فلزفلز، عنصر شیمیایی ساده معمولا درخشنده می باشد. ۱ - مفهوم فلزفلز، عنصر شیمیایی ساده معمولا درخشنده، چکش خوار و جامد [۱]
لغت نامه دهخدا
۲ - احکام فقهی مرتبطاز آن به مناسبت در بابهای طهارت ، صلات ، خمس ، تجارت و صید و ذباحه سخن گفتهاند ۳ - فلز جزئی از معادنفلزات جزء معادناند بنابر این، احکام معدن ، همچون عدم جواز سجده [۳]
توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۵۸۴ ۵۸۵
و وجوب پرداخت خمس [۵]
توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص۳۸.
بر آن جاری است۴ - نجس شدن فلزفلز ذوب شده در صورتی که در آب نجس ریخته شود و یا متنجس باشد و ذوب گردد، ظاهرش نجس میشود؛ لیکن نجاست باطن آن محل بحث است، مگر آنکه نجاست به باطن آن نفوذ کند در هر صورت سطح و ظاهر آن پس از انجماد قابل تطهیر و استفاده از آن بی اشکال است [۱۰]
توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۱۰۴؛
۵ - حکم فلز در صورت ملاقات با نجسدر نجس شدن اشیا به ملاقات با نجاست، داشتن رطوبت سرایت کننده شرط است از این رو، اگر عین نجس و شیء ملاقات شده؛ هر دو خشک باشند، آن شیء نجس نمیشود همچنین است صرف مایع بودن بدون داشتن رطوبت، مانند فلزات مذاب که فاقد رطوبتاند؛ هرچند برخی درعدم نجاست آن تأمل کردهاند [۱۱]
العروة الوثقی، ج۱، ص۱۶۵ ۱۶۶
۶ - فلزلت در موارد ضمانفلزات مثلی اند (مثلی) بنابر این، در موارد ضمان ، ضامن باید مثل آن را بپردازد و در صورت تعذر مثل، نوبت به قیمت میرسد [۱۴]
مهذب الاحکام، ج۲۱، ص۳۳۲
۷ - حکم ربا در فلزاتفلزات، از قبیل طلا ، نقره و مس در ربا هر کدام یک جنس به شمار رفته و تفاضل یکی بر دیگری در معامله مصداق ربا خواهد بود [۱۵]
العروة الوثقی، ج۲، ص۲۶
۸ - ذبح حیوان با فلزدر تذکیه حیوان به روش شکار و صید با وسیله آلت جمادی «بعید نیست که آهن بودن آن (وسیله) معتبر نباشد؛ پس همین که سلاح برنده یا سوراخکننده باشد از هر فلزی حتی از برنج و طلا و نقره، کفایت میکند. و احتیاط (مستحب) اعتبار آن است.» [۱۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۷، کتاب الصید و الذباحة، القول:فی الصید. مسالة ۶.
لیکن ذبح یا نحر حیوان در صورت امکان باید با فلز تیزی از جنس آهن انجام شود به بیان دیگر تذکیه به طریق ذبح باید به وسیله آهن باشد نه مطلق تذکیه؛ البته برخی معاصران از جنس آهن بودن آلت ذبح یا نحر را لازم ندانسته و گفتهاند:اگر فلز دیگری همچون آهن، تیز، برنده و محکم باشد، نیز کفایت میکند [۱۹]
توضیح المسائل مراجع ، ج۲، ص۵۷۴
به هرحال، لزوم ذبح با آهن مختص حال اختیار است لذا در کلام فقها به جواز ذبح با غیر آهن، در حال اضطرار و عدم اختیار تصریح شده است.امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره مینویسند: «نعم، لو لم یوجد الحدید وخیف فوت الذبیحة بتاخیر ذبحها، او اضطرّ الیه، جاز بکلّ ما یفری اعضاء الذبح؛ ولو کان قصباً او لیطة او حجارة حادّة او زجاجة او غیرها. نعم، فی وقوع الذّکاة بالسنّ و الظفر مع الضرورة اشکال؛ و ان کان عدم الوقوع بهما فی حال اتّصالهما بالمحلّ لا یخلو من رجحان، والاحوط الاجتناب مع الانفصال ایضاً؛ و ان کان الوقوع لا یخلو من قرب.» یعنی: بله، اگر آهن نباشد و با تاخیر ذبح، ترس مردن ذبیحه باشد یا اضطرار به آن پیدا کند، با هر چیزی که اعضای ذبح را جدا میکند، ذبح آن جایز است ولو اینکه قلم یا پوست نی یا سنگ تیز یا شیشه یا غیر اینها باشد. البته در وقوع تذکیه با دندان و ناخن در صورت ضرورت، اشکال است؛ اگرچه عدم وقوع تذکیه به آنها درحالیکه متّصل به محل خودشان باشند، خالی از رجحان نیست. و احتیاط (مستحب) آن است که در صورت انفصال آنها هم اجتناب شود اگرچه وقوع آن در این صورت خالی از قرب نیست. ۹ - پانویس
۱۰ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۷۲۵، برگرفته از مقاله«فلز». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ردههای این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی
|