رحلة الکابتن فلویر (کتاب)نام کامل کتاب «رحلة الکابتن فلویر ۱۸۷۶ عبر الساحل فی نهایة عهد الحکم العمانی مع ملحق الاحداث التاریخیة»است. (سفرنامه کاپیتان فلویر ۱۸۷۶ در کنار ساحل در پایان حکمرانی حاکمان عمان )، این کتاب مشتمل است بر شرح مسافرت کاپیتان فلویر در کرانههای دریای عمان ، سواحل مکران و کشورهای عربی آن منطقه. ۱ - انگیزه مولفهدف نویسنده از تالیف کتاب، نشان دادن اهمیت و موقعیت حساس این منطقه جغرافیایی و چگونگی ایفای نقش سیاسی و اقتصادی آن، میباشد. این کتاب توسط محمد آل بن دغار، به همراه اضافاتی به زبان عربی ب رگردانده شده است. اهمیت کتاب، به غیر از توصیفات زیبای کاپیتان فلویر از مناطق و اماکنی که مشاهده کرده، به خاطر معرفی شخصیتهای تاریخی، سیاسی، فرهنگی، شاهزادگان و کسانی است که تحت تاثیر تاریخ این منطقه میباشند. ۲ - معرفی مولففلویر یکی از سیاحان و نویسندگان انگلیسی است، در شرکت تلگراف هند مشغول به کار بوده و بعد از سالها خدمت در چنین ایستگاههایی، در سال ۱۸۸۷ م، از فرصت مرخصی طولانی خود استفاده نمود و تصمیم گرفت که مسیر ناشناخته ی جاسک ، بشکرد (مکران)، میناب را طی کند و از مسیر کرمان ، سفر خود را ادامه داده تا سرانجام بعد از رسیدن به بصره و بغداد ، از مرز ترکیه بگذرد و به سرزمین خود برسد. وی، شرح کامل این سفرها را در اثر حاضر، گردآوری نموده است. ۳ - معرفی کتاب۱. فلویر ، نخستین جهان گرد غربی است که از جاسک به انگوران (انگهران)، سردشت ، شهر بابک، جغدان در پهن و سندرک سفر کرده و در آن جا، «رئیس علی» نامی را در راس امور هندوستان یافته که به امر شخصی به نام «یوسف»، بر جاسک حکومت میکرده است. او، این منطقه را به شش ولایت تقسیم نموده و به خوبی توصیف کرده است. او، به هر منطقهای که سفر کرده و از هر مکانی که دیدن نموده، گزارش جالبی ارائه کرده و آن را به خوبی توصیف نموده است. بیشترین حجم یادداشتهای کتاب، مربوط به سفر وی به جاسک، بشکرد، میناب، جزیره هنگام ، قشم ، بندر عباس ، لنگه و بوشهر میباشد. در بیشتر موارد، وی برخی از نامها را ریشه یابی کرده و اشارات متعددی به نام گلها و گیاهان میکند. اطلاعات بسیار مفید و جذابی نیز از زندگی و کار مردم و خوانین بشکرد ارائه میدهد. وی، توانسته است به زیبایی قلعه نیمه مخروبهای را با ابعاد ۱۶۰ در ۵۰ متر توصیف کند که بر روی تپهای قرار داشته و از وجود نخلستانهای بسیار، کشت زارهای گندم و ذرت ، باغهای انار و محصولاتی دیگر گزارش کند. او، در سر راه خود، به گلههای گوسفند سه هزار راسی، اشاره میکند که در بازار بندر عباس بهای خوبی دارد. ۲. فلویر، در این سفر، از همراهان زیادی یاد میکند و بیشتر از همه، به نیکی، از غلام شاه، تاجو و جلال مینویسد که در بیشتر طول سفر همراه او بودهاند. از یادداشتهای فلویر این گونه برمی آید که آشنایی زیادی با انواع نژادهای شتر داشته است. وی، در بخشی از کتاب نحوه ی خرید و فروش شتر را در آن دوره این چنین شرح میدهد: فروشنده: اکنون من این شتر را به سی و پنج کروش (قروش) به شما میفروشم. خریدار: من این شتر را میخرم. فروشنده: چنانچه این شتر، کور ، لنگ، بیمار و بی فایده نیز باشد، تو آن را در قبال سی و پنج کروش خریدهای. خریدار: خریدارم. فروشنده: به خدا سوگند ، تا جایی که میدانم، این شتر کاملا از هر عیب مبرا و بسیار چالاک است و هیچ چیزی را که بعد از این شما بگویید نمیپذیرم. خریدار: خریدارم. ۳. وی، قبل از شروع سفر نهایی و طولانی خود، دو بار نیز در خلیج فارس و دریای عمان دست به ماجراجویی میزند. در یکی از این سفرها با کشتی بخار عازم جزیره ی «هنگام» میشود و بعد از چند روز اقامت که با حوادثی نیز همراه است، راهی جزیره قشم میگردد. وی، در جزیره قشم، از چندین روستای آن دیدن نموده و شرح مفصلی نیز از رفتار شیخ قشم به دست میدهد، سپس با زحمت فراوان خود را به بندر عباس میرساند. در ساحل نزدیک سورو پهلو گرفته، چند روزی مهمان مقامات انگلیسی بوده و بعد از آن برای ملاقات یکی از مقامات محلی، به میناب میرود. در برگشت از میناب، از بندر عباس به لنگه و سپس به بوشهر رفته و از آن جا راهی ایستگاه کاری خود در جاسک میگردد. در آخرین مرحله ی سفر اکتشافی فلویر، وی در ابتدا از جاسک به انگهران، مرکز بشکرد سفر میکند و سپس از سردشت، شهر باوک، جگدان، درپهن و سندرک قبل از رسیدن به کرمان دیدن مینماید. فلویر در جای جای کتاب، مختصات جغرافیایی، از قبیل طول و عرض و غیره را با دقت ذکر نموده است. ۴. از دیگر مطالب قابل توجه کتاب، اشاره به شیوه ی زندگی و به ویژه سلسله مراتب خان و رعیتی است. برده داری، پدیده ی رایجی بوده که فلویر بارها به آن اشاره میکند. وی، از مکتب خانههایی میگوید (به خصوص در روستای بینت) که گلستان و حافظ در آنها تدریس میگشته است. دقت وی در ثبت مختصات جغرافیایی، ساعت و روز ورود و خروج از مکانها، اشتیاق و علاقه وی را به سفر و اکتشاف نشان میدهد. فلویر، در مسیر حرکت خود از جاسک به انگهران، به باغها و زمینهای کشاورزی برمی خورد که در آن جا حتی برنج نیز میکاشتند. وی حتی به بیان مرغوبیت کالاها نیز پرداخته است. در بخشی، میگوید: بهترین نوع باروت اسلحه، باروت ساخته میناب و بشکرد میباشد. باروتهای بلوچی و بندر عباسی را به جهت اینکه از بمبئی وارد میشده، مناسب ندانسته است. در جایی از بشکرد، به خانی برمی خورد که ریشه ی خود را هندوستانی میداند و زبان هندی را نیز بلد بوده است. فلویر، برای رسیدن به انگهران مجبور میشود بخش زیادی از راه را پیاده طی کند. هریسون که در سالهای ۱۹۳۳- ۱۹۳۲ م، از جاسک به گرهون میرود، یافتههای فلویر را تایید مینماید. ۴ - ساختار کتابکتاب با دو مقدمه (یکی از بن دغار و دیگری از جولید سمید) آغاز و مطالب در هشت جزء، ارائه گردیده است. ۵ - گزارش محتوا۱. مؤلف، در مقدمه خود، به بیان انگیزه تالیف پرداخته و در ادامه، به موقعیت جغرافیایی، تاریخی و سیاسی سواحل عمان اشاره کرده و مقدمه جولید سمید، به بیان نکاتی پیرامون سفر کاپیتان فلویر، اختصاص یافته است. مطالب کتاب، با معرفی سرهنگ گولد، یکی از افسران ارشد دولت انگلیس که در مستعمرات انگلستان در هند، خدمت میکرد، آغاز گردیده است. وی، در آن زمان، ریاست کمیته امور مشترک مرزی و روابط خارجه با ایران را بر عهده داشت که یکی از وظایف وی، نظارت بر چگونگی تقسیم مناطق قبایل بلوچ بین دو کشور بود. در واقع گولد، هم سفر فلویر بوده و سفر وی را پوشش داده است. ۲. فلویر، شرح مسافرت خود را که در ژانویه ۱۸۷۶ م شروع شده است، از توصیف و شرح منطقه جاسک و مسقط ، در سواحل خلیج عمان ، آغاز نموده و ماجرای دیدار و ملاقات خود با امیر علی و امیر عبد النبی، از حاکمان آن دیار را در جزء اول کتاب خویش، به خوبی توضیح داده است. [۱]
رحلة الكابتن فلوير، ص۱۹.
۳. وی، در جزء دوم، مدارس دینی را که در طول مسافرت خود با آنها برخورد کرده، شرح داده است. [۲]
رحلة الكابتن فلوير، ص۴۷.
۴. در جزء سوم، منطقه «بمبور» و مناطقی را که قبایل فارسی بلوچ در آنها ساکن بودهاند، توصیف نموده است. ۵. در جزء چهارم، به بازگشت وی به جاسک اشاره شده است. ۶. در جزء پنجم، شرح مسافرت او به جزیره «هنگام» که تحت حاکمیت قبیله «بنی یاس» بودهاند و نیز سفر به جزیره قشم و میناب ، آمده است. ۷. در جزء ششم، سفر به بشاگرد و ملاقات با «ابراهیم خمیس» تشریح شده است. بشکردی (یا بشاکردی) نامی عام برای گویشهایی است که در جنوب شرقی ایران از بندر عباس به سوی مشرق ، به آنها سخن گفته میشود و حد فاصل میان گویهای فارس و لارستان از سویی و زبان بلوچی از سوی دیگرند، اما تا کنون پژوهش فراگیر و عمیقی در باره این گویشها انجام نگرفته و جالب این جاست که فلویر، نخستین سیاحی است که در سفر خود از بشاگرد دیدن کرده و واژهها و جملههایی از گویشهای بشاگردی یا بشکردی نقل کرده است. ۸. در جزء هفتم، جریان ملاقات فلویر با «رییس علی»، «امیر یوسف» و «سیف الله» توضیح داده شده و در آخرین جزء، قلعه «انغوران» توصیف گردیده است. ۶ - وضعیت کتابفهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، برخی از کلمات و عبارات متن، توضیح داده شده است. در پایان کتاب، ضمائمی نیز ملحق شده است. در یکی از این ضمائم ((، عباراتی کوتاه را از زبان بلوچی ، پشتو ، زبان عربی ، زبان انگلیسی ، زبان فارسی و برای نخستین بار بشکردی، ارائه میدهد. ۷ - پانویس
۸ - منبعنرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |