ظفرنامهظفرنامه، عنوان سه کتاب درباره تاریخ و خصوصاً تاریخ ایران است. فهرست مندرجات۱.۱ - تقسیمبندی ۲ - تاریخ منظوم ۲.۱ - تقسیمبندی موضوعی ۳ - هم زمانی نگارش ظفرنامه و تاریخ گزیده ۳.۱ - مباحث بخش نخست ۳.۲ - مباحث بخش دوم ۳.۳ - مباحث بخش سوم ۴ - مقایسه ۵ - روایتگر ۶ - اشعار ظفرنامه ۶.۱ - تاثیرپدیری ۷ - تفاوت در ظفرنامهها ۸ - نسخه برگردان ظفرنامه ۹ - دیدار شامی با تیمور ۱۰ - دلیل تألیف ظفرنامه ۱۰.۱ - هدف نگارش ۱۱ - نامگذاری ۱۱.۱ - مطالب عمده ۱۲ - الگوبرداری ۱۳ - سخن نظامالدین شامی ۱۴ - شرح حال ۱۵ - شجرنامه ۱۶ - محتوا ۱۷ - ذکر منابع در مقدمه ۱۸ - مشهورترین اثر یزدی ۱۹ - متن ۲۰ - فرصت ۲۱ - از دست دادن حامی ۲۲ - دلایل ناتمام ماندن ظفرنامه ۲۳ - مطالب ۲۴ - جمع آوری مدارک ۲۵ - منظور از منظومه ترکی ۲۶ - منبع کتاب ۲۷ - مزیتهای ظفرنامه یزدی ۲۷.۱ - دسترسی ۲۷.۲ - تطبیق رویدادها با اوضاع فلکی ۲۷.۳ - نثر ۲۸ - استنادات تاریخی ۲۹ - خلاصه نویسی ۳۰ - ترجمه ۳۱ - چاپ ۳۲ - فهرست منابع ۳۳ - پانویس ۳۴ - منبع ۱ - موضوع ظفرنامهظفرنامه ۱: کتابی درباره موضوع تاریخ اسلام و ایران، به نظم فارسی، تألیف حمدلله مستوفی. این کتاب نخستین اثر تاریخی است تاریخنگاری که تاریخ دوران اسلامی را از زمان پیامبر تا سده هشتم به نظم درآورده است. (سال ۷۳۵) [۱]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۱.۱ - تقسیمبندیحمدالله مستوفی ظفرنامه را در بحر متقارب در ۰۰۰/۷۷۵۰۰۰۵ بیت سروده است و وقایع هر قرن را در ۰۰۰/۱۰ ۱۰ بیت به نظم در آورده و کل کتاب را به سه قسمت تقسیم کرده است: ایام استیلای عرب و سلسلههای اموی و عباسی، ۲۵۰۰۰/۲۵ بیت؛، دوره سلطنت سلسلههای سلاطین ایران، در ۲۰۰۰۰۰۰۰/۲۰ بیت، و دوره حکومت مغول و ایلخانان، در ۰۰۰/۳۰۰۰۰۳۰ بیت. [۲]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۲، ص ۱۴۷۳، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
[۳]
عباس اقبال، تاریخ مغول، ج۱، ص۵۲۴، تهران ۱۳۶۴ش.
مستوفی، در ۷۲۰ تألیف ظفرنامه را آغاز کرده و در ۷۳۵ به پایان رسانده است. [۴]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۲، ص۱۴۳۷، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۲ - تاریخ منظومبنا به گفته مستوفی در مقدمه کتاب ظفرنامه، وی پس از شش سال کار پژوهش بر روی پنجاه نسخه از شاهنامه، نسخه خود را آماده کرد. دوستانش او را تشویق به سرودن کتابی همچون شاهنامه درباره تاریخ میکردند و او نمایند وی از انجام این پیشنهاد امتناع مینمود. سرانجام، او ضمن التجا به فردوسی و یاری از خدا به این نتیجه رسید که پیوندی میان کار فردوسی که تاریخ اساطیری ایران و تاریخ باستان را تا سقوط ساسانیان را دربرمیگرفت و کار خود پیوندی ایجاد کند. لذا، مصمم شد که از ظهور پیامبر تا دوره مغول (سال ۷۳۵) را به نظم درآورد [۵]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص۷-۸، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
و چون در علم تاریخ هوس نظمی داشت، تاریخی منظوم نوشت. [۶]
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۳، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.
او کتابش را ظفرنامه نامید تا رسم شاهنامه زنده بماند. [۷]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۲.۱ - تقسیمبندی موضوعیحمدالله مستوفی به هنگام نگارش تاریخ گزیده، پنجاه و چند هزار بیت گفته بود و متذکر شده بود که هفتاد و پنج هزار بیت خواهد سرود. [۸]
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۳، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.
او به لحاظ موضوعی دیوانش را به سه بخش تقسیم کرده است: بخش اسلامی، اول که به تاریخ اسلام اختصاص دارد؛ که آن را اسلامی نامیده است، بخش احکامی، دوم که درباره ایرانیان است؛، احکامی نامیده است و بخش سلطانی، سوم که درباره مغولان است به سلطانی خطاب کرده است. [۹]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۳ - هم زمانی نگارش ظفرنامه و تاریخ گزیدهبا توجه به هم زمانی نگارش ظفرنامه و تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی از منابع و ماخذ مشترکی استفاده کرده است [۱۰]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، مقدمه رستگار، ص۸، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
که در مقدمه تاریخ گزیده به نام این کتابها اشاره نموده است. [۱۱]
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۶ـ ۷، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.
۳.۱ - مباحث بخش نخستمطالب بخش نخست ظفرنامه (قسم الاسلامیه) عبارت است از: با شرح نسب قبایل عرب و عجم، در آفرینش انسان، و در نعت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم آغاز میشود، [۱۲]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۱۰ـ ۱۲، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
و مطالبی چون ولادت و غزوات و، رحلت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و وقایع دوره صدر اسلام را دربر میگیرد، [۱۳]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۴-۱۵، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
[۱۴]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۰۰، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
[۱۵]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۲۱، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
[۱۶]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۸۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
دوره خلافت ابوبکر و، عمر و عثمان، [۱۷]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۱۹۸ـ ۲۷۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
خلافت امام علی علیهالسلام، [۱۸]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۲۸۰-۳۰۴، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
خلافت امام حسن علیهالسلام، [۱۹]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۳۰۵-۳۰۷، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
خلافت امویان و تسلط آنان بر ایران، [۲۰]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۳۰۷-۳۸۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
خلافت عباسیان، [۲۱]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۳۹۰به بعد، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
حکومتهای ایرانی در زمان خلافت عباسیان چون طاهریان، [۲۲]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۴۵۳، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
وحکومت فاطمیان [۲۳]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۴۹۰، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
از مباحث بخش نخست ظفرنامه است. حمدالله مستوفی، در بخش اول کتابش به گفته خودش، در بخش اول از کتابهای مؤلفانی چون حمزه اصفهانی، ابناثیر و وهب بن منبّه بهره برده است [۲۴]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص ۱۰، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
از مقابله ظفرنامه با متن سیرت رسولالله ترجمه اسحاق بن محمد همدانی، به قراین بسیاری برمیخوریم که نشان میدهد حمدالله مستوفی از این کتاب بهره وافی برده است. [۲۵]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، مقدمه مهدی مداینی، ص ۹۰، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش.
۳.۲ - مباحث بخش دومبخش دوم ظفرنامه (احکامیه) درباره مربوط به تاریخ ایران است. مباحثی چون تاریخ سلسله صفاریان، [۲۶]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۵۰۹ـ ۵۱۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
طاهریان، سامانیان، [۲۷]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۵۲۰-۵۵۱، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
غزنویان، غوریان، آلبویه، سلجوقیان، و خوارزمشاهیان [۲۸]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، ص۵۵۱ - ۸۹۵، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
از مطالب مهم این بخش است. او برای نگارش بخش دوم از کتابهای نظامالتواریخ بیضاوی، [۲۹]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۵۰۹، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
تجاربالامم ابن مسکویه، [۳۰]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۵۲۳، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
و تاریخ یمینی عتبی [۳۱]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۵۵۲، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
بهره گرفته است.۳.۳ - مباحث بخش سومبخش سوم ظفرنامه (سلطانیه) درباره ذکر تاریخ مغولان است. برخی از مطالب این بخش عبارت است از:. ذکر نژاد ترکان و مغولان، [۳۲]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۲، ص ۸۹۶ ـ ۸۹۷ ، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
حکومت چنگیزخان، حمله مغولان به ایران و جنگ با خوارزمشاهیان و تسخیر ایران، توسط مغولان و تاریخ مغولان پس از مرگ چنگیزخان، حکومت ایلخانان از هولاکوخان تا ابوسعید بهادرخان، و حکومت چوپانیان از مطالب این بخش است. [۳۳]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۲، ص ۹۲۰ـ ۱۴۷۳، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
در انتهای بخش سوم، مستوفی شاهنامه فردوسی را توسط حمدالله مستوفی آورده شده است. [۳۴]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۲، ص ۱۴۷۴ـ ۱۵۵۸، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
وی در بخش سوم، کتاب، مؤلف، از جامعالتواریخ رشیدالدین فضلالله همدانی استفاده کرده و نوشته که این عنوان کرده که کتاب فوق را به نظم درآورده است. وی همچنین برای روشن شدن موضوع، آثار دیگر را نیز بررسی کرده است. [۳۵]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۲، ص ۱۴۱۵، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۴ - مقایسهبا مقایسه مطالب ظفرنامه با تاریخ گزیده مشخص میشود که بخش عمدهای از اخبار هر دو کتاب مشترک است:، بدین ترتیب که باب سوم تا پنجم تاریخ گزیده در ظفرنامه وجود دارد. گرچه، در هر دو کتاب مطالبی هست است که در دیگری نیامده است، همچون شرح وقایع بین سالهای ۷۳۰ تا ۷۳۴ درباره ماجراهای چوپانیان تا سال ۷۳۴، که در تاریخ گزیده نیامده است. [۳۶]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، پیشگفتار نصرتالله رستگار، ص۸، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
۵ - روایتگرحمدالله مستوفی را یک روایتگر صرف نمیتوان برشمرد، بلکه، او به بررسی ریشههای تاریخی رویدادها پرداخته است، که نمونه آن بخش قسم اسلامیه ظفرنامه است. او با ذکاوتی کمنظیر سیر حوادث صدر اسلام را با بیانی شیوا و مؤثر بررسی و گزارش کرده است. وقایع دوران خلفای راشدین از خلافت ابوبکر را تا دوره امام حسن مجتبی علیهالسلام را با دقته نحوی دقیق و موشکافانه شرح کرده است. وی در ظاهر آرام کلمات و مضامین خود، به دور از شعارهای التهاب برانگیز، با بیانی عقلایی وقایع، خوانندگان خود را عملاً در مسیر حقیقت ماجراها قرار داده است. او بخش مربوط به حکومت بنیامیه را با عنوان "تغلب و تسلط حکام بنیامیه" آغاز کرده و بدین ترتیب داوری خود را از همان آغاز به عرضه ذهن خواننده نمایانده است. وی از هر یک او از امامان دوازده گانه شیعیان با به عنوان ترجمه هر امام با عنوان «امام اعظم» یاد کرده است. [۳۷]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۲، مقدمه باقری اهرنجانی، ص۸، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش.
۶ - اشعار ظفرنامهاشعار ظفرنامه به لحاظ صناعت شعری در درجهای متوسط قرار دارد ولی از سادگی در کلام برخوردارند و در پیوستگی کافی با موضوع آن، یعنی تاریخنگاری قرار دارند و به گفته مستوفی، نظم ظفرنامه، شعری شکسته بسته است. [۳۸]
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص۳، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش.
۶.۱ - تاثیرپدیریاو با تضمین مُصرّح و مبهم و آوردن چند بیت، از شاعران مطرح هر دوره یاد کرده است، از جمله از که میتوان به اشعار فردوسی و نظامی اشاره کرد. [۳۹]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴۰]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۹۳، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش.
با توجه به ترکیبها و تعبیرها و کاربردهایی کنایاتی و استعارههای مستوفی نشان میدهند که وی از فردوسی تأثیر بسیاری پذیرفته پذیری زیادی داشته است.۷ - تفاوت در ظفرنامههاتفاوت این ظفرنامه حمدالله مستوفی با دیگر ظفرنامها آن است که این کتاب را میتوان به واکنش یک ایرانی مسلمان را در برابر کشورش و عظمت تمدن و فرهنگ آن نشان میدهد دانست، اما در حالی که دیگر ظفرنامهنویسان پیروزی یک فرد را در نظر گرفتهاند و مؤلفان به امید دریافت صله از ممدوح، پیروزیهای او را محور کار خود قرار دادهاند. [۴۱]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج۴، مقدمه کراچی، ص۱۶، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش.
۸ - نسخه برگردان ظفرنامهدر ۱۹۸۲۱۳۶۱ش/ ۱۹۸۲، محققی انگلیسی به نام ال. ج. وارد شرح نسبتاً مفصّلی از ظفرنامه حمدلله مستوفی را در رساله دکتریاش آورد و وارد بخش تاریخ مغول آن ظفرنامه را به انگلیسی ترجمه کرد. [۴۲]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، مقدمه رستگار، ص ۱، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
[۴۳]
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، مقدمه رستگار، ص ۸، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش.
ظفرنامه برای نخستین بار به صورت فاکسیمیله ( نسخه برگردان) در ۱۳۷۷ش با مقدمه نصرتالله رستگار در تهران به چاپ رسید. قسم بخش اول آن، یعنی الاسلامی ظفرنامه، در ایران در سه مجلد درتهران به چاپ رسیده است: که جلد اول آن، بخش احوال رسولالله چاپ مهدی مداینی (۱۳۸۰ش)؛ جلد دوم، خلفا (ابوبکر، عمر، عثمانی) راشدین و بنیامیه (۱۳۸۰ش) و جلد سوم، دولت خلفای بنیعباس و بنیفاطمه (۱۳۸۴ش)، هر دو چاپ را پروین باقری اهرنجانی. و از بخش قسم احکامی، یک بخش را که راجع مربوط به تاریخ صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان و دیلمیان است، را که به تحت عنوان مجلد چهارم، به اهتمام روحانگیز کراچی در ۱۳۸۷ ش منتشر شد.۹ - دیدار شامی با تیمورظفرنامه ۲: کتابی درباره موضوع فتوحات تیمور گورکان، تألیف نظامالدین شامی، به نثر فارسی، در سده نهم است. شامی، او از مورخان قرن هشتم و اوایل قرن نهم است. در ۷۹۵ برای نخستین بار هنگامی که تیمور به بغداد لشکرکشی کرد، به دیدار او رفت و به نوشته خودش، او در کتابش نوشته که اولین کسی بوده که از ساکنان شهر بود که نزد تیمور رسیده است. [۴۴]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۳۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
رویارویی دیگر او با تیمور در ۸۰۳ در شهر حلب بود که به هنگام سفر به حجاز به دست عدهای اسیر شده بود و هنگامی که سپاهیان تیمور در حال فتح قلعه بودند، او که دررون قلعه بوده، چگونگی گشایش قلعه را شرح کرده است. [۴۵]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
وی او پس از فتح شدن قلعه، به دست سپاهیان تیمور نزد تیمور رفت. [۴۶]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۸۵۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
خواندمیر ملاقات نظامالدین شامی با تیمور را به دیده شک مینگرد. [۴۷]
خواندمیر، تاریخ حبیبالسیر، ج ۳، ص ۵۴۷ـ ۵۴۸، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۰ - دلیل تألیف ظفرنامهنظامالدین شامی از ۸۰۳ جزو همراهان تیمور شد قرار گرفت و در سال ۸۰۴، تیمور از او خواست تا تاریخی بنویسد در شرححال او از ابتدای ظهور دولت او تا زمان حیاتش خودش تألیف کند که این خواسته تیمور سبب تألیف ظفرنامه گردید شد. تیمور از او خواست که کتاب خالی از تکلف باشد، زیرا تیمور معتقد بود که در کتابهایی از این نوع، با تکلف مقصود نویسنده از بین میرود. از نظر نظامالدین شامی نیز سخن خوب روان آن است که عوام معانی آن را دریابند و خواص از آن عیب نگیرند. او پس از دستور تیمور و تأیید شیوه کارش، دست از فعالیتهای دیگرش برداشته و همه همت خود را صرف نگارش ظفرنامه نمود. [۴۸]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۰ـ ۱۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۰.۱ - هدف نگارشوی او هدف از نگارش این کتاب را ترتیب روزنامچهای ذکر کرده است میداند که در آن بتواند اقدامات تیمور را برای در تسخیر ایران و توران و نیز شیوه حکومت او را بگوید بازگو کند، تا فرزندان و نوادگان تیمور بتوانند قواعد پادشاهی را فراگیرند. نظامالدین شامی، به گفته خودش، این به شیوهای کتاب را به شیوهای نوشته است که پس از این هر کس آن را بخواند، کتاب را مطالعه کند، به خوبی متوجه میشود که تیمور در چه مرتبهای بوده است. [۴۹]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۰]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۱ - نامگذاریاو از اثرش با نام تاریخ مبارک یاد کرده است [۵۱]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۲]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۳ش.
و موضوع آن را بیان تاریخ ذات ملک صفات و صادرات افعال و اقوال تیمور ذکر کرده است. [۵۳]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۱.۱ - مطالب عمدهاو در شروع کتاب، پس از ذکر مختصری درباره هدف تألیف این اثر، به مناسبت آنکه تیمور از نسل و شجره چغتای است، ابتدا به اختصار صورت مختصر نسل دیگر فرزندان دیگر چنگیز را معرفی کرده و میکند، سپس به نسل چغتای پرداخته است میپردازد. [۵۴]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۲ـ ۱۴، تهران، ۱۳۶۳ش.
شامی او وقایع زندگی تیمور را از زمانی آغاز کرده است که تیمور به همراه حاجی برلاس، مشترکاً، بر شهر سبز (کش) مشترکاً حاکم بودند. [۵۵]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۵، تهران، ۱۳۶۳ش.
آغاز میکند شرح جنگهای مختلف تیمور از مطالب عمده و مهم ظفرنامه است و از جمله لشکرکشیهای او به خوارزم برای چندین نوبت [۵۶]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۶۶ـ ۶۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۷]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۷۱-۷۲، تهران، ۱۳۶۳ش.
و دشت قبیچاق [۵۸]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۱۷ـ ۱۲۵، تهران، ۱۳۶۳ش.
و بغداد [۵۹]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۳۸ـ ۱۴۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
و سند و هندوستان [۶۰]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۰ـ ۱۷۲، تهران، ۱۳۶۳ش.
و روم [۶۱]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۶ـ ۲۵۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
و عثمانی [۶۲]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۵۶ـ ۲۶۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
از مطالب عمده و مهم ظفرنامه است. نظامالدین شامی وقایع را تا رمضان ۸۰۶ و ملاقات تیمور با سیدرضا کیا، از ملوک دیالمه و جبال، ادامه داده است و کتاب خود را با بیان دو بیت شعر به پایان اتمام رسانده است. [۶۳]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۹۴ـ ۲۹۵، تهران، ۱۳۶۳ش.
هرچند زمانی که تیمور در اواخر رمضان ۸۰۶ که تیمو ۶۸۰ در کنار آب آغلق بود، شامی او هم حضور داشت. [۶۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۳۶، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
اما در این باره در کتابش سخنی ننوشته است.۱۲ - الگوبردارینویسندگان بعدی، پس از او بیشتر اکثر واقعات تیمور را از این کتاب او نقل کردهاند، از جمله: عبدالرزاق سمرقندی، [۶۵]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۶۷۶، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۶۶]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۸۵۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
که برخی اخبار را مستقیماً از آن نقل کرده است، بی آنکه حتی زمان افعال جمله را تغییر دهد؛ [۶۷]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۶۷۶، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۶۸]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۸۵۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۶۹]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۹۹۰، پانویس ۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
حافظ ابرو، که تأکید کرده دارد که بیشتر اکثر حکایات خود را از نوشتههای نظامالدین شامی نقل کرده است. [۷۰]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلعسعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۰۰۹، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
شرفالدین علی یزدی، [۷۱]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۳۶، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
که عمده اثرش برگرفته از ظفرنامه شامی است و فقط الفاظ و عبارات را تغییر داده، اما معنای عبارات و کیفیت بیان وقایع را حفظ کرده [۷۲]
اکبر شوقی، سنجش و تطبیق دو ظفرنامه، ص ۴۳۵ـ ۴۵۷، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۳۸، ش مسلسل ۱۱۷(بهار ۱۳۵۵ش.)
و در اشاره مستقیم به ظفرنامه، او را از زمره فضلای بلاغت شعار برشمرده است. اما در کتابش به ذکر اینکه اثری فارسی است، بسنده نموده است کتاب نظامالدین شامی، از آن تنها با عنوان اثر فارسی یاد کرده است [۷۳]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۴، تهران، ۱۳۶۳ش.
و هرچند که عمده اثرش برگرفته از کتاب نظامالدین شامی است و شرفالدین علی یزدی به جای برخی از واژهها معادل یا مترادفشان را به کار برده و یا با حفظ معنی عبارات و کیفیت بیان وقایع با تغییر الفاظ و عبارات به گونههای دیگر قرینهسازی کرده است. [۷۴]
اکبر شوقی، سنجش و تطبیق دو ظفرنامه، ص ۴۳۵ـ ۴۵۷، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۳۸، ش مسلسل ۱۱۷(بهار ۱۳۵۵ش.)
عبدالرزاق سمرقندی هم برخی اخبار را به نقل از او مستقیماً استفاده کرده است، بدون آنکه زمان افعال جمله را تغییر بدهد. [۷۵]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلعسعدین و مجمع بحرین، ج۱، دفتر دوم، ص۹۹۰، پانویس ۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
میرزا محمدحیدر دوغلات، که در نگارش دیباچه تاریخ رشیدی، عیناً یا با اندکی تفاوت، از دیباچه ظفرنامه شامی بهره برده است. [۷۶]
میرزا حیدر دوغلات، تاریخ رشیدی، ص۴-۵، چاپ عباسقلی غفاری، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۷۷]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۵ـ ۷، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۳ - سخن نظامالدين شامينظامالدین شامی درباره منابع کتابش گفته که از ضابطان و ملازمان رکاب تیمور گرورکان که در فتوحات، وی همراهاش بودهاند، بهره برده است. [۷۸]
علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
وی علاوه بر دیدههایش، از گزارش بخشیان نیز بهره برده است و در نگارش وقایع تسخیر هند در ۸۰۱، از کتاب سعادتنامه نیز بهره برده است. [۷۹]
غیاثالدین علی یزدی، سعادتنامه، ج۱، ص۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۹ش.
[۸۰]
غیاثالدین علی یزدی، سعادتنامه، ج۱، ص۱۳، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۹ش.
بسیاری از ابیات و عبارات تازی و پارسی او در ظفرنامه در دیگر کتاب دیگر او، ریاضالملوک فی ریاضات السلوک، نیز دیده میشود. [۸۱]
بهروز ایمانی، ریاضالملوک فی ریاضات السّلوک از کیست؟، ج۱، ص۴۲، آینه میراث، س ۴، ش ۲، (پاییز ۱۳۸۰ش).
۱۴ - شرح حالظفرنامه ۳: تألیف شرفالدین علی یزدی، در تاریخ تیموریان، به نثر فارسی، در سده نهم هجری است. این اثر از دو بخش تشکیل شده است: تاریخ جهانگیر و ظفرنامه. تاریخ جهانگیر، در واقع، مقدمه ظفرنامه است که شرفالدین علی یزدی در ۸۲۲، به پیشنهاد ابراهیم میرزا، (نوادهه تیمور گورکان) (۷۹۶ـ ۸۳۸)، به نوشتن آن مشغول شد. [۸۲]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
ابراهیم میرزا، درصدد بود تا شجرهنامهای از جدش تیمور ترتیب دهد، زیرا به گفته شرفالدین علی یزدی، [۸۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
بعضی از کتابهایی آثاری که بخشیان ترکستان و منشیان بزرگ دولت به ترکی نوشته بودند، از هیچ ترتیب و نسقی نداشته است برخوردار نبوده است. ابراهیم میرزا وی از منشیان بارگاهش خواست میخواهد که مجدداً آنها را بخوانند، تا وی مضمون را با گفته مقابله کند و بنابر ذهن و خاطر خود آنها را تبیین کند و پس از آن مطالب را بنویسند.۱۵ - شجرنامهوظیفه خواندن مطالب برعهده شرفالدین علی یزدی گذاشته شد. پس از خواندن مطالب، ابراهیم میرزا، متن را خالی از عبارتپردازی دانست و برای رفع این عیب، به شرفالدین علی یزدی دستور داد مطالب را به زبان عربی فصیح و بیان فارسی ملیح به نظم و نثر بنویسد. او از شرفالدین علی یزدی میخواهد که مقدمه را چنان بنویسد که شجره جدش، تیمور گورکانی، به حضرت آدم متصل گردد، به گونهای که در هیچ کتاب دیگریی به این شیوه نیامده باشد. [۸۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۱-۲۲، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۱۶ - محتواشرفالدین علی یزدی مقدمه ظفرنامه را تاریخ جهانگیر نامیده که شامل یک مقدمه، دو فصل و یک خاتمه است. مقدمه درباره تعریف تاریخ و کیفیت آن است. فصل اول اثر او درباره شرح آفرینش عالم و شرف آدم بر دیگر حیوانات است؛ [۸۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳-۳۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و فصل دوم درباره پیامبران. [۸۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۳۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
مؤلف در نوشتن این فصل، برای رسیدن به هدف اصلیاش، که معرفی شعبه سلاطین ترک تا تیمور گورکانی است، با اینکه وجودی که یافث پسر بزرگ نوح است و نسل سلاطین ترک از او منشعب شدهاند، ترجیح داده است که ابتدا دیگر فرزندان نوح علیهالسلام را معرفی کند و پس از آن به فرزندان یافث بپردازد تا سلسله سخن متصل گردد. [۸۷]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۴۲، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
وی مطالب را با پادشاهی بوزنجر قاآن (ــ که جد نهم چنگیز و جد چهاردهم تیمور است ــ) ادامه داده میدهد و پیگیر نسب اجداد مخدومش (ابراهیم میرزا) و پدر او (شاهرخ) را پی گرفته است. [۸۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۶۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
از دیگر مباحث این کتاب است: وی به شرح تشریح دوره حکومت چنگیزخان و شرح لشکرکشیهای وی، فرزندان و زنان او، رسوم و یاسا پرداخته است. [۸۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۸۷-۹۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۹۰]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۲، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
شرح احوال چغتای، [۹۱]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
لشکرکشی اوکتای به ختای، [۹۲]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۹، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
وخانهایی که در دشت قبچاق و، ایران و پادشاهان الوس چغتای حکومت کردهاند از مباحث دیگر است. [۹۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۴-۲۲۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
او هرچند که این بخش از اثرش را تاریخ جهانگیر نامیده است ولی آن را به عنوان مقدمه ظفرنامه معرفی کرده تلقی کرده و در جایی، به «مقدمه» کتابش ــ که منظور تاریخ جهانگیر است ــ اشاره نموده است. [۹۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳۵، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۱۷ - ذكر منابع در مقدمهمنابع او در نگارش مقدمه، افزون بر تاریخ جهانگشای جوینی [۹۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۹۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۶۳۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و تاریخ الکامل ابناثیر [۹۷]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۲۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و تاریخ کرمان یا سمط العلی، [۹۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۰۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
که نام آنها را ذکر کرده است، کتابهای جامعالتواریخ رشیدالدین فضلالله همدانی، تاریخنامه هرات و تاریخ گزیده حمدلله مستوفی نیز بوده است. [۹۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، مقدمه میر محمدصادق، ص۴۷، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۱۸ - مشهورترین اثر یزدیظفرنامه مشهورترین اثر شرفالدین علی یزدی است که به دستور ابراهیم میرزا در ۸۲۸ در شیراز شروع به نوشتن آن کرد. [۱۰۰]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، دفتر اول، ص۳۶۵، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۱۰۱]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۷۹، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
و طی چهار سال به نگارش مقاله اول آن ــ که اختصاص به زندگی تیمور اختصاص دارد ــ مشغول بود. [۱۰۲]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۷۹، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
۱۹ - متنشرفالدین علی یزدی در بخشهای گوناگون کتابش به عناوین فتحنامه [۱۰۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۳۳۷، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و صحیفه ظفر [۱۰۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۲۴۵، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
اشاره کرده است. دولتشاه سمرقندی [۱۰۵]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۰۲، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
[۱۰۶]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۰۹، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
و عبدالرزاق سمرقندی [۱۰۷]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۰۹، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
از کتاب شرفالدین علی یزدی با عنوان ظفرنامه یاد کردهاند.آنچه از فحوای متن کتاب برمیآید، شرفالدین علی یزدی، درصدد بوده است درطی سه مقاله ، کتابی تاریخی درباره تیمور، شاهرخ و ابراهیم میرزا تألیف کند. وی به نحوی که علاوه بر خطبه آغازین ظفرنامه، در برخی از صفحات کتاب نیز تأکید کرده است بنا به موضوع تأکید میکند که سرگذشت تیمور گورکانی، مقاله اول کتابش را تشکیل میدهد. [۱۰۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۹۵، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
وی در نویسنده ضمن وقایع ۷۷۹ و تولد شاهرخ، اشاره به مقاله دوم کتابش اشاره کرده [۱۰۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۴۷۲، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و درباره ابراهیم میرزا نیز خواننده را به مقاله سوم کتابش ارجاع داده است. [۱۱۰]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۲۰ - فرصتبا توجه به اینکه یزدی در دوره حکمروایی شاهرخ میزیسته و مقدمه و مقاله اول کتابش را در آن دوره (۸۲۲ ـ ۸۳۱) نوشته است و با توجه به درگذشت فوت او در ۸۵۸ ذکر شده است، وی او حداقل فرصتی بیست ساله برای اتمام مابقی مقالات داشته است و گفته عبدالرزاق سمرقندی [۱۱۱]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، دفتر اول، ص۴۰۳، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
مشخص میکند که شرفالدین علی یزدی وقایع دوره شاهرخ را نیز گردآوری کرده است.۲۱ - از دست دادن حامیاما احتمالاً به سبب فوت حامیاش، ابراهیم میرزا، که در ۸۳۸، روی داد، او انگیزهاش را برای در تکمیل کتابی ــ که وعده آن را در سه مقاله داده بود ــ از دست داده است. ۲۲ - دلایل ناتمام ماندن ظفرنامهاما قتل عام بزرگان شیعه ، به جرم طرفداری از سلطان محمد جوکی در، ۸۵۰ [۱۱۲]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، دفتر اول، ص۵۸۸ـ ۵۸۹، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش.
که از آن میان شرفالدین علی یزدی جان سالم به در برد، نیزاحتمالاً از دلایل نیمه تمام ماندن کتاب ظفرنامه بوده است و در واقع ظفرنامه فقط یک مقاله دارد که یعنی بخش تیمور گورکان (تا مرگ او در ۸۰۷) اختصاص یافته است.۲۳ - مطالبظفرنامه شرفالدین علی یزدی با یک مقدمه آغاز میشود و مشتمل است برذکر پیامبران، [۱۱۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۳۰-۴۵، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
پادشاهان تاتار و احوال چنگیزخان و سپس تولد تیمور گورکان، [۱۱۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳۳-۲۴۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
تا به قدرت رسیدن وی و لشکرکشیهای او، مختلف از جمله حمله به سمرقند، [۱۱۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۳۲۱-۳۲۳، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
هرات، [۱۱۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۴۹۷ـ ۶۸۶، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
بغداد، [۱۱۷]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۷۲۸ـ ۷۳۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
گرجستان، [۱۱۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج ۱، ص ۷۹۷ـ ۷۹۹، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
هند، [۱۱۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۸۶۷-۸۶۸، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
مصر و شام، [۱۲۰]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۰۴۳-۱۴۰۵، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
بغداد [۱۲۱]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۰۹۶-۱۱۰۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و روم [۱۲۲]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۱۴۲-۱۱۴۷، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
را دربرمیگیرد. مطالب کتاب با مباحثی همچون بازگشت تیمور به سمرقند، حرکت به سوی ختای و مرگ وی در اترار ادامه مییابد. [۱۲۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۵۳-۱۲۵۶، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۱۲۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۷۷-۱۲۸۰، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۱۲۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۲۸۶-۱۲۹۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
ذکر خصوصیات تیمور [۱۲۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۳۳۷-۱۳۴۶، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
آخرین مطلب ظفرنامه است.۲۴ - جمع آوری مدارکشرفالدین علی یزدی پس از گردآوری همه آثار عصر تیمور و اسناد و مدارک مرتبط با آن و معلوم پس از مشخص شدن صحت آنها، شروع به نوشتن کتابش را آغاز کرد. [۱۲۷]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، مقدمه میرمحمدصادق، ص۵۱، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
ترتیب کار به شیوهای بوده که پس از خواندن و مرور اسناد، کسانی افرادی که از موضوع آگاهی داشتند، رویدادهای آن را تطبیق میدادند و نویسندگان آن را مکتوب میکردند و چندین بار نوشته خوانده میشد تا موارد اشتباهات اصلاح شود. [۱۲۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۷، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
شرفالدین علی یزدی، بدون ذکر نامی از کتابها و نویسندگان به کتابهایی که قبل از او درباره تیمور نوشته شده است، اشاره کرده است. کتابهای عربی و فارسی و فارسی و منظومهای ترکی و مؤلفی فارسی درباره تیمور نوشته شده است از جمله آنهاست. [۱۲۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۴، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۱۳۰]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۶، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
از آثار عربی اطلاعی حاصل نشد، اما از کتاب عربی اطلاعی حاصل نشد یکی از این کتابهای فارسی مورد اشاره احتمالاً مؤلف باید کتاب ظفرنامه نظامالدین شامی باشد [۱۳۱]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، مقدمه میرمحمد صادق، ص۵۰، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
و دیگری احتمالاً کتاب شمسالحسن بوده که تاج سلمانی به دستور شاهرخ آن را نوشته است. [۱۳۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون، ج۲، ستون۱۱۲۰، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
۲۵ - منظور از منظومه ترکیاحتمالاً منظور شرفالدین علی یزدی از منظومه ترکی نیز باید به احتمال بسیار، مجموعه اشعار صفیالدین ختلانی بوده باشد که برخی از رویدادهای عصر تیمور را به ترکی سروده است. [۱۳۳]
خواندمیر، تاریخ حبیبالسیر، ج۳، ص۵۴۹، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
و کتاب فارسی دیگری که شرفالدین علی یزدی بدان اشاره کرده است، باید کتاب شمسالحسن ــ که تاج سلمانی به دستور شاهرخ آن را نوشت ــ باشد. [۱۳۴]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون، ج۲، ص۱۱۲۰، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
۲۶ - منبع کتابمهمترین منبع کتاب مورد استفاده شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه نظامالدین شامی بوده است، به طوری که ظفرنامه شرفالدین علی یزدی صورتی است مشروح و مفصّل از ظفرنامه نظامالدین شامی، گرچه؛ شیوه اقتباس در همه جای یکسان نیست. [۱۳۵]
اکبر شوقی، سنجش و تطبیق دو ظفرنامه، ص۴۳۵-۴۵۷، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۳۸، ش مسلسل ۱۱۷ (بهار ۱۳۵۵ش.)
