ، از نشانه هاى شقاوت انسان، سبب معصیت حضرت آدم و حوا و دعوت کننده به ارتکاب گناهان [۳۳]
الکافى (کلينى)ج ۸،ص ۱۹.
شمرده شده است.مصداق های حرص معمولاً در احادیث ذکر گردیده است و به حسب مورد، حرص بار معنایی مثبت یا منفی دارد. ۱.۲.۱ - مصداق حرص مثبتنمونه قِسم نخست، احادیثی است که در آنها به حرص بر انجام دادن کارهای خیر سفارش شده [۳۴]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۶۶، بیروت: دارصادر.
یا حرص بر فهم دین ( فقه ) و جهاد در راه خدا از نشانه های مؤمنان دانسته شده است. [۳۵]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۳۱.
در مقابل، حرص بر دنیا، مال و قدرت نکوهش شده است. [۳۶]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۲، ص۴۴۸، بیروت: دارصادر.
[۳۷]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۹۲، بیروت: دارصادر.
۱.۲.۲ - حرص مذمومبراساس احادیث، حرصِ مذموم تلاش بیهوده ای است که انسان برای کسب آنچه بیش از نیاز اوست انجام میدهد [۳۸]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۳۰ـ۱۳۱.
و این در واقع نشانه خرسند نبودن او به رزقی است که خداوند برایش مقدر کرده است [۳۹]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۱۷، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
[۴۰]
احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۷، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم (۱۳۳۱ش (.
[۴۱]
ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۴، ص۳۹۳، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
ازاین رو ترک حرص موجب فزونی رزق انسان دانسته شده است. [۴۲]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۰۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
ریشه حرص دنیا دوستی و نیز سوء ظن به خداست [۴۳]
علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
[۴۴]
علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
[۴۵]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۳۹، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
[۴۶]
سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۶۳، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ۱۴۰.
که با ایمان به خدا قابل جمع نیست. [۴۷]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۸۳، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۴۸]
علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۵۰، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱.۲.۳ - ماهیت حرصدر احادیث، به ماهیت حرص و خصوصیات حریص نیز اشاره شده، از جمله اینکه حرص امری غیر عقلانی [۴۹]
ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، ج۱، ص۲۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
و اسارت آور است که تا دم مرگ انسان حریص را رها نمیسازد. [۵۰]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۹۲، بیروت: دارصادر.
[۵۱]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۳۴.
امام سجاد علیهالسلام حرص را اولین گناهی دانسته است که انسان (آدم و حوا) مرتکب آن شد و آنچه را که بدان نیاز نداشت خواست. [۵۲]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۳۰ـ۱۳۱.
حضرت علی علیهالسلام نیز حرص بر دنیا را پست ترین پستی ها خوانده است. [۵۳]
ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۴، ص۳۸۲، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
از طرفی، وجود عوامل درونی و بیرونی برای سوق دادن انسانها به حرص ورزیدن، موجب شده است که معصومین علیهمالسلام پیروان خود را با تأکیدات مختلف از آزمندی نهی کنند. [۵۴]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۱۷، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
[۵۵]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۲، ص۴۴۸، بیروت: دارصادر.
[۵۶]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۵۷]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۴۵۱، بیروت ۱۴۰۱.
آنها در ادعیه خود نیز از خداوند درخواست کردهاند که ایشان را از این رذیله اخلاقی حفظ فرماید. [۵۸]
علی بن حسین (علیهالسلام)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، دعای ۳، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ش.
آنان پیروان خود، به ویژه حاکمان ، را از مشورت با انسان حریص نیز بازداشته اند، چرا که حرص، آزمندی و نیز میل بر ستمگری را در نظر انسان نیکو جلوه میدهد. [۵۹]
علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغة، نامه ۵۳، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
[۶۰]
ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۴، ص۴۰۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۱.۲.۴ - راه مهار حرصبه رغم نکوهش فراوان حرص بر دنیا، در تعلیم معصومین علیهمالسلام، کسب مال از راه حلال و بی نیازی جستن از دیگران از برترین عبادات است. [۶۱]
ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱، قم ۱۳۶۸ش.
در احادیث اخلاقی، قناعت [۶۲]
احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۹۷، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم (۱۳۳۱ش (.
[۶۳]
ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، ج۱، ص۲۸۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
و یاد مرگ [۶۴]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۷۱، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
[۶۵]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۳۹، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
موجب مهار حرص دانسته شده است.براساس احادیث، مفاهیمی چون توکّل [۶۶]
احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۹۷، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم (۱۳۳۱ش (.
و زهد [۶۷]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۹.
[۶۸]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۷۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
نیز از مفاهیم مخالف حرص اند.۱.۲.۵ - پیامدهای حرصدر احادیث به نقش تأثیرگذار حرص و نیز پیامدهای زیان بار آن اشاره شده است، از جمله آنکه حرص به همراه کبر و حسد سه ریشه کفرند [۶۹]
کلینی، الکافی، ج ۲ ص۲۸۹.
و حرص موجب غفلت از یاد خداوند میشود که خود عظیم ترین فساد است. [۷۰]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۰۷، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
همچنین ناامیدی از خداوند [۷۱]
ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، ج۱، ص۸، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
و ناخرسندی به رضای او را به دنبال دارد. [۷۲]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
انسان حریص قیامت را از یاد میبرد [۷۳]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۷۴]
محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۳۲۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
و به دام گناهان میافتد [۷۵]
کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۹.
که کذب ، ظلم ، قطع رحم و کسب درآمد از راه حرام از جمله آن هاست. [۷۶]
سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۷۸، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ۱۴۰.
[۷۷]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۱۷۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
بنابراین، انسان حریص خود را در معرض غضب الهی قرار میدهد و خود را گرفتار عقاب سخت و بی پایانی میکند [۷۸]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۱۸، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
که نتیجه آن محروم شدن از نعمت های اخروی است. [۷۹]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۹.
[۸۰]
علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۵۰، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱.۲.۶ - رابطه حرص و معیشتاز دیگر نتایج حرص، گرفتار شدن به فقر است. [۸۱]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۰۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
اساساً به بیان حضرت علی علیهالسلام فقر همان حرص است، [۸۲]
ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۴۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
زیرا انسان حریص با حرص خود، روزی ای را که خداوند برایش تقدیر کرده است از خود سلب میکند و این عین فقر است.به علاوه، بنابر حدیثی که ابن بابویه [۸۳]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۲۷۶ـ۲۷۷، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
روایت کرده، حرص یکی از پنج خصلتی است که موجب گردآمدن اموالِ نامشروعِ فراوان میشوند.در دیگر روایات، حرص نشانه پستی [۸۴]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۲۲، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
و شقاوت [۸۵]
کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۹۰.
و نیز جامع عیب های زشت [۸۶]
کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۹.
بیان شده است.بنابه سخن امام صادق علیهالسلام، حرص آسایش زندگی را از فرد سلب میکند، [۸۷]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
زیرا فکر و بدن او به علت نگرانی بی فایده از سرنوشتی که سرانجام به سراغش خواهد آمد و نیز به علت حُزن بر داراییهایی که هنوز به دست نیاورده، همواره در رنج و کسالت است. [۸۸]
مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، ج۱، ص۱۱۸، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
۱.۲.۷ - لفظ حرص در احادیثدر روایات اخلاقی، گاهی از الفاظ و اصطلاحاتی استفاده شده است که معنایی نزدیک به حرص دارد یا ناظر به لوازم و نتایج آن است، مثل شُحّ، شَرَه و نَهمَة [۸۹]
علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغة، نامه ۵۳، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
[۹۰]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۵۳، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۹۱]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۱۷۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۹۲]
ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۴۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
و اصطلاحات «طَلَبُ الدُّنیا»، «جَمْعُ المال» و «طُولُ الْاَمَل». [۹۳]
ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۶۸ش.
[۹۴]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۳۹، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
[۹۵]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۱۵، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
[۹۶]
ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۵۱، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
با این حال در برخی روایات ، اصطلاحات یاد شده در عرض حرص و به عنوان رذیله ای مستقل مطرح شده اند، از جمله آرزوهای دور و دراز که به همراه حرص از نتایج دنیا دوستی معرفی شده است. [۹۷]
سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۶۳، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ۱۴۰.
[۹۸]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۲۷۶ـ۲۷۷، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
بعضی روایات نیز، بدون کاربرد لفظ حرص یا تعبیرات مترادف آن، بر مفهوم حرص دلالت میکنند. [۹۹]
ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۲۲، بیروت: دارصادر.
۱.۳ - ۳) حرص در اخلاق و عرفاندر کتاب های اخلاقی حرص در برابر قناعت قرار گرفته [۱۰۰]
محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۰۵، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
[۱۰۱]
محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۳۱، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
و تعریفی نزدیک به تعریف موجود در احادیث برای آن ذکر شده است.به بیان نراقی (متوفی ۱۲۰۹)، [۱۰۲]
محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۰۲، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
حرص حالتی نفسانی است که موجب میگردد انسان بدون اینکه به حد معینی اکتفا کند، به جمع آوری اموالی بپردازد که نیازی به آنها ندارد.از این رو، به گفته مُسکویه (متوفی ۴۲۱) [۱۰۳]
احمدبن محمد مُسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ج۱، ص۴۴، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
ترک حرص در کسب حلال ، خود یکی از فضائل اخلاقی است.راغب اصفهانی (متوفی ۵۰۲)، [۱۰۴]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، ج۱، ص۳۷۷، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷ (، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
ریشه حرص را فقر و ترس از آن دانسته است.غزالی (متوفی ۵۰۵) در احیاء علوم الدین، [۱۰۵]
محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۳۱، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
ضمن تأیید این مطلب، به تکمیل آن پرداخته و قناعت نکردن انسان فقیر و نیز دل سپردن انسان به آرزوهای دور و دراز [۱۰۶]
محمدبن محمد غزالی، منهاج العابدین، ج۱، ص۷۰ـ۷۱، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
را موجب گرفتار شدن به دام حرص دانسته است.نراقی نیز [۱۰۷]
محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۰۵، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
[۱۰۸]
محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۰۲، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
حرص را یکی از نتایج و لوازم قوه شهوت و نیز قوی ترین مظهر دنیادوستی و مشهورترین گونه آن دانسته است.۱.۳.۱ - آثار حرص ورزیدنعلمای اخلاق به بیان آثار حرص نیز پرداخته اند. غزالی [۱۰۹]
محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۳۱، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
معتقد است کسی که چیزی را ندارد و در عین حال به قناعت روی نمیآورد، ممکن است گرفتار حرص شود. بروز این حرص، به طمع (چشم داشت به اموال دیگران) یا تلاش برای کسب درآمد زندگی از هر طریق منجر میشود.به نظر او، [۱۱۰]
علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۲۳۸، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
چنین شخصی در صورت اول گرفتار اخلاق زشت خواهد شد و به انواع منکرات دست خواهد زد. [۱۱۱]
احمدبن محمد مُسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ج۱، ص۴۴، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
به باور غزالی، [۱۱۲]
محمدبن محمد غزالی، منهاج العابدین، ج۱، ص۷۱، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
کمترین ضرر حرص مشغول شدن انسان به اموری است که عمر و وقت او را ضایع میسازد.۱.۳.۲ - درمان حرصدر منابع اخلاقی، برای درمان حرص مجموعه ای از دستورهای عملی و نظری ذکر شده است، مانند میانه روی در معیشت و اعتدال در انفاق ، پرهیز از نگرانی بیهوده درباره آینده، اندیشیدن به فضیلت قناعت و زشتی حرص و طمع و غیره. [۱۱۳]
محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۴۱ـ۲۴۳، بیروت: دارالندوة الجدیدة.
[۱۱۴]
محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۰۶ـ۱۰۷، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۱.۳.۳ - حرص در کتب عرفانیدر کتاب های عرفان و تصوف از الفاظ مختلفی برای بیان مفهوم حرص استفاده شده است. مثلا حارث محاسبی (متوفی ۲۴۳)، [۱۱۵]
حارث محاسبی، الوصایا، ج۱، ص۵۷، چاپ عبدالقادر احمد عطا، (قاهره ۱۳۸۴/ ۱۹۶۵).
