فرزدقنام فرزدق، همام بن غالب بن صعصعه بن عقال است که یکی از شعرای طبقه اول دوره اموی محسوب میشود. او شاعری بدیههسرا و سختکوش بود. هفتاد و سه سال شعر گفت و لغت عرب را حفظ کرد؛ ازاینرو مورد توجه جامعه عرب قرار گرفت. شیعیان نیز به جهت سرودههایش در مدح اهل بیت ارادت خاصی به او دارند. فهرست مندرجات۲ - دلیل حفظ کردن قرآن ۳ - شعر و شاعری ۳.۱ - شاعر نامدار دوره اموی ۳.۲ - شاعران متقدم اسلام ۳.۳ - ایراد گرفتن بر شعر فرزدق ۳.۴ - محتوای اشعار ۳.۴.۱ - بیان یک نمونه ۳.۵ - مدح اهل بیت ۴ - ادله شیعه بودن فرزدق ۴.۱ - بیان یک روایت ۵ - ارادت به خاندان اهل بیت ۵.۱ - نمونه اول ۵.۲ - نمونه دوم ۶ - توجه به خلفای اموی ۶.۱ - بیان یک روایت ۷ - حضور در دستگاه اموی ۷.۱ - شعری درباره عبدالملک ۷.۲ - شعری درباره ولید ۷.۳ - شعری درباره ابن عبدالملک ۸ - پاسخگویی به حریف با شعر ۹ - هجو برخی امرای عرب ۹.۱ - هجو ابن ابیه و معاویه ۹.۲ - هجو خالد ۹.۳ - هجو حجاج ۹.۴ - بیان یک روایت ۱۰ - شخصیت روایی ۱۱ - وفات ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - معرفی فرزدقنام او همام بن غالب بن صعصعه بن عقال [۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۶۵، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، چاپ اول.
و کنیهاش ابوفراس [۲]
کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ص۱۰۴۹، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلام رضا طباطبایی مجد، تهرات، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲.
بود. وی از بزرگان قوم تمیم به حساب میآمد. [۳]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۰۹، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
پدرش غالب نیز فردی بخشنده و شریف و از بزرگان قوم خویش بود و مادرش لیلی بنت حابس خواهر اقرع بن حابس تمیمی صحابی بود. [۵]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۰۹، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
در منابع تاریخی سخن دقیقی از سال تولد او به میان نیامده است و با اختلافی که در ثبت تاریخ وفات او وجود دارد، میتوان ولادت او را بین سالهای ۱۹ تا ۲۳ تخمین زد. وی پنج فرزند به نامهای لبطه، سبطه، خبطه، رکضه و زمعه داشت که زمعه نیز شاعر بود. [۶]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۶۶، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، چاپ اول.
۲ - دلیل حفظ کردن قرآنروایت شده است که فرزدق با پدرش بر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) وارد شد، حضرت (علیهالسلام) پرسید: «او کیست؟» غالب پاسخ داد: «پسرم است که شاعر است». حضرت فرمود: «به او قرآن بیاموز که بهتر از شعر است». آمده است که وی پس از این جریان پاهای خویش را در بند کرد تا قرآن را حفظ کرد. (البته در دو منبع پیشین توصیه امیرمؤمنان (علیهالسلام) به حفظ قرآن نقل نشده است). [۱۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۶۸، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، چاپ اول.
۳ - شعر و شاعریشعر و شاعری در فرهنگ جوامع پیشین به ویژه جامعه عرب، تنها جنبه ذوقی و هنری نداشته است؛ بلکه به عنوان یکی از مؤثرترین مکانیسمهای فرهنگی، نقش فزایندهای در تثبیت یا تزلزل موقعیت و جایگاه اجتماعی و سیاسی یک فرد یا قوم و طایفه داشته است. بر این اساس یک شاعر به عنوان یک مبلغ مؤثر با مدح طایفهای موقعیت او را در جامعه ارتقا میداد و با هجو و مذمت ممکن بود، شخص یا طایفهای را به خاک مذلت بنشاند. ۳.۱ - شاعر نامدار دوره امویفرزدق به عنوان یکی از شعرای معروف و نامدار از چنین جایگاهی برخوردار بود. وی از شعرای بزرگ عصر اموی محسوب میشد. [۱۱]
کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۸۳، تحقیق احمد زکی پاشا، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴، چاپ دوم.
بدوی بودن وی، حضور وی در افصح قبایل عرب، [۱۴]
امین، سید محسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۹۱، بیروت، دارالتعارف المطبوعات.
و حدت و تیزهوشی او در پاسخگویی، [۱۵]
امین، سید محسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۹۱، بیروت، دارالتعارف المطبوعات.
بستر مناسبی جهت شکوفایی ذوق شعری وی فراهم آورد. معروف است که اگر شعر فرزدق نبود، ثلث لغت عرب از دست میرفت و نیمی از روایات و اخبار نابود میشد. [۱۶]
کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ص۱۰۴۹، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلام رضا طباطبایی مجد، تهرات، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲.
۳.۲ - شاعران متقدم اسلامدر کنار او دو شاعر دیگر (جریر و اخطل) نیز از متقدمان شعرای اسلام محسوب میشوند [۱۷]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۰۸، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
که در برتری آنها اختلاف نظر وجود دارد.فرزدق را به زهیر بن ابیسلمی که از شعرای طبقه اول عصر جاهلی بود، تشبیه میکنند. [۱۸]
کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ص۱۰۴۹، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلام رضا طباطبایی مجد، تهرات، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲.
۳.۳ - ایراد گرفتن بر شعر فرزدقبا این حال برخی اهل ادب نیز بر او خرده گرفتهاند. ابوبحر عبدالله بن اسحاق مولای حضر که علامه علم نحو و لغت بود، بر فرزدق خرده میگرفت و عیب او را آشکار میکرد و شعر او را لحن و غلط میدانست. [۲۰]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۲۸۵، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
۳.۴ - محتوای اشعارذوق شاعرانه فرزدق بیشتر با هجو تناسب داشت [۲۱]
بلعمی، تاریخنامه طبری، ج۵، ص۱۵۵۲، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳، چاپ سوم.
و محتوای بیشتر اشعار او در قالب هجو یا فخر قبیلگی سروده شده است. در واقع ساختار ذهنی فرزدق بر مبنای نگاه عرب به نظام قبیلگی و طایفهای استوار است.۳.۴.۱ - بیان یک نمونهنمونه مشهور آن، اشعار هجوی است که میان او و جریر رد و بدل شده است؛ فرزدق به عنوان اینکه جزو خاندان تمیم است، بر جریر سرافرازی میکرد و هر یک از این دو، رسواییهای شاخه دیگر را برمیشمردند. [۲۲]
کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۸۳، تحقیق احمد زکی پاشا، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴، چاپ دوم.
[۲۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۹۴، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، چاپ اول.
۳.۵ - مدح اهل بیتمدح اهل بیت (علیهالسلام) و مدح و ذم فراوان خاندان اموی از شاخصههای دیگر شعر او محسوب میشود. از وی دیوان شعری به جا مانده است. ۴ - ادله شیعه بودن فرزدقدر منابع اهل سنت، فرزدق شیعه دانسته شده است. [۲۴]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۴، ص۳۵۸، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
[۲۵]
مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ج۲، ص۶۱۸، مترجم علی نقی منزوی، تهران، مولفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱، چاپ اول.
ملاقات وی با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و حفظ قرآن بنا بر فرمایش ایشان، [۲۶]
امین، سید محسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۹۱، بیروت، دارالتعارف المطبوعات.
سرودن اشعاری در مذمت ابن ملجم، [۲۷]
محدث اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۱، ص۵۸۲، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱، چاپ اول.
رفت و آمد به کوفه [۲۸]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۵۳، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
که پایگاه شیعیان است، ملاقات با امام حسین (علیهالسلام) در مسیر حرکت ایشان به کوفه [۲۹]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم.
و سرودن ابیاتی در رثای ایشان [۳۰]
فرزدق، همام بن غالب، دیوان الفرزدق، ج۱، ص۷، مقدمه و شرح مجید طرد، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴، چاپ دوم.
و اصحابشان از جمله مسلم بن عقیل و هانی بن عروه [۳۲]
ابن طباطبا، محمد بن علی، الفخری، ص۱۵۶، ترجمه وحید گلپایگانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰، چاپ دوم. و برخی منابع این ابیات را به عبدالله بن زبیر اسدی نسبت دادهاند.
[۳۳]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۱۴۴، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
و به عنوان مهمترین نشانه، جریان سرودن شعر در مدح امام زینالعابدین (علیهالسلام) در حضور هشام، [۳۴]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۰۹، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
شاید از شاخصترین دلایلی باشد که وی را در ردیف شیعیان برشمردهاند.۴.۱ - بیان یک روایتنقل است که وی در راه مکه در صفاح امام حسین (علیهالسلام) را دید و امام از او احوال مردم کوفه را جویا شدند. وی در پاسخ گفت: «آنان را پشت سر گذاشتم؛ در حالی که دلهایشان با تو و شمشیرهایشان ضد تو بود. [۳۶]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم.
[۳۷]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۲۶۴، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
»۵ - ارادت به خاندان اهل بیتارادت فرزدق به خاندان اهل بیت امر مبهم و پوشیدهای نیست. مدح و ستایش امام زینالعابدین (علیهالسلام) در فضای خفقان سیاسی، آن هم در حضور هشام، پسر حاکم اموی [۳۸]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۲۶۴، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
و تحقیر وی به جهت انکار شناخت امام نه تنها گواه شهامت و شجاعت در خور تقدیر وی است، بلکه بر ارادت وی به این خاندان گواهی میدهد.۵.۱ - نمونه اولآمده است زمانی که حضرت امام سجاد (علیهالسلام) از حبس او مطلع شدند، مبلغ دوازده هزار درهم برای او فرستادند. او مبلغ را پس داد و گفت: «من مدح تو برای رضای خدا گفتم، نه عطا». حضرت (علیهالسلام) مبلغ را باز فرستاده فرمودند: «ما که اهل بیتیم، چون چیزی به کسی بخشیم، باز نستانیم». (در این نقل مبلغ ده هزار درهم عنوان گردیده است). [۳۹]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۱۰، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
[۴۰]
محدث اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۸۰، تبریز، بنی هاشمی، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۵.۲ - نمونه دومدر جریان دیگری وقتی کمیت بن زید اسدی که پیوند قبیلگی با فرزدق داشت، «قصاید هاشمیات» را گفت، برای محک زدن اشعار خود که در مدح اهل بیت بود، نزد فرزدق آمد. فرزدق پس از شنیدن اشعار او در پاسخ چنین گفت: «پسرم آفرین! خوب گفتهای که از اراذل و اوباش دست برداشتهای و هرگز تیرت به خطا نخواهد رفت و گفتارت را تکذیب نخواهند کرد... انتشار بده و با دشمن دست به گریبان شو که تو از همه گذشتگان و حاضران شاعرتری». [۴۱]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۲۳۱، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹، چاپ دوم.
۶ - توجه به خلفای امویبا این حال توجه او به خلفای اموی و حضور وی در دستگاه آنان، با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی یک شاعر و میزان تأثیرگذاری شعر در آن عصر، تأملبرانگیز است. در نهایت شاید بتوان وی را تحت عنوان شیعه محب قرار داد که به جهت علاقهاش به این خاندان، اشعاری در مدح آنان سروده است؛ اما در مجموع اشعار او متأثر از نظام قبیلگی، سرشار از هجو و فخر و... است. ۴.۱ - بیان یک روایتدر نقلی آمده است که در جریان ملاقات امام حسین با فرزدق، ایشان مبلغی را به فرزدق دادند و چون پرسیده شد که چرا به شاعری خیالپرداز و زبانگسیخته پاداش میدهید، در پاسخ فرمودند: «کاری که با آن آبروی خود را حفظ کنی، بهترین کار است؛ وانگهی فرزدق شاعری است که نمیتوان از او در امان بود». [۴۲]
واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۹۰، ترجمه محمود دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴.
بنابراین نمیتوان وی را در ردیف کمیت و دعبل که سراسر شیفته اهل بیت بودند قرار داد. ۷ - حضور در دستگاه امویبه رسمیت شناختن فرزدق به عنوان یکی از شعرای عصر اموی، [۴۴]
کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۸۳، تحقیق احمد زکی پاشا، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴، چاپ دوم.
نشاندهنده حضور وی در دستگاه خلافت و حمایت معنوی آنان بوده است. وی در دربار خلفای اموی از جمله ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز و... حضور داشت و در تأیید جایگاه و مقام خلیفة اللهی آنان اشعاری سروده است.۷.۱ - شعری درباره عبدالملکبه عنوان مثال درباره عبدالملک چنین سروده است: فالارض لله ولاها خلیفه وصاحب الله فیها غیر مغلوب؛ زمین از آن خداست که آن را به دست خلیفهاش داده و صاحب خدا در زمین شکست نمیخورد. ۷.۲ - شعری درباره ولیدو درباره ولید گفت: اما ولید فان الله اورثه بعلمه فیه ملکا ثابت الدعم؛ [۴۵]
فرزدق، همام بن غالب، دیوان الفرزدق، ج۱، ص۳۶، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴، چاپ دوم.
[۴۶]
فرزدق، همام بن غالب، دیوان الفرزدق، ج۱، ص۳۶۵، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴، چاپ دوم.
[۴۷]
فرزدق، همام بن غالب، دیوان الفرزدق، ج۱، ص۳۶۷، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴، چاپ دوم.
ولید، خداوند او را به علم خود وراثت داده که در آن پادشاهی استوار است.۷.۳ - شعری درباره ابن عبدالملکو درباره سلیمان بن عبدالملک گفت: به امن الله البلاد فساکن بکل طرید لیلها ونهارها؛ [۴۸]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۱۶۸، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹، چاپ دوم.
خداوند به دست او امنیت بلاد را تأمین کرد؛ آن گونه که در شب و روز هر مطرودی را آرامش داد.این اشعار مبین دیدگاه نظری فرزدق درباره جایگاه امامت و خلافت است و دستکم وی را از قلمرو شیعه اعتقادی بیرون میراند. ۸ - پاسخگویی به حریف با شعروی در موقعیتهای مورد نیاز در رثا، هجا یا پاسخگویی به حریف شعر میسرود؛ به عنوان مثال: در پاسخ به پادشاه روم به درخواست ولید شعری گفت. [۴۹]
واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۷۷، ترجمه محمود دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴.
در مدح طلحه بن عبدالله حاکم مدینه دو هزار درهم دریافت کرد و در رثای عمر بن عبدالعزیز پس از مرگش اشعاری سرود. [۵۰]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۷، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹، چاپ دوم.
با این حال نمیتوان وی را شاعر درباری محض دانست. ۹ - هجو برخی امرای عربوی در مقابل رفتار برخی امرای عرب که خلاف مبانی اسلام رفتار میکردند نیز اشعاری به هجو سروده است. ۹.۱ - هجو ابن ابیه و معاویههجو زیاد بن ابیه [۵۱]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۳۷، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
[۵۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۵۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم.
و معاویه [۵۳]
ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۵۰، ترجمه سیدهاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چاپ پنجم.
از این جملهاند.۹.۲ - هجو خالدوی خالد را به جهت خراب کردن منارههای مساجد هجو نمود. [۵۴]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۷، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
۹.۳ - هجو حجاجو حجاج را به جهت طغیان و سرکشیاش [۵۶]
ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱، ترجمه سیدهاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چاپ پنجم.
مورد هجو و مذمت قرارداد؛ البته هجو برخی از امرا نیز به دستور خلفای اموی صورت میگرفت. [۵۷]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۱۸۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹، چاپ دوم.
شاید از این گفته او بتوان سیاست وی را در مدح و ذم امرا و بزرگان دریافت. ۴.۱ - بیان یک روایتنقل است به فرزدق گفته شد: «حجاج را تا آن زمان که زنده بود، مدح میکردی، چون مُرد او را هجو میکنی»؟ وی در پاسخ گفت: «ما تا زمانی که خداوند با آنان است، با آنان هستیم؛ وقتی خدا آنان را ترک کرد، ما هم آنان را ترک میکنیم. [۵۸]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۷۱، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷، چاپ اول.
۱۰ - شخصیت رواییفرزدق از امام حسین (علیهالسلام)، ابوهریره، ابوسعید خدری، فرجعه بن اسعد، زراره بن کرب و طرماح بن عدی شاعر، روایت کرده است و از او خالد حذاء و مروان اصغر و حجاج بن حجاج و... روایت کردهاند. ۱۱ - وفاتفرزدق بنا به نقل مشهور در سال صد و ده [۶۰]
ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۱۴، ص۵۴، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
[۶۱]
مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، ص۷۱۰، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴، چاپ سوم.
در سن نود و یک سالگی در بصره وفات یافت و به خاک سپرده شد.۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «همام بن غالب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۹. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سال 110 (قمری) | درگذشتگان سده 2 (قمری) | شاعران اهل بیت | شاعران عرب | مقالات پژوهه
|