بهمنیار بن مرزبانبهمنیار بن مرزبان، فیلسوف مشائی قرن پنجم و شاگرد مشهور ابن سینا میباشد. فهرست مندرجات۲ - لقب ۳ - تاریخ و محل ولادت ۴ - در حلقه درس ابن سینا ۴.۱ - سبب شاگردی نزد ابن سینا ۴.۲ - حضور در کلاس ابن سینا ۴.۳ - معرف مکتب ابنسینا ۵ - خدمات بهمنیار به علم فلسفه ۶ - آراء فلسفی ۶.۱ - دیدگاه بهمنیار درباره وجود ۶.۲ - آموزههای نوافلاطونی ۶.۳ - تعریف خاص برای جوهر ۶.۴ - جنس اعلابودن جوهر ۶.۵ - مباحث مربوط به حرکت ۷ - تحقیق درباره دین بهمنیار ۸ - مهمترین شاگرد بهمنیار ۹ - آثار بهمنیار ۹.۱ - التحصیل، مهمترین اثر ۹.۲ - ترجمهای از التحصیل ۹.۳ - رساله مراتب الموجودات ۹.۴ - آثار دیگر ۹.۵ - المباحثات ۹.۶ - آثار چاپی ۹.۷ - آثار خطی ۱۰ - نظرات بهمنیار در مسائل مختلف ۱۰.۱ - نسبت منطق به اندیشه ۱۰.۲ - اختلاف اهل منطق ۱۰.۳ - راههای حصول علم ۱۰.۴ - موجود، موضوع مابعدالطبیعه ۱۰.۴.۱ - معنای موجود ۱۰.۴.۲ - حمل وجود بر مصادیق ۱۰.۴.۳ - تخصص وجود ۱۰.۵ - عدم انفکاک شیئ و وجود ۱۰.۶ - اصالت وجود ۱۰.۷ - علت و معلول ۱۰.۸ - حرکت ۱۰.۹ - جوهر ۱۰.۱۰ - الاهیات بالمعنی الأخص ۱۰.۱۱ - حکمت ۱۰.۱۲ - لذت ۱۰.۱۳ - سعادت ۱۱ - تاثیر بهمنیار در آرای فلاسفه ۱۱.۱ - میرداماد ۱۱.۲ - ملاصدرا ۱۲ - وفات ۱۳ - در نگاه امام خمینی ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - معرفی اجمالیبَهْمَنْیارِ بْنِ مَرْزْبان، ابوالحسن، ملقب به کیا رئیس (د۴۵۸ق/۱۰۶۶م)، فیلسوف ایرانی و از شاگردان نامدار ابنسینا بود. به گمان قزوینی ، بروکلمان به اشتباه سال درگذشت بهمنیار را ۴۳۰ق یاد کرده که این امر ظاهراً ناشی از قرائت نادرست وی از عبارت شهرزوری [۱]
محمد شهرزوری، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۱۷، به کوشش عبدالکریم ابوشویرب، طرابلس، ۱۳۹۸ق.
بوده است. [۲]
محمد قزوینی، تعلیقات بر چهار مقاله، ج۱، ص۲۵۲.
بهمنیار از مردم آذربایجان و از زردشتیان آن ناحیه بود. [۳]
علی بیهقی، تاریخ حکماءالاسلام، ج۱، ص۹۷-۹۸، به کوشش محمد کردعلی، دمشق، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.
[۴]
محمد شهرزوری، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۱۶، به کوشش عبدالکریم ابوشویرب، طرابلس، ۱۳۹۸ق.
برخی معتقدند که او بعدها به دین اسلام گروید، [۵]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۲، ص۱۶۰، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
[۶]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۲۴۴.
اما منابع متقدم از اسلام آوردن وی سخنی نگفتهاند و برشمردن کتاب او در زمرۀ تصانیف شیعه [۷]
آقابزرگ، الذریعة، ج۳، ص۳۹۵.
نمیتواند دلیلی براین امر باشد، زیرا در اثر خود وی التحصیل سخن روشنی که نشان دهد مسلمان بوده است، به چشم نمیخورد.هر چند خطبه و خاتمۀ این کتاب رنگ و بوی مسلمانی دارد، اما معلوم نیست جزو متن بوده، یا افزودۀ نسخهنگاران است. با این همه، دور نیست که بهمنیار آیین زردشت را رها کرده، و اسلام آورده باشد، زیرا شیوۀ تفکرش در مسائل توحید و خیر و شر ، حتیٰ با تفسیر وحدتانگارانه از ثنویت زردشتی ـ که به مرتبۀ ذات تعلق میگیرد، نه به مرتبۀ خالقیت ـ نیز سازگار نیست. ۲ - لقبلقب او را کیارئیس و کنیهاش را ابوالحسن گفتهاند. [۸]
حواشی، احمد بن عمر نظامی، کتاب چهارمقاله، ج۱، ص۱۲۶، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹، چاپ افست تهران (بی تا).
[۹]
فضل بن محمد لوکری، بیان الحق بضمان الصدق: العلم الالهی، ج۱، ص۹، چاپ ابراهیم دیباجی، تهران ۱۳۷۳ ش.
[۱۰]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۰۰، تهران ۱۳۶۹ ش.
۳ - تاریخ و محل ولادتتاریخ ولادت وی معلوم نیست؛ در آذربایجان به دنیا آمد. [۱۱]
علی بن زید بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ج۱، ص۵۷، ترجمة ناصرالدین بن عمدة الملک منتجب الدین منشی یزدی، از متن عربی تتمة صوان الحکمه، تهران ۱۳۱۸ ش.
[۱۲]
محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، ج۲، ص۳۸، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
۴ - در حلقه درس ابن سینابهمنیار در دورۀ اقامت ابنسینا در همدان (۴۰۵-۴۱۴ق/۱۰۱۴-۱۰۲۳م)، در حلقۀ درس و بحث او حضور داشت. [۱۳]
احمد نظامی عروضی، چهار مقاله، ج۱، ص۸۲، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۲۷ق/۱۹۰۹م.
حکایت مشهوری که متأخران دربارۀ نحوۀ پیوستن او به ابنسینا نقل کردهاند، [۱۴]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۲، ص۱۵۷، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
[۱۵]
محمدعلی مدرس، ریحانةالادب، ج۸، ص۲۰۱، تهران، ۱۳۲۴ش.
بر هوشمندی او دلالت دارد.پرسشهای بهمنیار از استاد و اشکالهایی که بر وی وارد میکرد، نشانی دیگر از قوت ذهن اوست. عمدۀ مطالب کتاب المباحثات ابنسینا پاسخهای اوست به مسائل طرح شده توسط بهمنیار در دورهای که علاءالدولۀ ابنکاکویه ، حاکم اصفهان در حضور ابنسینا مجالس بحث و مناظره برپا میکرد. [۱۶]
ابنسینا، «المباحثات»، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰، ارسطو عندالعرب، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۹۴۷م.
[۱۷]
علی بیهقی، تاریخ حکماءالاسلام، ج۱، ص۹۸، به کوشش محمد کردعلی، دمشق، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.
[۱۸]
احمد ابن ابی اصیبعه، عیونالانباء، ج۳، ص۲۸، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۷م.
کتاب التعلیقات ابنسینا نیز براساس فهرستی که ابوالعباس لوکری ، شاگرد بهمنیار برای آن تنظیم کرده، و در سرآغاز نسخههای خطی آن آمده، تحریر بهمنیار از مطالبی است که استادش براو املا کرده است. عبدالرحمان بدوی زمان آن را میان سالهای ۴۰۴-۴۱۲ق، یعنی دورۀ وزارت ابنسینا در دربار شمسالدوله در همدان دانسته است. [۱۹]
عبدالرحمان بدوی، مقدمه بر التعلیقات ابنسینا، ج۱، ص۵-۸، قاهره، ۱۹۷۳م.
۴.۱ - سبب شاگردی نزد ابن سینادر سبب شاگردی وی نزد ابن سینا نقل است که در کودکی هنگام گرفتن آتش از آهنگر، مقداری خاک در دو کف دستان خود گذارد و سپس آتش را گرفت؛ ابن سینا که شاهد این ماجرا بود او را تحسین کرد، نزد پدرش رفت و از او خواست که بهمنیار را به کسب علم مشغول کند. [۲۰]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۹۰ـ۳۹۱، ترجمه، مقدمه، اضافات بقلم محمدباقر ساعدی خراسانی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۶۰ ش.
[۲۱]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۰۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
۴.۲ - حضور در کلاس ابن سینابهمنیار از ۴۰۴ تا ۴۱۲ که ابن سینا در همدان وزیر شمسالدوله دیلمی بود، در درس او حاضر شد و کتاب الحاصل و المحصول او را نزدش خواند. [۲۲]
فضل بن محمد لوکری، بیان الحق بضمان الصدق: العلم الالهی، ج۱، ص۹، چاپ ابراهیم دیباجی، تهران ۱۳۷۳ ش.
[۲۳]
، بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای: ترجمه کتاب التحصیل، چاپ عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، مقدمه نورانی و دانش پژوه، ص بیست و چهار، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲۴]
محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، ج۲، ص۱۱۱، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
۴.۳ - معرف مکتب ابنسینابهمنیار را معرف مکتب ابنسینا برای نسلهای بعدی شناختهاند، اما شواهد تاریخ خاصی در این باره نمیتوان یافت؛ جز اینکه شاگرد سرشناس وی، ابوالعباس فضل بن محمدلوکری ، مؤلف بیانالحق به ترویج حکمت ابنسینا در خراسان شهرت داشته است. [۲۵]
علی بیهقی، تاریخ حکماءالاسلام، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش محمد کردعلی، دمشق، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.
[۲۶]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۲، ص۱۵۹، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
فیلسوفان پس از بهمنیار در موارد بسیاری از وی و کتابش، التحصیل یاد کردهاند و گاهی در نقد آراء او سخن گفتهاند. [۲۷]
فخرالدین رازی، المباحث الشرقیة، ج۲، ص۳۵۲-۳۵۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۳ق.
[۲۸]
محمد میرداماد، القبسات، ج۱، ص۱۰، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۲۹]
محمد میرداماد، القبسات، ج۱، ص۶۵، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۳۰]
محمد میرداماد، القبسات، ج۱، ص۱۰۲، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۳۱]
محمد میرداماد، القبسات، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۳۲]
صدرالدین محمد شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۴۸، تهران، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۳۳]
صدرالدین محمد شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۳۳۸، تهران، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۳۴]
صدرالدین محمد شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۴۱۶، تهران، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۳۵]
صدرالدین محمد شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۴۲۳، تهران، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۳۶]
صدرالدین محمد شیرازی، مفاتیحالغیب، ج۱، ص۲۶۶، به کوشش محمد خواجوی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۳۷]
صدرالدین محمد شیرازی، مفاتیحالغیب، ج۱، ص۳۹۱، به کوشش محمد خواجوی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۳۸]
صدرالدین محمد شیرازی، مفاتیحالغیب، ج۱، ص۵۵۵، به کوشش محمد خواجوی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۳۹]
عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، مقدمه بر جام جهاننمای، ج۱، ص۲۴-۲۵.
۵ - خدمات بهمنیار به علم فلسفهبهمنیار را مفسر فلسفه ابن سینا و مروّج فلسفه در قرن پنجم دانستهاند. او کتاب التعلیقات ابن سینا را جمع آوری کرده و در التحصیل فلسفه او را شرح کرده است. [۴۰]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای: ترجمه کتاب التحصیل، ج۱، صبیست و پنج ـ بیست و شش، چاپ عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴۱]
ابن سینا، عیون الحکمة، مقدمه بدوی، ص ۸، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
[۴۲]
فضل بن محمد لوکری، بیان الحق بضمان الصدق: العلم الالهی، ج۱، ص۹ـ۱۰، چاپ ابراهیم دیباجی، تهران ۱۳۷۳ ش.
[۴۳]
حسین نصر، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، ج۱، ص۲۹، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۴۴]
جلال الدین همائی، غزالی نامه، ج۱، ص۸۸، تهران ۱۳۱۸ ش.
ابن سینا در نامهای به بهمنیار او را به دلیل اهتمام به تحصیل علم تحسین کرده است. [۴۵]
محمدحسن فروزانفر، مباحثی از تاریخ ادبیات ایران، ج۱، ص۲۳۲، چاپ عنایت الله مجیدی، تهران ۱۳۵۴ ش.
۶ - آراء فلسفیبه گفتۀ بهمنیار، عمدۀ مطالب التحصیل [۴۶]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل،ص۱، به کوشش مرتضیٰ مطهری، تهران، ۱۳۴۹ش.
او برگرفته از آثار ابنسیناست.و حتیٰ در بسیاری جاها عبارتهای استاد را بیکم و کاست آورده، و در هیچ موضوعی از در مخالفت با آراء او برنیامده است. [۴۷]
ابنسینا، «المباحثات»، ارسطو عندالعرب، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۹۴۷م.
۶.۱ - دیدگاه بهمنیار درباره وجودتوضیح روشن بهمنیار دربارۀ « وجود »، دیدگاه او را نزدیک به نظریۀ اصالت وجود نشان میدهد. به بیان او اضافۀ وجود به چیزی، به معنای حقیقی، موجودیت و هستی آن چیز است. چنین نیست که چیزی به واسطۀ وجود، درخارج موجود شود. وجود چیزی عین بودن و شدن آن چیز است. حمل وجود بر مصادیقِ خود حمل تشکیکی است، نه متواطی : جوهر بر عرض ، و علت بر معلول مقدم است. عمومیت و فراگیری وجود مانند عمومیت جنس نیست، بلکه حمل وجود برآنچه در زیرآن قرار میگیرد، حمل لازم است، نه حمل مقوم [۴۸]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۲۸۱-۲۸۳ ، به کوشش مرتضیٰ مطهری، تهران، ۱۳۴۹ش.
۶.۲ - آموزههای نوافلاطونیآموزههای نوافلاطونی همچون نظریۀ «فیض» در اندیشۀ او جایگاه مهمی یافته است. آنچه او دربارۀ نظام علّی آفرینش و مبدئیتِ علتِ نخستین آورده است، به وضوح بیشتری با مفهوم فیض و صدور پیوند مییابد [۴۹]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۵۴۳، به کوشش مرتضیٰ مطهری ل، تهران، ۱۳۴۹ش.
از همین جاست که او درتدوین دورۀ حکمت ، با تأکید بیشتری به مباحث مربوط به سلسله مراتب هستی و شناخت نفس پرداخته است. اگر گزارشی که در برخی منابع متأخر دربارۀ مباحثههای علنی او با ابنسینا آمده، درست باشد، نشان میدهد که او در مسئلۀ بقای نفس با استادش موافق نبوده، و به بقای آن همراه با تغییر و تحول معتقد بوده است. [۵۰]
یحییٰ قریب، تعلیقات بر مرقوم پنجم کتاب سلّم السمٰوات انصاری کازرونی، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۵۱]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۲، ص۱۵۸، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
۶.۳ - تعریف خاص برای جوهربهمنیار تعریف خاصی برای جوهر آورده که با تعریف رایج متفاوت است. به عقیدۀ وی میتوان جوهر را چیزی دانست که قوام آن در موضوعی نیست. در این صورت، برخلاف تعریف رایج، حمل جوهر بر واجبالوجود نیز میتواند پذیرفتنی باشد. [۵۲]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۱، ص۵۷۱، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
این نوع اطلاق را میتوان با تقسیمبندی دکارت (۱۰۰۴-۱۰۶۰ق/۱۵۹۶-۱۶۵۰م)، فیلسوف عقلگرای فرانسوی از انواع جوهر ـ که خدا را نیز شامل میشود ـ مقایسه کرد. ۶.۴ - جنس اعلابودن جوهرهمچنین از برخی عبارتهای بهمنیار برمیآید که او با نظر مشهور، و از جمله نظر شیخ دربارۀ «جنس اعلابودن جوهر» برای ۵ مقولۀ دیگر ( ماده ، صورت ، جسم ، نفس و عقل ) موافق نبوده است. [۵۳]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۱، ص۳۵۲، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
وی در برخی مواضع، جنس اعلا بودن جوهر را برای آنها انکار میکند و جوهر را مفهومی جامع و از لوازم ۵ مقولۀ دیگر میداند. [۵۴]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۲، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
۶.۵ - مباحث مربوط به حرکتبهمنیار در التحصیل، مباحث مربوط به حرکت را نه در طبیعیات و نه در بحث قوه و فعل و نظایر آن، بلکه در مابعدالطبیعه (کتاب دوم)، و در مبحث مقولات ۹گانۀ عرضی (مقالۀ دوم کتاب دوم) و ذیل مقولۀ «ان یفعل و ان ینفعل» (فصل دوازدهم) آورده است. از سوی دیگر حرکت را به «موافاة حدود علی الاتصال» تعریف میکند و این تعریف را نزدیکترین عبارتها به فهم میداند. [۵۵]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۴۲۰ ، به کوشش مرتضیٰ مطهری، تهران، ۱۳۴۹ش.
صدرالدین شیرازی نیز همین تعریف را با افزودن «بالقوه»، بدون ذکر مأخذ آورده، و آن را اقربِ تعاریف دانسته است. [۵۶]
صدرالدین محمد شیرازی، الاسفار، ج۳، ص۳۱، تهران، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۷ - تحقیق درباره دین بهمنیاردرباره دین بهمنیار اقوال مختلف است. منابع متقدم او را زردشتی دانستهاند اما متأخران گفتهاند که بعدها مسلمان شده است. [۵۷]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۰۰، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۵۸]
مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۵۲، تهران ۱۳۷۰ ش.
آقابزرگ طهرانی نیز در الذریعه [۵۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۹۵، بیروت (بی تا).
کتاب التحصیل را جزو مصنفات شیعه معرفی کرده است.در این کتاب قرینه روشنی برای مسلمانی بهمنیار پیدا نمیشود. خطبه و خاتمه کتاب در نسخ موجود، کاملاً اسلامی است ولی معلوم نیست که آنها از مؤلف است یا از نسّاخ متعدد آن. [۶۰]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۶۱]
مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، صح، تهران ۱۳۷۰ ش.
از سوی دیگر، اندیشههای فلسفی وی در توحید و مسائل خیر و شر با دین مجوسی سازگار نیست. [۶۲]
مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، صح، تهران ۱۳۷۰ ش.
از برخی عبارات وی در المباحثات [۶۳]
ابن سینا، المباحثات ، ص ۱۴۵ـ ۱۴۶
نیز برمی آید که او مسلمان بوده است.به گفته شهرزوری [۶۴]
ابن سینا، المباحثات ، ص ۱۴۵ـ ۱۴۶
بهمنیار در زبان عربی مهارت نداشته است، ولی آثار او به عربی است.۸ - مهمترین شاگرد بهمنیارابوالعباس لوکری مهمترین شاگرد اوست، [۶۵]
محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، ج۱، ص۵۵، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
اما منابع متأخر به غلط بهمنیار را شاگرد او معرفی کردهاند. [۶۶]
علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل «ابوالحسن بهمنیار»، زیرنظر محمدمعین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
[۶۷]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۰۰، تهران ۱۳۶۹ ش.
۹ - آثار بهمنیاربهمنیار، آثار متعددی در علم فلسفه دارد. ۹.۱ - التحصیل، مهمترین اثرالتحصیل، که مهمترین نوشته بهمنیار و خلاصه اندیشههای اوست و در سه بخش منطق ، مابعدالطبیعه ، مشتمل بر امور عامه فلسفه که موضوع آن « وجود » است، و علم به احوال اعیان موجودات تدوین شده است. الهیّات بالمعنی الاخصّ ، اولین «مقاله» از بخش سوم است و طبیعیات و مسائل نفس نیز در همین بخش آمده است. بهمنیار این کتاب را به دایی خود، ابومنصور بهرام بن خورشید بن ایزدیار، هدیه کرده است [۶۸]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل،ص ۱ ،چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش
و در ترتیب مباحث آن از شیوه ابن سینا در تألیف دانشنامه علایی بهره برده است.این کتاب را در حکمت مشاء جامعتر از اشارات دانستهاند. [۶۹]
مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، صو، تهران ۱۳۷۰ ش.
اثیرالدین ابهری به تأسی از التحصیل کتابی به نام المحصول نوشته است. [۷۰]
محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیر طوسی، ج۱، ص۱۸۴، تهران ۱۳۷۰ ش.
۹.۲ - ترجمهای از التحصیلاز التحصیل ترجمهگونهای به فارسی به نام جام جهان نمای، از مترجمی ناشناس، در دست است که دقیق و کامل نیست و برخی آن را به خود بهمنیار نسبت دادهاند. [۷۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۹۵، بیروت (بی تا).
[۷۲]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۹۱، ترجمه، مقدمه، اضافات بقلم محمدباقر ساعدی خراسانی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۶۰ ش.
اما با توجه به اینکه مترجم، جام جهان نمای را به ابوشجاع محمد میکاییل خوارزمی هدیه کرده [۷۳]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای: ترجمه کتاب التحصیل، ج۱، ص۲، چاپ عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۲ ش.
و در آن از رساله دیگر خود به نام دانشفزای کمالی نام برده است [۷۴]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای: ترجمه کتاب التحصیل، ج۱، ص۲۵۲، چاپ عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۲ ش.
جام جهان نمای نمیتواند از بهمنیار باشد.التحصیل در ۱۳۴۹ش، با تصحیح و تعلیقات مرتضی مطهری ، چاپ شد؛ ۹.۳ - رساله مراتب الموجوداترساله مراتب الموجودات، [۷۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۹۲، بیروت (بی تا).
برخی عبارات این رساله با اثباتالمفارقات یا المفارقات و النفوس فارابی مشابهت دارد و بعلاوه، در شماری از منابع شرح حال بهمنیار به این اثر او اشاره نشده است، اما برخی محققان از جمله واعظ جوادی [۷۶]
بهمنیار بن مرزبان، رسالة مراتب الموجودات، مقدمه، ص ۵۹ ـ۶۱ ،چاپ اسماعیل واعظ جوادی، در جاویدان خرد، سال ۳، ش ۲ (پائیز ۱۳۵۶).
به استناد اشتراک مطالب این رساله با مطالب و اصطلاحات التحصیل، بر انتساب آن به بهمنیار تأکید کرده و آن را گونهای تلخیص از کتاب یادشده میدانند.این رساله در ۱۲۶۸/۱۸۵۱ به اهتمام سالمن پوپر (در لایپزیگ) و در ۱۳۲۹ (در قاهره ) جزو رسایل بهمنیار و به نام او منتشر شد و در ۱۳۵۶ ش واعظ جوادی آن را ترجمه و با تصحیح چاپ کرد. [۷۷]
بهمنیار بن مرزبان، رسالة مراتب الموجودات، مرتضی مطهری، چاپ اسماعیل واعظ جوادی، در جاویدان خرد، سال ۳، ش ۲ (پائیز ۱۳۵۶).
۹.۴ - آثار دیگرسه کتاب دیگر وی به نامهای کتاب الرتبة (یا الزینة) فی المنطق، کتاب فی الموسیقی [۷۸]
محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، ج۲، ص۳۸، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
[۷۹]
علی بن زید بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ج۱، ص۵۷، ترجمة ناصرالدین بن عمدة الملک منتجب الدین منشی یزدی، از متن عربی تتمة صوان الحکمه، تهران ۱۳۱۸ ش.
و البهجة و السعادة، [۸۰]
ذبیح الله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم، ج۱، ص۲۹۰، ج ۱، تهران ۱۳۴۶ ش.
اکنون در دست نیست.۹.۵ - المباحثاتبیشتر سؤالهای کتاب المباحثات نیز از بهمنیار است. [۸۱]
ابن سینا، المباحثات،مقدمه بیدارفر، ص ۸، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
این کتاب، شامل پرسش و پاسخهای فلسفی میان ابن سینا و شاگردان او یعنی بهمنیار و ابن زیله، و در اواخر عمر ابن سینا نوشته شده [۸۲]
ابن سینا، المباحثات،مقدمه بیدارفر، ص ۸، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
و ابن سینا در پاسخ برخی از این پرسشها اظهار عجز کرده است. [۸۳]
ابن سینا، المباحثات، مقدمه بیدارفر، ص۱۸،چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
[۸۴]
ابن سینا، المباحثات، مقدمه بیدارفر، ص۱۸۵، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
[۸۵]
ابن سینا، المباحثات، مقدمه بیدارفر، ص۱۸۸، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
[۸۶]
ابن سینا، المباحثات،مقدمه بیدارفر، ص۲۲۰، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
[۸۷]
ابن سینا، المباحثات،مقدمه بیدارفر، ص۲۴۹، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
صدرالدین شیرازی ( ملاصدرا ) در مقام پاسخگویی به برخی پرسشهای فلسفی بهمنیار برآمده است. [۸۸]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، المبدأوالمعاد ، ص ۲۸۸ـ۲۹۴، چاپ جلال الدین آشتیانی ، تهران ۱۳۵۴ ش
برخی فقرات مباحثات در رسالهای جدا به نام اثبات المبدأالاول یا موضوع علم مابعدالطبیعه به بهمنیار نسبت داده شده است. [۸۹]
پانویس، ابن سینا، ج۱، ص۱۴، المباحثات، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۹.۶ - آثار چاپی۱. التحصیل، که التحصیلات نیز نامیده شده است، [۹۰]
منزوی، خطی، ج۱، ص۶۵۳.
بهمنیار آن را به نام دایی خود، ابومنصور بهرامبن خورشیدبن یزدیار (یا ایزدیار) زردشتی نوشته [۹۱]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۱، به کوشش مرتضیٰ مطهری، تهران، ۱۳۴۹ش.
، و در ترتیب فصول آن از دانشنامۀ علایی ابن سینا پیروی کرده است.این کتاب مشتمل بر ۳ بخش منطق، مابعدالطبیعه و علم اعیان موجود (طبیعت) است. آقابزرگ به خطا، التحصیل را مشتمل بر ریاضیات نیز دانسته است. [۹۲]
آقابزرگ، الذریعة، ج۳، ص۳۹۵.
بهمنیار در این اثر از بیشتر تصنیفات شیخ و نیز از نتایج مباحثات خود با استادش بهره گرفته، و همچنین به بازگویی آراء خاص خود پرداخته است. التحصیل نخست در ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م در قاهره به چاپ رسید و چاپ دیگر آن به کوشش مرتضیٰ مطهری در ۱۳۴۹ش در تهران انتشار یافت. بخشهایی از این کتاب نیز به زبان روسی ترجمه، و در باکو (۱۹۸۳م) منتشر شده است. ترجمۀ این کتاب با عنوان جام جهاننمای، به کوشش عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه در ۱۳۶۲ش در تهران منتشر شده است. اگر چه سبک این ترجمه گواه کهن بودن آن است و میتوان نزدیک به روزگار بهمنیار باشد، از آنجا که در این ترجمه، کاتبِ نسخه از خود به عنوان مترجم (و نه مؤلف) یاد کرده است و نیز با توجه به افزودهها وایرادهای وی، میتوان گفت که او بهمنیار نبوده است. از این گذشته، مترجم رسالهای با نام دانشفزای کمالی را از آثار خود معرفی میکند، حال آنکه در هیچیک از منابع چنین اثری به بهمنیار نسبت داده نشده است. [۹۳]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای، ج۱، ص۲۱۲، (ترجمۀ التحصیل)، به کوشش عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۹۴]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای، ج۱، ص۲۱۸، (ترجمۀ التحصیل)، به کوشش عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۹۵]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای، ج۱، ص۲۵۲، (ترجمۀ التحصیل)، به کوشش عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۹۶]
عبدالحسین حائری، «ترجمۀ تحصیل بهمنیار»، ج۱، ص۳۶-۳۷، وحید، ۱۳۴۴ش، س۲، شم ۱۲.
[۹۷]
عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، مقدمه بر جام جهاننمای.
[۹۸]
محمدباقر خوانساری، روضاتالجنات، ج۲، ص۱۵۷، تهران، مکتبةاسماعیلیان.
در آغاز کتاب سوم (علم طبیعی) جام جهاننمای ، [۹۹]
بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای، ج۱، ص۴۲۲، (ترجمۀ التحصیل)، به کوشش عبدالله نورانی و محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۲ش.
مترجم این اثر را تحفةالکمالیة نامیده است.۲. رسالة فی مراتب الموجودات، که نخستینبار همراه ترجمۀ آلمانی آن به کوشش زالُمُن پوپر در ۱۸۵۱م در لایپزیگ به چاپ رسید. در ۱۳۲۹ق، این اثر همراه دو رسالۀ دیگر به کوشش عبدالجلیل سعد در مصر منتشر شده است. اسماعیل واعظ جوادی نیز این رساله را همراه با ترجمۀ فارسی آن در نشریۀ جاویدان خرد (تهران، ۱۳۵۶ش، س۳، شم ۲، ص۶۱-۶۶) به چاپ رسانده است. ۳. رسالة فی موضوع علم مابعدالطبیعة، که چاپ نخست آن همراه رسالةفی مراتبالموجوادت، با ترجمۀ آلمانی به کوشش زالمن پوپر در ۱۸۵۱م در لایپزیگ انتشار یافت. عبدالجلیل سعد نیز آن را با دو رسالۀ دیگر بهمنیار در ۱۳۲۹ق در مصر به چاپ رساند. ۹.۷ - آثار خطی۱. فی اثبات العقول الفعالة و الدلالة علیٰ عددها و اثبات النفوس المساویة [۱۰۰]
رمضان ششن، فهرس مخطوطات مکتبة کوپرپلی، ج۲، ص۳۳۱، استانبول، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۲. مقالۀ فی آراءالمشائین فی امور النفس و قواها [۱۰۱]
رمضان ششن، نوادرالمخطوطات العربیة، ج۱، ص۳۷۳ ،بیروت، ۱۹۷۵م.
۳. البهجة فی المنطق و الطبیعی و الاٰلهی [۱۰۲]
علی بیهقی، تتمة صوان الحکمة، ج۱، ص۹۱، لاهور، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۱۰۳]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۲۴۴.
۴. الرتبة (یا الزینة) فی المنطق [۱۰۴]
علی بیهقی، تاریخ حکماءالاسلام، ج۱، ص۹۸، به کوشش محمد کردعلی، دمشق، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.
۵. السعادة [۱۰۵]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۲۴۴.
۶. فیالموسیقیٰ. [۱۰۶]
علی بیهقی، تاریخ حکماءالاسلام، ج۱، ص۹۸، به کوشش محمد کردعلی، دمشق، ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶م.
۱۰ - نظرات بهمنیار در مسائل مختلفاز بهمنیار در مسائل مختلف فلسفی و منطقی، نظرات خاصی برجای مانده است. ۱۰.۱ - نسبت منطق به اندیشهبه نظر بهمنیار، هرچند نسبت منطق به اندیشه و رویّت مانند نسبت نحو به کلام و عروض به شعر است، اما نیاز فطرت انسان به منطق بیش از نحو و عروض است؛ منطق از حد و قیاس ـ که وسیله اکتساب مطلوبهای مجهولاند ـ و اقسام آن دو بحث میکند و به مدد آن میتوان امور حقیقی را از غیر آن تمیز داد، کاری که سرشت انسانها در اکثر موارد از آن ناتوان است. [۱۰۷]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۴ـ۵، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۲ - اختلاف اهل منطقاو اختلاف اهل منطق را به سبب الفاظ میداند و اینکه گروهی معنایی از الفاظ تصور میکنند که مخالف معنای آن نزد گروه دیگر است. اگر این تصورات بر فرض واحدی جمع شود، تنازع آرا از میان میرود. [۱۰۸]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۶، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۳ - راههای حصول علمحصول علم به سه چیز است: آنچه از راه حس به دست آید، مثل علم به وجود خورشید؛ آنچه حس بر آن گواهی دهد، مثل علم هیئت ؛ و آنچه در آن راهی برای شهادت حس نباشد، مانند علم به خدا و بقای نفس که در این هنگام استفاده از منطق ضروری است تا با آن میان این علم و مثلاً علم نجوم مقایسه شود و برای نفس یقین حاصل آید. دلایل منطقی شبیه دلایل علم هندسه و هئیت است. [۱۰۹]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۶، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۴ - موجود، موضوع مابعدالطبیعهدر فلسفه، بهمنیار، همچون دیگر مشائیان، موضوع علم مابعدالطبیعه را موجود از آن حیث که موجود است، یعنی وجود، دانسته است. موضوعات علوم دیگر مانند اعراض ذاتی برای وجود محسوب میشوند و نحوه وجود آنها در این علم معین میشود. ۱۰.۴.۱ - معنای موجوداز نظر بهمنیار، هرگاه گفته میشود چیزی موجود است دو معنا در این سخن قصد میشود: ۱) مجازی، یعنی آن «شی ء» دارای وجود است، مانند اضافه سر به صاحب آن؛ ۲) حقیقی، یعنی موجودیّت شی ء، همان وجود آن است، به این معنا که وجود چیزی نیست که شی ء بدان در اعیان موجود شود بلکه وجودِ شی ء بودن یا شدن آن است، زیرا در غیر این صورت تسلسل لازم میآید. [۱۱۰]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۲۸۰ـ۲۸۱، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۴.۲ - حمل وجود بر مصادیقحمل وجود بر مصادیق خود، تشکیکی است نه متواطی و جسمیّت بر جسمیّت تقدم ندارد اما جوهر بر عرض و علت بر معلول تقدم دارد. او نتیجه میگیرد که عمومیّت وجود از قبیل عمومیّت جنس نیست و حمل آن بر آنچه ذیل آن قرار میگیرد و موضوع آن است حمل لازم است، نه حمل مقوم . [۱۱۱]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۲۸۱ـ ۲۸۲، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۴.۳ - تخصص وجودبه سخن بهمنیار، تخصص هر وجود در اضافه آن به موضوع خود است. اضافه وجود به ماهیات ، که موضوعات وجودند، از قبیل اضافه اعراض به موضوعات آنهاست که مقوم و سبب آنها به شمار میروند. البته این معنا فقط در مورد ممکنات و معلولات است، زیرا وجود واجب را سببی نیست. [۱۱۲]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۲۸۲ـ۲۸۳، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
۱۰.۵ - عدم انفکاک شیئ و وجودبه نظر بهمنیار، شی ء چه در خارج و چه در ذهن ، از وجود منفک نیست و اگر جدا باشد، دیگر شی ء نیست. [۱۱۳]
ابن سینا، المباحثات، ج۱، ص۲۸۸، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش.
شی ء، موجود معینی میان موجودات نیست بلکه از معقولات ثانی است و وجود در قیاس با اقسام خود نیز همینطور است. ۱۰.۶ - اصالت وجودبه نوشته عبدالرزاق لاهیجی [۱۱۴]
عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهرمراد، ج۱، ص۲۰۱، چاپ سنگی (بی جا) ۱۲۷۷.
ابن سینا در پاسخ شاگرد خود بهمنیار درباره مسئله جعل ، به جعل بسیط ماهیات قایل شده است.از سوی دیگر، عبارات بهمنیار درباره وجود، حاکی از قول به اصالت وجود است. [۱۱۵]
محمدجعفر لاهیجی، شرح رسالة المشاعر ملاصدرا، ج۱، ص۵۵، چاپ جلال الدین آشتیانی، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۴۳ ش).
۱۰.۷ - علت و معلولبهمنیار مرتبه علت و معلول را مساوی ندانسته و اختلاف آنها را در سه جهت میداند: تقدم و تأخر ، استغناء و احتیاج، وجوب و امکان . وجود علت مقدم بر وجود معلول است و علت در وجود خود محتاج معلول نیست بلکه یا به ذات خود یا به علت دیگر موجود است. [۱۱۶]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، چاپ مرتضی مطهری، ص ۵۲۹ ـ ۵۳۰ ،تهران ۱۳۷۵ ش.
۱۰.۸ - حرکتبهمنیار حرکت را با عبارت «موافات حدود بر سبیل اتصال» تعریف کرده و آن را «اقرب العبارات» در فهم حرکت نامیده است. [۱۱۷]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، چاپ مرتضی مطهری، ص ۵۳۴ ،تهران ۱۳۷۵ ش.
ملاصدرا [۱۱۸]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفراول، ج ۳، ص ۳۱
این تعریف را بدون ذکر مأخذ با افزودن قید «بالقوه» بر آن، نقل کرده و آن را «اقرب التعاریف» درباره حرکت دانسته است.به نظر بهمنیار، حرکت در مقولههای « أن ینفعل » و « أن یفعل » واقع نمیشود، چون این دو، عین حرکتاند و حرکت در حرکت محال است. او در اینباره برهانی اقامه کرده است [۱۱۹]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۴۲۹
؛ همچنین حرکت در جوهر را با اقامه برهانی رد میکند [۱۲۰]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۴۲۶
.۱۰.۹ - جوهربهمنیار، جنس بودن جوهر را نفی کرده و همانگونه که عرض را مفهومی عرضی نسبت به مقولات نُهگانه اعراض میداند، جوهر را مفهومی جامع میداند که بر پنج مقوله دیگر ( ماده ، صورت ، جسم ، نفس و عقل ) حمل میشود [۱۲۱]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۲۹۳ـ۲۹۴؛ بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۲۹۹
[۱۲۲]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۳۰۲
[۱۲۳]
عبدالله جوادی آملی، رحیق مختوم، ج۵، ص۵۳۵ ـ ۵۳۶، قم ۱۳۷۵ ش.
۱۰.۱۰ - الاهیات بالمعنی الأخصاو در الهیات ، ابتدا وحدت و بساطت واجب الوجود را اثبات میکند و سپس با تکیه بر آن، ترکّب و امکان اجسام و صور جوهری و عرضی آنها را اثبات میکند [۱۲۴]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۵۷۰ ـ ۵۷۲
.۱۰.۱۱ - حکمتبه نظر بهمنیار، حکمت، خروج نفس به سوی کمال در علم و عمل است [۱۲۵]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۲۶۵
؛۱۰.۱۲ - لذتلذّت، تابع زو بلکه همان ادراک است و لذت حقیقی، لذت عقلی است و معشوق حقیقی، کمال مطلق است. ۱۰.۱۳ - سعادتوی وجود را سعادت (= خیر) و شعور به آن را نیز سعادت میداند که طبعاً هر موجودی به حسب بهرهای که از نعمت وجود و آگاهی به آن دارد، از این سعادت برخوردار است. [۱۲۶]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۸۳۲
.۱۱ - تاثیر بهمنیار در آرای فلاسفهبهمنیار در اندیشه و آرای فلاسفه پس از خود تأثیرگذار بوده است [۱۲۷]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، مقدمه مطهری، ص ۹
.۱۱.۱ - میردامادحکیمان پس از وی آرای او را نقل و نقد کردهاند؛ از جمله، میرداماد در قبسات [۱۲۸]
محمدباقر بن محمد میرداماد، کتاب القبسات، ج۱، ص۱۸، چاپ مهدی محقق (و دیگران)، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۱۲۹]
محمدباقر بن محمد میرداماد، کتاب القبسات، ج۱، ص۴۲، چاپ مهدی محقق (و دیگران)، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۱۳۰]
محمدباقر بن محمد میرداماد، کتاب القبسات، ج۱، ص۳۲۰، چاپ مهدی محقق (و دیگران)، تهران ۱۳۵۶ ش.
آرای او را نقل و بررسی کرده است.۱۱.۲ - ملاصدراو ملاصدرا در مسئله اصالت وجود [۱۳۱]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کتاب المشاعر، ص ۱۴،با ترجمه فارسی بدیع الملک میرزاعمادالدوله و ترجمه مقدمه و تعلیقات فرانسوی از هنر کری کربین، تهران ۱۳۶۳ ش
امکان فقری و ملاک و مدار نیاز معلول به علت [۱۳۲]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کتاب المشاعر، ص ۲۸۳ـ۲۸۴ ،با ترجمه فارسی بدیع الملک میرزاعمادالدوله و ترجمه مقدمه و تعلیقات فرانسوی از هنر کری کربین، تهران ۱۳۶۳ ش
[۱۳۳]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة،سفر اول، ج ۱، ص ۸۶، چاپ افست قم (بی تا).
[۱۳۴]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر اول، ج ۱، ص ۲۱۸،چاپ افست قم (بی تا).
[۱۳۵]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة،سفر اول، ج ۱، ص ۴۱۶ـ۴۱۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۱۳۶]
عبدالله جوادی آملی، رحیق مختوم، ج۵، ص۳۹۱ـ۳۹۳، قم ۱۳۷۵ ش.
و برهان در نفی حرکت در مقوله أن یفعل و أن ینفعل [۱۳۷]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ج۱، ص۴۲۹، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۱۳۸]
صدرالدین شیرازی، شرح الهدایه، ص ۱۰۰
و موارد دیگر از اندیشه بهمنیار بهره برده و به نقل مطلب از وی پرداخته است.وی همچنین در برخی مواضع [۱۳۹]
محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر اول، ج ۱، ص ۴۷
قول او را در التحصیل [۱۴۰]
بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص ۲۸۲
نقد و رد کرده است.۱۲ - وفاتبهمنیار در ۴۵۸ وفات یافت. [۱۴۱]
علی بن زید بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ج۱، ص۵۸، ترجمة ناصرالدین بن عمدة الملک منتجب الدین منشی یزدی، از متن عربی تتمة صوان الحکمه، تهران ۱۳۱۸ ش.
[۱۴۲]
محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، ج۲، ص۳۸، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
۱۳ - در نگاه امام خمینیامام خمینی در آثار خود از بهمنیار یاد کرده و برخی مسائل اختلافی میان بهمنیار و ابنسینا را نقد و بررسی کرده و معتقد است ابنسینا در پاسخ به بعضی از پرسشهای بهمنیار عاجز مانده است. [۱۴۳]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۴۲۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،.
برخی از این مسائل عبارتاند از:۱- زمان: میان بهمنیار و ابنسینا در اینکه زمان در وجود دخالت دارد یا خیر اختلاف است. ابنسینا منکر آن است که زمان نقشی در وجود داشته باشد و بهمنیار را با سکوتش از جواب قانع کرد؛ زیرا ابنسینا معتقد بود در صورت پذیرش دخالت زمان در وجود، دیگر سائل و مسئولی باقی نخواهد بود. امام خمینی همسو با حکمت متعالیه بر این باور است که زمان در وجود دخالت دارد و سائل و مسئول عنه باقی است؛ زیرا وجود انسان یک وجود سیال و باقی است و وجود در زمان لاحق همان وجود در زمان سابق است که ناقص بود و کامل شد. [۱۴۴]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۲- قوای نفس: ازجمله اختلافات میان بهمنیار و ابنسینا آن است که چگونه برخی قوای نفس، مدرک و برخی دیگر غیر مدرکاند با اینکه ذات همه قوا واحد است. ابنسینا طبق مدرکی که درباره تجرد نفس در آغاز خلقت داشته (روحانیة الحدوث) نتوانسته آن را جواب دهد. امام خمینی درباره این اختلاف باتوجه به حرکت جوهری، معتقد است برای نفس یکگونه وجود طبیعی است که بهتدریج ترقی کمال پیدا میکند؛ بنابراین ممکن است قوایی که در او حاصلشده مدرک نباشند، ولی قوایی که پس از رسیدن نفس به مقام تجرد ثبت میشوند، مدرک باشند. [۱۴۵]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۳- حرکت جوهری: بهمنیار قائل به حرکت در جوهر شیء و تبدل جوهری است و با ابنسینا که منکر حرکت در جوهر شیء است اختلاف دارد و آنجا که بهمنیار از او سؤال میکند و شیخالرئیس جواب نمیدهد و بهمنیار میگوید چرا جواب سؤال را نمیدهی للشیخ در پاسخ میگوید طبق مبنای خود که قائل به حرکت جوهری هستی سائل و مسئولی نیست. [۱۴۶]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
[۱۴۷]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۵۷۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۴ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت (بی تا). (۲) ابن سینا، عیون الحکمة، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰. (۳) ابن سینا، المباحثات، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ ش. (۴) بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش. (۵) بهمنیار بن مرزبان، جام جهان نمای: ترجمه کتاب التحصیل، چاپ عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۲ ش. (۶) بهمنیار بن مرزبان، رسالة مراتب الموجودات، چاپ اسماعیل واعظ جوادی، در جاویدان خرد، سال ۳، ش ۲ (پائیز ۱۳۵۶). (۷) علی بن زید بیهقی، درة الاخبار و لمعة الانوار، ترجمة ناصرالدین بن عمدة الملک منتجب الدین منشی یزدی، از متن عربی تتمة صوان الحکمه، تهران ۱۳۱۸ ش. (۸) عبدالله جوادی آملی، رحیق مختوم، قم ۱۳۷۵ ش. (۹) محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ترجمه، مقدمه، اضافات بقلم محمدباقر ساعدی خراسانی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۶۰ ش. (۱۰) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیرنظر محمدمعین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش. (۱۱) محمد بن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء والفلاسفة، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶. (۱۲) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، چاپ افست قم (بی تا). (۱۳) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح الهدایة الاثیریة، (چاپ سنگی تهران ۱۳۱۳)، چاپ افست (بی جا، بی تا). (۱۴) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کتاب المشاعر، با ترجمه فارسی بدیع الملک میرزاعمادالدوله و ترجمه مقدمه و تعلیقات فرانسوی از هنر کری کربین، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۵) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، المبدأوالمعاد ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، تهران ۱۳۵۴ ش. (۱۶) ذبیح الله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم، ج ۱، تهران ۱۳۴۶ ش. (۱۷) محمدحسن فروزانفر، مباحثی از تاریخ ادبیات ایران، چاپ عنایت الله مجیدی، تهران ۱۳۵۴ ش. (۱۸) عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهرمراد، چاپ سنگی (بی جا) ۱۲۷۷. (۱۹) محمدجعفر لاهیجی، شرح رسالة المشاعر ملاصدرا، چاپ جلال الدین آشتیانی، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۴۳ ش). (۲۰) فضل بن محمد لوکری، بیان الحق بضمان الصدق: العلم الالهی، چاپ ابراهیم دیباجی، تهران ۱۳۷۳ ش. (۲۱) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. (۲۲) محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیر طوسی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۲۳) مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران ۱۳۷۰ ش. (۲۴) محمدباقر بن محمد میرداماد، کتاب القبسات، چاپ مهدی محقق (و دیگران)، تهران ۱۳۵۶ ش. (۲۵) حسین نصر، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، تهران ۱۳۵۹ ش. (۲۶) احمد بن عمر نظامی، کتاب چهارمقاله، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹، چاپ افست تهران (بی تا). (۲۷) جلال الدین همائی، غزالی نامه، تهران ۱۳۱۸ ش. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبع• دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهمنیار بن مرزبان»، شماره۲۲۹۹. • مرتضی قرائی گرکانی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهمنیار بن مرزیان». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |