عمان

از دانشنامه‌ی اسلامی


عمان در جهان

کشور عمان، سلطان‌نشینى مستقل در گوشه جنوب شرقى شبه‌جزیره عربستان است. پایتخت‌ و بندر عمده‌اش شهر «مسقط» بر کنار دریاى عمان و دریاى عرب واقع است. رأس المسندم در داخل سواحل متصالح (شیخ‌نشین ها) نیز جزء عمان است. عمان از طرف شمال به ربع الخالى محدود مى‌شود. دو شهر قدیمى آن صحار و صور بازارهاى محلى و بندرگاه کشتیرانى به سوى هند، یمن، زنگبار و سواحل خلیج فارس است. عمان از لحاظ محصولات کشاورزى و منابع معدنى ثروتمند است. صادراتش خرما، لیمو، انار و ماهى خشک است. در آنجا پرورش شتر نیز رایج است. بیشتر مردم آن پیرو مذهب اباضیه هستند.

تاریخ عمان

در عمان شهرهاى باستانى مانند صحار، نزوه و دبا از آغاز روزگار اسلام معروف بوده است. صحار پایتخت قدیم عمان یکى از بازارهاى دوران جاهلیت بوده است.

در سال هشتم هجرت، پیامبر صلی الله علیه و آله عمرو بن عاص را نزد جیفر و عیاذ (دو برادر) فرزندان جلندى ازدى به عمان فرستاد تا صدقات و زکات آنجا را از توانگران گرفته و به تنگدستان دهد و از مجوس (زرتشتیان) هم جزیه (گزیت) بگیرد؛ گفته شده که این کار در سال هفتم هجرت بوده است.

به نوشته اصطخرى، ... بر کرانه دریاى پارس هیچ شهرى آبادانتر و توانگرتر از صحار نیست، در این ولایت شهرهاى بسیار است و گویند که اعمال آن سیصد فرسنگ باشد. در آنجا قومى از خوارج اند که ایشان را شراة خوانند... [به روزگار] معتضد، میان ایشان و قومى از بنى سامة بن لوى جنگ افتاد. مردى از ایشان به نام محمد بن قاسم‌ سامى به نزد معتضد آمد و از وى مدد خواست. معتضد مردى را به نام ابوثور با وى راهى عمان کرد، او عمان را فتح کرد و خطبه به نام معتضد عباسى خواند. قوم شراة به ناحیتى که آن را نزوه خوانند مسکن گزیدند.

والیان قرمطى از سال ۳۱۷ تا ۳۷۵ هجرى قمرى به عمان آمد و شد داشتند... و مردم نزوه که خوارج بودند، حکومت را بدست گرفتند و قرامطه و رافضیان را قتل‌عام کردند.

وضعیت جغرافیایی

سرزمین عمان از منطقه کوهستانى و دشت هاى کرانه‌اى تشکیل شده و منطقه کوهستانى آن از سنگهاى آتشفشانى است. در لابلاى کوههاى عمان درّه‌هایى است که بیشتر آنها خشک و بدون آب است و راه مواصلاتى میانه کرانه و زمین هاى داخلى از این درّه‌ها مى‌گذرد. هواى عمان گرم و استوایى است. ایرانیان قدیم عمان را «مزون» مى‌نامیدند.

به نوشته صاحب حدود العالم «عمان شهرى است عظیم بر کران دریا و اندر وى بازرگانان بسیارند و بارکده همه جهان است و هیچ شهرى نیست اندر جهان که اندر وى بازرگانان توانگرتر از آنجا بود و همه جهازهاى (کشتی هاى) مشرق و مغرب و جنوب و شمال بدین شهر افتد و از اینجا به جای ها ببرند».

مقدسى، عمان را یکى از چهار خوره (ناحیه) بزرگ جزیرة العرب نام مى‌برد و مى‌نویسد: هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ است. قصبه آن (مرکز آن) صحار و شهرهایش: نزوه، سرّ، ضنک، حفیت، دبا، سلوت، جلّفار و... است. تمام [این سرزمین‌] نخلستان و باغ است، آب مشروب ایشان از چاههاست که با گاو بیرون مى‌کشند و بیشتر [عمان‌] کوهستانى است. مهره به عمان متصل است و در شمال آن قرار دارد.

عمان سرزمینى مستقل، پرجمعیت با درختان نخل و میوه‌هاى گرمسیرى بسیار چون موز، انار، انجیر و انگور است. دو شهر صور و قلهات از شهرهاى عمان بر ساحل دریاى نمک فارس واقع است. این دو شهر کوچک ولى آبادند. آب آشامیدنى مردم عمان از چاهها تأمین مى‌شود. مردم آنجا ماهى و مروارید صید مى‌کنند.

یاقوت حموی، عمان را خوره‌اى عربى بر ساحل دریاى یمن و هند و در اقلیم اول و در مشرق هجر «هگر قدیم» مى‌داند. او مى‌نویسد: عمان شهرها، نخلستان ها و زراعت فراوان دارد. گرماى آن ضرب المثل است.

ابوالفداء مى‌نویسد: عمان شهر بزرگى است و لنگرگاهى دارد که کشتی هاى سند و هند و چین و زنگبار بدانها درآیند و قصبه آن، صحار، برکنار دریاى پارس است و شهرى بزرگتر از آن نیست. به نوشته حمدالله، عمان بزرگترین شهر (جنوب شرقى) عربستان است و دریاى عمان بدان منسوب است.

«صحار» شهر و بندرى است در ساحل دریاى عمان. ابن خرداذبه مى‌نویسد: عمان همان صحار و دبا است. بر کرانه دریاى پارس هیچ شهرى آبادانتر و توانگرتر از صحار نیست. به نوشته همدانى، صحار بزرگترین خوره (ناحیه) سرزمین عمان است. در قرن چهارم هجرى قمرى شهرى مهمتر و آبادتر از صحار، قصبه عمان بر کرانه دریاى چین، نبوده است. این شهر پرجمعیت گردشگاهها و ثروت بسیار داشته و میوه‌خیز و پربرکت و ثروتمندتر از زبید و صنعاء بوده است. بازارهایش شگفت‌انگیز، خانه‌هایش از آجر و چوب ساج... و جامع آن با گلدسته‌هاى زیبا و بلند در کنار دریا و در انتهاى بازارها قرار داشته است، چاههاى آبش شیرین و کاریزى گوارا داشته و مردم در این شهر از هر جهت در رفاه بوده‌اند.

[شهر] درگاه چین و انبار مشرق‌زمین و عراق و پناهگاه یمن محسوب مى‌شده است. بیشتر مردمش ایرانى بوده‌اند... محراب مسجد جامع آن چنان ستاره‌کوبى شده که از هر جهت بچرخى [و بدان نگاه کنى‌] رنگ‌ به ‌رنگ مى‌شود به طورى که از یک طرف زرد و از طرف دیگر سبز و از سویى دیگر سرخ رنگ دیده مى‌شود. هر ساله بازرگانان بسیارى از سرزمین هاى دیگر به آنجا آمد و رفت مى‌کنند و تمام کالاهاى یمن به آنجا آورده مى‌شود. بناهاى شهر همه از آجر و ساج ساخته شده و در آن نواحى، شهرى همانند آن از نظر (خوش‌ساختى) بنا نبوده است. در اوایل قرن دهم هجرى قمرى پرتغالی ها صحار [و عمان‌] را تصرف کردند؛ بعدها ناصر بن مرشد یعربى، امام عمان، بر صحار دست یافت.

نزوه، در دامنه کوه اخضر از شهرهاى قدیم عمان و در ۱۵۰ کیلومترى جنوب‌ غربى مسقط (در دامنه‌هاى جنوبى سلسله جبال عمان) واقع است. اصطخرى مى‌نویسد: قوم شراة (از خوارج) به نزوه رفتند و هنوز آنجایند. در آخر قرن چهارم هجرى نزوه شهرى بزرگ در مرز کوهستان بود. ساختمانهایش از گل و مسجد جامع آن در میان بازار بود. آب آشامیدنى مردم آن از چاه تأمین مى‌شد. دور شهر را نخلستان فراگرفته بود. یاقوت مى‌نویسد: نزوه در ساحل دریا نیست بلکه کوهى است در عمان و در آن آبادی هاى بزرگ بیشمارى است که تمام آنها را نزوه خوانند... مردم آن عرب و از خوارجند. در آنجا نوعى پارچه مخلوط با حریر (ابریشم) مى‌بافند که در دیگر سرزمین هاى عرب بافته نمى‌شود.

