تضییعتضییع به معنی پایمال کردن و تباه ساختن که در بیشتر موارد با اضافه به حق و مال و در پارهاى موارد با اضافه به نماز و حدود به کار رفته است ۱ - تضییع در فقهاز آن به مناسبت در بابهایى نظیر صلات، حج، حجر، ودیعه، اجاره، شهادات و حدود سخن گفته شده است. ۱.۱ - تضییع مالتضییع مال به اسراف و تبذیر حرام است. کودکى که به سنّ بلوغ رسیده است در صورت رشید بودن، مىتواند اختیاردار اموال خود باشد. از نشانههاى رشد وى، عدم تضییع مالى است که جهت آزمایش در اختیار او قرار مىگیرد ۱.۲ - تضییع حقتضییع حقّ دیگرى حرام و در حقوق مالى ضمان آور است؛ از اینرو، اگر فرد امینى در نگهدارى مال امانتى کوتاهى کند تا تلف شود ضامن خواهد بود. کسى که فرزندان صغیرى دارد با دیدن نشانههاى مرگ در خود واجب نیست براى ایشان قیم تعیین کند مگر آنکه ترک آن موجب ضایع شدن حقوق و اموال آنان گردد. [۳]
العروة الوثقى ج۱، ص۳۷۱.
[۴]
مستمسک العروةج۴، ص۳۷۱.
اگر نذر زن یا اجیر کردن خود جهت شیر دادن کودکى موجب تضییع حقّ شوهر گردد، صحت نذر یا اجاره منوط به اجازه شوهر است. [۵]
مناسک حج (سید محمد روحانى)، ص۴۹.
شهادت به باطل از مصادیق تضییع حق، و حرام است؛ [۷]
مجمع المسائلج ۳، ص۱۵۰.
چنانکه سوگندى که با آن حقّى از مسلمان پایمال شود حرام مىباشد.
۱.۳ - تضییع نمازتضییع نماز یعنى تأخیر آن تا آخر وقت- بهگونهاى که زمان براى بهجا آوردن فریضه کفایت نکند- و یا تا خارج شدن تمامى وقت، حرام است. همچنین تضییع به تأخیر نماز واجب از اوّل وقت آن بنابر قول به عدم جواز تأخیر از اوّل وقت مگر به جهت عذر؛ البتّه بنابر قول به جواز تأخیر، این نوع تضییع بدون عذر مکروه است. ۱.۴ - تضییع حدودضایع کردن حدود الهى به ترک اقامه آن با فراهم بودن شرایط، حرام است. ۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۱۰. ردههای این صفحه : اصطلاحات فقهی | واژه شناسی
|