بهتاننسبت دروغین و ناروا به کسی دادن را بهتان گویند. بهتان، واژه ای قرآنی و حدیثی با مفهوم اخلاقی می باشد. از این عنوان در باب های اجتهاد و تقلید، صلات، صوم، تجارت، قضاء، شهادات، حدود و تعزیرات به مناسبت سخن رفته است. فهرست مندرجات۱.۱ - ریشه نامگذاری بهتان ۲ - بهتان در قرآن ۲.۱ - رابطه ایذاء و بهتان ۲.۲ - مصادیق قرآنی بهتان ۲.۳ - رابطه کذب و بهتان ۳ - بهتان در روایات ۳.۱ - رابطه غیبت و بهتان ۳.۲ - بزرگی گناه بهتان ۴ - احکام فقهی بهتان ۵ - آثار بهتان ۵.۱ - ثبوت حد ۵.۲ - ثبوت تعزیر ۵.۳ - بطلان روزه ۶ - فهرستمنابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - ریشه بهتاناین واژه از ماده « بهت » به معنای متحیّر ساختن و شدن، عاجز و ناتوان شدن، و در لغت به معانیِ کذب ، دروغ بستن و افترا زدن است. [۱]
ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «بهت»، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴.
[۲]
سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشّوارد، ذیل واژه «بهت»، قم ۱۴۰۳.
[۳]
فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه «بهت»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «بهت»، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت.
[۵]
ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «بهت»، یا، دائرة المعارف لغات قرآن مجید، تهران ۱۳۹۸.
[۶]
ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «بهت»، قم ۱۳۶۳ ش.
[۷]
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه «بهت»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۹.
[۸]
محمد باقر محقق، دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، ذیل واژه «بهت»، ج ۱، تهران.
بهتان در اصطلاح قرآن، حدیث و اخلاق به دروغ نسبت دادن گناه یا خطا به دیگری است. [۹]
ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه «بهت»، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴.
[۱۰]
سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشّوارد، ذیل واژه «بهت»، قم ۱۴۰۳.
[۱۱]
فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه «بهت»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۲]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «بهت»، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت.
[۱۳]
ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «بهت»، یا، دائرة المعارف لغات قرآن مجید، تهران ۱۳۹۸.
[۱۴]
ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «بهت»، قم ۱۳۶۳ ش.
[۱۵]
محمد باقر محقق، دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، ذیل واژه «بهت»، ج ۱، تهران.
[۱۶]
مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۳۱۵، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۱.۱ - ریشه نامگذاری بهتانبنابر منابع لغت و تفسیر ، بهتان از آن رو بر افترا و دروغ بستن اطلاق میشود که چنین کاری شنونده یا فرد مورد افترا را مبهوت و متحیّر میسازد. برخی منابع مزبور، [۱۷]
سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشّوارد، ذیل واژه «بهت»، قم ۱۴۰۳.
[۱۸]
فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه «بهت»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۹]
ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «بهت»، یا، دائرة المعارف لغات قرآن مجید، تهران ۱۳۹۸.
مراد از بهتان را صرفاً افترا و کذبی میدانند که موجب بهت و حیرت شود.۲ - بهتان در قرآنواژه «بهتان» در قرآن کریم شش بار آمده است. همچنانکه نراقی [۲۰]
مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۳۱۵، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
متذکّر شده، مفهوم قرآنیِ بهتان در آیه ۱۱۲ سوره نساء بیان شده، که در آن انتساب خطا و گناهان خود به فرد بی گناه بهتان تلقّی شده است. [۲۱]
فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۱۲ سوره نساء، درباره آرای مفسّران، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۲]
فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر قرآن المجید، ذیل آیه ۱۱۲ سوره نساء، تبریز ۱۳۷۹.
[۲۳]
محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۱۲ سوره نساء، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴.
[۲۴]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه ۱۱۲ سوره نساء، ج ۵، بیروت ۱۹۶۵، ج ۱۴، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
[۲۵]
محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذیل آیه ۱۱۲ سوره نساء، بیروت.
