زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

آبجو





آبجو که به آن فقاع جو، فقاع شعیر، جِعَه و مرز شعیر نیز می‌گویند، نوشابه گرفته شده از جو به گونه‌اى مخصوص است و از این عنوان در باب‌هاى طهارت، صلات، تجارت، اطعمه و اشربه، شهادات و حدود سخن رفته است.


۱ - تعریف



آبجو نوشابه گرفته شده از جو به گونه‌اى مخصوص است. در این كه عنوان فقّاع خصوص آبجو است یا شامل غیر آن از نوشابه‌هایى كه از کشمش، گندم یا جز آن گرفته و در عرف به آن فقّاع گفته مى‌شود، نیز مى‌گردد، دیدگاه فقها مختلف است. نظر اكثر فقها قول نخست است. بنابراین قول، احكامى كه براى آبجو ذكر مى‌شود بر نوشابه برگرفته شده از غیر جو (هرچند در عرف به آن فقّاع گفته شود) جارى نمى‌گردد مگر آن كه مست‌كننده باشد، بر خلاف قول دوم.

۲ - شرایط نجاست



آبجو (نزد همه فقیهانى كه قائل به نجاست خمر هستند) نجس است. نوشیدن آن نیز حرام مى‌باشد. نكته‌اى كه عدّه‌اى بدان اشاره كرده‌اند این است كه آیا حرمت و نجاست آبجو متوقّف بر جوشیدن آن است یا مجرّد صدق عنوان آبجو در ثبوت نجاست و حرمت كفایت مى‌كند هر چند نجوشیده باشد. سپس افزوده‌اند: جوشیدن در معناى فقّاع نهفته است و بدون جوشیدن، عنوان فقّاع حقیقتا صدق نمى‌كند، هر چند با مسامحه اطلاق گردد. بنابر این آبجویى كه نجوشیده، حرام و نجس نیست. نكتۀ دوم در حرمت و نجاست آبجو آن است كه حکم یاد شده دائر مدار‌ مست كننده بودن آن نیست؛ بنابراین با صدق حقیقى عنوان آبجو یا فقّاع بر نوشابه‌اى، حكم به حرمت و نجاست آن مى‌شود، هر چند مست كننده بودن آن محسوس نباشد؛ چه آن كه گفته شده است سکر آبجو نسبت به دیگر نوشابه‌هاى الكلى خفیف‌تر است.

۳ - حلیت ماء الشعیر



آبجویى كه به آن ماء الشعیر گفته مى‌شود پاک و حلال است.

۴ - احکام



نماز خواندن در اتاقى كه آبجو در آن است مکروه مى‌باشد. خرید و فروش آبجو، خوردن غذاى آمیخته با آن و غذا خوردن از سفره‌اى كه آبجو در آن است، حرام مى‌باشد همچنین درمان با آبجو در صورتى كه راه درمان دیگرى وجود داشته باشد حرام است. شهادت كسى كه آبجو مى‌نوشد پذیرفته نیست. حدّ نوشیدن آبجو هشتاد تازیانه است.

۵ - دیدگاه فقهی امام خمینی



به عقیده امام خمینی آبجو که به ترتیب خاصی - که اهل خبره می‌دانند - گرفته می‌شود حرام است. ایشان در پاسخ به این‌که: ما حکم ماء الشعیر الذی یباع فی اسواق الجمهوریة الاسلامیة؟ می‌نویسد: «اذا کان من مصادیق ما یسمّی بالفقّاع، یحرم بیعه وشربه.» پس خوردن نوشیدنی‌های ماءالشعیر «اگر همان آب جو معروف باشد حرام است.» و «فقاع شراب مخصوصی است که غالباً از جو گرفته می‌شود. اما اگر از غیر جو گرفته شده باشد حرمت و نجاست آن مورد تامل است؛ اگرچه به آن فقاع‌ گفته شود، مگر آنکه مست‌کننده باشد.» ایشان همچنین در باب اطعمه و اشربه کتاب مذکور می‌نویسند: «فُقّاع‌» درصورتی‌که دارای نشیش و جوشش باشد، از محرمات است اگرچه مسکر نباشد. و فقاع‌، شراب معروفی است که در اوایل غالباً از جو گرفته می‌شد. و ماء الشعیر (آب جو) که بین اطبّاء معمول است از فقاع‌ نمی‌باشد.» همچنین «خوردن بر سر سفره‌ای که در آن چیزی از شراب – بلکه مسکرات دیگر و همچنین فقّاع - خورده شود، حرام است.» و «بر کسی که مسکر یا فقّاع ‌- اگرچه مسکر نباشد - بخورد حدّ واجب است، به شرطی که خورنده آن بالغ و عاقل و مختار بوده و حکم و موضوع را بداند؛ پس بر بچه و دیوانه و مکره و جاهل به حکم و موضوع یا به یکی از آن‌ها - درصورتی‌که جهل به حکم در حق او ممکن باشد - حدی نمی‌باشد.» به بیان دیگر «در مسکر بین انواع آن مانند آنچه که از انگور گرفته می‌شود و آن خمر می‌باشد، یا از خرما گرفته می‌شود و آن نبیذ است، یا از کشمش گرفته می‌شود و آن نقیع است، یا از عسل گرفته می‌شود و آن بتع است، یا از جو گرفته می‌شود و آن مزر است، یا از گندم گرفته می‌شود، یا از ارزن یا از غیر آن‌ها گرفته می‌شود، فرقی نیست. و فقّاع‌ به مسکر ملحق می‌شود اگرچه فرض شود که مسکر نیست. و اگر مسکر از دو چیز و بیشتر ساخته شود در شرب آن یک حدّ می‌باشد.»


۶ - پانویس


 
۱. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، عروه الوثقی، ج۱، ص۱۵۰.    
۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۳۹.    
۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۷۴.    
۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۴۰.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۴۱.    
۶. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، عروه الوثقی، ج۱ ص۱۵۰.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۸، ص۳۶۹.    
۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۸.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام ج۳۶، ص۳۵۴.    
۱۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۶، ص۴۶۷.    
۱۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۶، ص۴۴۷.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۷.    
۱۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۹-۴۵۶.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتادات امام خمینی، ج۱، ص۳۶۵، سؤال۸۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتادات امام خمینی، ج۱، ص۳۶۵، سؤال۸۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتادات امام خمینی، ج۱، ص۳۶۵، سؤال۸۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۲۴، کتاب الطهارة، القول فی النجاسات، التاسع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳ تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۷۸، کتاب الاطعمة و الاشربة، القول فی غیر الحیوان، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳ تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۸۴، کتاب الاطعمة و الاشربة، القول فی غیر الحیوان، مسالة۳۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳ تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۱، کتاب الحدود، لفصل الرابع فی حد المسکر، القول فی موجبه و کیفیته، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳ تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۱، کتاب الحدود، لفصل الرابع فی حد المسکر، القول فی موجبه و کیفیته، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    


۷ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، (چاپ ۱۴۲۶ ه‌.ق‌)، ج۱، ص۹۵.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.