مسقط، شهر و پایتخت و بندر مهم سلطان‌نشین عمان است که در کنار دریاى عمان و جنوب کوههاى اخضر قرار دارد. بامهاى خانه‌هاى مسقط جز بناهاى سلطنتى (کاخ ها)، همه مرتفع و مسطحند. کاخ حکومتى آن یادگار استیلاى پرتغالیان است و در وسط شهر قرار دارد. ابن رسته نخستین جغرافیادانى است که از مسقط نام برده است.

در اواخر قرن چهارم هجرى، مسقط بندرى بوده که کشتی هاى یمن را پذیرا مى‌شده و جایى زیبا و پرمیوه بوده است. به نوشته یاقوت، مسقط شهرى ساحلى بوده که در پایان مرزهاى عمان و در جانب یمن قرار داشته است. هم‌اکنون مسقط بزرگترین بندر در ساحل خلیج فارس است. ساکنان آن، بیشتر هندى و بلوچ و سیاهپوست هستند. این شهر بدان سبب که بندرگاه خوبى است و مشرف بر مدخل خلیج فارس است مرکز اصلى صادرات و واردات عمان مى‌باشد.

پانویس

  1. المفصل فى تاریخ العرب...؛ ج۱، ص۱۷۷ و ۱۷۸.
  2. کامل؛ ج۱، ص۳۲۸.
  3. مسالک و ممالک؛ ص ۲۷.
  4. تاریخ ابن خلدون؛ ج۳، ص۱۳۱.
  5. ایرانشهر بر مبناى جغرافیاى موسى خورنى؛ ص ۹۵.
  6. حدود العالم؛ ص ۱۶۹.
  7. احسن التقاسیم؛ بخش ۱، ص ۱۰۲، ۱۰۴، ۱۳۲ و ۱۳۳.
  8. نزهة المشتاق؛ ج۱، ص۱۵۵.
  9. معجم البلدان؛ ج۳، ص۷۱۷.
  10. تقویم البلدان؛ ص ۹۹.
  11. نزهة القلوب؛ ص ۲۶۳.
  12. المسالک والممالک؛ ص ۶۰.
  13. مسالک و ممالک؛ ص ۲۷.
  14. صفة جزیرة العرب؛ ص ۲۳۷.
  15. احسن التقاسیم؛ بخش ۱، ص ۱۳۱ و ۱۳۲.
  16. نزهة المشتاق؛ ج۱، ص۱۵۶.
  17. معجم البلدان؛ ج۳، ص۳۶۹.
  18. تاریخ مسقط و عمان، بحرین، قطر و روابط آنها با ایران؛ ص ۳۳۰-۳۳۱ و ۳۶۴.
  19. مسالک و ممالک؛ ص ۲۷.
  20. احسن التقاسیم؛ بخش ۱، ص ۱۳۲.
  21. معجم البلدان؛ ج۴، ص۷۷۶.
  22. الاعلاق النفیسه؛ ص ۹۹.
  23. احسن التقاسیم؛ بخش ۱، ص ۱۳۲.
  24. معجم البلدان؛ ج۴، ص۵۱۹.
  25. جغرافیة شبه جزیرة العرب؛ ص ۳۷۳.

منابع

  • حسین قره چانلو، جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، سمت، تهران، ۱۳۸۰، ج‌۱، ص ۲۲۷ تا ۲۳۰.
کشورهای اسلامی
آسیا * ایران * ترکیه * سوریه * عراق * عربستان * فلسطین * یمن * آذربایجان * اردن * ازبکستان * افغانستان * امارات متحده عربی * بحرین * برونئی * بنگلادش * تاجیکستان * عمان * قرقیزستان * قطر * لبنان * مالزی * پاکستان * کویت * مالدیو * قزاقستان * ترکمنستان
آفریقا * تونس * اتیوپی * الجزایر * تانزانیا * ساحل عاج * سنگال * سودان * سومالی * لیبی * مالی * مصر * موریتانی * موزامبیک * نیجر * نیجریه * چاد * کامرون * گابن * گامبیا * گینه * سیرالئون * کومور * جیبوتی * بورکینافاسو * گینه بیسائو * کنگو * جمهوری غنا * جمهوری عربی صحرا * توگو
سایر قاره ها * آلبانی (اروپا) * بوسنی هرزه گوین (اروپا) *سورینام (آمریکا)