تاریخچه بقعهدر سرزمینهای اسلامی، در طول تاریخ بناهایی از نوع مقبرههای کوچک و ساده تامقبرههای بزرگ و مجلل ساخته شدهاند. فهرست مندرجات۲ - واژههای مترادفهای ۲.۱ - واژه مدفن ۲.۲ - واژه تربه ۲.۳ - واژه روضه ۲.۴ - حظیره یا مجتمع آرامگاهی ۳ - زیارت قبور در زمان پیامبر ۴ - تاریخچه بنای یادبود بر مقابر ۵ - رواج احداث مقابر گنبددار ۶ - بنای یاد بود قبه الصخره ۷ - بنای قبه الصلیبیه ۸ - سایر بناهای گنبددار کهن ۹ - بنای یادبود شهدا ۱۰ - افزایش ساخت مقبرهای صوفیه در قرن ششم ۱۱ - کثرت زیارتگاهها در دوره فاطمیان ۱۲ - از دیگر دلایل توسعه مقبره سازی ۱۳ - مجموعه مقبره و مسجد ۱۴ - مجموعه آرامگاه و مدرسه ۱۵ - مجموعه خانقاه مقبره ۱۶ - الحاق کتابخانهها به بقعهها ۱۷ - رباطها محل دفن مجاهدان ۱۸ - آرامگاهها منشأ تحولات ۱۹ - گنبدها وبرجهای مقبرها نشانه صعود و اشاره به آسمان و بهشت ۲۰ - پیشطاق مقبرها ۲۱ - برجهای آرامگاهی دوازده ضلعی نشانه دوازده امام ۲۲ - بقعهها و امامزادهها یکی رایجترین بناهای دینی ۲۳ - بناهای یادبود در ایران ۲۴ - مقابر و مساجد در دوره سلجوقی ۲۵ - آرامگاهها علما و فقها و شعرای ایران ۲۶ - بناهای دوره ایلخانی ۲۷ - تأثیر تیموریان در گسترش مقابر و آرامگاهها ۲۸ - معماری آرامگاهی در دوره صفویه ۲۸.۱ - دیگر بناهای یادبود دوره صفویه ۲۹ - بناهای یادبود عهد زندیه ۳۰ - آثار معماری بقا در دوره قاجاریه ۳۱ - پراکندگی بقا در ایران ۳۲ - فهرست منابع ۳۳ - پانویس ۳۴ - منبع ۱ - تاریخچه بقعهدر سرزمینهای اسلامی، بناهایی از نوع مقبرههای کوچک و ساده تامقبرههای بزرگ و مجلل که مصداق بقعهاند، به تناسب شکل و عملکرد، نامهایی گوناگون وجود دارند که مهمترین آنها عبارت است از: قبّه، ضریح، تربت (تربه)، مدفن، قبر، گور، مزار، مرقد، روضه، مشهد، مقام و مقبره. در کشورهای عرب زبان قبّه قیرهای گنبد پوش (گنبد) نامیده میشوند. [۱]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۱۶، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
[۲]
صالح لمعی مصطفی، القباب فی العمارة الاسلامیة، ج۱، ص۱۱، بیروت.
۲ - واژههای مترادفهایضریح، تربت و مدفن نیز با تفاوتهایی مترادف قبهاند. ۲.۱ - واژه مدفنواژه مدفن معمولاً برای قبر شخصیتی دینی یا غیردینی معمولی، و ضریح برای شخصیتهای برجسته دینی یا غیردینی به کار میرود. ضریح معمولاً از نظر معماری شکل ویژهای دارد. [۳]
ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۴۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۴]
علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل «مدفن»، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
[۵]
صالح لمعی مصطفی، القباب فی العمارة الاسلامیة، ج۱، ص۲۳، بیروت.
[۶]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «ضریح»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲.۲ - واژه تربهواژه تربه (تربت یعنی خاک) ظاهراً فاقد مفهوم ساختمان است، گرچه بسیاری از آنها نیز بنا دارند. واژه «قبّه» لفظ «تربه» را، تا کاربرد دوباره آن در دوره عثمانی، مدتها از رواج انداخت. قبر، گور و الفاظ مشابه اینها نیز میتواند اشاره به ساختمانی نهاده بر گور باشد، هر چند به لحاظ نوع و وسعت بنا چندان در خور توجه نباشد. [۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۵۷، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۸]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «مرقد»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
برخی از این نامها هم بیشتر برای مقابر صالحان و زهّاد و مقدّسان به کار میرود، از جمله مقام که مترادف با مزار، ضریح و مدفن است. [۹]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «مقام»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
مرقد نیز که در فارسی به معنای «خوابگاه» است، در بسیاری موارد به قبور مقدّسان اطلاق میشود. [۱۰]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۵۷، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
واژه عربی مزار (زیارتگاه) نیز ظاهراً فاقد هر گونه مفهوم معماری است، ولی حاکی از آن است که زائران بسیاری را به خود جلب میکند و مناسک ویژهای در آنجا برگزار میشود. [۱۱]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۸۶، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۲.۳ - واژه روضهروضه در لغت به معنای «باغ و بستان» است، ولی اشاره به بهشت هم دارد، ازینرو به بسیاری از قبور مقدّسان اطلاق میشود، از جمله محوطه متصل به مرقد نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم. همچنین به مدفنی که باغی آن را احاطه کرده باشد روضه گویند که از این نوع عمارت در هند بسیار است. [۱۲]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۸۰، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۱۳]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۵۸، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۴]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «روضه»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از اصطلاحات مهم و متداول در این زمینه «مشهد» است به معنای مکانی که فردی برجسته از بزرگان دین در آنجا به شهادت رسیده باشد. [۱۵]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۱۶، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
در ایران، به بقعه فرزندان امامان علیهمالسلام، امامزاده، و گاهی شاهزاده و آستانه (درگاه، حضرت، گذرگاه) نیز میگویند. [۱۶]
علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل «مدفن»، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
[۱۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۵۸، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲.۴ - حظیره یا مجتمع آرامگاهیحَظیره یا مجتمع آرامگاهی، محوطهای است برای دفن که با حصاری احاطه شده و معمولاً فاقد قداست است، مانند آنچه در گازرگاه، نزدیک هرات، موجود است. [۱۸]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۸۶، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۱۹]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۱۳۲، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۲۰]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۳۰، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
