سوره حج
< انبیاء - مؤمنون > | |
---|---|
| |
شماره سوره | ۲۲ |
جزء | ۱۷ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۱۰۴ |
مکی/مدنی | مدنی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۷۸ |
تعداد کلمات | ۱۲۸۲ |
تعداد حروف | ۵۳۱۵ |
سوره حج بیست دومین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء ۱۷ جای دارد. این سوره به مناسبت اشاره به احکام و مسائل حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ و نیز فرمان اعلان عمومی حج، به این نام برگزیده شده است.
این سوره شامل چندین حکم فقهی حج مانند وجوب حج، احکام قربانی، حلال بودن گوشت حیوانات، وجوب طواف خانه خدا در حج و... است.
آیه ۲۷ مبنی بر اعلام عموم حج، آیه ۳۲ درباره تعظیم شعائر و آیه ۳۸ درباره دفاع خداوند از مؤمنان از آیات نامدار سوره حج است. برای قرائت این سوره ثوابی همانند پاداش حجگذار و عمرهگذار نقل شده است.
آیه ۳۹ مشهور به آیه اذن جهاد از مهمترین آیههایی این سوره و اولین آیه برای جواز جهاد با مشرکین است.
معرفی
نامگذاری
نام حج از آیه ۲۷ این سوره برگرفته شده است و افزون بر این به دلیل اهمیت موضوع حج و وجود برخی از احکام حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ این سوره و نیز اعلان عمومی حج در آیه ۲۷، این نامگذاری صورت گرفته است.
محل و ترتیب نزول
سوره حج جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، صد و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و دومین سوره است و در جزء ۱۷ قرآن جای دارد.
نویسندگان تاریخ قرآن در مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف دارند؛ برخی آن را به جز چند آیه مکی و جمعی دیگر بر این باورند که به دلیل تناسب آیات این سوره با وضع مسلمانان در مدینه و تاکید برخی آیات بر مسأله جهاد و تبیین دستور حج و جزئیات آن، به نظر میرسد به جز چند آیه، باقی سوره در مدینه نازل شده است. علامه طباطبایی نیز معتقد است از سیاق این سوره برمیآید که در مدینه نازل شده و نزول آن در اوایل هجرت پیامبر و قبل از غزوه بدر بوده است.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره حج ۷۸ آیه، ۱۲۸۲ کلمه و ۵۳۱۵ حرف دارد. از نظر حجم از سورههای مثانی و نسبتا متوسط است و دقیقا نیم جزء قرآن را در بردارد.
آیات ۱۸ و ۷۷ سوره حج سجدههای مستحب دارد و ششمین سوره از سورههای چهارده گانه سجدهدار است.
محتوا
سوره حج را درصدد بیان تفصیلی اصول دین به صورتی که موحد و مشرک از آن بهره ببرند و بیان اجمالی برخی از فروع دین که تنها مؤمنان از آن استفاده کنند، دانستهاند.
در این سوره توحید و لزوم پرستش خدای یکتا، هشدار نسبت به شرکگرایی و پیامدهای منفی آن و قطعی بودن روز قیامت و زلزله سهمگین آن مورد تاکید قرار گرفته و به برخی از فروع دین مانند ابعاد معنوی و فقهی حج، جهاد با خودکامگان، نماز و پیوند آن با خدا، زکات و حقوق مالی دیگر و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است. تبیین برخی از ارزشهای اخلاقی مانند توکل و اعتماد به خداوند، هشدار نسبت به انجام گناه و نافرمانی خدا و پیوستگی تقوا، عمل صالح و نصرت الهی نیز از دیگر مباحث این سوره است.
در سوره حج از مجادله بدون دانش و آگاهی درباره خداوند و پیروی از هر شیطان سرکشی پرهیز داده و با ترسیم چهره واقعی دو گروه که یکی در راه الله و دیگری در راه طاغوت با هم درگیر هستند، عجز و ناتوانی کافران زورگو را در قالب یک ضربالمثل بیان میکند.
دعوت به انجام فرمان خدا و مقابله با مخالفان دین | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گفتار چهارم؛ آیه ۶۷-۷۸ وظایف پیامبر و مؤمنان در برابر کافران | گفتار سوم؛ آیه ۳۸-۶۶ حمایت خداوند از پیامبر و مؤمنان در برابر کافران | گفتار دوم؛ آیه ۲۵-۳۷ اهمیت مناسک حح و مقابله با ممانعتکنندگان از آن | گفتار اول؛ آیه ۳-۲۴ تقسیمبندی انسانها در پیروی از دین خدا | مقدمه؛ آیه ۱-۲ اهمیت رعایت تقوا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
وظیفه اول؛ آیه ۶۷-۷۱ دعوت مردم به خدا بدون توجه به مخالفت کافران | مطلب اول؛ آیه ۳۸-۴۱ حمایت خدا از مؤمنان با صدور فرمان جهاد | مطلب اول؛ آیه ۲۵-۲۶ مقابله با ممانعتکنندگان از انجام حج | گروه اول؛ آیه ۳-۷ افراد جاهل و منکران قدرت خدا | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وظیفه دوم؛ آیه ۷۲ تأکید بر عذاب کافران به خاطر اهانت هایشان | مطلب دوم؛ آیه ۴۲-۵۱ حمایت خدا از پیامبر در برابر منکران | مطلب دوم؛ آیه ۲۷-۳۹ اهتمام بر انجام دقیق مناسک حج | گروه دوم؛ آیه ۸-۱۰ پیشوایان باطل | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وظیفه سوم؛ آیه ۷۳-۷۶ یادآوری ناتوانی کافران در برابر اراده خدا | مطلب سوم؛ آیه ۵۲-۵۴ حمایت خدا از پیامبر در برابر نقشتههای شیطانی | مطلب سوم؛ آیه ۳۰-۳۲ اجتناب از گناهان در حج | گروه سوم؛ آیه ۱۱-۱۳ سودجویان بیایمان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وظیفه چهارم؛ آیه ۷۷ بندگی خدا و انجام اعمال نیک | مطلب چهارم؛ آیه ۵۵-۵۹ حمایت خدا از یاران پیامبر در قیامت | مطلب چهارم؛ آیه ۳۰-۳۲ رعایت احکام قربانی در حج | گروه چهارم؛ آیه ۱۴-۱۶ اهل ایمان و عمل صالح | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وظیفه پنجم؛ آیه ۷۸ جهاد در راه دین خدا | مطلب پنجم؛ آیه ۶۰-۶۶ یاری خدا به مؤمنان مظلوم | هشدار؛ آیه ۱۷-۲۴ خداوند بین گروههای مختلف در قیامت قضاوت میکند | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داستانها و روایتهای تاریخی
برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره حج عبارت است از:
- پردهداری کعبه توسط ابراهیم(ع) (آیه ۲۶)
- جدال دو خصم درباره پروردگار در جنگ بدر (آیههای ۱۹ تا ۲۴)
- تکذیب پیامبران پیشین و عذاب اقوام ناسپاس (آیههای ۴۲-۴۸)
شأن نزول برخی از آیات
پیرامون دو آیه از سوره حج شأن نزولهایی روایت شده است.
دینداری فصلی
درباره آیه یازدهم سوره حج «و منَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ؛ و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خيرى به او برسد بدان اطمينان يابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيان آشكار.» دو شأن نزول بیان شده است:
- برخی مفسران گویند این آیه درباره اعرابی نازل شد که از بیابان به مدینه آمده و مسلمان شدند و تا زمانی که زندگی آسودهای داشتند، بر ایمان خود مطمئن میشدند ولی اگر زیانی میدیدند یا سهم زکات آنان دیر میرسید، شیطان آنان را وسوسه میکرد که از این دین جز شر به آنان نرسیده و به آیین سابق بازمیگشتند که این آیه درباره آنان نازل شد.
- عطیه بن ابی سعید خدری میگوید این آیه درباره یک یهودی تازه مسلمان شده نازل شد که پس از اسلام آوردنش نابینا شد و مالش از دست رفت و پسرش مُرد؛ به همین دلیل اسلام را بدشگون دانست و نزد پیامبر اسلام(ص) آمد و درخواست فسخ بیعت کرد. پیامبر(ص) فرمود: بیعت اسلام بر نمیگردد ولی آن یهودی گفت من از این دین خیری ندیدم. پیامبر(ص) به او فرمود: اسلام مانند آتش، زنگار آهن و نقره و طلا را میپالاند و انسان را به بوته آزمایش میکشد. بعد از این گفتگو بود که آیه یازدهم سوره حج نازل شد.
جدال درباره پروردگار
درباره شأن نزول آیه ۱۹ سوره حج «هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ؛ اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مىكنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامههايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود.» آمده است دو گروه خصم که بر سر پروردگار جدال میکردند از یک سو حمزه و ابوعبیده بن الحرث و علی بن ابی طالب و از سوی دیگر عتبه، شیبه و ولید بن عقبه بودند و عدهای نیز با اسناد به امام علی(ع) روایت کردهاند که آیات ۱۲ تا ۱۹ سوره حج درباره جنگ بدر نازل شده است. از ابن عباس نیز نقل شده که این آیه درباره مجادله یهودیان و مسیحیان با مسلمانان درباره تقدم خود، کتاب و پیامبرشان به خدا نازل شد.امام حسین(ع) درپاسخ به سوالی درباره آیه فرموده که این دو خصم ما و بنی امیه هستیم، ما می گوییم خداوند راست گفته است ولی بنی امیه می گویند خداوند دروغ گفته است و ما در قیامت با آنان دشمنی می کنیم.
آیات مشهور
آیاتی از سوره حج جزو آیات مشهور و نامدار است.
آیه پیشنهاد خودکشی به مخالفان پیامبر(۱۵)
مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ تر جمه:هر کس گمان میکند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است، هر کاری از دستش ساخته است بکند)، ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد، و خود را حلق آویز و نَفَس خود را قطع کند (و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود)؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو مینشاند؟!
مشرکان مکه همواره می پنداشتند که آن چه را پیامبر آورده دروغ و ساختگی است از اینرو منتظر بودند که دین و آیینش از بین برود و نشانی از آن باقی نماند و در زمین منتشر نشود اما پس از این که پیامبر به مدینه هجرت کرد و نصرت الهی فراگیر شد و نام پیامبر و آیینش پرآوازه شد به شدت خشمگین شدند. خداوند در این آیه آنها را توبیخ و نکوهش کرده و توصیه می کند که هر کس از این موقعیت و شهرت پیامبر و دینش و یاریای که از سوی پروردگارش میشود ناراحت و خشمگین است و هنوز میپندارد که خداوندپیامبرش را در دنیا با نام پرآوازه و نشر دینش و در آخرت با آمرزش و رحمت نسبت به او و مومنان یاری نمی کند ریسمانی را به تنه درخت نخل و مانند آن ببندد و خود را حلقآویز کند و ببیند آیا با این کار خشم و غیظش فرو می نشیند؟؟!! علامه طباطبایی در المیزان احتمالات دیگر در تفسیر آیه را بی ارتباط با آیات قبل دانسته مانند این انسان همواره باید به خداوند امیدوار باشد و حتی اگر کسی می پندارد خداوند یاریاش نمیکند و هیچ امیدی به خداوند ندارد و خشمگین است به وسیله ریسمانی به آسمان صعود کند و در آسمان راه برود و قطع مسافت کند ( و هر نقشه ای دارد اجرا کند) ولی بداند که هیچ نفعی نصیبش نخواهد شد و با این کار هم، غیظ و خشمش فرو نخواهد نشست. این احتمال افزون بر منقطع بودن از آیات قبل در صورتی قابل قبول بود که تعبیر آیه این بود (من ظن ان لن ینصره الله...) در صورتی که تعبیر آیه (من کان یظن ...) است که به معنای استمرار این گمان(عدم نصرت خداوند در حق پیامبر و مومنان) در گذشته است که منظور گمان باطل مشرکان است. برخی از مفسران آیه را مخصوص پیامبر ندانسته و احتمال دادهاند معناى آيه اين باشد كه فضانوردى نيز انسان بى خدا را آرام نمىكند. با این توجیه که كلمه «بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ» مراد وسيله فضانوردى و كلمه «لْيَقْطَعْ» به معناى پيمودن راه باشد كه در اين صورت اين آيه از معجزات علمى و پيشگوئىهاى قرآن است وپیام آیه این است که مشكل روحى بشر حتّى با تكنولوژى پيشرفته و فضانوردى نيز حل نمىشود.
آیه اعلام عمومی حج (۲۷)
«وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴿۲۷﴾»
(و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مىآيند- به سوى تو روى آورند.)
حج را به معنای قصد دانستهاند و اگر اعمال مخصوص در بیت الحرام را که اولین بار توسط حضرت ابراهیم تشریع شد و در شریعت محمدی نیز جریان یافت، حج نامیدهاند، به این جهت است که هرکه بخواهد این اعمال را انجام دهد باید قصد خانه خدا کند. بیشتر مفسران این آیه را خطاب به ابراهیم دانستهاند که مردم را با صدای بلند برای انجام اعمال حج ندا دهد و آنها را به وجوب حج آگاه سازد. برخی نیز این آیه را خطاب به پیامبر اسلام(ص) دانستهاند؛ ولی علامه طباطبایی این نظر را با نظم و سیاق آیات مرتبط نمیداند چون به نظر او جمله «اذّن فی الناس...» عطف به جمله «لا تشرک بی شیئا» در آیه ۲۶ است که خطاب به ابراهیم است.
آیه مناسک حج(۲۹)
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ(ترجمه: آن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بستهاند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.)
براساس روایتی از امام صادق(ع) این آیه را امام برای یکی از اصحابش به گونه٬ای تأویل وبرای دیگری به گونهای تفسیر کرده است. ذريح محاربى به امام صادق عليه السّلام گفت خداوند در كتابش به من امرى فرموده من دوست دارم كه آن را عمل نمايم. فرمود: آن چيست؟گفت این آیه قرآن (ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)«آنگاه آلودگىهايشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا كنند».فرمود: منظور از «برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است. عبد الله بن سنان گويد: پس از آن من به خدمت امام صادق عليه السّلام رفتم و گفتم: قربانت گردم! منظور از اين آيه چيست؟ فرمود: منظور كوتاه كردن شارب، چيدن ناخن و همانند آن است. عبدالله بن سنان گفت به امام گفتم: فدايت شوم! ذريح محاربى از شما به من حديث نمود كه به او فرموديد: منظور از «برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است.فرمود: ذريح راست گفته و تو هم راست گفتى، چرا كه همانا براى قرآن ظاهر و باطنى است و چه كسى مىتواند همانند ذريح آن را تحمّل كند؟! فیض کاشانی در الوافی در تبیین حدیث می گوید جهت اشتراک در تفسیر و تأویل آیه این است که در هر دو تطهیر است، تفسیر آیه مربوط به تطهیر از آلودگی های ظاهری است و تأویل آیه که دیدار با امام(ع) است تطهیر از نادانی و کوری است ( که آلودگی های باطنی است).
