زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
 

تقصیر






تقصیر به معانی کوتاه کردن ناخن یا موی سر، کوتاه کردن عمل عبادی، کوتاهی در عمل است.

فهرست مندرجات

۱ - معانی تقصیر
۲ - تقصیر به معنای کوتاه کردن ناخن یا موی سر
       ۲.۱ - ماهیت تقصیر در باب حج
       ۲.۲ - احکام تقصیر در عمره
              ۲.۲.۱ - جایگاه تقصیر
              ۲.۲.۲ - وجوب تقصیر
              ۲.۲.۳ - مقدار و چگونگی تقصیر
              ۲.۲.۴ - اثر تقصیر
       ۲.۳ - احکام تقصیر در حج
              ۲.۳.۱ - وجوب تقصیر
              ۲.۳.۲ - جایگاه، محل و زمان تقصیر
              ۲.۳.۳ - اثر تقصیر
       ۲.۴ - تقصیر در حج و عمره از دیدگاه امام خمینی
              ۲.۴.۱ - تقصیر در عمره
                     ۲.۴.۱.۱ - عمره تمتع
                     ۲.۴.۱.۲ - عمره مفرده
                     ۲.۴.۱.۳ - حج
۳ - تقصیر به معنای کوتاه کردن عمل عبادی
       ۳.۱ - متعلّق تقصیر
۴ - تقصیر به معنای کوتاهی در عمل
       ۴.۱ - متعلّق تقصیر
       ۴.۲ - حکم جاهل مقصر
       ۴.۳ - آثار تقصیر
              ۴.۳.۱ - تقصیر در امانتها
              ۴.۳.۲ - تقصیر حاکم
              ۴.۳.۳ - تقصیر پزشک
۵ - پانویس
۶ - منبع

۱ - معانی تقصیر



تقصیر به این معانی است:
۱.کوتاه کردن ناخن یا موی سر
۲.کوتاه کردن عمل عبادی
۳.کوتاهی در عمل
هر کدام از این معانی در ابواب مختلف فقهی کاربرد دارند که در این مقاله به آنها اشاره میشود.

۲ - تقصیر به معنای کوتاه کردن ناخن یا موی سر



عبارت است از کوتاه کردن و چیدن مقداری از ناخن یا موی سر، محاسن یا شارب و از آن در باب حج سخن رفته است.

۲.۱ - ماهیت تقصیر در باب حج


تقصیر بنابه قول معروف و مشهور از واجبات عمره مفرده و حج، و عملی عبادی است؛ از این‌رو، قصد قربت در آن شرط است.
[۳] مناسک حج (مراجع)، ص۳۴۱ مسئله ۸۸۹.


۲.۲ - احکام تقصیر در عمره



۲.۲.۱ - جایگاه تقصیر


جایگاه تقصیردر عمره ـ اعم از مفرده و تمتع ـ بعد از سعی است. برخی در عمره مفرده طواف نساء را مقدّم بر تقصیر دانسته‌اند؛ لیکن نظر مشهور، تأخّر آن از تقصیر است.

۲.۲.۲ - وجوب تقصیر


مرد محرم در عمره مفرده بین تقصیر و حلق (تراشیدن سر) مخیر است؛ لیکن در عمره تمتع بنابر قول مشهور، تقصیر، واجب و حلق، حرام است. بر زن محرم در عمره ـ اعم از مفرده و تمتّع ـ تقصیر متعین است.

۲.۲.۳ - مقدار و چگونگی تقصیر


در مقدار و چگونگی تقصیر، تحقّق عنوان آن لازم است؛ از این‌رو چیدن موی سر یا صورت و یا ناخن به مقداری که عنوان تقصیر بر آن صادق باشد کافی است. برخی چیدن ناخن به تنهایی را در تقصیر کافی ندانسته، علاوه بر آن چیدن مقداری از مو را بنابر احتیاط، لازم دانسته‌اند.
[۱۳] مناسک حج (مراجع)، ص۳۴۱ م ۸۸۸.


۲.۲.۴ - اثر تقصیر


محرم با انجام دادن تقصیر در عمره تمتّع از احرام خارج شده، تمامی محرّمات احرام بر او حلال می‌گردد. در عمره مفرده نیز بعد از تقصیر جز زن، بقیه محرّمات احرام بر او حلال می‌شود. زن نیز با انجام دادن طواف نساء و نماز آن بر او حلال می‌گردد.

۲.۳ - احکام تقصیر در حج



۲.۲.۲ - وجوب تقصیر


تقصیر از مناسک حج و یکی از دو واجب تخییری است که مرد حاجی بین آن و حلق مخیر است؛ لیکن بر زن، تقصیر، متعین است و حلق جایز نیست. از سوی دیگر بر مردی که نخستین بار حج می‌گزارد و کسی که موهای خویش را بافته یا جمع کرده و گره زده، همچنین فردی که موهای خود را برای مصون ماندن از نفوذ حشرات موذی با عسل، صمغ و مانند آن به هم چسبانیده است، بنابر نظر گروهی از فقها، حلق متعین است و تقصیر کفایت نمی‌کند.

۲.۳.۲ - جایگاه، محل و زمان تقصیر


جایگاه تقصیر بعد از قربانی؛ محل آن سرزمین منی و زمان آن بنابر قول مشهور، روز عید قربان است.

۲.۲.۴ - اثر تقصیر


به قول مشهور تمامی محرّمات احرام ـ به جز زن، بوی خوش و صید ـ بعد از تقصیر یا حلق، حلال می‌گردد.

۲.۴ - تقصير در حج و عمره از دیدگاه امام خمینی


تقصیر از اعمال واجب حج و عمره است و چنانچه خواهد آمد در عمره بعد از سعی و در حج بعد از رمی و قربانی در منا انجام می‌شود.

۲.۴.۱ - تقصیر در عمره


در عمره تمتع و عمره مفرده بر معتمر «واجب است بعد از آن که سعی کرد تقصیر کند؛ یعنی قدری از ناخن‌ها یا قدری از موی سر یا شارب یا ریش را بزند، و بهتر آن است که اکتفا به زدن ناخن نکند، و از موی قدری بزند، بلکه موافق احتیاط است.» «در تقصیر، کندن مو کافی نیست بلکه میزان، کوتاه کردن است به هر وسیله‌ای باشد و اکتفا به کوتاه کردن موی زیر بغل و نحو آن مشکل است و احوط در تقصیر، گرفتن ناخن یا چیدن ریش یا شارب یا موی سر است.»
و «این عمل نیز از عبادات است و باید با نیت پاک و خالی از قصد غیر اطاعت خدا بیاورد و اگر ریا کند موجب باطل شدن عمره‌اش می‌شود مگر آن‌که جبران کند.» مراد از جبران آن است که بدون ریا تقصیر نماید.

۲.۴.۱.۱ - عمره تمتع


«در عمره تمتع تقصیر متعیّن است و سر تراشیدن جایز نیست» و «کفایت نمی‌کند» و با تقصیر «همه آن چیزهایی که به واسطه احرام بر او ( محرم به احرام عمره تمتع) حرام شده بود حلال می‌شود به غیر از تراشیدن سر»حتی نزدیکی با زن هم حلال می‌شود زیرا «در عمره تمتع طواف نساء نیست» تا حلال شدم زن منوط به آن باشد.
و «اگر تقصیر را فراموش کند تا وقتی‌که احرام حج را ببندد عمره‌اش صحیح است و مستحب است فدیه یک گوسفند، و احتیاط آن است که فدیه بدهد.» لیکن «اگر عمداً تقصیر را ترک کند تا احرام بستن به حج، عمره او باطل می‌شود بنابر اقوا و ظاهراً حج او حج افراد شود، و احتیاط واجب آن است که پس از تمام کردن حج افراد، عمره مفرده به‌جا آورد و در سال بعد حج را اعاده کند.»

۲.۴.۱.۲ - عمره مفرده


در عمره مفرده معتمر «بین تقصیر و سر تراشیدن مخیّر است.» و چون «کیفیت عمره‌ مفرده مانند عمره تمتع است مگر در چند چیز: ... دوم آن‌ها این است که در عمره تمتع طواف نساء نیست – اگر‌چه احوط (استحبابی) است - ولی در عمره‌ مفرده‌ طواف نساء واجب است.» پس با تقصیر همه آن چیزهایی که به واسطه احرام بر محرم به احرام عمره مفرده حرام شده بود حلال می‌شود جز زن.

