تفسیر رواییتفسیر بر اساس روایات منقول را تفسیر روایی گویند. حدیث و تفسیر قرآن پیوندی دیرین دارند. اولین نوع تفسیر ، تفسیر مأثور بوده است و راویان و محدثان نخستین کسانی بودند که به نقل احادیثی در تفسیر قرآن پرداختند، بدین ترتیب، شکلگیری علم تفسیر با تاریخ تدوین حدیث پیوند یافته است. [۱]
امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
فهرست مندرجات۲ - اصلیترین طریق درک معارف ۳ - نخستین مفسر قرآن ۴ - میزان تفسیر آیات توسط پیامبر ۵ - مفسران بعد از پیامبر ۶ - کتب مشتمل بر احادیث تفسیری ۷ - سنت مسلمانان در تفسیر قرآن ۸ - تفسیر عقلی و نقلی ۹ - احادیث تفسیری در تفاسیر عرفانی ۱۰ - احادیث تفسیری در تفاسیر فقهی ۱۱ - احادیث تفسیری در دوران معاصر ۱۲ - نظرات طباطبایی در تفسیر ۱۲.۱ - ادله صحت تفسیر عقلی ۱۲.۱.۱ - تبیان بودن قرآن ۱۲.۱.۲ - معجزه بودن قرآن ۱۲.۲ - موارد اختصاصی تفسیر نقلی ۱۲.۳ - علت ورود احادیث تفسیری ۱۳ - موارد ورود احادیث تفسیری ۱۳.۱ - فضا و سبب نزول آیه ۱۳.۲ - بیان تفسیری خاص از آیه ۱۳.۳ - بیان واژگان قرآن ۱۳.۴ - تبیین آیاتالاحکام ۱۳.۵ - تبیین قصص قرآن ۱۳.۶ - جزئیات مربوط به معاد ۱۳.۷ - تخصیص یا تقیید آیات ۱۳.۸ - تمییز آیات ناسخ و منسوخ ۱۳.۹ - بیان مصادیق آیات حکمی ۱۳.۱۰ - تفسیر باطن قرآن ۱۳.۱۱ - بیان تأویل قرآن ۱۳.۱۲ - تبیین قرآن ۱۳.۱۳ - چگونگی استفاده از آیات ۱۴ - معتقدین کاربرد حدیث در تفسیر ۱۵ - عناوین مرتبط ۱۶ - فهرست منابع ۱۷ - پانویس ۱۸ - منابع ۱ - تفسیر روایی از منظر فریقینتفسیر روایی، ماثور یا نقلی، تفسیر قرآن بر اساس احادیث و روایات حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه معصوم علیهالسّلام (از نظر شیعه) است. اهل سنت؛ صحابه و تابعین را از مصادر تفسیر دانسته، به روایات منقول از آنان به دلیل صحابی و تابعی بودن اطمینان و از آنها در تفسیر قرآن استفاده میکنند؛ در حالی که شیعه فقط به روایاتی اعتماد دارد که از معصوم باشد، و اقوال صحابه را به صرف صحابی بودن نمیپذیرد. ۲ - اصلیترین طریق درک معارفاین شیوه تفسیر را میتوان اصلیترین شکل تفسیر و ریشه دارترین طریق درک معانی و معارف آیات قرآن شمرد. بررسی تاریخ تفسیر قرآن نشان میدهد این شیوه پس از مدتی جای خود را به روش "تفسیر عقلی" یا "تفسیر به رای" داد؛ ولی طولی نکشید که به سبب تندرویها در تفسیر به رای بار دیگر مزیت "تفسیر نقلی" آشکار شد و جانی تازه گرفت. ۳ - نخستین مفسر قرآنپیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نخستین مفسِر قرآن محسوب میشود. ۴ - میزان تفسیر آیات توسط پیامبرقرآن وظیفه پیامبر را تبیین آیات اعلام کرده و آن حضرت با سخنان و اعمال خود، بسیاری از آیات قرآن را تبیین کرده است، اما در اینکه چه مقدار از آیات قرآن را برای صحابه شرح داده است، اختلاف وجود دارد. [۵]
ابن تیمیه، مقدمة فی اصولالتفسیر، ج۱، ص۹، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بیتا).
[۶]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علومالقرآن، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
ظاهرآ آنچه امروزه از پیامبر در تفسیر قرآن در اختیار است، مطالبی پراکنده است که کل قرآن را شامل نمیشود. سیوطی در الاتقان فی علومالقرآن [۷]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور، ج۴، ص۲۴۵ـ۲۹۸، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
عمده احادیث تفسیری پیامبر اکرم ــ به جز روایات اسباب نزول ــ را گردآورده است.۵ - مفسران بعد از پیامبرپس از پیامبر، صحابه و تابعین (به اعتقاد اهلسنت ) و اهل بیت علیهمالسلام (در نظر شیعیان)، وظیفه تبیین آیات الهی را برای مردم برعهده داشتهاند که همه این مطالب، در قالب احادیث ، در جوامع حدیثی اهلسنت و شیعه گردآمده است. ۶ - کتب مشتمل بر احادیث تفسیریدر کتابهایی نیز احادیث تفسیری گردآمده، که از آن جمله است: تفسیر علی بن ابراهیم قمی ، تفسیر عیاشی و تفسیر فرات کوفی از شیعه، و تفسیر ابن عباس و تفسیر طبری از اهلسنّت. کتاب اخیر کاملترین مجموعه از احادیث پیامبر و اظهارات دیگران است که بیاستثنا با آیه یا عبارتی از قرآن مرتبط است. ۷ - سنت مسلمانان در تفسیر قرآنظاهراً عالمان مسلمان از دیرباز از اظهارنظر درباره قرآن خودداری میکردند و در اینباره به احادیثی که در آنها از تفسیر قرآن بدون علم و مبتنی بر رأی نهی شده است، استناد میجستند و کسانی را که رأی خود را در تفسیر به کار میبردند، خطاکار میدانستند. بدین سبب تقابلی اصطلاحی پدیدار شد که در آن تفسیر به رأی در برابر تفسیر به مأثور (یعنی گفتههای پیامبر و صحابه و تابعین و در میان شیعه پیامبر اهلبیت ) قرار گرفت. هرچند به مرور زمان تفسیر قرآن از انحصار تفسیر مأثور خارج شد و تفسیر معتبر ، تفسیری دانسته شد که مفسر شروط لازم برای تفسیر قرآن را داشته باشد. ۸ - تفسیر عقلی و نقلیبا پیدایش گرایشهای مختلف تفسیری، جنبه عقلیِ تفسیر بر وجه نقلی و حدیثی آن غلبه یافت، هر چند همچنان احادیثی در آنها دیده میشد. [۸]
امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
مثلاً طوسی در تفسیر تبیان ، که گرایش فقهی ـ کلامی دارد، احادیث فراوانی از پیامبر اکرم و ائمه علیهمالسلام آورده است، گرچه به اعتقاد او فهم همه آیات قرآن متوقف بر حدیث نیست. بهعلاوه، طوسی همه احادیث تفسیری را نپذیرفته، بلکه موضعی نقادانه نسبت به احادیث اتخاذ کرده و به نقد متنی و سندی آنها پرداخته است. [۱۰]
کاصد یاسر زیدی، منهجالشیخ ابیجعفر الطوسی فی تفسیرالقرآنالکریم: دراسة لغویة نحویة بلاغیة، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۱۲، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
نمونه دیگر تفسیر ، کشاف زمخشری است که بهرغم گرایش کلامی ـ بلاغیاش، در شأن نزولها و تفسیر واژگان و بررسی اقوال ، به احادیث نبوی و همچنین اقوال صحابه و تابعان نیز استناد جسته است. [۱۱]
محمدعلی مهدویراد، «پژوهشی در تفسیر الکشّاف: الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، ج۱، ص۶۶، تنها تفسیر موجود معتزلی»، در مجموعه مقالههای کنفرانس بینالمللی جاراللّه زمخشری، ۱۹ـ ۱۸ دی ماه ۱۳۸۲، عشقآباد: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ش.
در شیوه تفسیری امام خمینی روایات و احادیث اهلبیت (علیهمالسّلام) نقش بسزایی دارد، حتی در گرایش و رویکرد عرفانی ایشان نیز روایات ماثور، از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. امام خمینی از سویی، اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بهعنوان مفسران حقیقی قرآن کریم میداند و تصریح دارند که اهلبیت (علیهمالسّلام) تمامی اسرار آیات، ظواهر و بواطن آن را درک میکنند از سوی دیگر ایشان در برابر اخباریان که حجیت ظواهر قرآن را با تمسک به برخی از روایات، انکار میکنند، موضع قاطعی گرفته و این دسته از اخبار و روایات را برای اثبات دیدگاه آنان نادرست میداند و برخی از روایات ساختگی و برخی دیگر قابل تاویل میداند. از منظر امام خمینی، روایات و اخبار ائمه (علیهمالسّلام) تنها در باب احکام شرعی و فقهی حجیت و اعتبار دارد، اما در باب معارف و اعتقادات، دارای حجیت نیستند. ملاک و مبنای ایناندیشه آن است که احکام فقهی و شرعی، تعبدی است و چون راهی برای فهم آنها جز اخبار و روایات اهلبیت (علیهمالسّلام) نیست باید آنها را تعبداً پذیرفت. اما معارف و اعتقادات، جای تعقل واندیشیدن است و نمیتوان تعبداً به مفاد آن گردن نهاد و به آنها ملتزم شد، از این ایشان درباره تفسیر به رای نیز معتقدند که قلمرو روایات نهیکننده از تفسیر به رای، منحصر در آیات الاحکام است نه آیات معارف و اصول اعتقادی، بنابراین در آیات فقهی، باید روایات را بهعنوان منبع استنباط احکام پذیرفت و بر طبق آنها عمل کرد، اما آیات معارف و اصول اعتقاد مختص عقل و براهین عقلی است. امام خمینی از جمله معیارهای ارزیابی و سنجش صحتوسقم روایات را انطباق یا عدم انطباق محتوای آنها با قرآن کریم دانسته، با این مقیاس، روایات معارض و مباین با ظواهر و نصوص قرآن را مردود شمرده است. ایشان در ذیل روایتی که راه گریز از ربا و حرمت آن را میآموزد، باتوجهبه مفاد آیات قرآنی، روایات یاد شده را مردود میشمارد. [۱۷]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۷۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۹ - احادیث تفسیری در تفاسیر عرفانیاحادیث تفسیری در تفاسیر عرفانی نیز به کار رفتهاند. مثلاً در تفسیر کشفالاسرار میبدی احادیث جایگاه ویژهای دارند. میبدی در تفسیر خود بیش از توجه به مباحث عقلانی، به ظواهر آیات و احادیث و اقوال صحابه پایبند است. [۱۸]
محسن قاسمپور، پژوهشی در جریانشناسی تفسیر عرفانی بانگاهی به پنج تفسیر مهم عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم، ج۱، ص۲۷۰ـ ۲۷۱، (تهران ۱۳۸۱ش).
۱۰ - احادیث تفسیری در تفاسیر فقهیاحادیث تفسیری در تفاسیر با گرایش فقهی، نظیر احکامالقرآن قرطبی ، نیز دیده میشود. [۱۹]
قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فیالتفسیر، ج۱، ص۳۹۵ـ ۴۰۹، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۱ - احادیث تفسیری در دوران معاصردر دوران معاصر ، با اینکه بر عقلگرایی در تفاسیر تأکید شده و سختگیری بیشتری در پذیرش احادیث صورت گرفته است، ولی احادیث تفسیری یکسره نفی نشدهاند، چنانکه محمد عبده احادیثی را که از نظر متن و سند دلیلی بر صحت آنها وجود دارد، پذیرفته است. [۲۰]
عبداللّه محمود شحاته، منهجالامام محمد عبده فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴ـ ۱۶۵، (قاهره ۱۹۶۳).
۱۲ - نظرات طباطبایی در تفسیر۱۲.۱ - ادله صحت تفسیر عقلیطباطبائی نیز در رد سخن کسانی که معتقدند در تفسیر قرآن صرفاً باید بر اقوال صحابه و تابعان یا روایات ائمه علیهمالسلام بسنده کرد، ادلهای اقامه کردهاند: ۱۲.۱.۱ - تبیان بودن قرآنایشان با استناد به آیه ۸۹ سوره نحل میگوید فهم معانی قرآن به هیچکس و هیچ چیز وابسته نیست، چرا که قرآن تبیان همه چیز است و طبیعی است که مبین خود نیز باشد. ۱۲.۱.۲ - معجزه بودن قرآنبهعلاوه، احادیثِ عرض حدیث بر قرآن و تحدی قرآن ، به عنوان معجزه نبوی ، مؤید استقلال قرآن در فهم و تفسیر است. [۲۴]
محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۷ـ۲۹، (تهران) ۱۳۶۱ش.
۱۲.۲ - موارد اختصاصی تفسیر نقلیالبته همو بر آن است که بیان مواردی چون تفاصیل احکام شریعت و جزئیات قصص و مباحث راجع به معاد ، که از ظواهر آیات قرآن به دست نمیآید، تنها برعهده پیامبر اکرم و اهلبیت علیهمالسلام است. [۲۶]
محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (تهران) ۱۳۶۱ش.
۱۲.۳ - علت ورود احادیث تفسیریهمچنین درباره احادیثی که در توضیح و بیان آیات قرآن از پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام رسیده، طباطبائی معتقد است که شأن آنها بیان دستنیافتنیهای قرآن نیست (زیرا ظواهر قرآن دستیافتنی است)، بلکه در مقام تعلیم شیوه درست بهرهگیری و تفسیر قرآن صادر شدهاند، چنانکه در بسیاری از احادیث تفسیری برای تبیین آیهای از قرآن، به آیهای دیگر استدلال و استشهاد شده است. به همین سبب او [۳۰]
محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۸۰، (تهران) ۱۳۶۱ش.
تأکید میکند که راه صحیح تفسیر و دستیابی بطون معنایی قرآن صرفاً با ممارست در احادیث پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام و آشنایی با روش تفسیری ایشان حاصل خواهد شد. [۳۱]
شادی نفیسی، علامه طباطبایی و حدیث: روششناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۷، تهران ۱۳۸۴ش.
۱۳ - موارد ورود احادیث تفسیریدر ذیل، با ذکر مثالهایی از احادیث تفسیری ــو نیز اقوال منقول از صحابه و تابعین ــ زوایای گوناگونی که در بیان و تفسیر آیات مورد توجه قرار گرفته، فهرست شدهاند: ۱۳.۱ - فضا و سبب نزول آیهدر پارهای احادیث، فضا و سبب نزول آیه یا آیات بیان شده است. این احادیث غالبآ به عبارت «فَنَزَلَتْ» یا «فَأَنْزَلَ اللّه» ختم میشوند. [۳۲]
ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره ضحی، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
هرچند که برخی معتقدند پارهای از این احادیث بیانکننده موقعیت نزول آیه نیستند، بلکه صرفاً تطبیقی هستند که صحابه با شرایط خود داده و مصداقی برای آیه ذکر کردهاند. [۳۴]
ابن تیمیه، مقدمة فی اصولالتفسیر، ج۱، ص۱۶، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بیتا).
۱۳.۲ - بیان تفسیری خاص از آیهگاهی پیامبر متناسب با اوضاع و واقعه پیش آمده، آیهای از قرآن را میخواند و آن را بر موضوع پیشآمده تطبیق میداد که در واقع بیان تفسیری خاص از آیه و مصداقی مشخص برای آن است. [۳۷]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل ابراهیم: ۲۷، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۳۸]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل اسراء: ۸۱، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
چنین مواردی معمولاً با تعبیر «الآیةُ نَزَلَتْ فی کَذا» آمده [۴۱]
محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و گاهی نیز حکایتی نقل شده و در ادامه تعبیر «فَتَلا» یا «فَقَرأ» آمده است. [۴۲]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۹۷، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۴۴]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل اسباب نزول، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۳ - بیان واژگان قرآندر مواردی احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام معنای واژگان قرآن را تبیین میکنند. [۴۵]
ج ۵، کتاب تفسیر القرآن، ذیل بقره: ۵۷،، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
گاهی نیز این توضیحات از صحابه و تابعین، بدون استناد به پیامبر، نقل شده است. [۵۰]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۵۷، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۵۲]
ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره کوثر، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۵۴]
ذیل مریم: ۵۹، طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
۱۳.۴ - تبیین آیاتالاحکامبسیاری از آیات قرآن ، خصوصآ آیات احکام ، معنایی مجمل دارند که تبیین و تفصیل آنها به سنت واگذار شده است. ۱۳.۵ - تبیین قصص قرآنهمچنین آیات راجع به قصص نیز مجملاند و جزئیات آنها در احادیث بهتفصیل بیان شده است. داستانهایی که در احادیث در شرح آیات قصص قرآن ، درباره انبیای پیشین و شخصیتهای بنی اسرائیل وارد شده، گونه ادبی خاصی را شکل داده که به قصصالانبیاء مشهور است. [۵۷]
ذیل انبیاء: ۷۸، طبری، جامع طبری.
[۵۹]
عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۸۰ـ۸۱، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
گرچه بسیاری از این قصص در زمره اسرائیلیات بوده و در صحت و اعتبار آنها تردید شده است. [۶۱]
ذیل بقره: ۱۰۲، طبری، جامع طبری.
[۶۲]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور، ذیل بقره: ۱۰۲، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۱۳.۶ - جزئیات مربوط به معادجزئیات مباحث مربوط به معاد و قیامت نیز از موضوعاتی است که نیازمند به حدیث است. [۶۵]
مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۰۵۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۶۶]
مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲۶۸ـ۲۲۶۹، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۷ - تخصیص یا تقیید آیاتگاه آیهای معنایی عام یا مطلق را افاده کرده، ولی در حدیث معنایی خاص یا مقید برای آن بیان شده است. [۶۷]
ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۸۲، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۸ - تمییز آیات ناسخ و منسوختمیز آیات ناسخ و منسوخ نیز از طریق مراجعه به احادیث ممکن است. [۷۱]
ذیل مجادله: ۱۲، طبری، جامع طبری.
[۷۲]
ذیل مجادله: ۱۲، طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
[۷۳]
ذیل مجادله: ۱۲، طبرسی، مجمع البیان.
۱۳.۹ - بیان مصادیق آیات حکمیآیات فراوانی در قرآن وجود دارد که بهطور کلی، حکمی را درباره موضوعی بیان میکند. احادیث تفسیری ، با مشخص کردن مصادیق آن، عملی ساختن آیه را تسهیل میکنند به نظر جوادی آملی ، [۷۹]
عبداللّه جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج۱، ص۱۶۸، قم ۱۳۸۳ش.
بسیاری از احادیثی که در تفاسیر مأثور شیعه (مانند نورالثقلین و البرهان) آمدهاند، تفسیر آیه نیستند بلکه تطبیق آیه بر برخی مصادیق و در موارد فراوانی تطبیق بر بارزترین مصداق آناند.به همین سبب، طباطبائی بسیاری از این احادیث را، از قبیل جَری و انطباق دانسته است. ۱۳.۱۰ - تفسیر باطن قرآنمعارف قرآن کریم به معانی ظاهری منحصر نیست و تنها راه دستیابی به این معانی پنهان، رجوع به راسخان در علم است. [۸۲]
محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، ج۱، ص۱۱، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بیتا).
این گروه از معانی را باطن قرآن نامیدهاند که تفسیر آنها در کلام اهلبیت علیهمالسلام آمده است. ۱۳.۱۱ - بیان تأویل قرآندر آیه ۷ سوره آلعمران تأکید شده است که تأویل آیات متشابه را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند و از سوی دیگر در پارهای احادیث ، راسخان در علم به پیامبر و ائمه علیهمالسلام تفسیر شده است؛ بنابراین، برای آگاهی از تأویل قرآن ، باید به احادیث اهلبیت مراجعه کرد. ۱۳.۱۲ - تبیین قرآنتبیین آیات قرآن تنها به معنای تفسیر نیست که صرفاً اقوال تفسیری معصومان را دربرگیرد، بلکه حقیقت آن است که تمامی اقوال و افعال و تقریرات معصومان مبین قرآن تلقی میشوند، حتی اگر به ظاهر ناظر به آیهای از قرآن نباشند، چنانکه درباره اخلاق پیامبر گفته شده است: «کان خُلقُهُ القرآن». [۹۴]
ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۹۱، بیروت: دارصادر، (بیتا).
دعاهای بر جایمانده از ایشان را نیز میتوان تبیین آیات قرآن درباره دعا دانست. ۱۳.۱۳ - چگونگی استفاده از آیاتچگونگی استفاده از آیات قرآن و روش فهم و درک آنها نیز از احادیث معصومان علیهمالسلام دریافت میشود، چنانکه در بسیاری از احادیث، مستند قرآنی احکام ذکر شده است تا فرد پرسشگر روش استنباط احکام از قرآن را بیاموزد. [۹۷]
محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۲۳۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بیتا).
۱۴ - معتقدین کاربرد حدیث در تفسیرمفسران معتقد به کاربرد حدیث در تفسیر قرآن برای اثبات صحت روش و مبانی تفسیری خود، ادلهای را اقامه کردهاند که به پارهای از آنها اشاره میشود: ۱. استدلال به روایاتی که در مذمت و تقبیح تفسیر به رای وارد شدهاند. ۲. عدم جواز اعتماد به ظن در تفسیر قرآن. طبق نظریه آنان تفسیری که پشتوانه روایی نداشته باشد، اجتهاد شخصی است و مبنایی جز ظن و گمان ندارد. ۳. معرفی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به عنوان مبین قرآن توسط خود قرآن: (وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم)؛ "و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی"؛ و این دلیلی است بر نیاز تفسیر به روایات. ۴. اختصاصی بودن خطابهای قرآن. و به همین جهت، تنها راه بیان و توضیح قرآن مخاطبان آن (پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و سایر معصومان علیهالسّلام ) هستند. ۵. ناتوانی عقل از تفسیر قرآن. در این باره به روایاتی استدلال کردهاند که راه فهم قرآن را منحصر در روایات دانسته، و عقل را در تفسیر قرآن ناتوان میشمرد؛ ۶. استدلال به حدیث ثقلین. به مقتضای حدیث ثقلین، تمسک به قرآن و کسب هدایت از آن جز از راه عترت و امامان معصوم علیهالسّلام ممکن نیست. [۱۰۱]
واعظ زاده خراسانی، محمد، ۱۳۰۴ -، مکاتب وروشهای تفسیری (خطی)، ص۴۴۰.
[۱۰۲]
عک، خالد عبد الرحمان، اصول التفسیروقواعده، ص(۱۰۷-۱۳۱).
[۱۰۳]
رومی، فهدبن عبدالرحمان، اصول التفسیرومناهجه، ص(۷۱-۷۸).
[۱۰۴]
معرفت، محمد هادی، ۱۳۰۹ -۱۳۸۵، صیانة القرآن من التحریف، ص۳۶.
[۱۰۵]
ذهبی، محمد حسین، -۱۹۷۷م، التفسیروالمفسرون، ج۱، ص۱۵۶.
[۱۰۶]
عمیدزنجانی، عباسعلی، ۱۳۱۶ -۱۳۹۰، مبانی وروشهای تفسیرقرآن، ص(۱۹۱-۲۰۷).
[۱۰۷]
جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، ص(۱۰۵-۱۰۶).
[۱۰۹]
کمالی دزفولی، علی، ۱۲۹۲ -، شناخت قرآن، ص(۳۲۵-۳۳۴).
[۱۱۰]
جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۲، ص۴۶۰.
۱۵ - عناوین مرتبطتفاسیر روایی؛ تفسیر ماثور. ۱۶ - فهرست منابع(۲) ابن بابویه، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش. (۳) ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۱۴. (۴) ابن بابویه، معانی الأخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. (۵) ابن تیمیه، مقدمة فی اصولالتفسیر، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بیتا). (۶) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا). (۷) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۸) عبداللّه جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، قم ۱۳۸۳ش. (۹) امین خولی، التفسیر: نشأته، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲. (۱۰) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۱) قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فیالتفسیر، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۲) کاصد یاسر زیدی، منهجالشیخ ابیجعفر الطوسی فی تفسیرالقرآنالکریم: دراسة لغویة نحویة بلاغیة، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴. (۱۳) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علومالقرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش. (۱۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدرالمنثور فیالتفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱. (۱۵) عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۶) محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، (تهران) ۱۳۶۱ش. (۱۷) محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴. (۱۸) طبرسی، مجمع البیان. (۱۹) طبری، جامع طبری. (۲۰) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۲۱) عبداللّه محمود شحاته، منهجالامام محمد عبده فی تفسیرالقرآن الکریم، (قاهره ۱۹۶۳). (۲۲) محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بیتا). (۲۳) محسن قاسمپور، پژوهشی در جریانشناسی تفسیر عرفانی بانگاهی به پنج تفسیر مهم عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم، (تهران ۱۳۸۱ش). (۲۴) کلینی، اصول کافی. (۲۵) مجلسی، بحارالانوار. (۲۶) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۲۷) محمدعلی مهدویراد، «پژوهشی در تفسیر الکشّاف: الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، تنها تفسیر موجود معتزلی»، در مجموعه مقالههای کنفرانس بینالمللی جاراللّه زمخشری، ۱۹ـ ۱۸ دی ماه ۱۳۸۲، عشقآباد: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ش. (۲۸) شادی نفیسی، علامه طباطبایی و حدیث: روششناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان، تهران ۱۳۸۴ش؛ ۱۷ - پانویس
۱۸ - منابع• دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حدیث و تفسیر»، شماره۵۸۷۳. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تفسیر روایی». ردههای این صفحه : دیدگاه های تفسیری امام خمینی
|