عملعمل، به کار گفته میشود. ۱ - کاربرد فقهیاز آن در همه ابواب فقه سخن گفتهاند. ۲ - معنای عملبه گفته برخی لغویان، عمل عبارت است از هر کاری که از روی قصد انجام گیرد و از نظرگستره اخص از «فعل» است؛ زیرا فعل بر کار بدون قصد نیز اطلاق میشود. [۱]
المفردات(راغب)، واژه «عمل».
به گفته برخی دیگر، عمل به کاری گفته میشود که از روی عقل و اندیشه باشد؛ از این رو، قرین علم قرار میگیرد؛ لیکن فعل اعم است. [۲]
اقرب الموارد، واژه «عمل».
۳ - انواع عملعمل دو گونه است: ۱. عمل جوارحی که با اعضای بدن انجام میشود، مانند نماز و روزه . ۲. عمل جوانحی که منشأ آن روح و قلب آدمی است، مانند نیّت ، عقیده و حب و بغض . [۳]
مدارک العروة، ج۴، ص۳۸۶.
۴ - حکم تکلیفیعمل موضوع احکام تکلیفی پنجگانه است. عملی که شارع مقدس آن را به گونه حتم و الزام از مکلّف خواسته است، عمل واجب و عملی که شارع آن را محبوب و مطلوب معرفی کرده، اما به گونه حتم و الزام نخواسته است، عمل مستحب ، و عملی که شارع ترک آن را به گونه حتم و الزام خواسته است، حرام ، و عملی که ترک آن را بدون الزام خواسته است، عمل مکروه ، و عملی که شارع، مکلّف را میان انجام دادن و ترک مخیّر کرده، عمل مباح است. ۵ - ثواب و عقاب برای عملخداوند بر اعمالی که مکلّف انجام میدهد، پاداش و جزا میدهد؛ بر طاعتها، پاداش نیک و ثواب تفضل میکند و بر معاصی و گناهان کیفر و عذاب میدهد، مگر آنکه گناهکار از گناه خویش توبه کند و یا عفو و بخشش الهی شامل او شود. ۶ - تقسیم عمل از جهت حکم وضعیعمل به لحاظ حکم وضعی به صحّت و فساد متصف میشود. ۷ - عمل و عقودبرخی عقود بر پایه عمل بنا شدهاند، مانند اجاره بر اعمال، مضاربه ، مساقات و مزارعه . در این نوع عقود، عمل از ارکان آن به شمار میرود. ۸ - پانویس
۹ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۴۸۶، برگرفته از مقاله«عمل». |