سایههای بهشت (قرآن)سایههای بهشت، گسترده و همیشگی و جایگاه مؤمنان و پرهیزکاران است. ۱ - گسترده و همیشگیسایههای بهشت، گسترده و همیشگی: •«مثل الجنة التی وعد المتقون... اکلها دائم وظـلها تلک عقبی الذین اتقوا...:توصيف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده، (اين است كه) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است، میوه آن هميشگى، و سايهاش دائمى است؛ اين سرانجام كسانى است كه پرهيزگارى پيشه كردند؛ و سرانجام کافران، آتش است»" مثل باغ های بهشت كه به پرهيزگاران وعده داده شده است باغ هايى است كه آب هاى جارى از زير درختان آنها مى گذرد" (مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).تعبير به" مثل"، شايد اشاره به اين نكته باشد كه باغ ها و ساير نعمت هاى سراى ديگر براى ساكنان اين جهان محدود كه در برابر عالم پس از مرگ فوق العاده كوچك است، قابل توصيف با هيچ بيانى نيست، تنها مثل و شبحى از آن را مى توان براى مردم اين جهان ترسيم كرد، همانگونه كه اگر بچه اى كه در عالم جنین است، عقل و هوش مى داشت، هرگز نمى شد نعمت هاى اين دنيا را براى او توضيح داد، جز با مثالهاى ناقص و كمرنگ! دومين وصف باغهاى بهشت اين است كه" ميوه هاى آن دائمى و هميشگى است" (أُكُلُها دائِمٌ).نه همچون ميوه هاى اين جهان كه فصلى است و هر كدام در فصل خاصى آشكار مىشود بلكه گاهى بر اثر آفت و بلا ممكن است در يك سال اصلا نباشد، اما ميوههاى بهشتى نه آفتى دارد، و نه فصلى و موسمى است، بلكه همچون ایمان مؤمنان راستين دائم و پابرجا است.و همچنين" سايه آنها نيز هميشگى است" (وَ ظِلُّها).نه همچون سايه هاى درختان دنيا كه ممكن است در آغاز صبح كه آفتاب از يك سو مى تابد سايه پرپشتى در سطح باغ باشد، اما به هنگام ظهر كه آفتاب عمودى مى تابد سايه ها كم مى شود، و يا در فصل بهار و تابستان كه درختان پر برگ اند وجود دارد و در فصل خزان و زمستان كه درختان برهنه مى شوند از بين مي رود (البته نمونه هاى كوچكى از درختان هميشه بهار كه هميشه ميوه و گل مى دهند در محيط دنيا در مناطقى كه سرماى خزان و زمستان نيست ديده مى شوند).خلاصه، سايه هاى بهشتى همچون همه نعمت هايش جاودانى است و از اين روشن مى شود كه باغ هاى بهشت خزان ندارند، و نيز از آن معلوم مى شود كه تابش نور آفتاب يا همانند آن در بهشت هست، و الا تعبير به سايه در آنجا كه شعاع نور نباشد مفهومى ندارد، و اينكه در آیه ۱۳ سوره دهر مى خوانيم لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً ممكن است اشاره به اعتدال هوا باشد چرا كه سوزش آفتاب و همچنين سرماى سخت در بهشت نيست، نه اينكه اصلا آفتاب نمى درخشد.خاموش شدن كره آفتاب نيز دلیل از ميان رفتن ابدى آن نيست، چرا كه قرآن مى گويد: در قیامت زمین و آسمان، تبديل به زمين و آسمان ديگرى (نوتر و وسيع تر) مى شوند.و اگر گفته شود جايى كه آفتاب سوزندگى ندارد، سايه براى چيست؟در پاسخ مى گوئيم لطف سايه تنها به اين نيست كه از سوزش آفتاب جلوگيرى كند بلكه رطوبت مطبوع متصاعد از برگ ها كه توأم با اکسیژن نشاط بخش است لطافت و طراوت خاصى به سایه مى دهد، و لذا هيچگاه سايه درخت همچون سايه سقف اطاق خشك و بى روح نيست. •«وظـل ممدود:و سايه كشيده و گسترده،»در این آیه یکی از نعمت های بهشتى را چنين بيان مى كند" و سايه كشيده و گسترده"(وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ).بعضى اين سايه گسترده را به حالتى شبيه بین الطلوعین تفسير كرده اند كه سايه همه جا را فرا گرفته است و در حديثى در روضه کافی اين معنى از پیغمبر گرامى اسلام نقل شده است. غرض اين است كه حرارت آفتاب هرگز بهشتيان را متالم و ناراحت نمى كند، و دائما در سايه هاى مطبوع و گسترده و روح افزا به سر مى برند. ظِلٍّ مَمْدُودٍ يعنى سايه ابدى و دائم كه آفتاب و حرارتى آن را گرم نمى كند، پس آن جاودانى كه از بين نمي رود، و عرب بهر چيز درازى كه منقطع نمى شود ممدود گويد و در خبرى وارد شده كه در بهشت درختى است كه سواره نمي تواند در طول صد سال از زير سايه آن بيرون رود، اگر خواستيد بخوانيد اين آيه را (وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ) و نيز روايت شده كه اوقات بهشت مثل صبح هاى تابستان نه گرم و نه سرد است. ۲ - بدون سرما و گرماسایههای بهشت، معتدل و به دور از هر گونه سرما و گرما: •«متکـین فیها علی الارائک لایرون فیها شمسا ولا زمهریرا ودانیة علیهم ظـلــلها...:اين در حالى است كه در بهشت بر تخت هاى زیبا تكيه كرده اند، نه آفتاب را در آنجا مى بينند و نه سرما را! و در حالى است كه سايه هاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده و چيدن ميوه هايش بسيار آسان است!»كلمه" ظلال" جمع ظل (سايه) است، و منظور از نزديكى سايه بر سر آنان اين است كه سايه بر سر آنان گسترده است، پس كلمه" دانيه" در خصوص اين مورد هم معناى خود را دارد و هم معناى گستردگى را مى دهد. ۳ - جایگاه مؤمنانسایههای ویژه بهشت، جایگاه مؤمنان دارای عمل صالح: •«والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت سندخلهم جنت... و ندخلهم ظلا ظلیلا:و كسانى كه ایمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، بزودى آنها را در باغ هايى از بهشت وارد مىكنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است؛ هميشه در آن خواهند ماند؛ و همسرانى پاكيزه براى آنها خواهد بود؛ و آنان را در سايه هاى گسترده (و فرح بخش) جاى مي دهيم»آنها را داخل سايه اى مى كنيم كه گرما و سرما ندارد و مثل سايه دنیا نيست. برخى گفته اند: يعنى سايه هميشگى نه مثل سايه دنيا كه با برآمدن خورشيد، زايل مى شود و برخى گفته اند: يعنى سايه اى پايدار و قوى. چنان كه در موقع مبالغه، شيئى را به مثل لفظ آن وصف مى كنند و مى گويند: «يوم ايوم و ليل اليل و داهية دهياء» در اولى براى روز و در دومى براى شب و در سومى براى داهيه با الفاظى مثل خودشان مبالغه و تاكيد آورده شده است. ۴ - وسیله تفریح۴.۱ - تفریح بهشتیانسایههای بهشت و تکیه گاه های آن، پدیدهای برای تفریح بهشتیان و همسران آنان: •«هم وازوجهم فی ظـلـل علی الارائک متکـون:آنها و همسرانشان در سايه هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تكيه زده اند. » َ" كلمه" ظلال" جمع" ظل" است كه به معناى سايه است. بعضى گفته اند: جمع ظله- به ضمه ظاء- است، كه به معناى سايبان (و چتر) يا سقف يا درخت و يا امثال اينها است كه مانع از نفوذ نور خورشید مى شود. و كلمه" ارائك" جمع" أريكه" است كه به معناى هر چيزى است كه بدان تكيه كنند، مانند پشتى و متكا و امثال آن.و معناى آيه اين است كه: ايشان يعنى اهل بهشت و همسرانشان كه در دنيا محرم ايشان بودند و از مؤمنات بودند، و يا حور العين كه همسران بهشتى ايشانند، در سايهها و يا در زير سايبانهايى كه ساتر از آفتاب يا هر حرارت ديگرى است، قرار دارند، و بر پشتىها به عزت تكيه مى كنند. شیخ طبرسی در تفسیر فی ظلال چنین آورده است:در سايه هاى درختانى بهشتى، و بعضى گفته اند در سايبانى هايى كه ايشان را محفوظ دارد از نظر كردن چشم ها به ايشان. •«متکـین فیها علی الارائک لایرون فیها شمسا ولا زمهریرا ودانیة علیهم ظـلــلها...:اين در حالى است كه در بهشت بر تختهاى زيبا تكيه كرده اند، نه آفتاب را در آنجا مى بينند و نه سرما را! و در حالى است كه سايه هاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده و چيدن ميوه هايش بسيار آسان است!» ۴.۲ - تفریح پرهیزکارانسایههای بهشتی، وسیلهای برای تفریح پرهیزکاران: •«ان المتقین فی ظـلـل وعیون:(در آن روز) پرهیزگاران در سايه هاى (درختان بهشتی) و در ميان چشمه ها قرار دارند،» " ظلال" جمع" ظل" به معنى سايه است، خواه سايهاى مانند سايه درختان در روز، و يا سايه اى كه در تاريكى شب حاصل مى شود، در حالى كه" فىء" به سايهاى گفته مى شود كه تنها در مقابل يك مبدء نورانى به وجود مى آيد همچون سایه درختان در مقابل آفتاب. سپس مى افزايد:" آنها در ميان انواع ميوه ها از آنچه مايل باشند و مى خواهند قرار دارند". ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۳۲، برگرفته از مقاله «سایههای بهشت». |