ضمن ذکر مطالبی درباره قناعت و تواضع ، مفاهیم متضاد آنها را، به ترتیب، مُکاثَرَة (افزون طلبی در مال) و کبر بیان کرده است و به گفته او، زیاده روی در غذا خوردن موجب «شَرَه و رَغبَة» می شود. [۱۱۶]
حارث محاسبی، رسالة المسترشدین، ج۱، ص۱۱۲، چاپ عبدالفتاح ابوغدّه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۱۱۷]
پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۲۳۹، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش.
[۱۱۸]
پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۲۴۸، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش.
نجم رازی (متوفی ۶۵۴) [۱۱۹]
عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۵۰۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
هم با الهام از آیه «... شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ اَهْلُونا...»، یکی از آفات مال و جاه را «اشتغال» به جمع و حفظ و صرف آن در امور و لذات دنیوی ذکر کرده است که میتوان آن را بر مفهوم حرص منطبق دانست.قُشَیری [۱۲۱]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۱۶۱، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
نیز مراد از کلمه «جَحیم» (آتش پرحرارت) را در آیه «وَ اِنَّ الْفُجّارَ لَفی جَحیمٍ» حرص بر دنیا خوانده است.به اعتقاد ابن عربی (متوفی ۶۳۸)، [۱۲۳]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۱۹۸، بیروت: دارصادر.
حرص در معنای مثبت آن، از مقاماتِ (و نَه حالات) عرفانی است و درنتیجه همواره به همراه انسان خواهد بود.وی، [۱۲۴]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۱۹۸ـ۱۹۹، بیروت: دارصادر.
با استفاده از آیات و روایات، دو طرفِ محمود و مذموم برای حرص در نظر گرفته و طرف محمود آن را از صفات «عالِم وارث کامل» که رهبر امت است و پیوسته بر صلاح ایشان اهتمام میورزد معرفی کرده است.۱.۳.۴ - حرص درمتون عرفانیدر متون عرفانی، غالباً از حرص تعریف صریحی نشده، بلکه عبارات آنها بیشتر ناظر بر نهی از آن است. به علاوه، تطبیق مراد این عبارات بر حرص نیز با داشتن سابقه ذهنی از تعریف آن در متون اخلاقی میسر است. مثلاً حارث محاسبی [۱۲۵]
حارث محاسبی، الوصایا، ج۱، ص۵۷، چاپ عبدالقادر احمد عطا، (قاهره ۱۳۸۴/ ۱۹۶۵).
از قول برخی صحابه بیان داشته که بدترین مردم کسی است که از دنیا بیش از نیازش اخذ کند. [۱۲۶]
حارث محاسبی، رسالة المسترشدین، ج۱، ص۱۰۶، چاپ عبدالفتاح ابوغدّه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۱۲۷]
حارث محاسبی، رسالة المسترشدین، ج۱، ص۱۳۲، چاپ عبدالفتاح ابوغدّه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۱۲۸]
حارث محاسبی، رسالة المسترشدین، ج۱، ص۱۶۱، چاپ عبدالفتاح ابوغدّه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
نجم رازی [۱۲۹]
عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۵۰۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
نیز در تعریف « اشتغال »، این عبارت را بیان کرده است: « تضییع عمر است در جمع و حفظ مال و صرف و خرج آن در تحصیل مرادات دنیوی و مستلذّات نفسانی و تمتعات حیوانی»، که میتوان آن را مطابق با تعریف حرص در منابع اخلاقی دانست.امام خمینی حالت حرص را در انسان امری ذاتی میداند و آن را طرف افراط قوه شهوی که طالب دنیا است برمیشمارد [۱۳۰]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
و با توجه به ارتباط مستقیم حب دنیا و خطاها و گناهان انسان، ریشه حرص را حب نفس و حب دنیا میداند، زیرا حب دنیا ریشه تمام بیماریهای نفسانی است، [۱۳۱]
خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.
لذا هر لذتی که محدود به حدود الهی نباشد، انسان را به عالم طبیعت نزدیک میکند و علاقه قلبی او را به آن زیادتر میسازد و از حقیقت خود دور میسازد، زیرا او به دنبال هر لذت، لذت دیگری طلب خواهد کرد و همین امر او را به حرص و طمع و رسیدن به تمام لحظات طبیعی میکشاند. [۱۳۲]
خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.
از اینرو به اعتقاد امام خمینی حرص و طمع نه تنها از جمله فروع حب دنیا بلکه از جمله لوازم حب دنیا به شمار میآیند.امام خمینی برای حرص آثاری قائل است از جمله: ۱- حرص مانع حریت و کمال انسانی است. ۲- مبتلا به حرص گرفتار جهنم اخلاق است. ۳- حرص سبب سلب آرامش و سکون نفس میشود. ۴- حرص سبب محبت و تعلق بیش از حد به لذایذ طبیعی میشود به گونهای که انسان با حرص و ولع دنیا را برای خود میخواهد و همین زیادتجویی و افراط در طلب، مانع رشد و تعالی او در جهات انسانی میشود. [۱۳۴]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۳۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲ - حکم فقهی حرصبنابر قول برخى از شرايط مرجع تقلید، علاوه بر عدالت، حريص نبودن بر دنيا است. بنابر اين، تقليد از مجتهد حريص به دنيا جایز نيست. [۱۳۶]
تحرير الوسيلة ج۱،ص۵
حريص، از جمله افرادى است که مشورت با آنان مکروه است. از آداب تجارت، میانه روی در کسب است؛ به گونهاى که نه سر از آزمندی در آورد و نه خود و خانوادهاش در مضيقه قرار گيرند. [۱۳۸]
تحرير الوسيلة ج۱ ،ص ۵۰۱
از اسباب تهمت که موجب عدم پذيرش گواهی شاهد مىشود، حريص بودن وى بر اداى شهادت است؛ بدين معنا که پيش از درخواست قاضی مبادرت به ادای شهادت کند. در اينکه حرص بر اداى شهادت مطلقا موجب رد شهادت مىشود يا تنها در حقوق متعلق به مردم، نه حق الله، اختلاف است. [۱۴۰]
مفاتيح الشرائع ج۳،ص ۲۸۰- ۲۸۱.
برخى بر رد شهادت در حق الناس اشکال کرده اند. ۳ - فهرستمنابع(۱) علاوه بر قرآن. (۲) ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم ۱۳۶۸ش. (۳) ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش. (۴) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش. (۵) ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴. (۶) ابن بابویه، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. (۷) ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر. (۸) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش. (۹) ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت: دارصادر. (۱۰) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة. (۱۱) ابن منظور، لسان العرب. (۱۲) احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم (۱۳۳۱ش (. (۱۳) حارث محاسبی، رسالة المسترشدین، چاپ عبدالفتاح ابوغدّه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۱۴) حارث محاسبی، الوصایا، چاپ عبدالقادر احمد عطا، (قاهره ۱۳۸۴/ ۱۹۶۵). (۱۵) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶. (۱۶) حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۶ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰. (۱۷) علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا. (۱۸) حسین بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷ (، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش. (۱۹) زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل. (۲۰) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱. (۲۱) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. (۲۲) سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ــ۱۴۰. (۲۳) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن. (۲۴) طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن. (۲۵) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۲۶) علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم. (۲۷) علی بن حسین (علیهالسلام)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ش. (۲۸) محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، بیروت: دارالندوة الجدیدة. (۲۹) محمدبن محمد غزالی، منهاج العابدین، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۳۰) محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۳۱) محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، جزء ۹ و ۱۰، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، ج ۹، جزء۱۸، بیروت ۱۹۶۶، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش. (۳۲) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۳۳) کلینی، الکافی. (۳۴) علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۳۵) احمدبن محمد مُسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۳۶) مصباح الشریعة، (منسوب به) امام جعفرصادق (علیهالسلام)، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰. (۳۷) عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش. (۳۸) محمد مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۳۹) پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش؛ ۴ - پانویس
۵ - منابع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۳،ص ۲۸۳ • دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حرص»، شماره۶۰۲۲. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |