تسهیمتسهیم، دلالت غیرمستقیم بخشی از کلام بر بخش بعدی است. ۱ - تعریف«تسهیم» از اسلوبهای بدیعی و به این معنا است که گوینده، ساختمان کلام را به گونهای قرار میدهد که بعضی از آن بر بعضی دلالت کند و چون صاحب طبعی، بخش اول از کلام را بشنود، بداند که مابعد آن، چه خواهد بود؛ یعنی بتواند مابعد آن را حدس بزند؛ ۱.۱ - مثال(وقیل یا ارض ابلعی ماءک ویا سماء اقلعی وغیض الماء وقضی الامر واستوت علی الجودی وقیل بعدا للقوم الظالمین)؛ "و گفته شدای زمین آب خود را فرو بر وای آسمان (از باران) خودداری کن و آب فرو کاست و فرمان گزارده شده و(کشتی) بر جودی قرار گرفت و گفته شد مرگ بر قوم ستمکار". ۲ - وجه تسمیهاین صنعت را از آن جهت تسهیم خواندهاند که گوینده، شنونده را در دانستن بعضی از آن چه خواهد گفت سهیم و شریک کرده است. [۲]
علوی مقدم، محمد، ۱۳۱۱ -، درقلمروبلاغت، ص۷۲۳.
[۴]
بستانی، بطرس، ۱۸۹۸ - ۱۹۶۹، محیط المحیط قاموس مطول للغة العربیة، ص۴۳۷.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تسهیم». |