۲۷ - مزیتهای ظفرنامه یزدیمزایای ظفرنامه شرفالدین علی یزدی نسبت به کتاب شامی، یکی در ضبط کامل اسامی است و دیگر ذکر تاریخ دقیق رویدادها (روز و ماه و سال) است و مزیت سوم مشخص نمودن حدود اعلام جغرافیایی است. [۱۳۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، مقدمه میرمحمد صادق، ص۵۱، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۲۷.۱ - دسترسیشرفالدین علی یزدی خلاصه بسیاری از فرمانها، نامهها و پیمانها و حتی یزدیاو به گزارشها و نقشههای نظامی نیز دسترسی داشته است، به نحوی که درباره آرایش نظامی سپاه توضیحاتی داده است که نمونه کاملی از گزارش او در بارهاب فتح قلعه تکریت حاکی از این موضوع است. [۱۳۷]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۷۴۲، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
وی از شنیدههای خود نیز مطالبی را نقل کرده است. [۱۳۸]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۵۸۸، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۱۳۹]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۰۸۳، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
شرفالدین علی یزدی دیدههای خود نیز مطالبی را نیز نقل کرده است. [۱۴۰]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۷۳۵، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
[۱۴۱]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۷۴۶، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۲۷.۲ - تطبیق رویدادها با اوضاع فلکیشرفالدین علی یزدی همچنین به تاریخ رویدادهایی اشاره کرده را که تا زمان حیاتش پیوستگی ادامه داشته است، بدان اشاره کرده است. [۱۴۲]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۸۱۶، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
آیینهای از اوضاع اجتماعی و آداب و رسوم در ظفرنامه بازتاب یافته است. [۱۴۳]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، مقدمه میرمحمد صادق، ص۵۵، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
از دیگر ویژگیهای این کتاب، ظفرنامه تطبیق برخی رویدادها با اوضاع فلکی است. [۱۴۴]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۱، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
شرفالدین علی یزدی خود کتابش را، نسبت به کتابهای دیگر، دارای سه مزیت دانسته است: بر کتب دیگر میداند وفور فواید و کثرت نفع؛. بیان جزییات قضایا، به نحوی که در کتابهای تا به حال در کتب پیشینیان تا این اندازه مطالب به تفصیل بیان نشده است؛ بهرهگیری از قصص و اخبار درست،؛ که اشاره اوست مؤلف به نوشتههای بخشیان اویغور و دبیران فرس است که به دستور تیمور هرچه وقوع مییافت، پس از تحقیق، درباره آن مطالب نوشته میشد. [۱۴۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۴۴-۲۴۶، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
۲۷.۳ - نثرنثر یزدی شرفالدین علی یزدی، تقلیدی است از کتاب تاریخ جهانگشا، اما به زیبایی و دلربایی آن اثر ماندگار عطاملک جوینی نیست. [۱۴۶]
ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج۴، ص۴۸۵، تهران، ۱۳۶۳ش.
بهار [۱۴۷]
محمدتقی بهار، سبک شناسی، ج۳، ص۱۹۴، تهران (بیتا).
شرفالدین علی یزدی را زنده کننده نثر فنی در قرن نهم دانسته است.۲۸ - استنادات تاریخیظفرنامه شرفالدین علی یزدی همواره یکی از منابع نویسندگان و مورخان بعدی بوده است. مؤلفان کتابهای روضةالصفا، [۱۴۸]
میرخواند، روضةالصفا، ج ۶، ص ۴۰۰.
حبیبالسیر، [۱۴۹]
خواندمیر، حبیبالسّیر، ج۳، ص۵، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۱۵۰]
خواندمیر، حبیبالسّیر، ج۳، ص۸، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۱۵۱]
خواندمیر، حبیبالسّیر، ج۳، ص۵۰۹، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
مطلع سعدین و مجمعبحرین، [۱۵۲]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۱، دفتر دوم، ص ۵۹۰ـ ۵۹۱، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳.
تاریخ غیاثی [۱۵۳]
عبدالله بن فتحالله غیاثی، تاریخ غیاثی، ج۱، ص۵۵، پانویس ۴، چاپ طاروق نافع همدانی، بغداد، ۱۹۷۵م.
و خلد برین [۱۵۴]
محمد یوسف واله، خلدبرین، ص۲۰۷، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۹.
از آن جملهاند.برخی دیگر از نویسندگان، همچون دولتشاه سمرقندی نیز در نقل استنادات تاریخی عصر تیمور، به این کتاب توجه داشتهاند. [۱۵۵]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۰۲، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
[۱۵۶]
دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ج۱، ص۳۰۹، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱.
میرزا حیدر دوغلات، در نگارش بخشهای آغازین کتابش، بسیاری از مطالب کتاب خود را از کتاب ظفرنامه، گرفته اما آنها را خلاصه کرده است. [۱۵۷]
میرزا حیدر دوغلات، تاریخ رشیدی، ص۷۳-۷۸، چاپ عباسقلی غفاری، تهران، ۱۳۸۳ش.
لطفی هروی (متوفی پیش از ۸۹۶ هـ. ق)، از مریدان شیخ شهابالدین خیابانی، ظفرنامه را به نظم درآورده است. [۱۵۸]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۲، ص۱۰۱۹ـ ۱۰۲۰، تهران ۱۳۷۵ش.
۲۹ - خلاصه نویسیبرای اولین بار سلطان احمد بن خاوندشاه حسینی، به دستور بدیعالزمان تیموری، کتاب ظفرنامه را خلاصه کرد. [۱۵۹]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۶، ص۴۳۴۶، تهران ۱۳۵۳ش.
عبدالستار لاهوری نیز ظفرنامه را خلاصهای از کتاب شرفالدین تلخیص کرده است علی یزدی تهیه کرد. [۱۶۰]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج ۲، ص ۱۰۲۰، تهران ۱۳۷۵ش.
روحالله منشی، گزیدهای از ظفرنامه، با حذف اشعار و ابیات عربی، تهیه کرد و نام آن را تاریخ پسندیده نامید نهاد. [۱۶۱]
احمد منزوی، فهرست کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ج۱۱، ص۸۷، تهران، ۱۳۴۵ش.
۳۰ - ترجمهظفرنامه به زبانهای گوناگون ترجمه شده است، از جمله: کهنترین ترجمه موجود از ظفرنامه، که به ترجمهای به زبان ازبکی است و که در قرن دهم ۱۰ هجری، محمد علی بن درویش علی بخاری، به دستور کوچکونحی خان (۹۱۶ـ ۹۳۲ هـ. ق)، توسط محمد علی بن درویش علی بخاریآن را ظفرنامه به زبان ازبکی ترجمه شده است؛ [۱۶۲]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، مقدمه اورونبایوف، ص ۱۰، چاپ ع اوروبنبایوف، / تاشکند ۱۹۷۲.
