استسعاوادار کردن برده به کسب برای تکمیل آزادی یا پرداخت بدهی خویش را استسعاء گویند. از آن در بابهای تجارت، قرض، دین، مضاربه، وصیّت و مکاتبه سخن رفته است. ۱ - استسعاء جهت پرداخت بدهیاز نظر مشهور، استسعاء بردهای که در اصل تجارت از مولایش اجازه داشته لیکن، بدون اذن مولایش در ارتباط با تجارت مدیون دیگری شده است، پیش از آزادی وی جایز نیست. ۱.۱ - عیب بودن این حالت برای بردهاین حالت برای برده از عیوب شمرده میشود و خریدار که بدون اطّلاع چنین بردهای را خریده، حق فسخ معامله را دارد. ۲ - استسعاء جهت تکمیل آزادیسبب این نوع استسعاء دو گونه است: ۲.۱ - سبب اختیاریدر جواز استسعای فرزندان برده مکاتب مطلق- در فرض مردن مکاتب پیش از پرداخت همۀ مال الکتابهاش- اختلاف است. ۲.۲ - سبب قهریمانند عتق بعض عبد که موجب سرایت قهری آن به تمامی عبد شود. ۲.۲.۱ - مثال اولبرای مثال، اگر در مضاربه، عامل، بردهای مانند پدرش را- که به طور قهری بر او آزاد میشود- بخرد و معامله نیز سود داشته باشد، برده به مقدار سهم عامل، آزاد میشود و به طور قهری آزادی به کل عبد سرایت میکند لکن جهت پرداخت عوض آن مقداری که سهم مالک بوده، استسعاء میشود؛ هر چند در این که استسعاء در صورت تنگدستی عامل است یا به طور مطلق، اختلاف است. ۲.۲.۲ - مثال دوممثال دیگر، وصیّت به عتق برده است که در صورت کافی نبودن ثلث میّت برای آزادی کامل وی، جهت پرداخت عوض آن مقدار که سهم وارث است، استسعاء میشود. ۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۴۰. |