به دلیل برخی احادیث منسوب به پیامبر صلّی الهی علیه وآله وسلّم در آنها هر گونه ساخت و تزیین قبور و توجه به آنها نهی شده است، بسیاری گمان کردهاند که در دوره آن حضرت به بناهای یادبود گورها عنایتی نمیشده است، اما شواهدی در منابع اهل سنّت و شیعه، خلاف این نظر را ثابت میکند. این قبیل احادیث تنها متوجه منع از احیای برخی آداب جاهلی بوده است. [۲۱]
صالح لمعی مصطفی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، ج۱، ص۲۵، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۳ - زیارت قبور در زمان پیامبرزیارت قبور در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و پس از آن معمول بوده است، و حتی شخص ایشان به زیارت اهل بقیع و قبور شهدا میرفتهاند. [۲۲]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۵، ص۱۱۳ـ۱۱۴، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
در کتب فقهی و حدیث اهل سنّت، فصولی به عنوان زیارت، زیارت قبر نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و تبرک جستن بدان و نذر برای اهل قبور آورده شده، و زیارتنامههای مختلفی، از جمله زیارتنامه شیخین، نقل شده است. [۲۳]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۵، ص۱۵۶ـ ۱۵۸، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۴ - تاریخچه بنای یادبود بر مقابرنهادن قندیل در کنار قبر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، در همان سالهای پس از وفات ایشان [۲۴]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۵، ص۱۳۵، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
و برپاکردن خیمهای در سال ۶۸ بر قبر ابن عباس، [۲۵]
احمدبن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۷، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش.
همه میتواند مقدمه بزرگداشت قبور و ایجاد بناهای یادبود باشد.
شواهدی نیز بر وجود بنا بر قبر ابن عباس قبل از سال ۹۴ موجود است. [۲۶]
مومن شبلنجی، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، ج۱، ص۲۸۶، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
طبق منابع مکتوب، بنای مقبره از سده دوم هجری درسرزمینهای اسلامی رایج شد، [۲۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۷، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
چنانکه پس از وفات امام موسی کاظم علیهالسلام، ایشان را خارج از قبّه جعفر، پسر منصور عباسی (حک :۱۳۶ـ ۱۵۸)، دفن کردند.
از این روایت بر میآید که در اواسط قرن دوم، برخی قبور دارای بنا و احتمالاً گنبد بودهاند، [۲۸]
جعفر خلیلی، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسة، ج۱، ص۱۵۸، بغداد ۱۹۶۵.
از جمله بنایی که هارون الرشید (حک :۱۷۰ـ۱۹۳) بعد از۱۷۰ بر قبر امام علی علیهالسلام ساخت [۲۹]
محسن امین، اعیان الشیعة، ج۱، ص۵۳۶، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
و بنای قبر سیده نفیسه، از نوادگان امام حسن علیهالسلام و عروس امام صادق علیهالسلام، در قاهره. [۳۰]
احمدبن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۲، ص۴۴۲، قاهره.
[۳۱]
مومن شبلنجی، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، ج۱، ص۳۸۸، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵ - رواج احداث مقابر گنبدداررواج احداث مقابر گنبددار از قرن سوم بوده است [۳۲]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۲، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
و از منابع چنین برمیآید که از قرن چهارم به بعد، زیارت آنها معمول شده است [۳۳]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۱، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
[۳۴]
علی مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ج۱، ص۳۷، ترجمه مرتضی راوندی، تهران ۱۳۴۸ ش.
مثلاً مقدسی (۳۴۵ـ۳۸۱) در وصف سرزمینهای اسلامی، بخشی را به مشهدها، قبور و رباطها اختصاص داده است. [۳۵]
محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ج۱، ص۱۰۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۳۶]
محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ج۱، ص۱۳۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۳۷]
محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ج۱، ص۱۴۶، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
از قرن ششم به بعد، در سراسر جهان اسلام، انواع آرامگاهها به وفور یافت میشود. [۳۸]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۱، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
کثرت مقابر اهل بیت علیهمالسلام، اولیاء، صحابه، علما و غیره، [۳۹]
ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۱۳۶، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۴۰]
ابن بطوطه، ج۱، ص۱۶، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۴۱]
ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۲۰، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۴۲]
ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۴۰ـ۴۵، چاپ حسین نصّار، قاهره ۱۹۹۲.
[۴۳]
ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۲۴۰، چاپ حسین نصّار، قاهره ۱۹۹۲.
و انجام آداب خاص زیارت، دلیلی است بر اینکه آرامگاهها از نظر ساختار معماری و آداب مذهبی تکامل یافتهاند.
۶ - بنای یاد بود قبه الصخرهبرخی پژوهشگران، قبه الصخره (۷۲) را در بیت المقدس ـ که البته از نوع آرامگاهها نیست ـ نخستین بنای یادبود در جهان اسلام میدانند که شاید به مناسبت پیروزی مسلمانان بر آن سرزمین، و اینکه اسلام خود را وارث ادیان متقدم میشمرد و نیز به سبب آنکه مکان معراج پیامبر اکرم بود، برپا شده باشد. این بنا که در عین حال نخستین قبّه (گنبد) در اسلام نیز به شمار میآید، در محل نخستین قبله مسلمانان و محل معراج پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ساخته شده است، [۴۴]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۳، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
هر چند منابع کهن [۴۵]
احمدبن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۵، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش.