به ترکی، ترجمه همچنین حافظ محمد بن احمد العجمی نیز ظفرنامه را به ترکی ترجمه کرد. [۱۶۳]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون، ج ۲، ستون ۱۱۲۰، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
ترجمه ظفرنامه به زبان فرانسه، برای نخستین بار توسط پتی دلاکروآ، که با عنوان تاریخ تیمور در سال ۱۷۲۲ میلادی م چاپ شده است. [۱۶۴]
آرتورجان آربری، ادبیات کلاسیک فارسی، ج۱، ص۳۴۰، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، ۱۳۷۱ش.
ترجمه ایتالیایی، ترجمه این کتاب را برادوتی؛ انجام داده است و ترجمه بخشهایی گوناگونی از کتاب به انگلیسی و روسی، از جمله مطالب راجع به مربوط به لشگرکشی تیمور به هندوستان، اردوی جوجی، و لشکرکشی تیمور بر ضد علیه توقتمیش خان به انگلیسی و روسی ترجمه شده است. ۳۱ - چاپدر سالهای ۱۸۸۷ـ ۱۸۸۸میلادی، متن فارسی ظفرنامه راتوسط مولوی محمد الله داد به صورت چاپ سنگی در کلکته به چاپ رسید. [۱۶۵]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، مقدمه ارونبنایوف، ص۱۰، چاپ ع اوروبنبایوف، / تاشکند ۱۹۷۲.
پس از آن، در سال ۱۳۳۶ ش، محمد لوی عباسی بر اساس این نسخه چاپ سنگی مولوی محمد الله داد و نسخهای که در دوره عصر مصنف نوشته شده بود، ظفرنامه را تصحیح و در دو مجلد عرضه کرد. در سال ۱۳۵۱ش/۱۹۷۲ اورونبایف، (ایران شناس اوزبکی) به صورت نسخه برگردان، کتاب تاریخ جهانگیر و ظفرنامه را، به صورت نسخه برگردان، به چاپ رساندید؛ این نسخه حدوداً دوازده صفحه افتادگی دارد و سهوهایی هم در آن صورت گرفته است. [۱۶۶]
شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، مقدمه میر محمد صادق، ص ۶۲، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش.
ظفرنامه توسط سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی ظفرنامه را (۱۳۰۳ـ ۱۳۸۳) به همراه مقدمه آن، تاریخ جهانگیر، در سال ۱۳۸۷ ش در تهران به چاپ رسیده است. ۳۲ - فهرست منابع(۱) عباس اقبال، تاریخ مغول، تهران ۱۳۶۴ش. (۲) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۶۲ش. (۳) حمدالله مستوفی، ظفرنامه، چاپ عکسی، چاپ نصرتالله رستگار، تهران ۱۳۷۷ش. (۴) حمدالله مستوفی، ظفرنامه، ج ۱، چاپ مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۰ش، ج ۲ (۱۳۸۰ش) و ج۳ (۱۳۸۴ش) چاپ پروین باقری اهرنجانی، ج ۴، چاپ روحانگیز کراچی، تهران ۱۳۸۷ش. (۵) بهروز ایمانی، ریاضالملوک فی ریاضات السّلوک از کیست؟، آینه میراث، س ۴، ش ۲، (پاییز ۱۳۸۰ش). (۶) حافظ ابرو، زبدهالتواریخ، چاپ سیدکمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۸۰ش. (۷) خواندمیر، تاریخ حبیبالسیر، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۸) میرزا حیدر دوغلات، تاریخ رشیدی، چاپ عباسقلی غفاری فرد، تهران، ۱۳۸۳ش. (۹) عبدالرزاق سمرقندی، مطلعسعدین و مجمع بحرین، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳ش. (۱۰) اکبر شوقی، سنجش و تطبیق دو ظفرنامه، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال ۲۸، ش مسلسل ۱۱۷، (بهار ۱۳۵۵ش). (۱۱) علی بن محمد نظامالدین شامی، ظفرنامه، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۲) شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، چاپ سیدسعید میرمحمدصادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش. (۱۳) غیاثالدین علی یزدی، سعادتنامه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۹ش. (۱۴) آرتورجان آربری، ادبیات کلاسیک فارسی، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، ۱۳۷۱ش. (۱۵) اوروبنبایف، مقدمه فارسی بر چاپ فاکسیمیله ظفرنامه، تاشکند، اداره انتشارات فن، ۱۹۷۲م. (۱۶) محمدتقی بهار، سبک شناسی، تهران (بیتا). (۱۷) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. (۱۸) میرزا حیدر دوغلات، تاریخ رشیدی، چاپ عباسقلی غفاری، تهران، ۱۳۸۳ش. (۱۹) خواندمیر، حبیبالسّیر، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش. (۲۰) شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، چاپ ع اوروبنبایوف، / تاشکند ۱۹۷۲. (۲۱) شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، چاپ سید سعید میرمحمد صادق و عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۷ش. (۲۲) دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۲۸۰/ ۱۹۰۱. (۲۳) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۸۳. (۲۴) اکبر شوقی، سنجش و تطبیق دو ظفرنامه، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۳۸، ش مسلسل ۱۱۷ (بهار ۱۳۵۵ش). (۲۵) ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج ۴، تهران، ۱۳۶۳ش. (۲۶) عبدالله بن فتحالله غیاثی، تاریخ غیاثی، چاپ طاروق نافع همدانی، بغداد، ۱۹۷۵م. (۲۷) محمود فاضل، فهرست نسخههای خطی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد، مشهد۱۳۵۵. (۲۸) احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، تهران ۱۳۵۳ش. (۲۹) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۷۵ش. (۳۰) احمد منزوی، فهرست کتابخانه مجلس شورای اسلامی، تهران، ۱۳۴۵ش. (۳۱) میرخواند، روضةالصفا. (۳۲) محمد یوسف واله، خلدبرین، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۹. ۳۳ - پانویس
۳۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ظفرنامه»، ج۱، ص۷۲۸۰. |