زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

چیدن





چیدن‌ در دو معنا استعمال شده است. از چیدن به معنای نخست در باب تجارت و مساقات سخن گفته ‌اند.


۱ - معانی چیدن



۱-برداشت میوه و سبزیها.
۲-کوتاه کردن مو و ناخن.

۲ - احکام چیدن




۲.۱ - احکام چیدن به معنای نخست


فروش تره بار همچون خیار، بادمجان و انواع سبزی پس از آشکار شدن محصول و انعقاد آن به صورت یک یا دو بار چیدن و یا بیشتر بر حسب شرط، جایز است و ملاک در مقدار چینش در هر بار عرف است.
چنانچه معامله بر اصل درخت صورت گیرد نه میوه آن، بر خریدار واجب است تا زمان چیدن میوه، آن را بر درخت باقی گذارد، مگر آنکه در عقد برای نگهداری میوه مدتی معین شرط شده باشد.
چنانچه در عقد مساقات شرط نشده باشد چیدن میوه بر عهده عامل است یا مالک، بر حسب اقتضای عقد بر عهده عامل خواهد بود.برخی گفته‌اند: در صورت عدم شرط، به عرف منطقه رجوع می‌شود.

۲.۲ - احکام چیدن به معنای دوم


از چیدن به معنای دوم در بابهای طهارت، حج و کفارات سخن گفته‌اند.
چیدن (جز) مو در مصیبت بر زن جایز نیست و بنابر قول مشهور موجب ثبوت کفاره است؛ لیکن در اینکه کفّاره آن به صورت تخییر، آزاد کردن بنده یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن و یا اطعام شصت مسکین است؛ یا موارد یاد شده به ترتیب است؛ بدین معنا که در صورت عدم توانایی بر آزاد کردن بنده، نوبت به روزه گرفتن و با عدم توانایی بر آن، نوبت به اطعام می‌رسد، اختلاف است.در الحاق تراشیدن و سوزاندن مو به چیدن آن،و نیز چیدن بخشی از مو به همه آن اختلاف است.
چیدن شارب و ناخن بویژه در روز جمعه،همچنین قبل از احرامو نیز قبل از دخول مکه و مسجد الحرام برای طواف و سعی پس از گزاردن مناسک روز عید قربانمستحب است.
چیدن ناخنو نیز زدودن مو، خواه به چیدن یا تراشیدن یا غیر آن، بر محرم حرامو موجب ثبوت کفّاره است.
چیدن ناخن میت مکروه است.
تقصیر که با چیدن ناخن یا مقداری از موی سر یا صورت محقق می‌شود، بنابر مشهور عملی عبادی و از واجبات تعیینی یا تخییری عمره و حج، و موجب خروج از احرام (تحلل) است.


۳ - پانویس


 
۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۷۷-۷۸.    
۲. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۳۸۷.    
۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۸۰.    
۴. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۱، ص۳۶۲-۳۶۳.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۷، ص۶۷.    
۶. عاملی جبعی، علی بن احمد، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۳، ص۱۴-۱۵.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۸۳-۱۸۵.    
۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۸۵.    
۹. سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج۴، ص۲۴۹.    
۱۰. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۵، ص۵۹۶-۵۷۰.    
۱۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۵.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۶۷.    
۱۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۱۱.    
۱۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷.    
۱۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۹۹-۴۰۶.    
۱۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۱۵۶.    
۱۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۵۰-۴۵۳.    
۱۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۳۲-۲۵۱.    


۴ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸.    



رده‌های این صفحه : تجارت | مساقات




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.