تمکین

تمکین در لغت به معنای اختیار دادن به دیگری است. این واژه در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد. در بخش نکاح، این واژه عمدتا به این معناست که زن جهت استمتاع، خود را در اختیار شوهر قرار دهد. تمکین، از حقوق واجب شوهر بر زن است. زنی که این حق را به جا نیاورد، ناشزه است. تمکین از شروط وجوب نفقه بر مرد است. تمکین در مواردی که آمیزش یا هرگونه استمتاع حرام است،‌ بر زن حرام است.

تعریف تمکین

تمكین در لغت به دو معنا است: ۱-سلطه و اختیار دادن به دیگری است ۲- مستقر کردن و تثبیت کردن

این اصطلاح بیشتر با مباحث مربوط به نکاح نمود دارد. در کتاب نکاح، تمکین به معنای پاسخ دادن زن به خواسته‌های مشروع جنسی همسر خود تعریف شده است اما در کتاب‌های حقوقی تمکین دارای دو معنای اصطلاحی است. تمکین عام، به معنی قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است و تمکین خاص ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواسته‌های مشروع او است.

حدود و شرایط تمکین

زن جهت استمتاع، باید خود را در اختیار شوهر قرار دهد و استمتاع شوهر از خود را- جز در موارد وجود مانع عقلى یا شرعى- محدود به زمان یا مكان و یا كیفیت خاصّى نكند. و اگر تمکین نکند به عنوان ناشزه به شمار می آید اما اگر یکی از موارد ذیل باشد، خودداری زن از تمکین، نشوز محسوب نمی شود:

۱- وجود موانع شرعی مانند حیض، احرام، اعتکاف واجب، روزه واجب. با توجه به حرمت شرعی مقاربت در دوران حیض و نفاس، چنانچه زن در این دوران از رابطه جنسی امتناع کند و تمکین ننماید، با توجه به این که این امتناع با عذر شرعی انجام گرفته، ناشزه محسوب نمی‌شود و حق نفقه وی باقی خواهد بود.

از نظر شرعی در صورتی که مرد احرام ببندد ازدواج با زن و هر گونه استمتاع از او حرام است و تا طواف نساء به جا آورده نشود هیچ یک از استمتاعات بر او حلال نیست. بنابراین امتناع زوجه از روابط جنسی در حال احرام، از آنجایی که به علت وجود مانعی مشروع صورت می‌گیرد، نشوز زوجه را سبب نمی‌شود و ادله وجوب تمکین این صورت را در بر نمی‌گیرد.

۲- سفری که به اذن و اجازه شوهر باشد.

۳- اگر زوج بیماری مقاربتی داشته باشد از آنجا که این بیماری از طریق نزدیکی جنسی به زن می‌تواند منتقل گردد، زوجه صرفا حق امتناع از نزدیکی را خواهد داشت و ناشزه به شمار نمی‌آید. بنابراین در صورتی که زوجه در چنین حالتی از سایر وظایف زناشویی امتناع نماید، ناشزه محسوب می گردد.

۴- اگر زوجه بیمار باشد و رابطه جنسی سبب تشدید بیماری وی شود و یا چنین رابطه ای مستلزم ایراد ضرر و مشقتی شود که عادتا قابل تحمل نیست می‌تواند از نزدیکی با شوهر خودداری نماید. هم چنین اگر زن از نظر جسمانی ضعیف و نحیف باشد و توان مقاربت با شوهر را نداشته باشد می‌تواند از نزدیکی با شوهر خودداری نماید. به طور کلی اگر زوجه مبتلا به مریضی رتقا، قرنا یا هر مرضی كه شرعاً مانع از استمتاع باشد، تمکین بر وی واجب نیست.

آثار مترتب بر تمکین

۱- در ازدواج موقّت، لزوم پرداخت همۀ مهر، متوقّف بر تمكین زن در تمامى مدّت تعیین شده در عقد است.

۲-زنی که تمکین می‌کند از حق قسمت بین زوجات بهره‌مند می‌شود.

۳- طبق نظر مشهور فقها، در صورتی که زن از شوهرش تمکین نماید، شوهرش باید نفقه وی را پرداخت نماید.

در حقوق مدنی ایران برای عدم تمکین، آثار ذیل ذکر شده است:

۱-عدم استحقاق زن نسبت به نفقه (مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)

۲-کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه(مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۳). بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.

۳-امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد

رابطهٔ تمکین و مهریه

در مورد رابطهٔ میان تمکین همسر از شوهر خویش و مهریه چند نظر است:

  1. زن پیش از دریافت مهر می‌تواند از تمکین امتناع کند؛ به شرط اینکه امتناع، پیش از آمیزش باشد و مهر نقد باشد.
  2. زن می‌تواند از تمکین امتناع کند به شرط اینکه زوج استطاعت و قدرت پرداخت مهر را داشته باشد.
  3. میان تمکین و مهر رابطه‌ای نیست و مهر و تمکین بر یکدیگر توقف ندارند و هر یک از زن و شوهر باید به وظیفه عمل کنند.

تمکین زوج

در فقه، هر چند از نشوز مرد(خودداری از انجام وظایفش در قبال همسر خویش) بحث شده است، از واژه عدم تمکین برای مرد استفاده نشده است. برخی از حقوقدانان معاصر معتقدند که اگر زن و مرد‌، هر كد‌ام د‌ر قبال د‌یگری وظایفی د‌ارد‌ و هر كد‌ام بر د‌یگری حقی د‌ارد‌، تمكین و نشوز عنوانی عام خواهد‌ بود‌ كه باید‌ از قلمرو آن نسبت به زن و شوهر به طور مشترک بحث كرد‌.

تمکین در دیگر ابواب فقه

به غیر از باب نکاح، در ابواب طهارت، صلات و تجارت از تمکین سخن گفته شده است. تمکین در این ابواب به معنای عام سلطه و اختیار دادن به دیگری است. تمکین ولی کودک نسبت به لمس خط قرآن را برخی حرام و برخی مکروه دانسته‌اند.همچنین تمکین اهل کتاب در دسترسی به قرآن مگر برای ارشاد حرام دانسته شده است.تمکین غیرمکلفین مانند کودک، دیوانه برای ایستادن در صف اول نماز جماعت کراهت دارد. تمکین اهل کتاب برای ورود به مسجد حرام است.

پانویس

  1. فیومی، مصباح المنیر، ذیل واژه مکن
  2. طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه مکن
  3. المبسوط فی فقه الإمامیة،۱۳۸۷ق، ج‌۶، ص ۱۱
  4. سید حسن صفایی و اسدالله امامی، حقوق خانواده، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۷۳.
  5. جواهر الكلام، ج ۳۱، ص ۳۰۳.
  6. خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص ۳۱۴.
  7. خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص ۳۱۲.
  8. صراط النجاة (المحشى للخوئی)، ج‌۱، ص: ۵۴۷.
  9. کشف اللثام، ج۷، ص ۵۸۰
  10. جواهر الکلام، ج۳۱، ص ۳۱۲.
  11. جواهر الكلام، ج۳۰، ص ۱۶۷.
  12. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص ۹۹.
  13. جواهر الكلام، ج ۳۱، ص ۴۱.
  14. كتاب السرائر، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.
  15. الحدائق الناضرة، ج ۲۴، ص ۴۶۰-۴۶۲.
  16. ن. ک: الحدائق الناضرة فی أحكام العترة الطاهرة، ج‌۲۴، ص: ۶۱۹.
  17. نجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص ۳۱۶
  18. خوئی، منهاج الصالحین، ج۲، ص ۶
  19. کشف الغطاء، ج۳، ص ۳۲۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص ۲۶۶
  20. بحرانی، الحدائق الناظره، ج۷، ص ۲۷۹

منابع

  • فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الكبیر للرافعی‌، قم، منشورات دارالرضی، چاپ اول، بی تا.
  • طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، محقق: احمد حسینی اشکوری، تهران، المکتبه المرتضویه، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، محقق: سید محمد تقی کشفی، تهران، المکتبه المرتضویه، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
  • سید حسن صفایی و اسدالله امامی، حقوق خانواده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۷۱ش.