حوامیم

حَوامیم یا حامیمات، عنوانی برای سوره چهلم (سوره غافر) تا سوره چهل‌وششم (سوره احقاف) قرآن کریم در ترتیب مصحف کنونی است. ویژگی مشترک این سوره‌ها شروع آنها با حروف مقطّعه «حم» (حامیم) است. بعلاوه، در تمام این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از وحی و قرآن و نزول آن سخن به میان آمده است. به این سوره‌ها ذوات حم، آل حم و حامیمات نیز گفته می‌شود.

خصوصیات حوامیم

حَوامیم، نام گروهی سوره‌های چهلم تا چهل وششم قرآن کریم است که با حروف مُقَطَّعه «حم» (حامیم) آغاز می‌شوند. این سوره‌ها به ترتیب عبارتند از: غافِر (مؤمن)، فُصِّلَت، شوری، زُخرُف، دُخان، جاثیه و احقاف. به مجموع این سوره‌ها ذوات حم یا آل حم و حامیمات نیز گفته‌اند.

این هفت سوره، جزو سوره‌های مکی هستند و ترتیب نزولشان همان ترتیب مصحف است و حتی نزول آنها را یکجا دانسته‌اند. گفته شده جمع‌بستن «حم» به «حوامیم» از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که می‌گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که حم به ذوات حم یا آل حم جمع بسته شود.

ویژگی‌ مشترک

در همه این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از وحی و قرآن و نزول آن سخن به میان می‌آید. به عقیده برخی مفسران، این ویژگی مشترک، به علاوه همگونی این سوره‌ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانی آن‌ها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگی آن‌ها شده است و در نتیجه، این سوره‌ها در پی هم قرار گرفته‌اند. به گفته سیوطی، سوره زمر هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزیلُ الْکِتاب» به آن‌ها شباهت دارد، در مصحف اُبی بن کَعْب «حم» داشته است.

سیوطی در جای دیگر، از توالی سوره‌های حوامیم و در عین حال متوالی نبودن سوره‌های مُسَبِّحات نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست کم ترتیب بسیاری از آن‌ها توقیفی است، زیرا اگر ترتیب سوره‌ها اجتهادی بود، باید سوره‌های مسبحّات نیز در مصحف پی در پی قرار می‌گرفتند. روایت‌هایی که در فضیلت این مجموعه سوره‌ها بیان شده، تا اندازه‌ای نشان می‌دهد که این مجموعه‌ها در زمان پیامبر(ص) شناخته شده بوده‌اند.

از سوی دیگر، سیوطی معتقد است میان حوامیم و شش سوره‌ای که دارای حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنی یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم و حِجْر، شباهت وجود دارد؛ چنانکه در آغاز دومین سوره از حوامیم (فصّلت)، همانند ابتدای دومین سوره از سور دارای «الر» (هود)، اسلوب توصیف کتاب وحیانی تغییر می‌کند و قرآن به عنوان کتابی که آیات آن تفصیل یافته است (فُصِّلَتْ ایاتُه)، معرفی می‌شود.

تفسیر «حم»

چون درباره معنای حروف مقطّعه رأی قاطع وجود ندارد، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم می‌خورد، از جمله:

  • حم را نامی از نام‌های خدا، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به حلم و مُلک خویش دانسته‌اند. گفته‌اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به دست می‌آید.
  • بعضی هم گفته‌اند منظور از «حم» شخص پیامبر اکرم است، که به نظر می‌رسد این رأی باعنوان آل حم برای این سوره‌ها بی‌ارتباط نباشد.
  • برخی از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته‌اند «حُمَّ» یعنی «قُدِّر» یا «قُضِی ماهوکائن»، البته این رأی، شاذ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست.
  • براساس نظریه‌ای مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانه‌های اختصاری نام‌ها و اوصاف خدا می‌داند، برخی حرف «ح» را نشانه اوصافی چون حلیم و حکیم و حمید و حی و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافی چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته‌اند یا گفته‌اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است. بنابر روایتی از امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به پرسش سفیان ثوری درباره حروف مقطّعه، معنای «حم»، الحمید المجید است.
    • نظریه نشانه اختصاری بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه‌های مختلفی عرضه کنند. از جمله میبدی در تفسیر «حم» آرای متفاوتی دارد. مثلا، در جایی «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت، در جایی دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او و در موضعی دیگر «ح» را مفتاح حی و «م» را مفتاح مَلِک دانسته است. بر پایه همین نظریه، خاور‌شناسان نیز آرایی مطرح کرده‌اند. مثلا، هانس بوئر که آغاز هر سوره را نشانه محتوای آن می‌داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربی گاهی با حرف «ج» اشتباه می‌شود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیر‌ها به دیده شک نگریسته است.

فضیلت حوامیم

درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداش‌های تلاوت این سوره‌ها، احادیثی در منابع روایی و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافی نظیر میوه قرآن، عروس‌های قرآن و باغی از باغ‌های بهشت یاد شده است.


پانویس

  1. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۹۶۸.
  2. رجوع کنید به طبرسی، ج۸، ص۷۹۷؛ قرطبی، ج۱۵، ص۲۸۸
  3. رجوع کنید به: دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۹-۱۲۵۰، در توضیح سوره‌های غافر تا احقاف.
  4. رجوع کنید به مقدمتان فی علوم القرآن، ص۹، ۱۵؛ زرکشی، ج۱، ص۱۹۳؛ سیوطی، ۱۴۰۸، ص۱۱۸-۱۱۹؛ قس همو، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۱
  5. رجوع کنید به سیوطی، ۱۴۰۸، ص۱۱۸
  6. رجوع کنید به: جوهری، الصحاح، ذیل «حم»؛ زَبیدی، تاج العروس، «حم»؛ شرتونی، اقرب الموارد، ذیل «حم»
  7. رجوع کنید به طبرسی، ذیل فصّلت: ۱؛ سیوطی، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۸-۱۱۹
  8. سیوطی، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۸
  9. سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۲۱۹
  10. سیوطی، ۱۴۰۸، همانجا
  11. رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدی، ج ۸، ص۴۴۷ ۴۴۸؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، ذیل غافر: ۱
  12. رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۳، ص۳۳
  13. رجوع کنید به طبرسی، ذیل غافر: ۱؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، همانجا‌ها
  14. رجوع کنید به طبرسی؛ قرطبی، همانجا‌ها
  15. رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶
  16. رجوع کنید به ابنبابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائی، ذیل شوری: ۱
  17. رجوع کنید به میبدی، ج ۸ ص۴۵۶
  18. میبدی، ج۹، ص۵۹
  19. میبدی، ج۹، ص۱۵۳
  20. قس ه‌مان، ج۹، ص۱۴۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازی، ذیل شوری: ۱
  21. رجوع کنید به بلاشر، ص۱۴۹، پانویس ۲۰۱
  22. برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، ج۸، ص۷۹۷-۷۹۸؛ ابوالفتوح رازی، ج ۱۷، ص۱۲؛ سیوطی، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۳۲-۲۳۳؛ مجلسی، ج۸۹، ص۳۰۱-۳۰۲؛ آقانجفی، ص۱۱۳

منابع

  • آقانجفی، محمدتقی بن محمدباقر، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن کریم، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.
  • صدوق، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
  • صدوق، تفسیر غریب القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
  • ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵۱۳۷۶ش.
  • جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
  • خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • زَبیدی، محمدبن محمد، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
  • زرکشی، محمدبن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
  • سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
  • سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، تناسق الدرر فی تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
  • سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
  • شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فُصح العربیة و الشوارد، قم ۱۴۰۳.
  • طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن.
  • طبرسی، مجمع البیان.
  • قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
  • مجلسی، بحارالانوار.
  • مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
  • میبدی، احمدبن محمد، کشف الاسرار و عدةالابرار، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
  • Regis Blachere, Introduction au Coran, Paris 1977.

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: