علاقه به تجارت (قرآن)تجارت، خرید و فروش و تصرف در اصل سرمایه برای دستیابی به سود است. علاقه به تجارت در حد ترجیح آن بر خدا و رسول - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -و جهاد در راه خداوند، سبب فسق و حرومیت از هدایت الهی میگردد. فهرست مندرجات۱.۱ - دیدگاه تفسیر المیزان ۲ - علاقه به تجارت موجب محرومیت از هدایت ۲.۱ - دیدگاه تفسیر نمونه ۲.۱.۱ - دو نکته ۲.۱.۲ - گذشته و امروز در گرو این دستور ۲.۲ - علاقه به تجارت سبب انحراف از طاعت و جهاد ۳ - علاقه به تجارت درپی دارنده تهدید خداوند ۳.۱ - تهدید ۴ - نکوهش مسلمانان صدر اسلام ۴.۱ - دیدگاه تفسیر المیزان ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - علاقه به تجارت سبب فسقعلاقه به تجارت در حد ترجیح آن بر خدا و رسول - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و جهاد در راه خداوند، سبب فسق انسان میگردد: قل ان کان... و تجـرة تخشون کسادها... احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله... و الله لایهدی القوم الفـسقین. «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آوردهاید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش میدارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را (به اجرا در) آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیکند.» ۱.۱ - دیدگاه تفسیر المیزانآیه خطاب به رسول خدا -صلی الله علیه وآله - است، و این اشاره است به اعراض از مؤمنین مورد بحث در آیه قبلی، و اینکه خدای تعالی از دلهای آنان خبردار است، و میداند که دلهایشان آن چنان مشغول است که نهی او سبب نمیشود از دوستی پدران و برادران کافر خود دست بردارند، و در دلهایشان ایجاد داعی نمیکند بر اینکه بعدها گوش بفرمان خدا شوند، و بخاطر امر خدا با کفار هر چند پدران و برادرانشان باشند بجنگند. و مانع ایشان از این کار محبتی است که بغیر خدا و رسول و جهاد در راه خدا دارند، لذا خدای تعالی در این آیه اصول لذاتی که علاقه نفوس را به خود جلب میکند برمی شمارد، و آن اصول عبارتست از پدران، برادران، همسران و قوم و قبیله، و اینها کسانی هستند که طبیعت جامعه به قرابت نسبی نزدیک و یا دور و یا قرابت سببی در بینشان رابطه برقرار کرده، و جمعشان میکند. و اموالی که بدست آورده و جمع کردهاند و تجارتی که از کسادیش هراسناک میشوند، و منزلهایی که خوش آیندشان است، و اینها اصول دیگری است که قوام جامعه در رتبه دوم بر آنهاست. ۲ - علاقه به تجارت موجب محرومیت از هدایتعلاقه به کسب و تجارت در حد ترجیح آن بر خدا و رسول - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و جهاد در راه خدا، موجب محرومیت از هدایت الهی میگردد: قل ان کان ءابآؤکم... و تجـرة تخشون کسادها... احب الیکم من الله... و الله لایهدی القوم الفـسقین. «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آوردهاید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش میدارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را (به اجرا در) آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیکند.» ۲.۱ - دیدگاه تفسیر نمونهو از آنجا که ترجیح این امور که در آیه ذکر شد بر رضای خدا و جهاد یک نوع نافرمانبرداری و فسق آشکار است و دلباختگان زرق و برق زندگی مادی شایستگی هدایت الهی را ندارند در پایان آیه اضافه میکند: " خداوند گروه فاسقان را هدایت نمیکند" (و الله لا یهدی القوم الفاسقین) در تفسیر علی بن ابراهیم قمی چنین نقل شده: " لما اذن امیرالمؤمنین ان لا یدخل المسجد الحرام مشرک بعد ذلک جزعت قریش جزعا شدیدا و قالوا ذهبت تجارتنا، و ضاعت عیالنا، و خربت دورنا، فانزل الله فی ذلک قل (یا محمد) ان کان آباؤکم. : " هنگامی که امیر مؤمنان علی -علیه السلام - (در مراسم حج) اعلام کرد که بعد از این هیچ مشرکی حق ورود به مسجد الحرام را ندارد فریاد (مؤمنان) قریش برخاست و گفتند تجارت ما از میان رفت، خانوادههای ما ضایع شد، و خانه هایمان ویران گشت، آیات فوق نازل شد (و به آنها پاسخ گفت) ". در آیات بالا خطوط اصلی ایمان راستین از ایمان آلوده به شرک و نفاق ترسیم شده است و حد فاصل میان مؤمنان واقعی و افراد ضعیف الایمان مشخص گردیده و با صراحت میگوید که اگر سرمایههای هشتگانه زندگی مادی که چهار قسمت آن مربوط به نزدیکترین خویشاوندان (پدران و فرزندان و برادران و همسران)، و یک قسمت مربوط به گروه اجتماعی و عشیره و قبیله است، و قسمت دیگری مربوط به سرمایهها و اندوختهها، و قسمتی مربوط به رونق تجارت و کسب و کار، و سرانجام قسمتی به خانههای مرفه ارتباط دارد، در نظر انسان پرارزشتر و گرانبهاتر از خدا و پیامبر- صلی الله علیه وآله - و جهاد و اطاعت فرمان او است تا آنجا که حاضر نیست آنها را فدای دین کند، معلوم میشود ایمان واقعی و کامل تحقق نیافته است. آن روز حقیقت و روح ایمان با تمام ارزشهایش تجلی میکند که در مورد چنین فداکاری و گذشت تردید نداشته باشد. بعلاوه آنها که آماده چنین گذشتی نیستند در واقع به خویش و جامعه خویش ستم میکنند، و حتی از آنچه میترسند در آن خواهند افتاد، زیرا ملتی که در گذرگاههای تاریخ و لحظات سرنوشت آماده چنین فداکاریهایی نباشند دیر یا زود مواجه با شکست میشود و همان خویشاوندان و اموال و سرمایههایی که به خاطر دلبستگی به آن از جهاد چشم پوشیده است به خطر میافتند و در چنگال دشمن نیست و نابود خواهند شد. ۲.۱.۱ - دو نکتهالف - آنچه در آیات فوق میخوانیم مفهومش بریدن پیوندهای دوستی و محبت با خویشاوندان و نادیده گرفتن سرمایههای اقتصادی و سوق دادن به ترک عواطف انسانی نیست، بلکه منظور این است که بر سر دوراهیها نباید عشق زن و فرزند و مال و مقام و خانه و خانواده مانع از اجرای حکم خدا و گرایش به جهاد گردد و انسان را از هدف مقدسش باز دارد. لذا اگر انسان بر سر دو راهی نباشد رعایت هر دو بر او لازم است. در آیه ۱۵ سوره لقمان در باره پدران و مادران بت پرست میخوانیم: " و ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفا": " اگر آنها به تو اصرار دارند که چیزی را که شریک خدا نمیدانی برای او شریک قرار دهی هرگز از آنها اطاعت مکن ولی در زندگی دنیا با آنها به نیکی رفتار کن". ب - جمله" فتربصوا حتی یاتی الله بامره" یک تفسیر آن همان است که در بالا گفتیم یعنی تهدیدی است از ناحیه خداوند به کسانی که منافع مادی خویش را بر رضای خدا مقدم میشمرند و چون این تهدید به صورت سر بسته بیان شده اثر آن بیشتر و وحشت انگیزتر است، و درست به این میماند که انسان به کسی که زیر دست او است میگوید اگر از انجام وظیفه ات خودداری کردی من هم کار خود را خواهم کرد. احتمال دیگری در تفسیر این جمله نیز وجود دارد و آن اینکه: خداوند میگوید" اگر شما حاضر به چنین فداکاری نباشید خداوند فرمان فتح و پیروزی پیامبرش را از راهی که میداند خواهد داد، و به طریقی که خودش اراده کرده او را یاری میدهد" همانند آنچه در آیه ۵۴ سوره مائده میخوانیم: " یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه... " «ای کسانی که ایمان آوردهاید کسی که از شما از دین خود مرتد شود زیانی به خدا نمیرساند، زیرا خداوند به زودی گروهی را برمی انگیزد که هم او آنها را دوست میدارد و هم آنها خدا را.» ۲.۱.۲ - گذشته و امروز در گرو این دستورممکن است کسانی چنین فکر کنند، آنچه در آیات بالا آمده مخصوص مسلمانان نخستین است و متعلق به تاریخ گذشته، ولی این اشتباه بزرگی است، این آیات نه تنها دیروز بلکه امروز و فردای مسلمانان را در برمی گیرد. اگر آنها دارای ایمان محکم و آمادگی برای جهاد و فداکاری و در صورت لزوم هجرت نباشند، و منافع مادی خویش را بر رضای خدا مقدم بشمرند، و به- خاطر دلبستگیهای زیاد به زن و فرزند و مال و ثروت و تجملات زندگی از فداکاری مضایقه کنند، آینده آنها تاریک است، نه تنها آینده، امروز هم در خطر خواهند بود، و همه میراثهای گذشته و افتخاراتشان از میان خواهد رفت، منابع حیاتیشان به دست دیگران خواهد افتاد، و زندگی برای آنان مفهومی نخواهد داشت، که" زندگی ایمان است و جهاد در سایه ایمان"! آیات فوق به عنوان یک شعار باید به تمام فرزندان و جوانان مسلمانان تعلیم گردد، و روح فداکاری و سلحشوری و ایمان در آنها زنده شود، و بتوانند میراثهای خود را پاسداری کنند. ۲.۲ - علاقه به تجارت سبب انحراف از طاعت و جهادعلاقه به تجارت، زمینهای برای انحراف از طاعت و جهاد در راه خداوند است: قل ان کان... وتجـرة تخشون کسادها... احب الیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله... «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آوردهاید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش میدارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را (به اجرا در) آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیکند.» ۳ - علاقه به تجارت درپی دارنده تهدید خداوندعلاقه به تجارت در حد ترجیح آن بر خدا و رسول - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و جهاد در راه خدا، درپی دارنده تهدید خداوند است: قل ان کان... وتجـرة تخشون کسادها ومسـکن ترضونهآ احب الیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره... «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آوردهاید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش میدارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را (به اجرا در) آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیکند.» ۳.۱ - تهدیدو این معنا روشن است که برگشت شرطی که در آیه است یعنی جمله" ان کان آباؤکم" تا آنجا که فرموده: " فی سبیله" در معنای این است که گفته شود: اگر از آنچه خدا نهیتان کرده دست برندارید، و هم چنان پدران و برادران کافر خود را دوستان خود بگیرید، و این سبب شود که بخلاف آنچه خدا بدان دعوتتان کرده متمایل شوید، و به عبارت دیگر باعث شود که غرض دین که همان جهاد در راه خداست زمین بماند، در این صورت منتظر باشید تا خدا امر خود را بیاورد... پس منظور از امر، در جزای شرط مزبور که فرمود: " فتربصوا حتی یاتی الله بامره" باید یکی از دو چیز بوده باشد، یا چیزی باشد که آن شکاف و نقیصهای را که در اثر مخالفت آنان بر دین وارد شده جبران نماید، و یا عذابی باشد که بخاطر مخالفت امر خدا و رسول و اعراض از جهاد در راه او بدان مبتلا میشوند. این دو احتمال هست، و لیکن ذیل آیه که میفرماید" و الله لا یهدی القوم الفاسقین" احتمال اول را تایید میکند، زیرا بعنوان تعریض به مخالفین میفرماید: ایشان در این صورت از عبودیت خارج، و از امر خدا و رسول فاسقند. پس، از اینکه خدا بوسیله اعمالشان هدایتشان کرده و توفیق نصرت خود و یاری رسولش را ارزانیشان بدارد و بدست ایشان کلمه دین را ترویج و آثار شرک را محو نماید خیلی دورند. ۴ - نکوهش مسلمانان صدر اسلامنکوهش مسلمانان صدر اسلام از سوی خداوند، به سبب ترک پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - در حال ایراد خطبههای نماز جمعه، برای داد و ستد یا تماشای لهو در سوره جمعه بیان شده است: واذا راوا تجـرة او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجـرة و الله خیر الرزقین. «و چون داد و ستد یا سرگرمیی ببینند به سوی آن روی آور میشوند و تو را در حالی که ایستادهای ترک میکنند بگو آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترین روزی دهندگان است.» ۱.۱ - دیدگاه تفسیر المیزانروایات وارده از ائمه اهل بیت - علیهمالسّلام - [۱۵]
تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۷.
و از طرق اهل سنت متفقند [۱۶]
الدر المنثور، ج۶، ص۲۲۰.
در اینکه کاروانی از تجار وارد مدینه شد، و آن روز روز جمعه بود، و مردم در نماز جمعه شرکت کرده بودند. رسول خدا - صلی الله عیه واله - مشغول خطبه نماز بود. کاروانیان به منظور اعلام آمدن خود، طبل و دائره کوبیدند، مردم داخل مسجد، نماز و رسول خدا -صلی الله علیه وآله - را رها نموده، به طرف کاروانیان متفرق شدند. این آیه شریفه بدین مناسبت نازل شد. و بنا بر این منظور از" لهو" همان استعمال طبل و دائره و سایر آلات طرب به منظور جمع شدن مردم است. و ضمیر در" الیها" به تجارت برمی گردد، چون مقصود اصلی مردم از متفرق شدن همان رسیدن به تجارت بود، و طبل و دائره وسیلهای برای تجارت بوده، نه مقصود اصلی." قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجارة و الله خیر الرازقین"- در این قسمت از آیه به رسول خدا -صلی الله علیه وآله - امر میکند که مردم را به خطایی که مرتکب شدند متنبه کند، و بفهماند که کارشان چقدر زشت بوده. و مراد از جمله" ما عند الله" ثوابی است که خدای تعالی در برابر شنیدن خطبه و موعظه در نماز جمعه عطاء میفرماید. و معنای جمله این است که: به ایشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است، برای اینکه ثواب خدای تعالی خیر حقیقی و دائمی، و بدون انقطاع است، و اما آنچه در لهو و تجارت است اگر خیر باشد خیری خیالی و غیر دائمی و باطل است. و علاوه بر این، چه بسا خشم خدا را در پی داشته باشد، هم چنان که لهو همیشه خشم خدای تعالی را در پی دارد. ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «علاقه به تجارت». |