افتضاض
افتضاض همان ازاله بکارت است که از آن در باب
نکاح و
دیات سخن گفته شده است.
در صورت اشتراط عدم ازاله بکارت توسط زن قبل از عقد نکاح دائم، در لزوم شرط و نيز صحّت عقد، اختلاف است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله اظهار میدارد: «اگر
شرط شود که
بکارت او را از بین نبرد شرط
لازم میشود، و اگر بعد از آن اذن دهد جایز است و فرقی بین
ازدواج دائم و
منقطع نیست.»
اجنبی اگر بکارت زن آزاد را از بين ببرد، ضامن
مهرالمثل او است- خواه با
آمیزش باشد يا غير آن- و به قول مشهور، اگر بكارت
کنیز را زایل كند، بايد يك دهم قيمت او را بپردازد.
به قول مشهور، زوال بكارت از غير طريق آميزش، موجب ثبوت
تعزیر است. و «اگر
باکره، بکارت دیگری را از بین ببرد، ظاهراً
قصاص ثابت است. و گفته شده:
دیه دارد و این وجیه است درصورتیکه
مساوات ممکن نباشد. و همچنین در هر موردی که
مماثله و مساوات متعذر باشد، دیه
ثابت میشود.»
و «اگر به وجه شرعی، نزد
حاکم شرع ثابت شود که با
دختر به
عنف و اکراه زنا کرده،
کیفر زانی علاوه بر
ضمان ارش بکارت،
قتل است.»
همچنین «اگر زن از طرف غیر شوهرش
اکراه شده باشد پس برای او مهرالمثل است با دیه. و اگر زن موافق او باشد پس برای زن دیه است، نه مهر. و اگر زنی که اکراه شده، باکره باشد، آیا علاوه بر مهر و دیه،
ارش بکارت نیز برای او واجب است؟ در آن تردّد است؛ و
احوط (وجوبی) این است.»
و «کسی که زن
بکر حرهای را با انگشتش
افضا کند مهر زنانی که مثل آن زن هستند (مهرالمثل) بر او لازم است و
حاکم او را به آنچه که صلاح میبیند
تعزیر میکند.»
افتضاض در عقد نكاح موقّت،
مکروه است.
مستفاد از حاشیه امام خمینی به شرح «بل لا یبعد عدمه، لکن لا یترک الاحتیاط فیه وفی تالیه.»
ذیل عبارت «ولا یبعد الالحاق» در متن
عروه الوثقی که میگوید: «اذا ذهبت بکارتها بغیر الوطء من وثبة ونحوها، فحکمها حکم البکر، و امّا اذا ذهبت بالزنا او الشبهة ففیه اشکال، ولا یبعد الالحاق بدعوی انّ المتبادر من البکر من لم تتزوّج، وعلیه فاذا تزوّجت»
این است که زن باکره، زن
دخول نشدهای است که
ازدواج نکرده است. بنابراین دختر مجردی که به علتی غیر از وطی، پرده بکارت خویش را ازدستداده است بهحکم باکره است؛ چون هم غیر مدخول بها است و هم ازدواج نکرده است. اما زنی که بدون ازدواج بهواسطه
زنا یا
وطی شبهه بکارتش را ازدستداده و یا دختر عقد کردهای که
مقاربت نکرده است، بعید نیست که ملحق به باکره نباشند. زیرا هرکدام یکی از دو
قید را ندارند. پس این دو همانند ثیبهای که بعد از
ازدواج شرعی، مقاربت کرده است در ازدواج نیاز به
اذن ولی شرعی ندارند.