آیه تعظیم شعائر (۳۲)
« ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾»
(اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دل هاست.)
شعائر الهی را علامتهایی دانستهاند که خداوند آنها را برای اطاعتش وضع کرده است. مفسران شعائر را شامل همه سرفصلهای آیینهای الهی و برنامههای کلی دین دانستهاند که انسان را به یاد خدا میاندازد و مناسک حج و مساله قربانی حج فقط بخشی از این شعائر است؛ بر این اساس دلیلی برای تخصیص بزرگداشت شعائر بر خصوص قربانی حج وجود ندارد، بلکه شامل دیگر شعائر الهی نیز میشود.علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره تصریح کرده که شعائر مقید به صفا و مروه نیست و هر چیزی که از شعائر و آیات و علاماتی باشد که یادآور خداست تعظیمش نشانه ی تقوای دل است. ارتباط تعظیم شعائر با تقوای دل را نیز به این دلیل دانستهاند که حقیقت تقوا و احتراز از معاصی امری معنوی است که از دل سرچشمه میگیرد؛ همانطور که در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است به سینه خود اشاره کرد و فرمود: حقیقت تقوا اینجاست.
آیه دفاع خدا از مومنان (۳۸)
« إِنَّ اللَّـهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴿۳۸﴾»
(قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند، زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد.)
این آیه به پشتیبانی خداوند از مومنانی که تحت فشار مشرکان قرار داشتند، اشاره دارد؛ چراکه مقاومت در برابر خرافات مشرکان، ممکن بود آتش خشم آنان را برانگیزد؛ به همین دلیل خداوند برای دلگرمی مومنان خود را حامی آنان معرفی میکند. مفسران این وعده الهی را مخصوص زمان پیامبر ندانستهاند بلکه آن را وعده میدانند که در همه زمانها تخلف ناپذیر است. در روایتی امام صادق(ع) در پاسخ به سوالی در باره آیه، امامان معصوم (ع) را مصداق مؤمنانی دانسته که خداوند از آنان دفاع می کند در برابر اسراری که شیعیان فاش می سازند.
آیه اذن جهاد(۳۹)
« أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴿۳۹﴾»
(به مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفتهاند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.)
آیه اذن جهاد، اولین آیهای است که خداوند به پیامبر(ص) و مسلمانان دستور جهاد با مشرکین و ستمگران را میدهد.
آیات الاحکام
بر آیاتی که یا حکم شرعی در آن وجود دارد یا در فرآیند استنباط احکام مورد استفاده قرار میگیرند، عنوان آیات الاحکام گذاره شده است. فقها از برخی آیات سوره حج مانند آیه ۳۶ و ۲۷-۲۹، برای استنباط احکام فقهی استفاده کردهاند که بیشتر مرتبط با مناسک حج و وجوب آن بر تمام انسانها است.
آیه | متن | باب | موضوع |
---|---|---|---|
۳۰ | واحلت لکم الانعام الا ما یتلی علیکم | اطعمه و اشربه | حیوانات حلالگوشت |
۳۶ | والبدن جعلناها لکم من شعائرالله | حج | احکام قربانی حج |
۲۸ | علی ما رزقهم من بهیمة الانعام فکلوا منها و.. | حج | احکام قربانی حج |
۲۷-۲۹ | واذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا | حج | وجوب حج |
۳۶ | والبدن..من شعائر الله... فکلوا منها واطعموا القانع و المعتر | حج | احکام قربانی حج |
۶۰ | ومن عاقب بمثل ما عوقب به ثم بغی علیه لینصرنه الله | قصاص | قصاص به مثل |
۷۷ | یا ایها الذین آمنو ارکعوا و اسجدوا واعبدوا ربکم | نماز | عبادت |
فضایل و خواص
برای تلاوت سوره حج فضایل و خواصی نقل شده است؛ ازجمله اینکه: هر کس سوره حج را قرائت کند مانند آن است که حج و عمرهای به جا آورده و به تعداد کسانی که در گذشته و آینده، حج و عمره گزاردهاند، ثواب به او داده خواهد شد. از امام صادق(ع) نیز روایت است: کسی که هر سه روز یک بار سوره حج را تلاوت نماید، در همان سال به زیارت خانه خدا نایل خواهد شد و اگر در سفر حج از دنیا برود، وارد بهشت خواهد شد.
