جوزجانجوزْجان، ناحیه تاریخی و ولایتی (استانی) در افغانستان میباشد. ۱ - معرفی ناحیهاین ناحیه در ابتدای فلات ایران، در شمال غربی افغانستان قرار دارد و کمابیش مطابق با ولایات کنونی جوزجان و فاریاب است. ۲ - معنای جوزجانجوزجان معرّب واژه فارسی گوزگان (گوز به معنای گردو+ گان، پسوند اسم مکان ساز) است. [۱]
محمدحسینبن خلفبرهان، برهان قاطع، ذیل «جوز» و «گوز».
نام آن به صورتهای جوْزجَانان و گورگانان هم ضبط شده است. [۳]
حدود العالم، ج۱، ص ۹۵.
۳ - تاریخ بنای جوزجانفردوسی [۴]
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج ۵، ص ۱۴۹.
تاریخ بنای جوزجان را به دوره پیشدادیان نسبت داده و جوزجان را ستوده است. ابنخرداذبه پادشاه جوزجان را کُوزَکان خُذاه خوانده است. محدوده این ناحیه در دورههای گوناگون متغیر بوده و گاهی از شمال به آمودریا (جیحون) و مرغاب محدود میشده است.۴ - وقایع مهم جوزجاناَقْرَعبن حابِس تمیمی، پس از جنگهای سخت، جوزجان را در زمان عثمان (حک: ۲۳ـ ۳۵) فتح کرد. قیام یحیی بن زید بن علی بن حسین علیهالسلام و قتل وی در ۱۲۵ در قصبه اینسو (امروزه امامخورد) به دست مسلم بن احرز، از وقایع مهم سده دوم جوزجان است. [۷]
طبری، تاریخ، ج ۷، ص ۲۲۸ـ۲۳۰.
[۸]
عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص ۲۶۱ و پانویس ۴.
در سال ۲۰۳، زلزله بزرگی در مشرق خراسان روی داد که به ولایت جوزجان هم آسیب رساند. [۹]
امبرسز و ملویل، ص ۳۷.
در اواخر سده سوم و در سده چهارم فَریغونیان (حک: ح ۲۷۹ـ۴۰۱) بر جوزجان فرمانروایی میکردند. [۱۰]
محمدبن عبدالجبار عتبی، الیمینی، ج۱، ص ۳۰۲.
۵ - موقعیت جغرافیاییجوزجان در سدههای سوم و چهارم از لحاظ موقعیت جغرافیایی اهمیت بسیار داشت، [۱۱]
محمدبن عبدالجبار عتبی، الیمینی، ج۱، ص ۳۰۲.
به ویژه آنکه با بلخ در شمال مرتبط و گاهی تابع آن بود، گاهی هم جزو تُخارستان به شمار میرفت. جُرزوان/ کرزوان، از شهرهای این ناحیه شهری آباد و پایتخت تابستانی فریغونیان بود و مانند شهر مکه میان دو کوه قرار داشت. در سده چهارم، جوزجان از شمال به رود جیحون، از مشرق به بلخ و تخارستان تا حدود بامیان، از جنوب تا انتهای نواحی غُور و بُست و از مغرب به ناحیه غَرچِستان محدود میشد و مِهترانِ غور و غرچستان تابع مَلِک جوزجان بودند. گفته شده است که مَلِک جوزجان از فرزندان فریدون بود. [۱۵]
حدود العالم، ذیل «جرزوان».
جغرافینگاران این دوره جوزجان را ناحیه ذکر کردهاند و از رشته کوههای آن که به کوههای تالقان در تخارستان متصل میشد، آبهای روان، بناهای گِلی، درختان بسیار (بهویژه گردو و بادام و درختی به نام خنج که چوبی بسیار نرم داشت)، صنایع آن (از جمله پوست بز دباغی شده به نام سختیان گوزگانی که به تمام خراسان صادر میشد و زیلو و پلاس و تَنگ اسب) یاد کردهاند. [۱۶]
اصطخری، المسالک و الممالک، ج۱، ص۲۷۰ـ۲۷۱.
[۱۸]
حدود العالم، ج۱، ص ۹۵.
در بیابانهای جوزجان در این سده بیست هزار عرب زندگی میکردند که گوسفند و شتر بسیار داشتند و از این حیث از همه عربهای خراسان توانگرتر بودند. [۱۹]
حدود العالم، ج۱، ص ۹۸.
در همین سده، ابن حوقل خراج جوزجان و توابع آن را سالانه صد هزار دینار و چهارصد هزار درهم ذکر کرده است. از وجود معادن طلا، نقره، آهن، سرب، مس و سنگ سرمه در کوههای مانشان و سکونت کردها در هفت قریه شهر اندخذ نیز مطالبی در دست است. [۲۱]
حدود العالم، ج۱، ص ۹۶.
مقدسی در اواخر قرن چهارم، آن را کورهای ضبط کرده که قصبه آن یهودیه بوده است. به نوشته وی، جمعیت آن اندک است و مردمش بخشنده و دیندار و با دانش و درایتاند.در سال ۴۲۹، سلطان مسعود غزنوی (حک: ۴۲۱ـ۴۳۲) از بلخ وارد جوزجان شد و علی قَهَندزی عیار را به دار آویخت. [۲۵]
عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص ۴۳۴ـ۴۳۵.
۶ - علمای جوزجانسمعانی در سده ششم از جوزجان به عنوان شهری در خراسان با علمای بسیار یاد کرده است. در سده هفتم، مغولان به خراسان یورش بردند و ولایت جوزجان را در ۶۱۹ تصرف کردند. [۲۷]
عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ج۱، ص ۵۸.
از جمله نامداران جوزجان این اشخاص بودهاند: ابوسلیمان جوزجانی، فقیه حنفی سده دوم؛ ابواسحاق جوزجانی، محدث سده سوم؛ ابوعمرو عثمان بن محمد جوزجانی ، مشهور به منهاج سراج، مؤلف سده هفتم، دارای کتاب طبقات ناصری یا تاریخ ایران و اسلام؛ و ابوبکر جوزجانی، فقیه و متکلم سده نهم. ۷ - تقسیمات کشوریاین ولایت ــ که در تقسیمات کشوری جدید افغانستان، جوزجان و سرپل نامیده میشود ــ در شمال افغانستان، در منطقه قدیم ترکستان افغانستان قرار دارد. از شمال به جمهوری ترکمنستان، از مشرق به ولایت بلخ، از جنوب به ولایات غور و بامیان، و از مغرب به ولایت فاریاب محدود میشود. آمودریا مرز میان جوزجان و جمهوری ترکمنستان است. جوزجان مشتمل است بر پنج وُلُسوالی (مطابق با شهرستان) و شش علاقهداری (مطابق با بخش) و ۴۰۲ آبادی. شهر شِبَرغان مرکز این ولایت محسوب میشود. [۲۸]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۵.
در برخی ولسوالیها، عمدتاً ترکمنها و در بعضی دیگر ترکها و ازبکها به سر میبرند. در گذشته، اقوام تاجیک و هزاره و قزلباش نیز در آنجا اقامت داشتند. [۲۹]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۶.
[۳۰]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۹.
۸ - شهرهای مهم جوزجاناز شهرهای مهم آن، پس از شبرغان، سرپل و آقچه است. زیارتگاه یحییبن زیدبن علیبن حسین علیهالسلام در حدود ۵ر۱ کیلومتری مشرق سرپل قرار دارد و آقچه مرکز تجاری ولایت جوزجان است. [۳۱]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۸ـ۱۷۹.
[۳۲]
عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص ۲۶۱، پانویس ۴.
ویرانههای شهر انبار، نزدیک شمال شهر سرپل (به نظر برخی، مکان قدیم شهر سرپل)، در ۵۵ کیلومتری جنوب شهر شبرغان، در کرانه رود آب سفید و در مکانی معروف به کهنه بازار است. [۳۳]
آریانا دائره المعارف، کابل، ج ۵، ص ۵۵.
۹ - کشاورزی و صنایع دستیزمینهای کشاورزی جوزجان با آب رود، قنات، چاه، چشمه و آبراهه (کانال) آبیاری میشود. [۳۴]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۷.
محصولات عمده آن گندم، جو، ذرت، پنبه، کنجد، ماش، نخود، گردو، آلو، زردآلو، بادام، شفتالو، سیب، به و انگور است. [۳۵]
آریانا دائره المعارف، کابل، ج۱، ص ۱۷۶.
[۳۶]
آریانا دائره المعارف، کابل، ج ۵، ص ۵۱.
از صنایع دستی، بافت قالی، قالیچه، گلیم، نمد و کرباس در آنجا رواج دارد. قالی آقچه و گلیم سرپل مشهور است. [۳۷]
آریانا دائره المعارف، کابل، ج ۵، ص ۵۱.
[۳۸]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۸ـ ۱۷۹.
۱۰ - دامداری و صنایعپرورش طیور، گاو، گاومیش، اسب، شتر، بز و گوسفند در آنجا رایج و گوسفند قرهگل آن مشهور است. [۳۹]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۷.
از صنایع، کارخانههای چرمسازی، پنبه پاککنی و روغن نباتی دارد. [۴۰]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۸.
۱۱ - منابع طبیعیجوزجان دارای منابع عظیم گاز در نزدیکی شبرغان است که در ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸ کشف شد و روسها از آن بهرهبرداری کردند. [۴۱]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۸ـ۱۷۹.
۱۲ - جمعیت جوزجانراه اصلی مزار شریف (مرکز ولایت بلخ) ــ مَیمَنَه، از جوزجان (از طریق شبرغان) میگذرد. در سرشماری ۱۳۸۱ ش، جمعیت ولایت جوزجان ۱۰۰، ۴۴۲ تن بوده است. [۴۲]
بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، ج۱، ص ۱۷۵.
۱۳ - منابع(۱) آریانا دائره المعارف، كابل: انجمن دائره المعارف افغانستان، ۱۳۲۸ـ ۱۳۴۸ ش؛ (۲) ابن حوقل، صورة الارض؛ (۳) ابنخرداذبه، المسال و الممالک؛ (۴) اصطخری، المسال و الممالک؛ (۵) عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشكیل دولت تیموری، تهران ۱۳۶۴ ش؛ (۶) محمدحسینبن خلفبرهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران ۱۳۶۱ ش؛ (۷) بلاذری ، انساب الاشراف(بیروت)؛ (۸) حدودالعالم؛ (۹) بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، تهران ۱۳۸۲ ش؛ (۱۰) سمعانی، الانساب؛ (۱۱) طبری، تاریخ (بیروت)؛ (۱۲) محمدبن عبدالجبار عتبی، الیمینی فی شرح اخبار السلطان یمینالدوله و امینالمله محمود الغزنوی، چاپ احسان زنون ثامری، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۴؛ (۱۳) ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج ۵، چاپ رستم علییف، مسكو ۱۹۶۷؛ (۱۴) عبدالحی بن ضحاك گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش؛ (۱۵) مقدسی، احسن التقاسیم؛ (۱۶) یاقوت حموی، البلدان؛ (۱۷) Nicholas Nicholas Ambraseys, Charles Peter Melville, A history of Persian earthquakes , Cambridge ۱۹۸۲. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جوزْجان »، شماره۵۱۹۶. |