تغیر مسیر یافته از - قرة العیون
زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

قرة العیون فی المعارف و الحکم‌ (کتاب)





مرحوم ملا محمد محسن فیض کاشانی ( قرن یازدهم هجری) کتاب قرة العیون فی المعارف و الحکم را به زبان عربی آمیخته با فارسی و نثری بسیار شیوا و زیبا در موضوع علم کلام و بیان اعتقادات تالیف نموده است .


۱ - ساختار کتاب



فیض این کتاب را به دوازده مقاله تقسیم کرده که از صفات و اسماء الهی تا مسله امامت و خلافت و حشر و بعث و قبر و قیامت را دربر می‌گیرند و هرمقاله‌ای مشتمل بر پنج کلمه است که مجموعا کتاب متشکل از شصت کلمه می‌باشد.

۲ - گزارش محتوا



مرحوم فیض در آغاز این کتاب هدایت خود را منحصر در نور ثقلین می‌داند و خود را اقتداکننده به ائمه معصومین علیه‌السّلام می‌شمارد و می‌گوید نه متکلمم نه متخلفم نه متصوفم نه متکلف بلکه مقلد قرآن و حدیث پیغمبرم و تابع اهل بیت آن سرور و می‌توان حدس زد که این کتاب محصول اواخر عمر او بوده و دقیقا مربوط به زمانی می‌شود که فیض این راه‌ها را پیموده و در طریقی شبیه اخباری گری قرار گرفته است.

۲.۱ - مقاله اول


فیض کاشانی مقاله اولین کتاب قرة العیون را به معرفت خدا اختصاص داده و طبق سیره‌ای که در این کتاب پیش گرفته است به آیه‌ای از قرآن در موضوع بحث خود استناد نموده است که در این مقاله عبارتست از آیه «هو الاول و الآخر و الظاهرو الباطن و هو بکل شی ء علیم» او سپس اقدام به توضیح و تفسیر اجزای این آیه نموده و کلمات پنج گانه مقاله اول را به این مهم اختصاص داده است. مؤلف چگونگی جمع بین غیر قابل رؤیت بودن بی چون وچرای خداوند را به دلیل عدم امکان احاطه به ذات او و رؤیت او در جمیع اسماء و صفات و تجلیاتش را به زیبایی توجیه کرده است و فرمایشات امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السّلام در بیان کلماتی چون «لم اعبد ربا لم اره» و سخنان فرزندان طیبین و طاهرینش را در این زمینه حمل بر رؤیت تجلیات خداوند در اشیاء نموده است. بعد به همین ترتیب چگونگی جمع بین عدم فکر در ذات خدا و معرفت او یا چگونگی جمع بین ظهور و خفاء ذات اقدس الهی را توضیح داده است.

۲.۲ - مقاله دوم


دومین مقاله در صفات و اسماء الهی است «و سبحان ربک رب العزة عما یصفون» آیه مورد استناد در این مقاله از مطالبی که در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است می‌توان به چگونگی عین ذات بودن اسماء الهی به اعتباری و غیر ذات بودنشان را به اعتبار دیگر یا چگونگی تربیت مخلوقات به وسیله اسماء الهی و تعلیم آدم علیه‌السّلام از اسماء الهی اشاره کرد.

۲.۳ - مقاله سوم


مقاله سوم در صنع و ابداع خداوند است که در این مورد به آیه شریفه« صنع الله الذی اتقن کل شی ء»استناد نموده است. فیض در این مقاله به اشاره‌ای به اصول عوالم و نشئات داشته و چگونگی خلقت مخلوقات از عقل را توضیح می‌دهد. او بعد از بیان مراتب مخلوقات در صدورشان از حضرت احدیت اقدام به بیان معنای عرش و کرسی با توجه به روایت امام صادق علیه‌السّلام می‌کند که حضرت فرمودند در جواب کسی که پرسید العرش و الکرسی ما هما؟ فقال علیه السلام: العرش فی وجه هو جملة الخلق و الکرسی وعاؤه و فی وجه العرش هو العلم الذی اطلع الله علیه انبیاءه و رسله و حججه علیهم‌السّلام و الکرسی هو العلم الذی لم یطلع علیه احدا من انبیائه و رسله و حججه علیهم‌السّلام و کان جملة الخلق عبارة عن مجموع العالم الجسمانی و الوعاء عن عالمی الملکوت و الجبروت لاستقراره علیهما و قیامه بهما.

۲.۴ - مقاله چهارم


مقاله چهارم کتاب در بیان نفوس و اشباح می‌باشد که با آیه « و فی انفسکم ا فلا تبصرون » آغاز می‌گردد. فیض کاشانی در این مقاله توضیح داده است که چطور در عین اینکه نفوس بر اجساد مقدم بوده‌اند اما در عین حال به حدوث اجساد حادث گردیده‌اند او می‌گوید نفوس جزئیه انسانیه بعد از حصول مزاج است که قبلا به نحوی دیگر بصورت نفوس ارواح برزخیه بوده‌اند که از ماده مجرد و مشتمل بر شهوت و غضب می‌باشند. فیض می‌گوید انسانها نفوس عدیده‌ای دارند که بعضی از آنها مختص خواص از بندگان خدا می‌باشد که برای توضیح این مطلب به روایات جامعی از مولای متقیان امیر مؤمنان اشاره کرده است. وی با استناد به روایتی از امام صادق علیه‌السّلام علت تنزل ارواح از ملکوت اعلی را برای جلوگیری از ادعای خدایی انسان می‌شمارد.

۲.۵ - مقاله پنجم


مرحوم فیض کاشانی مقاله پنجم را به حدوث عالم اختصاص داده و آیه مورد استنادش « ان ربکم الله الذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش » می‌باشد. او نخست معنای حدوث را توضیح داده و تجدد مخلوقات در لحظات گوناگون و کیفیت ارتباط حادث زمانی با قدیم را مورد بررسی دقیق تر قرار داده است.

۲.۶ - مقاله ششم


مقاله ششم در قضا و قدر است که با آیه « انا کل شی ء خلقناه بقدر» آغاز می‌گردد. او معنای قضا و قدر را توضیح داده اقدام به نفی جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین کرده است که مستند به روایتی از معصوم است. وی امر ارادی ایجادی را با امر تکلیفی ایجابی از همدیگر تفکیک نموده و اولی را بدون وساطت انبیاء می‌داند که احتمال عصیان در آن وجود ندارد و در واقع مشیت الهی است که آیه « انما قولنا لشی ء اذا اردناه ان نقول له کن فیکون »بدان اشاره دارد ولی دومی بواسطه انبیاء بوده و منظور از آن وقوع مامور به است که گاهی اراده خداوندی به وقوع آن تعلق می‌گیرد و گاهی به واقع نشدنش. مرحوم فیض به مناسبت به موضوع محو و اثبات پرداخته علت اسناد تردد و بداء به خداوند را توضیح می‌دهد.

۲.۷ - مقاله هفتم


هفتمین مقاله به حجت خدا بر خلقش اختصاص یافته و آیه « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط » در این ارتباط مورد استناد قرار گرفته است. او ابتدا از نیاز خلق به حجت سخن گفته و حجج الهی را دارای درجات متفاوتی دانسته است. بعد چگونگی نزول وحی و دیگر علوم در قلب اهلش را توضیح داده و آنرا بوسیله قلم عقلی کاتب در الواح نفوس می‌داند که خداوند در آیه « اولئک کتب فی قلوبهم الایمان » بدان اشاره نموده است. بعد سید رسل و اصول شرایع را بیان می‌کند که عبارتند از حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسی ، حضرت عیسی و حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و شرایع آنها او با استناد به چندین روایت ثابت می‌کند که افضل مخلوقات پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و ائمه دوازده گانه ما هستند. فیض تنها راه تعیین حجت الهی را از ناحیه خدا معرفی شدن می‌داند و اجماعی بودن آنرا پیروی از شیاطین انس و عمل آنها برمی شمارد و می‌گوید چگونه اتفاق ده بیست نفر آدم که به تقلید از یکدیگر روی یک شخص اجماع کرده‌اند می‌تواند معیار تشخیص حجت خداوند باشد؟!

۲.۸ - مقاله هشتم


مقاله هشتم در فتنه‌های امت اسلام در بعد از حیات طیبه نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است که با آیه « الم ا حسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین » مستند گردیده است. او مرتد شدگان بعد از رحلت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را کسانی می‌داند که در زمان حیات آن حضرت نیز به ظاهرایمان آورده بودند و باطنشان غیر از کفر نبود او برای اثبات این ادعا به روایت قلم و دوات و چند روایت تاریخی دیگر نیز اشاره می‌کند. بعد وارد مباحث دیگری در موضوع خلافت شده و افضلیت امیرالمؤمنین را مسئله‌ای غیرقابل انکار می‌داند و به ارتداد مردم و علت آن بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌پردازد.

۲.۹ - مقاله نهم


مقاله نهم در علم و ایمان است که « یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات » آیه آغازین آن است. فیض در این مقاله به تقسیم علم و عالم پرداخته و تنها عالمانی که واقف بر علم ظاهر و باطنند و مثلشان مثل آفتاب است که عالم را منور می‌سازند را سزاوار رهبری امت می‌داند. وی سپس به طریق تحصیل حکمت پرداخته و تنها راهش را از جانب خدا بوسیله فراغ قلب و صفای باطن می‌داند و می‌گوید علت کمی اهل این مهم و مخالفت عامه با آن جهلشان نسبت بدان می‌باشد. در ادامه به معنای آیات محکم و متشابه پرداخته تاویل را فهم باطن و حقیقت و روح الفاظ می‌داند. بعد با استناد به روایات مختلفی از معصومین علیهم‌السّلام مراتب ایمان و کفر را بازگو می‌کند او ایمان واقعی را تسلیم در مقابل خداوند و تصدیق پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم لسانا و قلبا با بصیرت و امتثال جمیع اوامر و نواهی آن حضرت می‌داند.

۲.۱۰ - مقاله دهم


مقاله دهم با آیه « و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون »به مسئله برزخ می‌پردازد. او برزخ را به حالتی بین موت و بعث معنا می‌کند که روح در این مدت در بدن مثالی خود است که انسان در خواب می‌بیندش. او صورت برزخی انسان را حاصل طینت انسان می‌داند که با اعمال خود در دنیا آنرا بوجود آورده است. وی در همین مقاله به معنی سؤال قبر و عذاب آن همچنین به نفخ صور پرداخته است.

۲.۱۱ - مقاله یازدهم


یازدهمین مقاله در پیدایش آخرت از دنیاست که آیه « و لقد علمتم النشاة الاولی فلو لا تذکرون » بدان دلالت دارد. صحیفه اعمال و میزان، مسئله شفاعت و ایمان بدان و همچنین مسئله صراط و حقیقت آن و ابواب بهشت و جهنم در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

۲.۱۲ - مقاله دوازدهم


دوازدهمین و آخرین مقاله کتاب در بعث و حشر است که با آیه « ثم انکم یوم القیامة تبعثون » شروع می‌شود. فیض کاشانی در اینجا به حشر و قیامت و حالات آنها و درکات و درجات و تبدیل شدن سیئات و حسنات اشاره نموده است که در ادامه آن توضیحاتی در مورد بهشت و جهنم می‌دهد و اصحاب اعراف را متشکل از انبیاء و اولیائی می‌داند که فراتر از انسانهای معمولی بوده و بر تمام مخلوقات الهی اشراف کامل دارند. فیض خاتمه‌ای بر این کتاب دارد که با روایتی از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شروع می‌شود که حضرت فرمود تنها فرقه ناجیه امت من کسانی هستند که از وصی من علی بن ابیطالب علیه‌السّلام پیروی کنند. او در این خاتمه به حقانیت حضرت امیر علیه‌السّلام پرداخته و اختلاف امت اسلامی را ناشی از جهل و نفاق عده‌ای خاص می‌داند که بعد از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بر روی حق و حقانیت علی علیه‌السّلام پرده انداخته و مردم را به بیراهه بردند.

۳ - پانویس


 
۱. حدید/سوره۵۷، آیه۳.    
۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۰.    
۳. نمل/سوره۲۷، آیه۸۸.    
۴. ذاریات/سوره۵۱، آیه۲۱.    
۵. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۷. قمر/سوره۵۴، آیه۴۹.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۴۰.    
۹. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۱۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۱۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱.    
۱۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲.    
۱۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳.    
۱۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۱.    
۱۵. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۰.    
۱۶. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۲.    
۱۷. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۶.    


۴ - منبع



نرم افزار مجموعه آثار فیض کاشانی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.


رده‌های این صفحه : آثار فیض کاشانی | کتاب شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.