متن سوره و ترجمه
سوره حَج
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ | به نام خداوند رحمتگر مهربان |
---|---|
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ﴿١﴾ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُم بِسُكَارَىٰ وَلَـٰكِنَّ عَذَابَ اللَّـهِ شَدِيدٌ ﴿٢﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ﴿٣﴾ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٤﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿٥﴾ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٦﴾ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّـهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ ﴿٨﴾ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۖ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٩﴾ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّـهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿١٠﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١١﴾ يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ﴿١٢﴾ يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﴿١٣﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿١٤﴾ مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّـهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ ﴿١٥﴾ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّـهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ﴿١٦﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّـهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١٧﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ ۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَن يُهِنِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ۩ ﴿١٨﴾ هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ﴿١٩﴾ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿٢٠﴾ وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ﴿٢١﴾ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٢٢﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿٢٣﴾ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ ۚ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٢٥﴾ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿٢٦﴾ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴿٢٧﴾ لِّيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّـهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ ۖ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ ﴿٢٨﴾ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿٢٩﴾ ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّـهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ ۗ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ ۖ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿٣٠﴾ حُنَفَاءَ لِلَّـهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿٣١﴾ ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿٣٢﴾ لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿٣٣﴾ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّـهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ ۗ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ ﴿٣٤﴾ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿٣٥﴾ وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّـهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ ۖ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّـهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٣٦﴾ لَن يَنَالَ اللَّـهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَـٰكِن يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ﴿٣٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ﴿٣٨﴾ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴿٣٩﴾ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّـهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٤٠﴾ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿٤٢﴾ وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿٤٣﴾ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿٤٤﴾ فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ ﴿٤٥﴾ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿٤٦﴾ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿٤٨﴾ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٤٩﴾ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿٥٠﴾ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿٥١﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢﴾ لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿٥٣﴾ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّـهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٥٤﴾ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥﴾ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿٥٦﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٥٧﴾ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّـهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿٥٨﴾ لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ ۗ وَإِنَّ اللَّـهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿٥٩﴾ ذَٰلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّـهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿٦٠﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّـهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿٦١﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٦٢﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ﴿٦٣﴾ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِنَّ اللَّـهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿٦٤﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿٦٥﴾ وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ۗ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ ﴿٦٦﴾ لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ ۖ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ ۚ وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ ۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدًى مُّسْتَقِيمٍ ﴿٦٧﴾ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿٦٨﴾ اللَّـهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٦٩﴾ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۗ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرٌ ﴿٧٠﴾ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿٧١﴾ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ ۖ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا ۗ قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكُمُ ۗ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّـهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿٧٢﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿٧٣﴾ مَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٧٤﴾ اللَّـهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿٧٥﴾ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۗ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٧٦﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ۩ ﴿٧٧﴾ وَجَاهِدُوا فِي اللَّـهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَـٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٧٨﴾ | اى مردم، از پروردگار خود پروا كنيد، چرا كه زلزله رستاخيز امرى هولناك است. (۱) روزى كه آن را ببينيد، هر شيردهندهاى آن را كه شير مىدهد [از ترس] فرو مىگذارد، و هر آبستنى بار خود را فرو مىنهد، و مردم را مست مىبينى و حال آنكه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است. (۲) و برخى از مردم در باره خدا بدون هيچ علمى مجادله مىكنند و از هر شيطان سركشى پيروى مىنمايند. (۳) بر [شيطان] مقرر شده است كه هر كس او را به دوستى گيرد، قطعاً او وى را گمراه مىسازد و به عذاب آتشش مىكشاند. (۴) اى مردم، اگر در باره برانگيخته شدن در شكّيد، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احياناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم. و آنچه را اراده مىكنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مىدهيم، آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مىآوريم، سپس [حيات شما را ادامه مىدهيم] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما [زودرس] مىميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مىرسد به گونهاى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمىداند. و زمين را خشكيده مىبينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمىآيد و نمو مىكند و از هر نوع [رستنيهاى] نيكو مىروياند. (۵)اين [قدرت نماييها] بدان سبب است كه خدا خود حق است، و اوست كه مردگان را زنده مىكند و [هم] اوست كه بر هر چيزى تواناست. (۶) و [هم] آنكه رستاخيز آمدنى است [و] شكى در آن نيست، و در حقيقت، خداست كه كسانى را كه در گورهايند برمىانگيزد. (۷) و از [ميان] مردم كسى است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بىهيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مىپردازد، (۸) [آن هم] از سرِ نِخْوت، تا [مردم را] از راه خدا گمراه كند. در اين دنيا براى او رسوايى است، و در روز رستاخيز او را عذاب آتش سوزان مىچشانيم. (۹) اين [كيفر] به سزاى چيزهايى است كه دستهاى تو پيش فرستاده است و [گرنه] خدا به بندگان خود بيدادگر نيست. (۱۰) و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خيرى به او برسد بدان اطمينان يابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيان آشكار. (۱۱) به جاى خدا چيزى را مىخواند كه نه زيانى به او مىرساند و نه سودش مىدهد. اين است همان گمراهى دور و دراز. (۱۲) كسى را مىخواند كه زيانش از سودش نزديكتر است. وه چه بد مولايى و چه بد دمسازى! (۱۳) بىگمان، خدا كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند به باغهايى درمىآورد كه از زير [درختان] آن رودبارها روان است. خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد. (۱۴) هر كه مىپندارد كه خدا [پيامبرش] را در دنيا و آخرت هرگز يارى نخواهد كرد [بگو] تا طنابى به سوى سقف كشد [و خود را حلقآويز كند] سپس [آن را] بِبُرَد. آنگاه بنگرد كه آيا نيرنگش چيزى را كه مايه خشم او شده از ميان خواهد برد؟ (۱۵) و بدين گونه [قرآن] را [به صورت] آياتى روشنگر نازل كرديم، و خداست كه هر كه را بخواهد راه مىنمايد. (۱۶) كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئىها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند، البته خدا روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد، زيرا خدا بر هر چيزى گواه است. (۱۷) آيا ندانستى كه خداست كه هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است، و خورشيد و ماه و [تمام] ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مىكنند؟ و بسيارىاند كه عذاب بر آنان واجب شده است. و هر كه را خدا خوار كند او را گرامىدارندهاى نيست، چرا كه خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد. (۱۸) اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مىكنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامههايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود. (۱۹) آنچه در شكم آنهاست با پوست [بدن]شان بدان گداخته مىگردد. (۲۰) و براى [وارد كردن ضربت بر سر] آنان گرزهايى آهنين است. (۲۱) هر بار بخواهند از [شدت] غم، از آن بيرون روند در آن باز گردانيده مىشوند [كه هان] بچشيد عذاب آتش سوزان را. (۲۲) خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند در باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درمىآورد: در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مىشوند، و لباسشان در آنجا از پرنيان است. (۲۳) و به گفتار پاك هدايت مىشوند و به سوى راه [خداى] ستوده هدايت مىگردند. (۲۴) بىگمان، كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام -كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديهنشين، يكسان قرار دادهايم- جلو گيرى مىكنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق ]منحرف شود، او را از عذابى دردناك مىچشانيم. (۲۵) و چون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم [بدو گفتيم:] «چيزى را با من شريك مگردان و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان [و] سجدهكنندگان پاكيزه دار.» (۲۶) و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مىآيند- به سوى تو روى آورند، (۲۷) تا شاهد منافع خويش باشند، و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبانبستهاى كه روزىِ آنان كرده است ببرند. پس، از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد. (۲۸) سپس بايد آلودگى خود را بزدايند و به نذرهاى خود وفا كنند و بر گِرد آن خانه كهن [كعبه] طواف به جاى آورند. (۲۹) اين است [آنچه مقرر شده] و هر كس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن براى او نزد پروردگارش بهتر است، و براى شما دامها حلال شده است، مگر آنچه بر شما خوانده مىشود. پس، از پليدى بتها دورى كنيد، و از گفتار باطل اجتناب ورزيد. (۳۰) در حالى كه گروندگان خالص به خدا باشيد؛ نه شريكگيرندگان [براى] او! و هر كس به خدا شرك ورزد چنان است كه گويى از آسمان فرو افتاده و مرغان [شكارى] او را ربودهاند يا باد او را به جايى دور افكنده است. (۳۱) اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دلهاست. (۳۲) براى شما در آن [دامها] تا مدتى معين سودهايى است، سپس جايگاه [قربانىكردن آنها و ساير فرايض] در خانه كهن [كعبه] است. (۳۳) و براى هر امتى مناسکى قرار داديم، تا نام خدا را بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنها گردانيده ياد كنند. پس [بدانيد كه] خداى شما خدايى يگانه است، پس به [فرمان] او گردن نهيد. و فروتنان را بشارت ده. (۳۴) همانان كه چون [نام] خدا ياد شود، دلهايشان خشيت يابد و [آنان كه] بر هر چه برسرشان آيد صبر پيشهگانند و برپا دارندگان نمازند، و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند. (۳۵) و شتران فربه را براى شما از [جمله] شعاير خدا قرار داديم: در آنها براى شما خير است. پس نام خدا را بر آنها -در حالى كه برپاى ايستادهاند- ببَريد و چون به پهلو درغلتيدند از آنها بخوريد و به تنگدست [سائل] و به بينوا[ى غير سائل ]بخورانيد. اين گونه آنها را براى شما رام كرديم، اميد كه شكرگزار باشيد. (۳۶) هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهايشان به خدا نخواهد رسيد، ولى [اين] تقواى شماست كه به او مىرسد. اين گونه [خداوند] آنها را براى شما رام كرد، تا خدا را به پاس آنكه شما را هدايت نموده به بزرگى ياد كنيد، و نيكوكاران را مژده ده. (۳۷) قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند، زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد. (۳۸) به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست. (۳۹) همان كسانى كه بناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمىكرد، صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود، سخت ويران مىشد، و قطعاً خدا به كسى كه [دين] او را يارى مىكند، يارى مىدهد، چرا كه خدا سخت نيرومند شكستناپذير است. (۴۰) همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و به كارهاى پسنديده وامىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست. (۴۱) و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند. (۴۲) و [نيز] قوم ابراهيم و قوم لوط. (۴۳) و [همچنين] اهل مدين. و موسى تكذيب شد، پس كافران را مهلت دادم، سپس [گريبان] آنها را گرفتم. بنگر، عذاب من چگونه بود؟ (۴۴) و چه بسيار شهرها را -كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم و [اينك] آن [شهرها] سقفهايش فرو ريخته است، و [چه بسيار] چاههاى متروك و كوشكهاى افراشته را. (۴۵) آيا در زمين گردش نكردهاند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينههاست كور است. (۴۶) و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مىكنند، با آنكه هرگز خدا وعدهاش را خلاف نمى كند، و در حقيقت، يك روز [از قيامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مىشمريد. (۴۷) و چه بسا شهرى كه مهلتش دادم، در حالى كه ستمكار بود؛ سپس [گريبان] آن را گرفتم، و فرجام به سوى من است. (۴۸) بگو: «اى مردم، من براى شما فقط هشداردهندهاى آشكارم.» (۴۹) پس آنان كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و روزىِ نيكو براى ايشان خواهد بود. (۵۰) و كسانى كه در [تخطئه] آيات ما مىكوشند [و به خيال خود] عاجزكنندگان ما هستند، آنان اهل دوزخند. (۵۱) و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مىنمود، شيطان در تلاوتش القاىِ [شبهه] مىكرد. پس خدا آنچه را شيطان القا مىكرد محو مىگردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مىساخت، و خدا داناى حكيم است. (۵۲) تا آنچه را كه شيطان القا مىكند، براى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و [نيز] براى سنگدلان آزمايشى گرداند، و ستمگران در ستيزهاى بس دور و درازند. (۵۳) و تا آنان كه دانش يافتهاند بدانند كه اين [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست. و بدان ايمان آورند و دلهايشان براى او خاضع گردد. و به راستى خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند، به سوى راهى راست راهبر است. (۵۴) و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، همواره از آن در ترديدند، تا بناگاه قيامت براى آنان فرا رسد، يا عذاب روزى بدفرجام به سراغشان بيايد. (۵۵) در آن روز، پادشاهى از آنِ خداست: ميان آنان داورى مىكند، و [در نتيجه] كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند در باغهاى پرناز و نعمت خواهند بود. (۵۶) و كسانى كه كفر ورزيده و نشانههاى ما را دروغ پنداشتهاند، براى آنان عذابى خفّتآور خواهد بود. (۵۷) و آنان كه در راه خدا مهاجرت كردهاند، و آنگاه كشته شده يا مردهاند، قطعاً خداوند به آنان رزقى نيكو مىبخشد. و راستى اين خداست كه بهترين روزىدهندگان است. (۵۸) آنان را به جايگاهى كه آن را مىپسندند درخواهد آورد، و شك نيست كه خداوند دانايى بردبار است. (۵۹) آرى چنين است، و هر كس نظير آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند، سپس مورد ستم قرار گيرد، قطعاً خدا او را يارى خواهد كرد، چرا كه خدا بخشايشگر و آمرزنده است. (۶۰) اين بدان سبب است كه خدا شب را در روز درمىآورد و روز را [نيز] در شب درمىآورد، و خداست كه شنواى بيناست. (۶۱) [آرى،] اين بدان سبب است كه خدا خود حق است و آنچه به جاى او مىخوانند آن باطل است، و اين خداست كه والا و بزرگ است. (۶۲) آيا نديدهاى كه خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد و زمين سرسبز گرديد؟ آرى، خداست كه دقيق و آگاه است. (۶۳) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست، و در حقيقت، اين خداست كه خود بىنياز ستوده[صفات] است. (۶۴) آيا نديدهاى كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد، و كشتيها در دريا به فرمان او روانند، و آسمان را نگاه مىدارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد، مگر به اذن خودش [باشد]. در حقيقت، خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است. (۶۵) و اوست كه شما را زندگى بخشيد، سپس شما را مىميراند، و باز زندگى [نو] مى دهد. حقا كه انسان سخت ناسپاس است. (۶۶) براى هر امتى مناسکى قرار داديم كه آنها بدان عمل مىكنند، پس نبايد در اين امر با تو به ستيزه برخيزند، به راه پروردگارت دعوت كن، زيرا تو بر راهى راست قرار دارى. (۶۷) و اگر با تو مجادله كردند، بگو: «خدا به آنچه مىكنيد داناتر است.» (۶۸) خدا روز قيامت در مورد آنچه با يكديگر در آن اختلاف مىكرديد، داورى خواهد كرد. (۶۹) آيا ندانستهاى كه خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مىداند؟ اينها [همه] در كتابى [مندرج] است. قطعاً اين بر خدا آسان است. (۷۰) و به جاى خدا چيزى را مىپرستند كه بر [تأييد] آن حجّتى نازل نكرده و بدان دانشى ندارند، و براى ستمكاران ياورى نخواهد بود. (۷۱) و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، در چهره كسانى كه كفر ورزيدهاند [اثر] انكار را تشخيص مىدهى: چيزى نمانده كه بر كسانى كه آيات ما را برايشان تلاوت مىكنند حملهور شوند. بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ [همان ]آتش است كه خدا آن را به كسانى كه كفر ورزيدهاند وعده داده، و چه بد سرانجامى است.» (۷۲) اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهيد: كسانى را كه جز خدا مىخوانيد هرگز [حتى] مگسى نمىآفرينند، هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند، و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمىتوانند آن را بازپس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند. (۷۳) قدر خدا را چنانكه در خور اوست نشناختند. در حقيقت، خداست كه نيرومند شكستناپذير است. (۷۴) خدا از ميان فرشتگان رسولانى برمىگزيند، و نيز از ميان مردم. بىگمان خدا شنواى بيناست. (۷۵) آنچه در دسترس آنان و آنچه پشت سرشان است مىداند و [همه] كارها به خدا بازگردانيده مىشود. (۷۶) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد، باشد كه رستگار شويد. (۷۷) و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد، اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است. آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلاً شما را مسلمان ناميد، و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد. او مولاى شماست؛ چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى. (۷۸) |
سوره پیشین: سوره انبیاء | سوره حج سورههای مکی • سورههای مدنی | سوره پسین: سوره مؤمنون |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
پانویس
- ↑ صفوی، «سوره حج»، ص۷۱۸؛ خرمشاهی، «سوره حج»، ص۱۲۴۳.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۳۸
- ↑ خرمشاهی، «سوره حج»، ص۱۲۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۳۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴.
- ↑ صفوی، «سوره حج»، ص۷۱۸.
- ↑ خرمشاهی، «سوره حج»، ج۲، ص۱۲۴۳.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۱۶.
- ↑ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۱۷.
- ↑ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۱۷-۳۱۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۲۴.
- ↑ البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳، ص۸۶۲
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۳۵۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۳۵۲.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۶، ص۲۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۱۴، ص۳۶۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۲۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۱۴، ص۳۶۹.
- ↑ الشيخ الكليني، الكافي، چاپ الاسلامية، ج۴، ص۵۴۹.
- ↑ الفيض الكاشاني، الوافي، ج۱۴، ص۱۳۲۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۳۷۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۹۷.
- ↑ العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسيرالقرآن، ج۱، ص۴۰۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۳۷۴.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۲، ص۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۱۱۱.
- ↑ البحراني، السيد هاشم البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳، ص۸۸۷
- ↑ صنعانی، المصنف، منشورات المجلس العلمی، ج۵، ص۳۹۷. طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۳۲۱. حاکم نیشابوری، المستدرک، دار المعرفة، ج۲، ص۲۴۶. سید سابق، فقه السنة، ۱۳۹۷ق، ج۲، ص۶۲۰. حسنی، تاریخ الفقه الجعفری، دار النشر للجامعیین، ص۵۶.
- ↑ معینی، «آیات الاحکام»، ص۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۰۹
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۰۹
- ↑ به نظر قاریان کوفه ۷۸ آیه، به نظر قاریان مکه ۸۶ آیه، به نظر قاریان بصره ۷۵ آیه و به نظر قاریان شام ۷۴ آیه است که قول اول مشهور و معمول است
- ↑ ذريح بن محمّد بن يزيد أبو الوليد المحاربي، مدنی کوفی، از اصحاب و راویان امام باقر، امام صادق و امام کاظم (علیهمالسّلام) و از محدثان شیعه در عصر امام کاظم (علیهالسّلام)
- ↑ فَقَالَ صَدَقَ ذَرِيحٌ وَ صَدَقْتَ إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِراً وَ بَاطِناً وَ مَنْ يَحْتَمِلُ مَا يَحْتَمِلُ ذَرِيحٌ
- ↑ قرآن كريم دو مورد از مراسم و برنامههاى حج را جزء شعائر الهى شمرده است: يكى «صفا و مروه»در سوره بقره آیه ۱۵۸ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ. و ديگر «شتران قربانى» درسوره حج آیه ۳۲ ، ولى شعائر الهى در اين دو خلاصه نمىشود و تمام عبادتهاى دسته جمعى از شعائر خداوند است، مانند نماز جمعه و جماعت و همهى مراسم حج
- ↑ نَحْنُ الَّذِينَ آمَنُوا،وَ اللهُ يُدَافِعُ عَنَّا مَا أَذَاعَتْ عَنَّا شِيعَتُنَا».
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷
- خرمشاهی، قوام الدین، «سوره حج»، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
- صفوی، سلمان، «سوره حج»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
- معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- معینی، محسن، «آیات الاحکام»، در مجله تحقیقات اسلامی، سال دوازدهم، شماره ۱ و ۲، تهران، ۱۳۷۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
پیوند به بیرون