اصلحاصلح؛ اصطلاحی کلامی و مطرح شده توسط متکلمان عدلیه در زمینه افعال خداوند نسبت به زندگی دنیوی بشر میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - معنای اصلح ۱.۲ - معنای صلاح ۱.۳ - معنای مصلحت ۲ - انواع مصلحت ۳ - واژه اصلح در آیات و روایات ۴ - جایگاه اصلح در مباحث کلامی ۵ - سبب جداشدن اشعری از استادش ۶ - بیشترین اهمیت بحث اصلح ۷ - نظر متکلمان درباره اصلح ۸ - دلائل قائلین به وجوب اصلح ۸.۱ - قادر مطلق بودن خدا ۸.۲ - جواد مطلق بودن خدا ۸.۳ - قبیح بودن عدم اتیان اصلح ۹ - دلائل منکران وجوب اصلح ۹.۱ - بینهایت بودن بهترینها ۹.۲ - مستلزم نفی عدل ۹.۳ - وجود کفار فقیر در دنیا ۹.۴ - نبود غرض در کارهای خدا ۹.۵ - لزوم محدود کردن خدا ۱۰ - جواب قائلین به منکرین اصلح ۱۰.۱ - سنخیت میان فعل و فاعل ۱۰.۲ - استحاله وقوعی در انسان ۱۰.۳ - دنیایی بودن محدوده اصلح ۱۰.۴ - اصلح نوعی نه شخصی ۱۱ - دلائل قائلین به تفصیل در اصلح ۱۱.۱ - وجوب اصلح با عدم وجود مانع ۱۱.۲ - تمثیل برای دلیل ۱۱.۳ - تبیین ابوالحسین بصری ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - معنای اصلح در لغت و اصطلاح۱.۱ - معنای اصلحاصلح « افعل التفضیل » از ریشه صلاح و مصلحت ، ضد فساد و مفسده است، که در [[]] مقایسه دو صلاح، آن که به خیر نزدیکتر باشد، اصلح نامیده میشود. ۱.۲ - معنای صلاحمتکلمان نفع و فایدهای را که عاید انسان میشود صلاح مینامند. هرگاه این نفع و فایده افزایش یابد آن را اصلَح میگویند؛ چنان که انفع نیز نامیده میشود. [۱]
الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ج۱، ص۱۹۹، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق.
۱.۳ - معنای مصلحتالبته، نفع و فایده آنگاه مصلحت به شمار میرود که ضرر بیشتری را به دنبال نداشته باشد یا به از دست رفتن نفع بیشتری نیانجامد. [۲]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۲۹۷، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
۲ - انواع مصلحتمصحلتهایی که به انسان باز میگردد دو گونه است: دنیوی و دینی . مصلحتهای دینی در اصطلاح متکلمان، الطاف نام دارد و به قاعده لطف باز میگردد، ولی مصلحتهای دنیوی که هیچگونه تأثیری در دین و ایمان انسان ندارند، مربوط به قاعده اصلح میباشند. مصلحتهای دنیوی چیزهایی است که انسان از آنها نفع میبرد و هیچگونه زیانی به او یا انسان دیگری نمیرسد و هیچ جهت قبحی در آنها وجود ندارد. [۳]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۲۹۹، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
[۴]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۳، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۵]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۶، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
۳ - واژه اصلح در آیات و روایاتواژه اصلح به معنای افعل تفضیل در آیات قرآن بکار نرفته است، ولی در احادیث به چشم میخورد. شیخ صدوق در کتاب توحید بابی را با عنوان «خداوند نسبت به بندگان خود جز آنچه را اصلح به حال آنان میباشد انجام نمیدهد» مطرح کرده و احادیثی را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم (علیهمالسلام) نقل کرده است، ولی با دقت به دست میآید که این احادیث ناظر به اصلح در امور دینی میباشند، و امور دنیوی را، بدون اینکه ارتباطی به دین و ایمان انسان داشته باشد در برنمیگیرد. ۴ - جایگاه اصلح در مباحث کلامیاصلح، زیر مجموعه مباحث عدل و افعال الهی [۷]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۵۹، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
و مربوط به مباحث واجب علی اللّه و از آرای ویژه برخی امامیه و معتزله است. [۸]
مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۱۳۷، ابوالحسن علی بن اسماعیل، تحقیق عبد المجید، حکمت دمشق، ۱۴۱۵ق.
[۹]
المغنی فی ابواب التوحید والعدل، معتزلی، ج۱۴، ص۲۳، قاضی عبدالجبار، تحقیق محمد قاسم، بی تا.
۵ - سبب جداشدن اشعری از استادشاختلاف درباره اصلح سبب جدا شدن ابوالحسن اشعری از استادش ابوعلی جبایی شد. [۱۰]
الاقتصاد فی الاعتقاد، غزالی، ج۱، ص۱۸۳، ابوحامد، تصحیح علی بوملحم، دارالهلال، بیروت ۱۹۹۲م.
[۱۱]
الاقتصاد فی الاعتقاد، غزالی، ج۱، ص۲۰۵، ابوحامد، تصحیح علی بوملحم، دارالهلال، بیروت ۱۹۹۲م.
[۱۲]
الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۴۵، محمد بن عبدالکریم، تحقیق: گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۲ق.
۶ - بیشترین اهمیت بحث اصلحبیشترین اهمیت بحث اصلح در این است که چگونگی رابطه کارهای خداوند در حق بندگان در این دنیا را تبیین میکند و در نتیجه شناختی برتر، از افعال و مصالح الهی بدست میدهد. [۱۳]
الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۰۶ـ ۲۰۵، ج۱، ص۸۲، الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، طوسی، مکتبه جامع چهلستون، تهران، ۱۴۰۰ق.
[۱۴]
الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۴۵، محمد بن عبدالکریم، تحقیق: گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۲ق.
[۱۵]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۸۱، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
[۱۶]
گوهر مراد، لاهیجی، ج۱، ص۳۵۱، ملاعبدالرزاق، تحقیق قربانی، وزارت فرهنگ، تهران، ۱۳۷۲ش.
۷ - نظر متکلمان درباره اصلحمتکلمان اسلامی در مورد لزوم رعایت اصلح توسط خداوند اختلاف دارند؛ برخی به نحو کلی رعایت اصلح را نفی میکنند و برخی به صورت مطلق آن را لازم میدانند و عدهای نیز تفصیل دادهاند. اهلحدیث و اشاعره که منکر حسن و قبح عقلیاند [۱۷]
محصل افکار المتقدمین والمتأخرین، فخر رازی، ج۱، ص۲۹۵، محمد بن عمر، تحقیق طه عبدالرؤوف، دارالکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق.
[۱۸]
الاقتصاد فی الاعتقاد، غزالی، ج۱، ص۲۰۵، ابوحامد، تصحیح علی بوملحم، دارالهلال، بیروت ۱۹۹۲م.
و نیز بیشتر علمای امامیه و معتزله بصره به نحو مطلق منکر لزوم رعایت اصلح هستند. [۱۹]
الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، طوسی، ج۱، ص۸۲، مکتبه جامع چهلستون، تهران، ۱۴۰۰ق.
[۲۰]
کشف المراد، ص۳۴۳، ج۱، ص۲۰۲، الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق.
[۲۱]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۸۲، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
[۲۲]
شرح المقاصد، تفتازانی، ج۴، ص۳۳۰، مسعود بن عمر بن عبد اللّه، تحقیق عبد الرحمن عمیره، شریف رضی، قم، ۱۴۰۹ق.
گروهی از امامیه و معتزله بغداد انجام هر نوع اصلحی را بر خداوند واجب میدانند. [۲۴]
الیاقوت فی علم الکلام، ابن نوبخت، ج۱، ص۵۵، ابواسحاق ابراهیم، تحقیق علی اکبر ضیائی، چاپ اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۳ق.
[۲۵]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۷، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۲۶]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۸۲ ۸۱، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
[۲۸]
محصل افکار المتقدمین والمتأخرین، فخر رازی، ج۱، ص۹۵، محمد بن عمر، تحقیق طه عبدالرؤوف، دارالکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق.
[۲۹]
مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۱۳۷، ابوالحسن علی بن اسماعیل، تحقیق عبد المجید، حکمت دمشق، ۱۴۱۵ق.
[۳۰]
التبصیر فی الدین، الاسفراینی، ج۱، ص۷۱، ابوالمظفر، تحقیق کمال یوسف، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۰۳ق.
[۳۱]
الاقتصاد فی الاعتقاد، غزالی، ج۱، ص۲۰۵، ابوحامد، تصحیح علی بوملحم، دارالهلال، بیروت ۱۹۹۲م.
بنابر نقل شیخ مفید ، بسیاری از مرجئه و زیدیه نیز بر همین قول هستند. گروهی دیگر از امامیه و معتزله رسانیدن هر نفع و هر اصلحی را بر خدا واجب نمیدانند، بلکه مواردی را که ضرری به حال کسی نزند و مفسده و محذوری در پی نداشته باشد واجب میدانند. [۳۳]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۷، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۳۴]
الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ج۱، ص۲۰۱، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق.
[۳۵]
کشف المراد، حلی، ج۱، ص۳۴۳، تحقیق حسن زاده، جامعه مدرسین، قم.
[۳۶]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۲۹۸، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
[۳۷]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۸۲، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
[۳۸]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۱۲۶، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
۸ - دلائل قائلین به وجوب اصلحبرخی از دلایل کسانی که انجام هر نوع اصلحی را بر خداوند واجب میدانند، این است: ۸.۱ - قادر مطلق بودن خداخداوند قادر مطلق است، پس هر آنچه به حال بندگان مفید و سودمند باشد انجام میدهد، در غیر این صورت قدرتش مبتلا به کاستی میشود. [۳۹]
الیاقوت فی علم الکلام، ابن نوبخت، ج۱، ص۵۵، ابواسحاق ابراهیم، تحقیق علی اکبر ضیائی، چاپ اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۳ق.
[۴۰]
مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۱۳۷، ابوالحسن علی بن اسماعیل، تحقیق عبد المجید، حکمت دمشق، ۱۴۱۵ق.
[۴۱]
المغنی فی ابواب التوحید والعدل، معتزلی، ج۱۴، ص۴۷، قاضی عبدالجبار، تحقیق محمد قاسم، بی تا.
در توضیح این دلیل آمده است: کسی که قادر ونیکوکار و آگاه به نیازمندان است حتماً بهترینها را انجام میدهد. [۴۲]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۸۲، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
[۴۳]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۷، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۴۴]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۲۹۹، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
۸.۲ - جواد مطلق بودن خداخداوند جواد مطلق است، اگر بهترین و سودمندترین را در حق بندگان انجام ندهد، حکایت از بخل او میکند و بخل و کاستی در ساحت او راه ندارد. [۴۵]
الیاقوت فی علم الکلام، ابن نوبخت، ج۱، ص۵۵، ابواسحاق ابراهیم، تحقیق علی اکبر ضیائی، چاپ اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۳ق.
[۴۶]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۷، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۴۷]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۲۹۸، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
[۴۸]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۲۷، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
۸.۳ - قبیح بودن عدم اتیان اصلحانجام ندادن اصلح قبیح است، پس انجام آن واجب است. [۴۹]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۸۱، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
۹ - دلائل منکران وجوب اصلحمنکران وجوب اصلح ضمن خدشه در ادله قائلان [۵۰]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۲۷، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
دلایلی برای اثبات مدعای خود آورده اند؛ از جمله:
۹.۱ - بینهایت بودن بهترینهااگر رعایت اصلح و انجام بهترین کارهای دنیایی در حق بندگان بر خداوند واجب باشد، مستلزم محال است، چون بهترینهای دنیایی بینهایت است، پس باید خداوند در حق بندگان بینهایت اصلح انجام دهد. [۵۱]
الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، طوسی، ج۱، ص۸۲، مکتبه جامع چهلستون، تهران، ۱۴۰۰ق.
[۵۲]
الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ج۱، ص۲۰۱، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق.
[۵۳]
شرح المقاصد، تفتازانی، ج۴، ص۳۳۲، مسعود بن عمر بن عبد اللّه، تحقیق عبد الرحمن عمیره، شریف رضی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۵۴]
المغنی فی ابواب التوحید والعدل، معتزلی، ج۱۴، ص۵۶، قاضی عبدالجبار، تحقیق محمد قاسم، بی تا.
۹.۲ - مستلزم نفی عدلاگر اصلح بر خدا لازم بود، باید دوزخیان را نجات و بهشتیان را به مقام پیامبران میرسانید، چون اصلح به حال آنها همین است. [۵۵]
التبصیر فی الدین، الاسفراینی، ج۱، ص۱۱۶، ابوالمظفر، تحقیق کمال یوسف، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۹.۳ - وجود کفار فقیر در دنیااگر اصلح واجب بود، نباید کفاری را که در دنیا فقیر و در آخرت معذب هستند میآفرید. [۵۶]
شرح المقاصد، تفتازانی، ج۴، ص۳۳۱، مسعود بن عمر بن عبد اللّه، تحقیق عبد الرحمن عمیره، شریف رضی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۵۷]
تلخیص المحصل، ص ۲۹۵، ج۱، ص۳۴۲، تلخیص المحصل، طوسی، نصیرالدین، دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق.
۹.۴ - نبود غرض در کارهای خدااشاعره که بر اساس مبنای فکری خود ( انکار هرگونه وجوبی بر خدا ) منکر اصلحاند، میگویند: کار قبیح آن است که سازگار با غرض نباشد و هیچ غرضی در کارهای خداوند تصور ندارد (پس ترک اصلح از ناحیه خداوند قبحی به دنبال ندارد). [۵۸]
المواقف فی علم الکلام، ایجی، ج۸، ص۲۰۲، قاضی عضدالدین عبدالرحمن، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق.
[۵۹]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۲۰۵، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
[۶۰]
الالهیات علی هدی الکتاب والسنة والعقل، سبحانی، ج۱، ص۲۶۳، شیخ جعفر، الدر الاسلامی، لبنان، ۱۴۱۰ق.
۹.۵ - لزوم محدود کردن خدالزوم رعایت اصلح بر خداوند مالکیت و تصرف او را محدود میکند و این، بر خلاف آیه قرآنی است که میفرماید: (لا یسئل عمّا یفعل). [۶۱]
قواعد العقائد، طوسی، ج۱، ص۲۰۷، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق.
۱۰ - جواب قائلین به منکرین اصلحطرفداران اندیشه وجوب اصلح از دلایل و شبهات مخالفان پاسخهایی دادهاند؛ از جمله: ۱۰.۱ - سنخیت میان فعل و فاعلبراهین اثبات وجوب اصلح پشتوانه عقلی قطعی دارد که عبارت است از لزوم سنخیت میان فعل و فاعل ؛ فعل هر فاعلی متناسب با صفات وجودی اوست : (قُلْ کلٌّ یعمل علی شاکلته). بر این اساس هرگاه فاعل کریم و بخشنده باشد محال است کاری بر خلاف جود و کرم انجام دهد و چنانکه گذشت ترک اصلح، بر خلاف جود و کرم است. ۱۰.۲ - استحاله وقوعی در انسانانجام افعال اصلح تا بینهایت محال ذاتی نیست و اگر در حق بندگان چنین نشده است، به خاطر استحاله وقوعی آن است که انسان موجود متناهی است مصالح بینهایت متوجه او نخواهد شد. [۶۳]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۸۲ـ ۸۳، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
[۶۴]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۳۱، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
۱۰.۳ - دنیایی بودن محدوده اصلحدایره وجوب اصلح تنها منافع دنیایی را شامل است، نه مسائل اُخروی. [۶۵]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۳۳، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
۱۰.۴ - اصلح نوعی نه شخصیملاک در رعایت اصلح منافع دنیایی کلی و نوعی است که گاهی تأمین کننده منافع جزئی و فردی است و گاهی نیست. [۶۶]
سرمایه ایمان، لاهیجی، ج۱، ص۸۲، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
۱۱ - دلائل قائلین به تفصیل در اصلحدلایل قائلان به تفصیل به گونهای است که اشکالهای منکران کمتر بر آن وارد است و در حقیقت بازسازی و افزودن قیودی بر همان دلایل طرفداران لزوم مطلق اصلح است: ۱۱.۱ - وجوب اصلح با عدم وجود مانعهرگاه خداوند بداند تا یک حدّ معین اصلح به حال بنده اش مفید و خالی از مفسده است، این مقدار را در حق او انجام میدهد، چون مقتضی و داعی موجود (احسانی خالی از مفسده) و مانع و صارف مفقود است و اگر مقدار بالاتر اصلح به حال بندهاش مفسدهای به دنبال داشت و یا مشکل بینهایت را داشت این مقدار بالاتر انجام نمیشود به خاطر وجود مانع و صارف. [۶۷]
المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۰۱، حمصی، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
[۶۸]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۳۴ـ ۱۳۵، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
[۶۹]
الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ج۱، ص۲۰۵، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق.
[۷۰]
کشف المراد، حلی، ج۱، ص۳۴۳، تحقیق حسن زاده، جامعه مدرسین، قم.
۱۱.۲ - تمثیل برای دلیلدر مقام تمثیل آوردهاند: هرگاه خداوند بداند که دادن هزار درهم برای زید مصلحت و منفعت او را در پی دارد و مایه زیان و مفسده برای هیچ کسی نمیشود، حتماً این کار را انجام میدهد. [۷۱]
انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، ج۱، ص۱۵۶ـ ۱۵۷، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش.
[۷۲]
کشف المراد، حلی، ج۱، ص۳۴۳، تحقیق حسن زاده، جامعه مدرسین، قم.
[۷۳]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۳۰۰، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
۱۱.۳ - تبیین ابوالحسین بصریابوالحسین بصری ، مؤسس نظریه تفصیل در پاسخ به مشکل نامتناهی بودن مصالح دنیایی میگوید: اصلح تا آنجا که مفسده و زیانی ندارد خداوند انجام میدهد، و اما مراحل بالاتر آن در صورتی که مفسده و زیانی نداشته باشد، ممکن است خداوند مقدار زاید را انجام دهد یا ندهد؛ مثلاً، کسی که انگیزه صدقه دادن یک درهم را دارد و زیانی هم متوجهاش نمیشود چنین میکند. اما اگر شمار زیادی از گدایان دور او را حلقه زنند که باید چندین درهم صدقه دهد، در این صورت اگر برایش مشقتی داشت صدقه نمیدهد و گرنه خواهد داد. [۷۴]
کشف المراد، حلی، ج۱، ص۳۴۳، تحقیق حسن زاده، جامعه مدرسین، قم.
[۷۵]
المنقذ من التقلید، حمصی، ج۱، ص۳۰۱، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
[۷۶]
القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۳۵، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق.
۱۲ - فهرست منابع• الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، طوسی، مکتبه جامع چهلستون، تهران، ۱۴۰۰ق. • الاقتصاد فی الاعتقاد، غزالی، ابوحامد، تصحیح علی بوملحم، دارالهلال، بیروت ۱۹۹۲م. • الالهیات علی هدی الکتاب والسنة والعقل، سبحانی، شیخ جعفر، الدر الاسلامی، لبنان، ۱۴۱۰ق. • انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، حلی، حسن بن یوسف، تحقیق زنجانی، بیدار، قم، ۱۳۶۳ش. • اوایل المقالات، مفید، محمد بن نعمان، تصحیح چرندابی، بی جا، بی تا. • تلخیص المحصل، طوسی، نصیرالدین، دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق. • التبصیر فی الدین، الاسفراینی، ابوالمظفر، تحقیق کمال یوسف، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۰۳ق. • التوحید، صدوق، محمد بن علی، مؤسسة النشر الاسلامی. • الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، علی بن حسین، تحقیق احمد حسینی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۱ق. • سرمایه ایمان، لاهیجی، ملاعبدالرزاق، تصحیح لاریجانی، الزهراء، ۱۳۶۴ش. • شرح المقاصد، تفتازانی، مسعود بن عمر بن عبد اللّه، تحقیق عبد الرحمن عمیره، شریف رضی، قم، ۱۴۰۹ق. • قواعد العقائد، طوسی، نصیرالدین، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۴۱۶ق. • القواعد الکلامیه، ربانی گلپایگانی، علی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم ۱۴۱۸ق. • کشف المراد، حلی، تحقیق حسن زاده، جامعه مدرسین، قم. • گوهر مراد، لاهیجی، ملاعبدالرزاق، تحقیق قربانی، وزارت فرهنگ، تهران، ۱۳۷۲ش. • محصل افکار المتقدمین والمتأخرین، فخر رازی، محمد بن عمر، تحقیق طه عبدالرؤوف، دارالکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق. • المغنی فی ابواب التوحید والعدل، معتزلی، قاضی عبدالجبار، تحقیق محمد قاسم، بی تا. • مقالات الاسلامیین، اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، تحقیق عبد المجید، حکمت دمشق، ۱۴۱۵ق. • الملل والنحل، شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، تحقیق: گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۲ق. • المنقذ من التقلید، حمصی، سدیدالدین محمود، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق. • المواقف فی علم الکلام، ایجی، قاضی عضدالدین عبدالرحمن، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق. • الیاقوت فی علم الکلام، ابن نوبخت، ابواسحاق ابراهیم، تحقیق علی اکبر ضیائی، چاپ اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۳ق؛ ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، برگرفته از مقاله «اصلح»، شماره ۵۰ |