پلیدی باطن (قرآن)این واژه در فارسی در بُعد جسمانی به معنای ناپاکی، چرک ، زباله ، سرگین و در بُعد روحی به معنای بدکاری ، تبهکاری ، گناه و هرگونه انحطاط اخلاقی آمده و با کلمه آلودگی مرادف است، جز آنکه واژه پلیدی از کاربرد و تنوع بیشتری برخورداراست. ۱ - مردن در حالت کفربیماری و پلیدی باطن ، زمینه ساز مردن در حالت کفر است. «واما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم وماتوا وهم کـفرون»؛ و امّا آنها که در دلهایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزوده؛ و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند. ۲ - عامل ازدیاد پلیدیپلیدی باطن منافقان ، عامل ازدیاد پلیدی در آنان میباشد. واما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم وماتوا وهم کـفرون ۳ - نشانه بیماریکفر و نفاق ، نشانه بیماری دل و پلیدی باطن است. واما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم وماتوا وهم کـفرون ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۲۸، برگرفته از مقاله «پلیدی باطن». ردههای این صفحه : پلیدی | موضوعات قرآنی
|