هدفهای سیاسی و دینی خاصی را در ساخت این بنا دخیل میدانند.
۷ - بنای قبه الصلیبیهبنای قُبَّه الصُلیبیه در سامرا (۲۴۵) منسوب به منتصر عباسی (حک :۲۴۷ـ ۲۴۸) نیز از اولین بناهای یادبود شناخته شده است. [۴۶]
صالح لمعی مصطفی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، ج۱، ص۲۵، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۷]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۳، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
۸ - سایر بناهای گنبددار کهنبنای آرامگاه حکیم ترمذی در ترمذ (احتمالاً متعلق به اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم) بقعه حضرت معصومه سلاماللهعلیها در قم (متعلق به قرن سوم) و بقعه حضرت علی علیهالسلام در نجف را میتوان از بناهای گنبددار کهن به شمار آورد. [۴۸]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۲۴ـ۲۷، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
۹ - بنای یادبود شهداگسترش اسلام ارتباط مستقیمی با جهاد و شهادت دارد و بزرگداشت شهدا از صدر اسلام مستلزم تداوم خاطره آنان و ساخت مشهدها، بقعهها و روضهها بر مدفن آنها بوده است. ازینرو در بسیاری از سرزمینهای اسلامی مجاور با دارالحرب، اینگونه بناها برپاگشته است؛ مثلاً آسوان در نوبه، یکی از نواحی درگیریهای مسلمانان با دشمنان، دارای آرامگاههایی از قرن چهارم و پنجم است [۴۹]
احمدبن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۱۹۷ـ۱۹۹، قاهره.
در حالی که در اسپانیا و سیسیل که آنجاها نیز نزدیک نبردگاه بودهاند، چنین آرامگاههایی دیده نمیشود [۵۰]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۶، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۰ - افزایش ساخت مقبرهای صوفیه در قرن ششمبعد از قرن ششم که تصوف در میان مسلمانان نفوذ بیشتری یافت، ساخت مقبرههای صوفیه افزایش پیدا کرد، [۵۱]
تیتوس بورکهارت، هنر اسلامی: زبان و بیان، ج۱، ص۱۰۵، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۵۲]
ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۲۷، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۵۳]
ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۶۱ـ۲۶۴، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۵۴]
ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۴۷۲، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
از جمله مقبره ملاادریس در مراکش و زیارتگاههای متعلق به خاندان چشتی در هند. [۵۵]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۶۷ـ ۲۶۸، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۱ - کثرت زیارتگاهها در دوره فاطمیانکثرت زیارتگاهها و امامزادهها در مناطق شیعی، بویژه ایران و مصر در دوره فاطمیان، شایان توجه است و شمار بسیاری از آرامگاههای اولیه و قدیمتر نیز به شیعیان اختصاص دارد. [۵۶]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۵۲، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
[۵۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۷، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
فاطمیان به ساخت بقاع خاندان علویان توجه داشتند، [۵۸]
گاستون ویت، قاهره شهر هنر و تجارت، ج۱، ص۵۱، ترجمه محمود محمودی، تهران ۱۳۶۵ ش.
ولی تأثیر مقابر امامان شیعه علیهمالسلام، و فرزندان آنان در کربلا، نجف، مشهد، قم، سامرا و کاظمین در گسترش این مقابر، و ترویج مراسم مختلف مخصوصاً سوگواری دهه محرم در دیگر سرزمینها چشمگیرتر است.
۱۲ - از دیگر دلایل توسعه مقبره سازیعلاقه فرمانروایان به بَقایِ نام و گسترش نفوذ خاندانشان از دیگر دلایل توسعه مقبره سازی در جهان اسلام بوده است؛ هر چند از این فرمانروایان، در قرون اولیه، کمتر آرامگاهی به جای مانده است، زیرا بسیاری از اینان در اماکن دیگر، مانند مساجد یا مدارس [۵۹]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۹، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
یا پیرامون مزار یکی از اولیاء، مانند گورستان شاه زنده در سمرقند، گورستان ممالیک در قاهره [۶۰]
تیتوس بورکهارت، هنر اسلامی: زبان و بیان، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۶، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۶۵ ش.
به خاک سپرده میشدند.
۱۳ - مجموعه مقبره و مسجدنوعی مجموعه متداول در ممالک اسلامی، ساختمان مقبره ـ مسجد است. گاه مقابر در کنار مسجد قرار داشتند مانند مجموعه سلطان قَلاوون (قرن هفتم) و گاه در داخل مسجد [۶۱]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «ضریح»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
که اغلب بنیانگذاران مساجد در آنجا مدفون بودند، مانند مسجد سلطان حسن (حک :۷۵۷ـ۷۶۴) در قاهره؛ مسجد سلیمانیه در استانبول؛ مسجد و مقبره حموده پاشا در تونس [۶۲]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۶۳]
عبدالرحیم غالب، ج۱، ص۳۹۱، موسوعة العمارة الاسلامیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۶۴]
عبدالرحیم غالب، ج۱، ص۳۹۴، موسوعة العمارة الاسلامیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و مسجد گوهرشاد (بنا:۸۱۹) در کنار بقعه امام رضا علیهالسلام. [۶۵]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۹۱، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۴ - مجموعه آرامگاه و مدرسهمجموعه آرامگاه ـ مدرسه که تقریباً از قرن ششم به بعد رواج یافت، جایگاه والای مدرسه را در جامعه اسلامی بیان میکند، از آن جمله است مدرسه و مقبره ناصر محمد در قاهره؛ مدرسه ـ مقبره و مسجد غازی الدین خان (متوفی ۱۱۲۲) در دهلی که هنوز به عنوان مؤسسهای آموزشی مسلمانان از آن استفاده میکنند. [۶۶]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۶، ص۱۹۸ـ۱۹۹، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/۱۹۶۲ـ۱۹۸۹.
[۶۷]
اِبا کُخ، معماری هند در دوره گورکانیان، ج۱، ص۱۳۱: قاضی الدین، ترجمه حسین سلطان زاده، تهران ۱۳۷۳ ش.
مدرسه رکنیه جنب بقعه سید رکن الدین (قرن هشتم) در یزد و مدرسه خواجه تاج الدین جنب بقعه خواجه تاج الدین (قرن نهم) در کاشان. [۶۸]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۶۹، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
با اینهمه، قدیمترین نمونه مدارس و حوزههای علمیه اطراف بقعهها از نوع حوزههای علمیه اطراف مشاهد متبرکهاند که مشهد و قم و نجف مصداق آناند. [۶۹]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۹۱، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۷۰]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۶۴، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۵ - مجموعه خانقاه مقبرهمجموعههایی که حاوی مزار صوفی یا عارفی بوده باشد، به صورت خانقاه ـ مقبره مشاهده میشود؛ مانند خانقاه ـ مقبره برقوق در قاهره (قرن هشتم) و خانقاه ـ مقبره نصرآباد در غرب اصفهان. [۷۱]
آندره گدار، و دیگران، ج۴، ص۲۳۳، آثار ایران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد ۱۳۶۵ـ ۱۳۶۸ ش.
۱۶ - الحاق کتابخانهها به بقعههاکتابخانههای بسیاری نیز از جمله تشکیلات الحاقی به این بقعهها بودهاند، از جمله کتابخانه حیدری در نجف که در زاویهای از حرم حضرت علی علیهالسلام قرار دارد و قدمت آن حداقل به دوره آل بویه میرسد [۷۲]
کورکیس عوّاد، خزائن الکتب القدیمة فی العراق، ج۱، ص۱۳۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
کتابخانهای که خلیفه الّناصرلدین الله عباسی در ۵۸۴ برای مقبره همسرش، سلجوقه خاتون، در بغداد وقف کرده است [۷۳]
کورکیس عوّاد، خزائن الکتب القدیمة فی العراق، ج۱، ص۱۳۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
و کتابخانه آستان قدس رضوی که سابقه بنای آن به قرن نهم میرسد. [۷۴]
عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی: مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، ج۱، ص۹۲، مشهد ۱۳۶۸ ش.
۱۷ - رباطها محل دفن مجاهدانرباطها که استحکاماتی دفاعی نزدیک مرزهای کشورهای اسلامی بودند و در آن مجاهدان به نبرد با مشرکان میپرداختند و به شهادت میرسیدند، و همانجا نیز دفن میشدند، غالباً مقدس و محل زیارت محسوب میشدهاند [۷۵]
فاطمه کریمی، «مقدمهای بر شناخت رباط در ایران»، ج۱، ص۵۰۸، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۷۶]
عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، ذیل «رباط»، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از جمله رباط عبّادان (آبادان)؛ «منستیر» (مونیستر) در تونس، از قرن دوم هجری؛ عباد نزدیک تلمسان در الجزایر که قبر سیدی بن مَدْیَن در آنجاست؛ «تافرطست» در مراکش که در آن یک مسجد و گور دو امیر از بنومرین قرار دارد؛ و «تسکیدلت» در جنوب غرب وهران که یکی از اولیای «بنو ازناسن» در آن مدفون است. [۷۷]
عبدالرحمان بدوی، تاریخ تصوف اسلامی: از آغاز تا پایان سده دوم هجری، ج۱، ص۴۸، ترجمه محمود رضا افتخارزاده، قم ۱۳۵۷ ش.
سه بنای خشتی در دارزینِ بم، از نخستین استحکامات سدههای اولیه است و وضعی مشابه دارد [۷۸]
فاطمه کریمی، «مقدمهای بر شناخت رباط در ایران»، ج۱، ص۵۱۰، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ج ۳، تهران ۱۳۵۷ ش.
۱۸ - آرامگاهها منشأ تحولاتآرامگاه به صورت زیارتگاه و مکانی مقدس منشأ تحولات مختلفی است؛ مثلاً در مدینه، بیت المقدس، مشهد، کربلا، نجف و کاظمین، زیارتگاه علت وجودی و گسترش این شهرها شده است. [۷۹]
عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی: مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، ج۱، ص۱۲۲، مشهد ۱۳۶۸ ش.
زیارتگاهها پس از مساجد از لحاظ معنوی و مذهبی جایگاه ویژهای دارند و از دیرباز ملجأ و مأمن مؤمنین و محل نذر و نیاز [۸۰]
عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی: مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، ج۱، ص۱۲۴، مشهد ۱۳۶۸ ش.
و دعا و عبادت بودهاند.
اغلب بقعهها و امامزادهها، تولیت و سازمان اداری و مالی خاصی دارند و موقوفات مختلف، از جمله املاک و زمینهای کشاورزی، پشتوانهای برای اداره آن محل و انجام اعمال نیکوکارانه است. [۸۱]
عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی: مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۴، مشهد ۱۳۶۸ ش.
۱۹ - گنبدها وبرجهای مقبرها نشانه صعود و اشاره به آسمان و بهشتچون یکی از جنبههای معماری آرامگاهی، ایجاد ارتباط میان جهان مادی و معنوی است، مقبره و زیارتگاه و اجزای آن میتواند مفاهیم نمادین و رمزی داشته باشد. چنانکه گنبد یا برجهای مقبرهای (مهمترین جزء مقابر)، نشانه صعود و اشاره به آسمان و بهشت است [۸۲]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۹، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۸۳]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۱۳، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
دانشوری، ص ۹)، و میتواند نمادی از فرودآیی جبروت کیهان بر زمین باشد. [۸۴]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۸۹، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
شکل چهارگوش اماکن دینی مبین قطعیت و تغییرناپذیری قانون، و شکل کروی آن نشانه آسمان و مفهوم نامحدود و نامتناهی است، و طرح ساختمانی مرقد با سقف گنبدی، رمز اتحاد آسمان و زمین است. [۸۵]
تیتوس بورکهارت، هنر مقدس: اصول و روشها، ج۱، ص۱۸، ترجمه جلال ستاری، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۸۶]
تیتوس بورکهارت، هنر مقدس: اصول و روشها، ج۱، ص۱۳۶، ترجمه جلال ستاری، تهران ۱۳۶۹ ش.
۲۰ - پیشطاق مقبرهاپیشطاق (طاق جلوی) مقابر که ساخت آن از حدود قرن پنجم به بعد رواج یافته، با بزرگی و زیبایی خود، بزرگی و قداست شخصیت صاحب آرامگاه را بیان میکند. [۸۷]
درک هیل و اولگ گرابر ، معماری و تزئینات اسلامی ، ص ۱۰۸ـ۱۰۹، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران ۱۳۷۵ ش.
گاهی پیشطاقها و سردرها میتواند کنایه از مرد مقدسی باشد که او را باب هدایت میدانستهاند. برای مثال، در مرو قبرهای دو تن از صحابه پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، در جلو دو پیشطاق قرار دارد که جزوبنا نیستند و اضافیاند، [۸۸]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۷۹، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
مقبره ابوبکر تایبادی را در تایباد، با ایوان (پیشطاق) بلند آن، میتوان از این نوع بناها شمرد.
وجود نقش درختان و گیاهان در این اماکن نیز در خور توجه است. طرح گیاهان ساقهای اسلیمیها، که اغلب از یک گلدان یا طشت سر در آورده، میتواند تمثیلی از بهشت باشد. [۸۹]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۸۰، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۹۰]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۱۶۳، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
برخی نقاشیها و تصاویر به کار رفته در آرامگاهها، از جمله در برج خرقان، در جاده قزوین ـ همدان، [۹۱]
فهرست بناها، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
با تصاویری از گیاهان و پرندگان تمثیلی، میتواند مؤیداین نظر باشد.
اعداد مقدس نیز در معماری بقاع و مقابر تأثیر نهاده است. ۲۱ - برجهای آرامگاهی دوازده ضلعی نشانه دوازده امامبرجهای آرامگاهی دوازده ضلعی میتواند نشانه دوازده امام شیعی علیهمالسلام یا علایم بروج دوازدهگانه [۹۲]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۷۹، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
باشد، و مقابر هشت گوشه تمثیلی از هشت درِ بهشت و هشت طبقه آسمان.
در ایران، بسیاری از بقعهها با اعداد مقدس نامگذاری شدهاند، مانند بقعه دوازده امام (یزد، ۴۲۹)، چهل دختر (دامغان، قرن پنجم)، هفت تنان و چهل تنان در شیراز که بترتیب، متعلق به دورههای [۱] و قاجاریهاند. [۹۳]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۸۵ـ۸۶، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۹۴]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۹۲، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۹۵]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۹۵، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
خطوط به کار رفته در آرامگاهها نیز علاوه بر وجه تزیینی و جاودانه کردن خاطره زهد بنیانگذاران [۹۶]
درک هیل و اولگ گرابر ، معماری و تزئینات اسلامی ،ص ۱۱۱ـ۱۱۲، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران ۱۳۷۵ ش.
به دلیل استفاده از آیات قرآن، ادعیه، اشعار و ذکر زهد و تقوای بنیانگذاران، جنبه معنوی و مقدس و آخرت گرایی به این اماکن میبخشد.
۲۲ - بقعهها و امامزادهها یکی رایجترین بناهای دینیدر ایران، پس از مساجد، بقعهها و امامزادهها رایجترین بناهای دینیاند و کمتر شهری است که در آن مقبرهای نباشد. [۹۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۷۳، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
گفتنی است که جز آرامگاه کوروش در پاسارگاد، تقریباً آرامگاه مهم و مجزایی از دوران پیش از اسلام ایران وجود ندارد. بدین ترتیب، وقتی اسلام به ایران آمد، هیچ سنت آرامگاه سازی وجود نداشت تا الهام بخش مسلمانان باشد. شاید پس از اسلام، ایرانیان این روش را از همکیشان خود در مصر، سوریه و عراق گرفته باشند [۹۸]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۲۷، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲۳ - بناهای یادبود در ایراناز بناهای یادبود سه قرن اول در ایران، آثار اندکی بر جای مانده است که مهمتر از همه مشهد علی بن موسی الرضا علیهالسلام در خراسان است. مزار حضرت معصومه سلاماللهعلیها در قم نیز ظاهراً تا نیمه قرن دوم که برای آن بنا یا گنبدی ساختند، تنها دارای سایه بانی بوده است. [۹۹]
حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۳، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۱۳ ش.
[۱۰۰]
حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۶، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۱۳ ش.
[۱۰۱]
حسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۱۸، قم ۱۳۵۵ ش.
شهر قم پس از دفن حضرت معصومه سلاماللهعلیها، مقدس و مکان برگزیدهای برای دفن بسیاری از مشاهیر علما و مقدسان و اعقاب امامان علیهمالسلام گردید. [۱۰۲]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۲۶۴، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
ظاهراً در ایران، آرامگاههای دیگری نیز بوده که از آنها اثری بر جای نمانده، ولی از آثار مکتوب شواهدی بر وجود مزارها و مشهدها به دست میآید. به گفته مقدسی [۱۰۳]
محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ج۱، ص۲۱۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
در ری، شاهزادگان بلند پایه دیلمی گنبدهای رفیع و مستحکم، و شاهزادگان دون پایه گنبدهای کوچکتری بر بالای مقابر خود داشتند.
از پیش از عهد سلجوقیان، که دوره رونق آرامگاه و بقعه در ایران است، آثار معدودی باقیمانده که عبارت است از: آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا (پیش از ۳۳۳)؛ آرامگاه ارسلان جاذب در سنگ بست، که تنها آرامگاه باقیمانده از دوره غزنوی است؛ گنبد قابوس (۳۹۷)؛ آرامگاه عرب اتا در شهر تیم تاشکند (۳۶۷)؛ بقعه دوازده امام در یزد (۴۲۹) که کهنترین نمونه بناهای مرکز ایران است. [۱۰۴]
اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ج۱، ص۳۶، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش).
۲۴ - مقابر و مساجد در دوره سلجوقیتا دوره سلجوقی، بخش عمده آثار معماری ایران را مساجد تشکیل میداد، اما در این دوره شمار مقابر بر مساجد پیشی گرفت. [۱۰۵]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۸۶، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
امرای ترک بیشتر علاقه داشتند که مقابر خویش را، به تقلید از شکل خیمه، به شکل برج بسازند [۱۰۶]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۷۴، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران ۱۳۶۸ ش.
ولی بندرت آرامگاه امامزادگان شیعی به شکل مقبره برجی ساخته میشد. [۱۰۷]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۳۲، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
دو نمونه برجسته این دوره آرامگاه سلطان سنجر در مرو (۵۵۲) و گنبد سرخ در مراغه (۵۴۲) [۱۰۸]
کریستی ویلسون، تاریخ صنایع ایران، ج۱، ص۱۶۰، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۰۹]
کریستی ویلسون، تاریخ صنایع ایران، ج۱، ص۱۶۲، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۶ ش.
است.
مقارن همین دوره، گسترش تصوف موجب افزایش مقابر و زیارتگاهها گردید، از جمله مقابر صوفیه میتوان به مقبره شیخ احمد جام (۴۴۱ـ۵۳۶) در تربت جام (احتمالاً سده ششم) و بایزید بسطامی (حدود سده هشتم) اشاره کرد. اینگونه مقابر پس از دوره سلجوقیان افزایش یافت. بقعههای متبرک نیز در بسیاری دورهها از حمایت پادشاهان برخوردار میشدند، مثلاً سلطان حسین بایقرا (حک :۸۳۶ـ۹۱۲) بسیاری از بقعههای علوی را تعمیر کرد. [۱۱۰]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۹۷، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۲۵ - آرامگاهها علما و فقها و شعرای ایرانبرخی دیگر از آرامگاهها به علما و فقها، شعرا و شخصیتهای برجسته اختصاص دارد، از جمله بقعه ابن بابویه قمی فقیه معروف شیعی در شهر ری و بقعه حاج ملاهادی سبزواری در سبزوار، [۱۱۱]
فهرست بناها، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
و آرامگاه شیخ مصلح الدین سعدی در شیراز در قرن اخیر. [۱۱۲]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۷۶، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۱۱۳]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۸۷، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۱۱۴]
معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، ج۲، ص۸۹، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
۲۶ - بناهای دوره ایلخانینیمی از بناهای بسیار دوره ایلخانی را مقابر تشکیل میدهند و ویژگی آنها پیروی از الگوهای متداول ع هد سلجوقی است. [۱۱۵]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۹۱ـ۹۳، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
در این دوره نیز تأثیر گرایشهای عرفانی و تصوف و گرایشهای شیعی در ساخت مقابر وبقاع مؤثر بوده است. مقبرههای ایلخانی به پیروی از رسم گذشتگان جدا ساخته میشد و از همه طرف نمایان بود. اغلب محل قبور سلاطین در نقاطی مخصوص و قبر افراد شاخص گاهی در ناحیهای معمور در نزدیک مسجد یا زیارتگاهی انتخاب میشد، ولی معمولاً مقبرههای برجی یا زیارتگاههادر یکی از قبرستانهای محلی قرار داشت. در قبرستانهای بزرگی که چندین قرن مورد استفاده بودهاند، مانند قبرستان تخت فولاد در اصفهان، ساختمانهای بسیاری در میان هزارها سنگ قبر صاف، پراکنده است. گاه یک سنگ قبر ساده چنان مورد احترام قرار میگیرد که ساختمان مهمی در آن برپا میشود. مقبره پیربکران در نزدیکی اصفهان از این نوع است [۱۱۶]
دونالد نیوتن ویلبر، معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان ، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۵ ش.
در قم مقبرههای دوره ایلخانی در قبرستان مشرق و قبرستان مغرب شهر یافت میشود. در میان بناهای متعدداین دوره نمونههای جالبی از ساختمانهای تک ایوانی با تزیین پر کار و کاشیهای ظریف و گچکاری فراوان [۱۱۷]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۲۲۲، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
دیده میشود.
در این دوره، در شهرهای نطنز و ورامین نیز مقابر شایان توجهی ساخته شد. [۱۱۸]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۱۱۹]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۲۱۹، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
۲۷ - تأثیر تیموریان در گسترش مقابر و آرامگاههاتیموریان نیز در گسترش انواع مقابر و آرامگاهها تأثیر بسیاری داشتند، و آرامگاهها حدود چهل درصد از آثار معماری دوره آنان را تشکیل میدهد. [۱۲۰]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۸۶، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
بیشتر آرامگاههای این دوره، گنبددار و بخشی از آنها زیارتگاه است که اغلب در قم و مازندران واقع شده و به امامزاده شهرت دارند. درست معلوم نیست که این قبور برای ساداتی که در همان دوره میزیستهاند ساخته شده یا برای گذشتگان. برخی از آرامگاهها متعلق به علما، شعرا و شیوخ صوفی است. مقابر مرشدان صوفی، قبل از مبقره شیخ جام، اغلب به مرکز اجرای آیین سلسله تبدیل میشد. حتی بقعه شیخ صفی در اردبیل ـ با اینکه وی سنّی بود ـ کانون صوفیان شیعی مذهب گردید و در دوره تیموریان، تا آنجا که امکان داشت، توسعه یافت و مدارس، مساجد و خانقاههایی در اطراف آنها ساخته شد، [۱۲۱]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۸۶ـ۸۷، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۱۲۲]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۱۳۲، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
و علاوه بر سمرقند، مقابری در دیگر شهرهای ناحیه جیحون بنا گردید. [۱۲۳]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ج۱، ص۱۹۷، ترجمه غلامحسین صدری افشار، ارومیه ۱۳۶۶ ش.
