قهر
خدشهدار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو میشود را قهر می گویند و معادل آن در زبان عربی و روایات، کلمه هجر (هجران) است که از آن نهی شده است.
معنای لغوی
قهر در زبان فارسی معمولا به معانی زیر آمده است:
۱. خدشهدار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو میشود [مقابلِ آشتی]. دارای رابطۀ خدشهدار شده [عامیانه].
۲. چیره شدن و غلبه کردن.
۳. عذاب کردن، تنبیه کردن. ظلم و زور. توانایی، چیرگی.
تعریف قهر
قهر و جدایى و هجران از برادر مومن از اعمال ناپسند بوده و ضد آن الفت و ایجاد دوستى و رابطه با برادران دینى است. راغب در مفردات مىنویسد: هجر و هجران جدایى و مفارقت انسان گاه به بدن است گاه به زبان و گاه به دل.
هجرت انسان از شهرى به شهر دیگر جدایى بدن است، سکوت دو نفر در مقابل یک دیگر جدایى سخن است و تیرگى قلب و آزردگى خاطر دو نفر از هم جدایى دل است. اما جدایى دو دوست از یکدیگر در بسیارى از موارد شامل هر سه قسمت مىشود، یعنى با هم سخن نمىگویند در کنار هم نمىنشیند و محبتشان از دل یکدیگر مىرود و یا لااقل کاهش مىیابد. چنین هجرانى براى دو برادر دینى مذموم و ناپسند است و اولیاى اسلام آن را مذمت کردهاند.
دورى و کناره گیرى از برادر مومن بدون تردید از نتایج عداوت و کینه و یا از حسد و بخل است؛ بنابراین از رذایل قوه غضب و شهوت است.
نکوهش قهر در روایات
انس بن مالک از پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود: بر مسلمان حلال نیست که با برادر دینى خود بیش از سه روز قهر باشد.
مفضّل در ضمن سفارشى می گوید از امام صادق (ع) شنیدم که مى فرمود: چون دو نفر از یک دیگر با قهر جدا شوند یکى از آنها سزاوار برائت و لعنت است، و چه بسا هر دو سزاوار آن باشند. معتّب (یکى از یاران مخصوص آن حضرت) گفت: قربانت گردم آن که ستمگر باشد سزایش همین است، امّا تقصیر مظلوم چیست؟ فرمود: چون او هم برادرش را به آشتى دعوت نکرده، و حرفهاى او را نادیده نگرفته است. از پدرم شنیدم که مى فرمود: چون دو نفر با هم ستیز کنند و یکى بر دیگرى غالب آید، باید مظلوم به نزد رفیق ظالم خود رود و به او بگوید: اى برادر من ستمگر هستم، تا به این وسیله قهر و جدایى بین آنها از میان برود، همانا خداوند حکیم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم مى ستاند.
همچنین امام صادق (ع) فرمود: پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتى کنند، زانوهایش بلرزد و به هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: اى واى بر من از آنچه به هلاکت رسد.
پانویس
منابع
- قهر، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی، بازیابی: ۶ اسفند ۹۲.
- اصول کافی، شیخ کلینی.
- خصال، شیخ صدوق.