۲.۴.۱.۳ - حج


سومین واجب از واجبات منا این است که حاجی «بعد از ذبح حلق (سر بتراشد) یا تقصیر نماید و بین آن دو مخیّر است، مگر چند دسته: اول: زنان که بر عهده آن‌ها تقصیر است نه حلق؛ پس اگر حلق نمایند کفایتشان نمی‌کند. دوم: صروره یعنی کسی‌که اوّلین حج او است؛ که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده او حلق است. سوم: ملبّد و او کسی است که موی سرش را - با چیز چسبنده‌ای مانند عسل یا صمغ به منظور جلوگیری از شپش و مانند آن - چسبانده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است. چهارم: کسی که موی خود را جمع نموده و پیچانده و گره زده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است. پنجم: خنثای مشکل که اگر از این سه دسته اخیر نباشد بر او تقصیر واجب است وگرنه بنابر احتیاط (واجب) باید بین تقصیر و حلق جمع نماید.»
و «احتیاط (مستحب) آن است که حلق و تقصیر در روز عید باشد؛ اگرچه بعید نیست که تاخیر‌ انداختن تا آخر ایام تشریق جایز باشد و محل هر دوی آن‌ها منی‌ است و در غیر منی‌ اختیاراً جایز نیست. و اگر آن‌ها را در منی‌ ترک کند و (از منی‌) کوچ نماید بر او واجب است به منی برگردد و فرقی بین عالم و جاهل و ناسی و غیر ناسی نیست و اگر نمی‌تواند برگردد همان‌جا سرش را بتراشد یا تقصیر نماید و در صورت امکان مویش را به منی‌ بفرستد و مستحب است آن را در محل چادر خودش زیر خاک کند.» همچنین «احتیاط (واجب) آن است که حلق و تقصیر را از قربانی، و قربانی را از رمی عقب بیندازد؛ پس اگر سهواً این ترتیب را به هم بزند برای تحصیل آن اعاده واجب نیست، و بعید نیست که جاهل به‌حکم مانند شخصی باشد که سهو کرده است. و اگر (به هم زدن ترتیب) از روی علم و عمد باشد، احتیاط (واجب) آن است که در صورت امکان آن را تحصیل کند.»
و «بعد از رمی و قربانی و حلق یا تقصیر، هر چیزی‌که بر مُحرم به واسطه احرام، حرام شده بود حلال می‌شود مگر زن‌ها و بوی خوش و بعید نیست که صید هم حلال باشد، البته صید کردن در حرم برای مُحرم و غیر محرم به خاطر احترام حرم، حرام است.»


۳ - تقصیر به معنای کوتاه کردن عمل عبادی



از تقصیر به معنای دوم در باب صلات بحث شده است.

۳.۱ - متعلّق تقصیر


متعلّق تقصیر گاه خود نماز است ـ که نمازهای چهار رکعتی در سفر ( قصر)و یا به جهت ترس از دشمن ( نماز خوف)، کوتاه و دو رکعتی می‌شود ـ و گاه برخی دیگر از اعمال عبادی مانند کوتاه کردن اذان و اقامه و اکتفا به یک بار گفتن در هر فصل در سفر یا وقتی که نماز گزار عجله دارد.
[۴۸] العروة‌ الوثقی ج۱، ص۶۰۳.


۴ - تقصیر به معنای کوتاهی در عمل



از تقصیر به معنای سوم در بیشتر ابواب فقهی سخن رفته است.

۳.۱ - متعلّق تقصیر


کوتاهی در عمل یا نسبت به فراگیری احکام و مسائل مورد نیاز و ابتلای مکلف، صورت می‌گیرد و یا نسبت به انجام دادن تکالیف شرعی با علم به آن. به کسی که در فراگیری احکام کوتاهی می‌کند جاهل مقصر گفته می‌شود، در مقابل جاهل قاصر ( جهل).

۴.۲ - حکم جاهل مقصر


جاهل مقصّر حکم عامد را دارد؛ بدین معنا که چنین شخصی اگر به جهت جهل، عملی را ترک کند حکم کسی را دارد که به عمد و با علم و آگاهی آن عمل را ترک کرده است. چنانکه کوتاهی در فراگیری احکام و مسائل واجب و مورد نیاز، حرام است ( آموزش).

۴.۳ - آثار تقصیر


تقصیر در اعمال و وظایف شرعی علاوه بر آنکه موجب استحقاق عقاب می‌گردد، در مواردی ضمان را نیز به دنبال دارد، که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۴.۳.۱ - تقصیر در امانتها


کوتاهی در حفظ امانت، حرام و موجب ضمان است.

۴.۳.۲ - تقصیر حاکم


اگر حاکم در حکم خود اشتباه کند و بر اثر آن چیزی تلف شود، در صورتی که در مقدّمات حکم خود کوتاهی کرده باشد ضامن است و در صورت عدم تقصیر، از بیت المال جبران می‌شود.

۴.۳.۳ - تقصیر پزشک


هرگاه پزشک با تجویز دارویی به بیمار موجب مرگ او یا آسیب رسیدن به عضوی از اعضای او یا غیر آن شود، بنابر قولی تنها در صورت کوتاهی ضامن است

۵ - پانویس


 
۱. جواهر الکلام ج۲۰، ص۴۵۰ ۴۵۳.    
۲. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۳۲.    
۳. مناسک حج (مراجع)، ص۳۴۱ مسئله ۸۸۹.
۴. الحدائق الناضرة ج۱۶، ص۲۹۶.    
۵. الحدائق الناضرة ج۱۶ ص۳۳۲.    
۶. الحدائق الناضرة ج۱۶ ص۳۱۷.    
۷. مستند الشیعة ج۱۳، ص۱۲۲.    
۸. الحدائق الناضرة ج۱۶، ص۲۹۹.    
۹. جواهر الکلام ج۲۰، ص۴۵۰ ۴۵۳.    
۱۰. تحریر الوسیلة ج۱، ص۴۰۸.    
۱۱. الحدائق الناضرة ج۱۶، ص۳۱۷.    
۱۲. جواهر الکلام ج۲۰، ص۴۵۰ ۴۵۲.    
۱۳. مناسک حج (مراجع)، ص۳۴۱ م ۸۸۸.
۱۴. کشف اللثام ج۶، ص۳۰.    
۱۵. جواهر الکلام ج۲۰، ص۴۶۷.    
۱۶. مستند الشیعة ج۱۲، ص۳۷۶.    
۱۷. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۳۶.    
۱۸. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۳۴.    
۱۹. مستند الشیعة ج۱۲، ص۳۷۳ ۳۷۴.    
۲۰. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۴۷.    
۲۱. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۲۴۱.    
۲۲. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۲۳۲.    
۲۳. مستند الشیعة ج۱۲، ص۳۷۹.    
۲۴. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۳۲.    
۲۵. مستند الشیعة ج۱۲، ص۳۸۲ ۳۸۳.    
۲۶. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۳۳.    
۲۷. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۲۵۰ ۲۵۷.    
۲۸. مدارک الاحکام ج۸، ص۱۰۲.    
۲۹. جواهر الکلام ج۱۹، ص۲۵۱ ۲۵۵.    
۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مساله۱.    
۳۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۳، مساله۱.    
۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مساله۲.    
۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، کتاب الحج، القول:فی صورة حج التمتع اجمالا، مساله۹. احدها.    
۳۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مساله۱.    
۳۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۵، کتاب الحج، القول:فی التقصیر، مساله۴.    
۳۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۳، مساله۶.    
۳۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۵، مساله۴.    
۳۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۵، مساله۵.    
۳۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مساله۳.    
۴۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مساله۴.    
۴۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، کتاب الحج، القول:فی صورة حج التمتع اجمالا، مساله۵.    
۴۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، کتاب الحج، القول:فی صورة حج التمتع اجمالا، مساله۵.    
۴۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۶، مساله۲۷.    
۴۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۷، مساله۳۱.    
۴۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۷، مساله۳۲.    
۴۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۸، مساله۳۵.    
۴۷. جواهر الکلام ج۹، ص۸۷ ۸۸.    
۴۸. العروة‌ الوثقی ج۱، ص۶۰۳.
۴۹. القواعد الفقهیة (بجنوردی) ج۵، ص۳۷۱.    
۵۰. جواهر الکلام ج۴۰، ص۷۹.    
۵۱. جواهر الکلام ج۴۳، ص۴۴ ۴۶.    


۶ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج‌۲، ص۵۷۷ - ۵۷۹.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.