در معماری بناهای یادبود دوره تیموری، گورستان معروف به شاه زنده (شاه زندگی) ممتاز است. این مجموعه نماینده نوعی معماری مذهبی ـ دنیوی است، و اغلب مقابر آن به دستور افرادی غیر از سلاطین بنا شده است. [۱۲۴]
درک هیل و اولگ گرابر ، معماری و تزئینات اسلامی ، ص ۶۹ـ۷۰، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۱۲۵]
هنرهای ایران ، زیر نظر فریر، ج۱، ص۹۵، ترجمه پرویز مرزبان ، تهران ۱۳۷۴ ش.
از معروفترین بناهای تیموری گور میر (۸۰۸)، یعنی مقبره تیمور (حک :۷۷۱ـ۸۰۷) با گنبد پیازی شکل و تَرکداری است که بعد به صورت مقبره خانوادگی در آمد و بیشتر سلاطین مشهور تیموری در آن دفن شدند. [۱۲۶]
درک هیل و اولگ گرابر ، معماری و تزئینات اسلامی ، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران ۱۳۷۵ ش.
یکی از زیارتگاههای عجیب با منشائی تخیلی در این دوره، مزار شریف در شمال افغانستان است. گفته میشود که در قرن ششم، ظاهراً قبر حضرت علی علیهالسلام در آن محل کشف شد و در تذکرهای به ثبت رسید و در ۸۸۵ سلطان حسین (حک: ۸۶۳ـ۹۱۲) فرمان داد تا بر آن قبر بقعهای بسازند و تسهیلات لازم را از جمله بازار، حمام و مسجد برای آن فراهم آورند و بدین ترتیب به صورت شهری کامل در آمد. [۱۲۷]
دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ج۱، ص۸۸، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۲۸ - معماری آرامگاهی در دوره صفویهبا ظهور صفویه معماری آرامگاهی دچار نوعی انحطاط گردید [۱۲۸]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۳۵، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
گرچه در حدود هفتادسال اول آثار معماری شایان ذکری ساخته شد. [۱۲۹]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
در ۹۱۸، به فرمان شاه اسماعیل (حک: ۹۰۷ـ۹۳۰)، مقبره هارون ولایت ـ آرامگاه مرد مقدسی که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان او را از آنِ خود میدانند ـ با کاشیکاری زیبایی ساخته شد. در ۹۲۵، جبهه شمالی آستانه حضرت معصومه سلاماللهعلیها در قم بنا گردید. [۱۳۰]
آندره گدار، هنر ایران، ج۱، ص۴۶۰، ترجمه بهروز حبیبی، تهران ۱۳۵۸ ش.
در زمان شاه طهماسب (حک :۹۳۰ـ۹۸۴) بازسازی مقبره شیخ صفی الدین با تغییرات و اضافات بسیار صورت گرفت. [۱۳۱]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ج۱، ص۲۰۷، ترجمه غلامحسین صدری افشار، ارومیه ۱۳۶۶ ش.
برخلاف هیلن برند، [۱۳۲]
رابرت هیلن برند، «مقابر»، ج۱، ص۳۵، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش.
پوپ معتقد است که با ظهور شاه عباس اول (حک :۹۸۹ـ۱۰۸۳) عصر زرین معماری صفوی آغاز شد. [۱۳۳]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ج۱، ص۲۰۷، ترجمه غلامحسین صدری افشار، ارومیه ۱۳۶۶ ش.
و بخش مهمی از معماری به ساخت بقعه و مزار اختصاص یافت [۱۳۴]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
و بسیاری از ابنیه مذهبی ایران با کاشیکاری تزیین شد. [۱۳۵]
آندره گدار، هنر ایران، ج۱، ص۴۶۱، ترجمه بهروز حبیبی، تهران ۱۳۵۸ ش.
از اقدامات او تجدید بنا و مرمت بقعه امام رضا علیه السلام است که بدون این اقدامات شاید این بنا فاقد شکوه و جلال فعلی میشد. [۱۳۶]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۲۶۷، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
۲۸.۱ - دیگر بناهای یادبود دوره صفویهاز دیگر بناهای یادبود این دوره، اینهاست: بقعه قدمگاه (۱۰۹۱) با بنای هشت گوش گنبددار در نزدیکی نیشابور که به منظور در برگرفتن دو قطعه سنگ که اثر پای امام رضاعلیه السلام بر روی آنها نقش بسته، بنا شده است [۱۳۷]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ج۱، ص۲۷۶، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
و مقبره خواجه ربیع در مشهد. [۱۳۸]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
در این دوره بنای مشاهد متبرکه کربلا، نجف و سامرا نیز تجدید شد که سبک معماری صفویه در آنها آشکار است. [۱۳۹]
ارنست کونل، هنر اسلامی، ج۱، ص۱۸۴، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۱۴۰]
حسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۲۲، قم ۱۳۵۵ ش.
بسیاری از پادشاهان صفویه در جوار مشاهد متبرکه دفن شدهاند، از جمله شاه عباس دوم، شاه صفی، شاه سلیمان. عدهای از شاهزادگان صفوی نیز در جوار حرم مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شدهاند. [۱۴۱]
حسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۲۴ـ۲۶، قم ۱۳۵۵ ش.
۲۹ - بناهای یادبود عهد زندیهبناهای یادبود باقیمانده از عهد زندیه اندک است. مقبره بزرگ کلات نادری که اکنون رو به ویرانی است از مقابر برجی چند ضلعی متعلق به دوره نادرشاه (قرن دوازدهم) است. نادر نیز گنبد و منارهای طلاپوش بر حرم امام رضا علیه السلام در مشهد افزوده است. [۱۴۲]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۱۰۶، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
۳۰ - آثار معماری بقا در دوره قاجاریهدر دوره قاجاریه، هر چند امامزادههای کوچک با گنبدهای آبی در سراسر کشور پدیدار شد، اما هیچ اثر معماری مهمی به وجود نیامد. [۱۴۳]
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ج۱، ص۲۳۱، ترجمه غلامحسین صدری افشار، ارومیه ۱۳۶۶ ش.
در این دوره آیینه کاری در بناها رایج شد که از نمونههای عالی آن آیینه کاری مرقد مطهر امام رضا علیهالسلام است. [۱۴۴]
هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ج۱، ص۱۰۷، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
علاوه بر این، سلاطین قاجار چند گنبد طلا در بعضی اماکن مقدس عراق و مقبره حضرت معصومه سلاماللهعلیها در قم ساختند [۱۴۵]
کریستی ویلسون، تاریخ صنایع ایران، ج۱، ص۲۱۸، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۶ ش.
۳۱ - پراکندگی بقا در ایرانهم اکنون استانهای گیلان و مازندران در ایران دارای بیشترین تعداد بقعه ـ امامزاده است. تهران و حومه با بیش از یکصد، و کاشان با ۸۶ بقعه در مکانهای بعدی قرار دارند. [۱۴۶]
دایرة المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی، ج۳، ص۳۰۲، کامران فانی، و بهاءالدین خرمشاهی، تهران ۱۳۶۶ ش کارل جی دوری، هنر اسلامی، ترجمه رضا بصیری، تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۲ - فهرست منابع(۱) ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش. (۲) ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، چاپ حسین نصّار، قاهره ۱۹۹۲. (۳) ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲. (۴) محسن امین، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. (۵) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۶) عبدالرحمان بدوی، تاریخ تصوف اسلامی: از آغاز تا پایان سده دوم هجری، ترجمه محمود رضا افتخارزاده، قم ۱۳۵۷ ش. (۷) تیتوس بورکهارت، هنر اسلامی: زبان و بیان، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۶۵ ش. (۸) تیتوس بورکهارت، هنر مقدس: اصول و روشها، ترجمه جلال ستاری، تهران ۱۳۶۹ ش. (۹) آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، ارومیه ۱۳۶۶ ش. (۱۰) آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش. (۱۱) عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/۱۹۶۲ـ۱۹۸۹. (۱۲) جعفر خلیلی، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسة، بغداد ۱۹۶۵. (۱۳) دایرة المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی، کامران فانی، و بهاءالدین خرمشاهی، تهران ۱۳۶۶ ش کارل جی دوری، هنر اسلامی، ترجمه رضا بصیری، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۴) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش. (۱۵) علی بن عبدالکافی سبکی، شفاء السّقام فی زیارة خیر الانام، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۶) عباس سعیدی رضوانی، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی: مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، مشهد ۱۳۶۸ ش. (۱۷) مومن شبلنجی، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۱۸) کورکیس عوّاد، خزائن الکتب القدیمة فی العراق، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۹) عبدالرحیم غالب، موسوعة العمارة الاسلامیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۰) حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۱۳ ش. (۲۱) اِبا کُخ، معماری هند در دوره گورکانیان، ترجمه حسین سلطان زاده، تهران ۱۳۷۳ ش. (۲۲) فاطمه کریمی، «مقدمهای بر شناخت رباط در ایران»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ج ۳، تهران ۱۳۵۷ ش. (۲۳) ارنست کونل، هنر اسلامی، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران ۱۳۶۸ ش. (۲۴) آندره گدار، هنر ایران، ترجمه بهروز حبیبی، تهران ۱۳۵۸ ش. (۲۵) آندره گدار، و دیگران، آثار ایران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد ۱۳۶۵ـ ۱۳۶۸ ش. (۲۶) اولگ گرابر، «اولین بناهای یادبود اسلامی»، ترجمه کلود کرباسی، اثر، ش ۲۶ـ۲۷ (۱۳۵۷ ش). (۲۷) حسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، قم ۱۳۵۵ ش. (۲۸) صالح لمعی مصطفی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۹) صالح لمعی مصطفی، القباب فی العمارة الاسلامیة، بیروت. (۳۰) علی مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطا، ترجمه مرتضی راوندی، تهران ۱۳۴۸ ش. (۳۱) معماری ایران: دوره اسلامی، فهرست بناها، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۸ ش. (۳۲) محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۳۳) احمدبن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، قاهره. (۳۴) گاستون ویت، قاهره شهر هنر و تجارت، ترجمه محمود محمودی، تهران ۱۳۶۵ ش. (۳۵) دونالد نیوتن ویلبر، معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۵ ش. (۳۶) دونالد ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، با همکاری تری الن (و دیگران)، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش. (۳۷) کریستی ویلسون، تاریخ صنایع ایران، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۶۶ ش. (۳۸) هنرهای ایران، زیر نظر فریر، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش. (۳۹) درک هیل، معماری و تزئینات اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران ۱۳۷۵ ش. (۴۰) رابرت هیلن برند، «مقابر»، ترجمه کرامت الله افسر، در معماری ایران: دوره اسلامی، ج ۱، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۶۶ ش. (۴۱) احمدبن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش. ۳۳ - پانویس
۳۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بقعه»، شماره۱۱۹۵. |