ابونصر بهاءالدوله فیروز دیلمیپیروز خوارشاذ (فیروز خوارشاذ) دیلمی ملقب به بهاءالدوله و مُکَنّیٰ به ابونصر (درگذشتهٔ ۵ جمادیالثانی ۴۰۳ در ارجان) سومین پسر عضدالدوله دیلمی و از امیران آل بویه بود که توسط خلیفه الطائع به بهاءالدوله و ضیاءالملّه ملقب شد. ۱ - نیابت بهاءالدولهدر ۳۵۷ق/۹۶۸م که اسفار بن کردویه بر صمصامالدوله شورید و خواست بهاءالدوله(۳۶۱-۴۰۳ق/۹۷۲-۱۰۱۲م) را به نیابت افکند، اما با هجوم شرفالدوله، وی را آزاد ساخت و به نزد شرفالدوله روانه کرد. در ۳۷۹ق/۹۸۹م شرفالدوله در بستر بیماری به خواهش امرای دولت، بهاءالدوله را به نیابت خود برگزید تا در ایّام نقاهتش کار ملک را به سامان رساند. شرفالدوله در همان بستر درگذشت و بهاءالدوله از سوی خلیفه الطائع بالله، خلعت و فرمان سلطنت یافت و به توسعه قلمرو خود دست زد. در ۳۸۰ق/۹۹۰م به قصد تسخیر فارس به بصره رفت و اَرجان را تصرف کرد و مال و خواسته بسیار به جنگ آورد، اما از لشکر صمصامالدوله شکست خورد و به اهواز واپس نشست. سال بعد به طمع زر و سیم، خلیفةالطائع، را توقیف کرد و پس از مصادره اموالش، القادر بالله را به خلافت نشاند. در اواخر همان سال موصل را که ابوطاهر ابراهیم و ابوعبدالله حسین حَمدانی تصرف کرده بودند. بازپس گرفت. ۲ - صلح بهاءالدوله با مقلددر ۳۸۳ق/۹۹۳م، برای مقابله با صمصامالدوله که اهواز را تصرف کرده بود، سپاهی گسیل داشت. این لشکر به سرکردگی طغان ترک، سپاه صمصامالدوله را واپس راند (۳۸۴ق/۹۹۴م). اما سال بعد مجدداً اهواز و سپس بصره را از دست داد (۳۸۶ق/۹۹۶م) و نامش را در آن شهرها از خطبه بینداختند. در آن میان که وی به دور از بغداد مشغول نبرد با لشکر صمصامالدوله بود، مقلّدین مُسَبّب عُقَیلی، امیر موصل، بر بغداد چیره شد. بهاءالدوله به ناچار ابوجعفر حجّاج را به بغداد روانه کرد تا با مقلّد صلح برقرار کند. مقلد خود پای پیش نهاد و مقرر شد که ۰۰۰‘۱۰ دینار به نزد بهاءالدوله فرستد و در قلمرو خود خطبه به نام وی و ابوجعفر حجاج کند و خود در برابر، لقب حسامالدوله یابد و موصل، کوته، القصر و الجامعین به تیول وی واگذار شود. ۳ - فتوحات بهاءالدولهبهاءالدوله در ۳۸۹ق/۹۹۹م، پس از قتل صمصامالدوله، بر فارس و خوزستان استیلا یافت و پسران بختیار را براند. و در فارس مقام گزید. سال بعد سپاهی به پیکار ابونصر بن بختیار که بر کرمان چیره شده بود فرستاد و آن دیار را تصرف کرد و گفت تا او را بکشتند. در ۳۹۳ق/۱۰۰۳م به سبب فتنه عظیمی که عَیّاران در بغداد پدید آوردند، ابوعلی ابن ابیجعفر، استاد هرمز را با لقب عمیدالجیوش به جای ابوجعفر حجاج به بغداد فرستاد. این امر باعث شد که ابوجعفر حجاج به کردان پیوندد و در ۳۹۷ق/۱۰۰۷م با سپاهی که بَدرین حَسَنویه او را داده بود، به بغداد هجوم آوَرَد. اما از نیروی بهاءالدوله و عمیدالجیوش بیم کرد و طریق صلح پیمود. در ۴۰۱ق/۱۰۱۰م، قرواش ابن مقلّد عُقَیلی در موصل، انبار، مداین و کوفه خطبه به نام الحاکم بامرالله فاطمی کرد. ۴ - مدفن بهاءالدولهبهاءالدوله به درخواست القادر بالله عباسی، عمیدالجیوش را با سپاه به پیکار قرواش فرستاد، اما کار به صلح انجامید و قرواش نام الحاکم را از خطبه بینداخت. بهاءالدوله سرانجام در ۴۰۳ق/۱۰۱۲م، پس از ۲۴ سال حکومت، در ۴۲ سالگی در اَرَّجان درگذشت و در جوار حرم حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) نزد پدرش عضدالدوله به خاک سپرده شد. [۷]
ذهبی، شمسالدین محمد، العبر، ج۲، ص۲۵۰، به کوشش ابوهاجر محمد، بیروت، دارالکتب، العربیة، ۱۴۰۵ق.
۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «آل بویه»، ج۱، ص ۳۸۸. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|