زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

جزع






جَزع به فتح جیم و زاء به معنای بی‌صبری و بی‌تابی در مصیبت‌ها می باشد.


۱ - جَزَع در لغت



بى‌تابى و ناشکیبایى در مصیبت را می گویند.

۲ - کاربرد جرع در فقه



از آن در باب طهارت و ظهار سخن رفته است.

۳ - احکام جزع



جزع کردن در مرگ عزیز خود، مکروه و موجب از بین رفتن پاداش شکیبایى بر مصیبت است.

۴ - لطمه زدن



لطمه زدن و‌ خراش وارد کردن بر سر و صورت، کندن و چیدن مو از روى بى تابى در مرگ کسى جایز نیست. بر عدم جواز ادعاى اجماع شده است؛
هرچند برخى، لطمه و خراش وارد کردن بر خود را، در صورتى که ضرر قابل توجهى نداشته باشد، جایز دانسته‌اند.

۵ - گریبان چاک کردن



گریبان چاک کردن مرد جز در مرگ پدر و برادر جایز نیست. در حرمت آن بر زن اختلاف است.

۶ - داد زدن در مصیبت



در جواز داد زدنِ خارج از حدّ معمول در مرگ کسى، اختلاف است. بسیارى آن را حرام دانسته‌اند.

۷ - کفاره جزع



در برخى مصادیق جزع، مانند کندن مو و خراشیدن صورت توسط زن و گریبان چاک کردن مرد در مرگ فرزند و همسر، علاوه بر حرمت، کفاره ثابت است و کفّاره آن کفّاره شکستن قسم (اطعام یا پوشاندن ده مسکین و یا آزاد کردن ده بنده) است.
برخى بر زن در چیدن موى خود کفّاره افطار روزه ماه رمضان (آزاد کردن بنده، دو ماه روزه گرفتن یا شصت مسکین اطعام دادن) را واجب دانسته‌اند.

۸ - استثنائات جزع



از حرمت جزع، جزع کردن بر سالار شهیدان، اباعبد اللّٰه الحسین علیه السّلام
[۱۰] التنقیح (الطهارة)، ج۹، ص۲۳۵ .

و- به تصریح برخى- سایر ائمه و انبیا ى الهى استثنا شده است.


۹ - پانویس


 
۱. المبسوط، ج۱، ص۱۸۹.    
۲. کتاب السرائر، ج۱، ص۱۷۳.    
۳. العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱.    
۴. جواهر الکلام، ج۴، ص۳۶۷.    
۵. الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۵۳.    
۶. العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱.    
۷. جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۸۶.    
۸. جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۸۳-۱۸۵.    
۹. العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۲.    
۱۰. التنقیح (الطهارة)، ج۹، ص۲۳۵ .
۱۱. صراط النجاة، ج۳، ص۴۴۳.    
۱۲. جواهر الکلام، ج۴، ص۳۷۱.    


۱۰ - منبع


فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۳، صفحه۸۱-۸۲.    


رده‌های این صفحه : عزاداری | فقه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.