برخی مفسران [۲۶]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه ۵۸ سوره احزاب، ج ۵، بیروت ۱۹۶۵، ج ۱۴، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
مفاد آیه ۵۸ سوره احزاب را، که آزار مؤمنان را بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند بهتان تلقّی کرده، مشابه آیه مذکور میدانند.۲.۱ - رابطه ایذاء و بهتانبعضی تفاسیر این آیه را متضمّن تشبیه جرم ایذاء به بهتان دانسته [۲۷]
فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۵۸ سوره احزاب، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۸]
محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۵۸ سوره احزاب، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴.
و برخی دیگر مراد آن را آزار زبانی شمردهاند که از مصادیق بهتان است. [۲۹]
فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۵۸ سوره احزاب، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۰]
فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر قرآن المجید، ذیل آیه ۵۸ سوره احزاب، تبریز ۱۳۷۹.
۲.۲ - مصادیق قرآنی بهتاندر برخی آیات، مصادیقی از بهتان ذکر و نکوهیده شده است، از جمله در دو آیه ۱۵۶ سوره نساء و ۱۶ سوره نور درباره سخن بنی اسرائیل درباره حضرت مریم علیها السلام و اتّهام فحشا به وی و نیز ماجرای اِفک، تعبیر «بهتان عظیم» به کار رفته است. [۳۱]
فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۵۶ سوره نساء و ۱۶ سوره نور، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۲]
فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر قرآن المجید، ذیل آیه ۱۵۶ سوره نساء و ۱۶ سوره نور، تبریز ۱۳۷۹.
[۳۳]
محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذیل آیه ۱۵۶ سوره نساء و ۱۶ سوره نور، بیروت.
مراد از بهتان در آیه ۲۰ سوره نساء ظاهراً نسبت فحشا به زوجه از سوی زوج یا نسبت دروغ میباشد. [۳۴]
محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذیل آیه ۲۰ سوره نساء، بیروت.
۲.۳ - رابطه کذب و بهتانبه گفته طباطبائی [۳۵]
محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۲۰ سوره نساء، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴.
کاربرد «بهتان» در مورد دروغ از آن جهت است که غالباً بهتان متضمّن کذب هم هست. همچنین در آیه ۱۲ سوره ممتحنه ، بنابر تفاسیر، مفهوم بهتان انتسابِ کودک پیدا شده ( لقیط ) یا ناشی از زنا ، از سوی زن به شوهر است. [۳۶]
محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذیل آیه ۱۲ سوره ممتحنه، بیروت.
[۳۷]
محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۱۲ سوره ممتحنه، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴.
۳ - بهتان در روایاتدر احادیث نیز بهتان به همین مفهوم عام به کار رفته و بدان تصریح شده است (مثلاً: والبُهتانُ اَنْ تقولَ فیهِ ما لَیْسَ فیه). [۳۸]
محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص ۳۵۸، حدیث ۶، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۱ـ ۱۳۸۸.
[۳۹]
محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۷، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۱ـ ۱۳۸۸.
[۴۰]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۳ـ ۶۰۴، حدیث ۲، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۱]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۴، حدیث ۳، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۲]
آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، ذیل واژه «بهت»، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹، برای احادیث اهل سنّت.
۳.۱ - رابطه غیبت و بهتاندر احادیثِ متعدّدی، از جمله در سفارش پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم به ابوذر غفاری ، بهتان با غیبت مقایسه شده و آمده که غیبت ابراز و آشکار کردن چیزی است که در وجود مؤمن پنهان و مخفی است، ولی بهتان انتساب چیزی به مؤمن از روی دروغ است. [۴۳]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۵۹۸ ـ ۵۹۹، حدیث ۹، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۴]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۰، حدیث ۱۴، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۵]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۲ـ۶۰۳، حدیث ۲۲، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۶]
محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۵۸، حدیث ۷، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۱ـ ۱۳۸۸.
در نسبت بین بهتان و غیبت اختلاف است. برخی برآنند که نسبت میان آن دو تباین است؛ بدین معنا که غیبت عبارت است از بدگویی پشت سر کسی به صفتی که در او وجود دارد امّا بهتان بدگویی از شخص به صفتی است که در او وجود ندارد؛ خواه در حضور وی باشد یا در غیاب او. ولی برخی دیگر، نسبت را عموم و خصوص من وجه میدانند؛ بدین بیان که غیبت، بدگویی پشت سر شخص است، خواه آن بدی در او باشد یا نباشد. در این تفسیر، غیبت شامل بهتان به شخص در غیاب وی نیز میشود و احکام غیبت همچون وجوب حلالیت طلبیدن بر آن بار میگردد. [۴۷]
مصباح الفقاهة ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.
[۴۸]
مصباح الفقاهة ج۱، ص۳۳۹.
[۴۹]
مصباح الفقاهة ج۱، ص۳۶۴.
[۵۰]
المکاسب المحرمة (امام خمینی) ج۱، ص۳۸۹.
۳.۲ - بزرگی گناه بهتاندر احادیث، بر بزرگیِ گناه بهتان و عقوبت سنگین اخروی آن تأکید شده است. [۵۱]
محمدباقربن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۲]
محمدباقربن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۳]
محمدباقربن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۹۴، حدیث ۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۴]
محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۵۷ـ۳۵۸، حدیث ۵، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۱ـ ۱۳۸۸.
[۵۵]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۵۲۸، حدیث ۷، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۶]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث ۱، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۷]
محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، ج۸، ص۶۰۳ـ۶۰۴، حدیث ۲، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
به گفته نراقی [۵۸]
مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۳۲۴، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
گناه بهتان از غیبت و دروغ بزرگتر است و علاوه بر احادیث خاصّ بهتان، احادیث وارده درباره نکوهش «گناهان ناشی از زبان » نیز بر حرمت و ذمّ بهتان دلالت دارد.۴ - احکام فقهی بهتانبهتان، حرام بلکه حرمت آن از غیبت به معنای نخست شدیدتر است. بهتان به خداوند از گناهان کبیره میباشد. فتوا و قضاوت بدون علم [۶۳]
کتاب القضاء (گلپایگانی) ج۱، ص۱۶۱
و بدعت در دین از مصادیق بهتان و افترا به خداوند شمرده شده است.برخی، بهتان زدن به مخالف و اهل بدعت را جایز دانستهاند. ۵ - آثار بهتانبهتان از نظر شرع مقدس در این دنیا آثاری دارد که به بیان آن پرداخته میگردد: ۵.۱ - ثبوت حدو آن در صورتی است که موضوع مورد افترا از موارد ثبوت حد باشد، مانند بهتان به زنا یا لواط که از آن به قذف تعبیر میشود و حد آن «هشتاد تازیانه است - خواه کسی که افترا زده مرد باشد یا زن - و به طور متوسط در شدت به طوری که به زدن در زنا نرسد، زده میشود و روی لباس عادیاش زده میشود و برهنه نمیشود و به تمام بدن او به غیر از سر و صورت و عورت زده میشود. و بنابر رای بعضی، قاذف در دید مردم گذاشته میشود تا از شهادت او اجتناب شود.» [۶۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۸، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الاحکام، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و نیز اگر کسانی بر زنا یا لواط شهادت دهند و تعدادشان از نصاب لازم در شهادت کمتر باشد بر آنان حدّ افترا و قذف جاری میشود. که فروع متعددی دارد. به عبارت دیگر در اثبات زنا به وسیله بیّنه «معتبر است که کمتر از چهار مرد یا سه مرد و دو زن نباشند. و شهادت زنها به طور جداگانه و همچنین شهادت یک مرد و شش زن در آن، و همچنین شهادت دو مرد و چهار زن در رجم، قبول نمیشود و با شهادت دو مرد و چهار زن، حدّ کمتر از رجم بنابر اقوی ثابت است. و اگر کمتر از چهار مرد و آنچه که در حکم چهار مرد است، شهادت دهد، حدّ - اعم از رجم و جلد - ثابت نمیشود، بلکه شهود به جهت افترا حدّ زده میشوند.» [۷۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
همچنین «اگر بعضی از شهود حاضر شود و در غیبت شهود دیگر، به زنا شهادت دهد کسی که شهادت داده به جهت افترا حدّ زده میشود و تا آمدن بقیه برای کامل شدن بیّنه، صبر نمیشود؛ پس اگر سه نفر از آنها بر زنا شهادت بدهند و بگویند: ما نفر چهارمی داریم که به زودی میآید، هر سه حدّ زده میشوند.» [۷۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و یا «اگر بعضی از شهود بعد از حضور همه آنها برای شهادت، شهادت بدهد و بعضی از آنها نکول کند کسی که شهادت داده جهت افترا حدّ زده میشود» [۷۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۴، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و نیز «اگر چهار نفر شهادت به زنا بدهند و همه یا بعضی از آنها مرضیّ (شهادتشان قابلقبول) نباشند مانند فاسقها، جهت قذف حدّ زده میشوند. و بعضی گفتهاند که: اگر رد شهادت بهخاطر امر ظاهری باشد؛ مانند کوری و فسق آشکار، حدّ زده میشوند. و اگر رد آن به جهت امر مخفی باشد؛ مانند فسق پنهان، حدّ زده نمیشود مگر آن شاهدی که رد شده است. و اگر شهود ناشناخته باشند و عدالت و فسق آنها ثابت نباشد، به جهت شبهه، حدّی بر آنها نیست» [۷۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۴، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «اگر چهار نفر که یکی از آنها شوهر است، به زنا شهادت دهند آیا قبول میشود و زن رجم میگردد، یا زوج باید لعان نماید و بقیه بهخاطر افترا، جلد میشوند؟ دو قول و دو روایت است که ترجیح دومی - البته با اشکالی که دارد - بعید نیست.» [۷۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۰، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی اللواحق، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
همچنین «اگر شهود بهاندازه نصاب، بر زنی به زنای در قُبُل، شهادت دهند، پس زن ادعا کند که باکره است و چهار زن عادل به باکره بودن او شهادت دهند، شهادت این زنها قبول میشود و حدّ از او دفع میگردد؛ بلکه ظاهر آن است که اگر شهود به زنای او بدون آنکه مقید به قُبُل و دبر نمایند، شهادت دهند، سپس چهار زن عادل شهادت دهند که این زن باکره است، حدّ از او دفع میگردد. و آیا این شهود به جهت افترا حدّ زده میشوند یا نه؟ اشبه دومی است.» [۷۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۰، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی اللواحق، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۵.۲ - ثبوت تعزیرافترا بر مؤمن- در موردی که موضوع افترا حدآور نباشد- و نیز افترا بر اهل ذمّه موجب ثبوت تعزیر است. ۵.۳ - بطلان روزهافترا بر خداوند متعال، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و ائمّه علیهم السّلام در حال روزه بنابر نظر گروهی از فقیهان موجب بطلان آن میگردد. ۶ - فهرستمنابع(۱) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴. (۲) ابن منظور، لسان العرب، قم ۱۳۶۳ ش. (۳) محمدبن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسایل الشریعة، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۴) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت. (۵) محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت. (۶) سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشّوارد، قم ۱۴۰۳. (۷) ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، یا، دائرة المعارف لغات قرآن مجید، تهران ۱۳۹۸. (۸) محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴. (۹) فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر قرآن المجید، تبریز ۱۳۷۹. (۱۰) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۱) فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۲) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۹. (۱۳) محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، بیروت ۱۹۶۵، ج ۱۴، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش. (۱۴) محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۱ـ ۱۳۸۸. (۱۵) محمدباقربن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۶) محمد باقر محقق، دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، ج ۱، تهران. (۱۷) مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. (۱۸) آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹. ۷ - پانویس
۸ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۱۵۲. • دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهتان»، شماره۲۲۱۸. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |