زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه
 

جبر






جبرو اختیار یکی از بحث برانگیزترین و جنجالی‌ترین مباحث فکری بشر در افعالش می‌باشد. از زمانی که اندیشه بشر پیرامون جهان و نیز ماهیت خود شروع شد بحث جبر و اختیار یکی از ذهن مشغولی‌ها و دغدغه‌های عمده و اصلی او گردید.
آیا انسان تحت فشار و جبر اراده یا اراده‌هایی ورای اراده خود اقدام به کاری می‌کند و به عبارتی دیگر افعال او تابع اراده‌ای غیر از اراده خود اوست، یا در کارهای خود مستقل است و افعال او تابع اراده خودش می‌باشد؟
موضوع جبر در مکاتب فکری گوناگون و با مضاف الیه‌های مختلف مطرح شده است که به همین دلیل پاسخ‌های گوناگونی به خود دیده است مانند: جبر تاریخی، جبر فلسفی، جبر کلامی و ... که در این نوشتار جبر از منظر کلامی و آن هم کلام اشعری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.


۱ - تعریف جبر




۱.۱ - جبر در لغت


جبر در لغت به معنای اصلاح چیزی به نوعی از قهر و غلبه و بستن و جبران کردن در مقابل شکستن است. جبر گاهی تنها در اصلاح به کار می‌رود؛ مانند « یا جابر کل کسیر» ای اصلاح‌گر هر شکسته، و گاهی تنها در قهر به کار می‌رود؛ مانند «لاجبر و لاتفویض» نه جبر و نه قهر مطلق در اعمال بشر درست است و نه واگذاری مطلق عمل به آنها.
[۱] ابی القاسم الحسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن محمد سید گیلانی، المکتبه المرتضویه، تهران، ص ۸۵


۱.۲ - جبر در اصطلاح


در اصطلاح آن است که رفتار و کارهای انسان بر اساس اختیار نیست و هر چه از او سر می‌زند بدون قدرت و اراده است، به گونه‌ای که نمی‌تواند به ترک آن اقدام کند.
[۲] شرح المصطلاحات الکلامیه اعداد قسم الکلام فی مجمع البحوث الاسلامیه، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص ۹۳-۹۴


۲ - اعتقاد به جبر



جبر به معنای اصطلاحی آن جزء باورهای برخی مردم و در میان مسلمانان گروه «اشاعره» است
[۳] سید شریف جرجانی، علی بن محمد، شاح المواقف، شریف رضی، ۱۳۲۵، ج۸، ص۱۴۵.
[۴] طوسی، خواجه نصیر الدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵، ص۳۲۵.
[۵] امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبد الله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص ۷۹.

و به این اعتبار به آنان «جبری» و «جبرگرایان» گفته می‌شود. در برابر این نظریه دو دیدگاه دیگر مطرح است، یکی «تفویض» که معتزله طرفدار آن هستند و دیگری «امر بین الامرین» که دیدگاه شیعه و فلاسفه است.

۳ - دلایل جبرگرایان و نقد آنها



جبرگرایان برای اثبات جبر به چندین دلیل تمسّک کرده‌اند که در شبهات قضا و قدر دو مورد آن بحث و بررسی شده است، دلایل دیگر عبارتند از:

۳.۱ - دلیل اول


۱. خداوند تنها خالق و آفریدگار همه چیز است و از آنجا که مفهوم «چیز» بر اعمال انسان نیز صدق می‌کند، عمومیت خالقیت خداوند شامل افعال آدمی نیز می‌گردد. بنابراین تنها خداست که خالق اعمال انسان است و معنای این حصر آن است که آدمی هیچ نقشی در ایجاد فعل خویش ندارد، بنابراین جایی برای مختار بودن او باقی نمی‌ماند
[۶] امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبد الله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، ص۸۳.
.

۳.۲ - نقد دلیل اول


حقیقت توحید در خالقیت آن که تنها خالق مستقلی که بدون نیاز به اذن و اجازه موجودات دیگر، دست به آفرینندگی می‌زند خداوند سبحان است. از این رو، توحید در خالقیت منافاتی با این مدعا ندارد که موجودات دیگر، با اذن الهی و در چارچوب قوانین و سنت‌هایی که او وضع کرده است، منشأ خلق و ایجاد باشند. در آیات متعددی از قرآن کریم ایجاد و تأثیر به مخلوقات خداوند نسبت داده شده است (مائده/ ۱۱۰ و آل عمران/۴۴)
پس توحید در خالقیت آن است که انسان و هر مخلوق دیگری در افعال خویش کاملا مستقل نیست، بلکه فعل او و ایجاد او در طول فعل خداوند قرار دارد
[۷] سعیدی مهر، محمد؛ آموزش کلام اسلامی(۱)، خداشناسی، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص ۳۵۵-۳۵۴.


۳.۳ - دلیل دوم


افعال انسان متعلّق اراده الهی است، و به حکم این که اراده خداوند از «مراد» او تخلّف نمی‌پذیرد و مراد او حتما واقع می‌شود، پس تحقق افعال انسان امری حتمی و تخلف ناپذیر است، و در این صورت، اختیار و مشیت انسانی فرضی بیش نبوده و واقعیتی ندارد.

۳.۴ - نقد دلیل دوم


مساله گستردگی اراده خدا مورد تصدیق عقل، قرآن و احادیث است ولی برداشتی که جبر گرایان از این اصل کرده‌ اند کاملا نااستوار است، زیرا درست است که آنچه مورد اراده خداوند است حتما واقع می‌شود ولی باید دید اراده او به چه چیزی تعلق گرفته است. اینجا است که مجبور بودن یا آزادی و اختیار او روشن می‌شود.
هرگاه بگوییم اراده خدا بر تحقق فعلی از افعال انسان بدون هیچ قید و شرط تعلق گرفته است، در این صورت اصل اراده خدا مایه جبر خواهد بود، ولی اگر بگوییم متعلق اراده او بسان تعلق علم و آفرینش او بر افعال بشر است؛‌ یعنی این که خواسته است هر فعلی از فاعل آن با خصوصیات و ویزگیهایی که در فاعل آن موجود است صادر شود در این صورت اصل تعلق اراده الهی به هر چیزی نه تنها مانع جبر نیست بلکه پشتوانه اختیار است، زیرا او خواسته است که حرارت از آتش و رطوبت از آب بدون اختیار صادر شود ولی درباره انسان خواسته که افعال اختیاری او با کمال آزادی و اختیار از او صادر شود. بنابراین باید گفت اگر فعل انسان به صورت جبر از او سر بزند در این صورت است که مراد خدا ( آنچه او اراده کرده است) از اراده او تخلف می‌پذیرد و محال لازم می‌آید
[۸] سبحانی، جعفر، جبر و اختیار، قم،‌موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۱۱۳-۱۱۴.
.

۳.۵ - دلیل سوم


اعتقاد به اینکه قدرت انسان در تحقق افعال او موثر است با عمومیت قدرت خداوند نمی‌سازد، زیرا به حکم اینکه اجتماع دو قدرت، موثر در ایجاد یک چیز ممکن نیست، هرگاه قدرت انسان در پیدایش فعل او موثر باشد، فعل مزبور از قلمرو قدرت الهی بیرون خواهد بود زیرا قدرت انسان رقیب و در عرض قدرت خداوند خواهد بود، و بدیهی است اجتماع دو قدرت مستقل بر انجام یک فعل ممکن نیست و در نتیجه دفاع از اصل عمومیت قدرت الهی و موثر دانستن آن در تحقق فعل انسان ایجاب می‌کند که قدرت انسان را فاقد تاثیر بدانیم
[۹] میر شریف جرجانی، علی بن محمد، شاح المواقف، ص ۱۴۸.
.

۳.۶ - نقد دلیل سوم


وابستگی فقر ذاتی انسان در وجود و صفات خود به خداوند، قدرت انسان را در طول قدرت وی قرار می‌دهد نه در عرض آن، و اجتماع دو قدرت، یکی مستقل و دیگری وابسته، بر یک فعل به هیچ وجه محال نیست پس به حکم اینکه ویژگی «قدرت» تاثیرگذاری است، باید قدرت انسان را موثر در فعل او دانست و به بطلان جبر رای داد و به حکم اینکه انسان در وجود و صفات خود وابسته و غیرمستقل است، نباید قدرت او را مستقل در تاثیر پنداشت و رای به بطلان تفویض داد و این همان طریقه متکلمین شیعه است که از آن به «امر بین الامرین» تعبیر می‌کنند.
[۱۰] ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، نصایح، ۱۳۸۱، چهارم، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.


۳.۷ - نقد امام خمینی


امام خمینی معتقد است جبرگرایان برای تنزیه و تقدس حق تعالی از شرک در افعال و به دلیل ظواهر بسیاری از آیات الهی بر این باورند که میان اشیاء رابطه علیت و معلولیت نیست و مبدا همه چیز خداوند است، لذا قدرت از همه اشیاء سلب شده و در نتیجه همه افعال منتسب به خداوند است و از این جهت هیچ‌کدام از وسایط وجودی در ایجاد موجودات دخالت ندارد، بلکه آثار هر چیزی بر اساس «عادة الله» جاری شده است و ذات حق تعالی فاعل مباشر همه افعال است.
امام خمینی نظریه را با چند دلیل باطل می‌کند:
۱- جبرگرایان برای تنزیه حق از نقایص و شرور به چنین اعتقادی روی آورده‌اند که خداوند فاعل مباشر افعال است در حالی‌که تمامی نقایص و تحدیدها به ممکن برمی‌گردد و نقصان در فاعلیت حق وجود ندارد، بلکه آنچه از ممکن و معلول به حق تعالی مرتبط است، وجود مطلق است که از ناحیه او استفاده شده است و ممکن نیست وجود محدود و ناقص از آن ذات مقدس صادر شود. پس جبر و نفی وسایط وجودی در سلسله موجودات، امکان ندارد.
۲- طبق قاعده الواحد، صدور بیش از یک معلول در عرض علت محال است و نشانه ترکیب و تکثر آن علت بسیط می‌باشد؛ با این بیان مذهب جبر باطل می‌شود؛ زیرا از مبدا واحد بسیط، به تمام جهات، نمی‌تواند اشیای متکثر و متضاد و متباین صادر شود. بنابراین نمی‌توان نقایص و شرور را بی‌واسطه به حق نسبت داد، بلکه این امور به وسایط بر می‌گردد.
۳- حق تعالی وجود صرف و بسیط است و اگر امور زمانی و متغیر مانند ‌ افعال، مستقیماً از او صادر شوند، لازمه‌اش تغییر و تجدد در ذات الهی است.
۴- اشیایی که در تمام هویتشان عین ربط و تعلق است، چگونه می‌توان معلول بدون واسطه برای مبدا حق‌ تعالی دانست. این وجود ربطی و تعلقی اگر به جهتی از جهات ربط و تعلق نداشته باشد، اصلاً وجود خاص خود را ندارد، مثلا امری مانند تکلم در انسان که متاخر از خود انسان است و به واسطه تعلق به انسان صادر می‌شود، اگر بخواهد مستقیماً از خداوند صادر شود، لازمه‌اش این است که هم‌اکنون صادر شود و متاخر از انسان نباشد.
[۱۸] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۶۶-۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۴ - پانویس


 
۱. ابی القاسم الحسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن محمد سید گیلانی، المکتبه المرتضویه، تهران، ص ۸۵
۲. شرح المصطلاحات الکلامیه اعداد قسم الکلام فی مجمع البحوث الاسلامیه، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص ۹۳-۹۴
۳. سید شریف جرجانی، علی بن محمد، شاح المواقف، شریف رضی، ۱۳۲۵، ج۸، ص۱۴۵.
۴. طوسی، خواجه نصیر الدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵، ص۳۲۵.
۵. امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبد الله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص ۷۹.
۶. امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبد الله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، ص۸۳.
۷. سعیدی مهر، محمد؛ آموزش کلام اسلامی(۱)، خداشناسی، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص ۳۵۵-۳۵۴.
۸. سبحانی، جعفر، جبر و اختیار، قم،‌موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۱۱۳-۱۱۴.
۹. میر شریف جرجانی، علی بن محمد، شاح المواقف، ص ۱۴۸.
۱۰. ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، نصایح، ۱۳۸۱، چهارم، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.
۱۱. خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۳۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۲. خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۶۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۳. خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۶۴۶-۶۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۴. خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۵. خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۶. خمینی، روح الله، الطلب و الاراده، ص۳۳-۳۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۱۷. خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۳۱۳-۳۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵    
۱۸. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۶۶-۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۵ - منبع



سایت پژوهه    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.