ابوالمظفر عمادالدین شاهفور بن طاهر اسفراینیاِسْفَراینی، ابوالمظفر عمادالدین شاهفور (شهفور) بن طاهر بن محمد (د۴۷۱ق/۱۰۷۸م)، فقیه، اصولی، مفسر و متکلم بود. ۱ - معرفی اسفراینیذهبی [۱]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
و حاجی خلیفه [۲]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۲۶۸.
بر خلاف دیگر منابع [۳]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
[۴]
علی ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۷۶، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵]
عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۱۷۵، بیروت، دارالمعرفه.
[۶]
احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، ج۲، ص۱۹۲، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
نام اسفراینی را طاهر و نام پدرش را محمد نوشتهاند و از آنجایی که تفسیر وی تاج التراجم به تفسیر طاهری نیز معروف است برخی گفتهاند که نام او طاهر، و شاهفور (معرب شاهپور) لقب و شهرت او بوده است. [۷]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ج۲، ص۷۲۷، تهران، ۱۳۴۴ش.
۱.۱ - نقل حدیثاسفراینی از ابن مَحمِش و اصحاب عبدالرحمان بن کیسان معروف به اصم و نیز اصحاب ابو علی حامد بن محمد رفاء حدیث شنید و از آنان روایت کرد و کسانی چون زاهر شحّامی از وی حدیث نقل کردهاند. [۸]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
[۹]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
عبدالغافر فارسی نیز از او اجازه نقل حدیث داشته است. [۱۰]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
۱.۲ - اسفراینی در طوساسفراینی مدتی طولانی در طوس اقامت گزید و در آنجا مردمان بسیاری از او بهره بردند. [۱۱]
محمد داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش علیمحمد عمر، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
به گفته ابن عساکر [۱۲]
علی ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۷۶، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
وی در این مدت با خواجه نظام الملک روابطی نزدیک داشته است.صریفینی و ذهبی، [۱۳]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
[۱۴]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
اسفراینی را داماد ابومنصور بغدادی دانسته، و او را بسیار ستودهاند.۱.۳ - مذهباسفراینی در فقه، شافعی، [۱۵]
احمد ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۶، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
و در علم کلام، اشعری مذهب بود. [۱۶]
علی ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۷۶، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
وی از ذوق شاعری نیز بیبهره نبود و داوودی، [۱۷]
محمد داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش علیمحمد عمر، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
پنج بیت شعر در اخلاقیات از او نقل کرده است.۱.۴ - وفاتاسفراینی در طوس درگذشت. [۱۸]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
۱.۵ - آثارتنها دو اثر از اسفراینی بر جای مانده است: ۱.۵.۱ - التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکینالتبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، در ۱۵ باب که به کوشش محمدزاهد کوثری در قاهره (۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م) و سپس در بغداد (۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م) و در بیروت به کوشش کمال یوسف حوت (۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م) به چاپ رسید. مؤلف در مقدمه کتاب به اختصار درباره اعتقادات اهل حق که به عقیده وی همان اهل سنتند، سخن گفته، و در باب اول به کیفیت پیدایش فرق اسلامی و سپس به اعتقادات فرقههای مختلف چون شیعه، خوارج، معتزله، مرجئه، ضراریه، جهمیه، بکریه، کرامیه و مشبهه اشاره کرده است و در باب سیزدهم عقاید فرقی را که به گمان وی از اسلام خارجند، بیان نموده، و در باب چهاردهم به مذاهب و اقوام قبل از اسلام چون بت پرستان، سوفسطاییان، دهریان، یهودیان و مسیحیان پرداخته، و در آخرین باب نظر اهل سنت را در مسائل مختلف کلامی بیان نموده، و فضایل آنان را ستوده است. اسفراینی در این کتاب، فرق غیر اهل سنت را سخت نکوهش میکند و سعی بر آن دارد که یگانگی آراء محدثان و فقهای اهل سنت را چون شافعی، ابوحنیفه ، مالک، اوزاعی، داوود اصفهانی، زهری، لیث ابنسعد و حتی احمد بن حنبل که اختلافات بسیاری در عقاید و آراء وی با دیگر مذاهب اهل سنت وجود دارد، به اثبات رساند. [۱۹]
شاهفور اسفراینى، التبصیر فى الدین، ص ۱۶۴-۱۶۶ ، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م .
۱.۵.۲ - تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجماین کتاب از تفسیرهای مهم به زبان فارسی است. مقدمه کتاب شامل ۴ فصل است: ۱- فضیلت ترجمه کردن قرآن و وجوب آن در برخی احوال؛ ۲- اعتقاد اهل سنت و جماعت؛ ۳- اصول دیانت؛ ۴- معانی اسماء خدا ؛ ۵- بیان ترجمه برخی از صفات وی. مؤلف در تفسیر هر سوره نخست ویژگیهایی چون شماره آیات، کلمات، حروف جزوها، مکی و مدنی بودن و نیز خواص خواندن آن را بیان داشته، سپس ترجمه آیات را کلمه به کلمه نوشته، قصص و شأن نزول آنها را با کمال اختصار با عباراتی زیبا و فصیح آورده است. [۲۰]
ابن یوسف شیرازی، فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ج۱، ص۷۸، تهران، ۱۳۱۳- ۱۳۱۵ش.
در تفسیر آیات قرآنی به آراء کعب الاحبار ، محمد بن کعب قُرظی ، کلبی ، مجاهد ، عکرمه ، ابن عمر ، عبدالله بن مسعود ، هشام بن عروه، ضحاک، ابوهریره و تقریباً در تمامی صفحات این تفسیر به ابن عباس اشاره نموده است. از آنجایی که این تفسیر در ۴۷۸ق در مدرسه نظامیه بلخ نسخهبرداری شده است، [۲۱]
رمضان ششن، نوادر المخطوطات العربیة فی مکتبات ترکیا، ج۱، ص۲۹۰، بیروت، ۱۹۷۵م.
میتوان احتمال داد که در بلخ و مدارس علمی آن دیار رواج داشته، و فراوانی دست نوشتههای آن در کتابخانههای جهان، گواه این مدعاست و تفسیر بزرگی که مورخان [۲۲]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
[۲۳]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
ازآنیادکردهاند، نمیتواند جز همین تفسیر تاج التراجم باشد و از گفته عبدالغافر فارسی [۲۴]
ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
چنین برمیآید که این کتاب در سده ۶ق/۱۲م نیز شهرت داشته است.حُبیش بن ابراهیم تفلیسی (د ۶۲۹ق) در اثر خویش به نام وجوه القرآن فی اللغة و التفسیر ، از این کتاب به نام تفسیر شابور یاد نموده، و بر آن اعتماد کرده است [۲۵]
حسین علی محفوظ، «آثار حبیش التفلیسی»، ج۱، ص۳۹۸، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م، ج ۵۰، شم ۲.
[۲۶]
حسین علی محفوظ، «آثار حبیش التفلیسی»، ج۱، ص۴۰۰، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م، ج ۵۰، شم ۲.
و نیز نویسنده کتاب مجمل التواریخ و القصص (تألیف در ۵۲۰ق) به روایتی از کتاب تاج التراجم اشاره نموده، و اسناد آن را درست شمرده است [۲۷]
مجمل التواریخ و القصص، ج۱، ص ۴۳۳ ، به کوشش محمد تقی بهار، تهران، ۱۳۱۸ش.
اما این کتاب ظاهراً به علت فارسی بودن آن کمتر مورد توجه مفسران بوده است.کوثری در مقدمه کتاب التبصیر [۲۸]
محمدزاهد کوثری، مقدمه بر التبصیر، ج۱، ص ۷.
میگوید که این تفسیر به کوشش برخی از خاورشناسان در ایران به چاپ رسیده است و گویا وی آن را با اثری منسوب به آقا جمال خوانساری بانام تاج التراجم یا موائد الرحمان فی تفسیر القرآن که در بمبئی به چاپ رسیده، اشتباه کرده است. [۲۹]
مرکزی، میکروفیلمها، ج۱، ص۲۶.
از این کتاب نسخههای متعددی در کتابخانههای ایران و جهان موجود است. [۳۰]
محمدتقی دانش پژوه و بهاءالدین علمی انواری، فهرست کتابهای خطی کتابخانه مجلس سنا، ج۱، ص۱۶۹، تهران، ۱۳۵۵ش/۱۹۷۶م.
اسفراینی [۳۱]
شاهفور اسفراینی، التبصیر فی الدین، ج۱، ص ۱۷۶، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
کتابی نیز با عنوان الاوسط در اصول عقاید به زبان فارسی داشته است که اثری از آن در دست نیست.۲ - فهرست منابع(۱) علی ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۲) احمد ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م. (۳) ابن یوسف شیرازی، فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، تهران، ۱۳۱۳- ۱۳۱۵ش. (۴) شاهفور اسفراینی، التبصیر فی الدین، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م. (۵) حاجی خلیفه، کشف. (۶) محمدتقی دانش پژوه و بهاءالدین علمی انواری، فهرست کتابهای خطی کتابخانه مجلس سنا، تهران، ۱۳۵۵ش/۱۹۷۶م. (۷) محمد داوودی، طبقات المفسرین، به کوشش علیمحمد عمر، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۸) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م. (۹) عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، بیروت، دارالمعرفه. (۱۰) رمضان ششن، نوادر المخطوطات العربیة فی مکتبات ترکیا، بیروت، ۱۹۷۵م. (۱۱) ابراهیم صریفینی، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق. (۱۲) احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش. (۱۳) محمدزاهد کوثری، مقدمه بر التبصیر. (۱۴) مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمد تقی بهار، تهران، ۱۳۱۸ش. (۱۵) حسین علی محفوظ، «آثار حبیش التفلیسی»، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م، ج ۵۰، شم ۲. (۱۶) مرکزی، میکروفیلمها. (۱۷) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، ۱۳۴۴ش. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسفراینی»، ج۸، ص۳۴۰۰. |